درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الصوم

94/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیا صحت روزه‌ی مستحاضه مشروط به اغسال او است؟/هشتم: بقاء بر جنابت تا اذان صبح/ فصل دوم: ما یمسک عنه الصائم (مفطرات روزه)/ کتاب الصوم

مرحوم سید در مسأله‌ی 49 فرموده‌اند: «یشترط فی صحّة صوم المستحاضة- علی الاحوط- الاغسال النهاریة التی للصلوة، دون ما لایکون لها، فلو إستحاضت قبل الاتیان بصلوة الصبح أو الظهرین بما یوجب الغسل کالمتوسطة أو الکثیرة فترکت الغسل بطل صومها، وأما لو إستحاضت بعد الاتیان بصلوة الفجر أو بعد الاتیان بالظهرین فترکت الغسل إلی الغروب لم یبطل صومها. ... ولا یشترط فیها الاتیان بأغسال اللیلة المستقبلة و إن کان احوط... .»[1]

زن در مستحاضه‌ی متوسطه باید لاأقل صبح یک غسل کند و در مستحاضه‌ی کثیره باید سه غسل کند. می‌فرمایند: اگر خانمی که مستحاضه‌ی متوسطه یا مستحاضه‌ی کثیره است، به وظیفه‌ی خود عمل نکرد، روزه‌اش باطل است. اما نمی‌توانند فتوا دهند و می‌فرمایند علی الأحوط. بنابراین ظاهر عبارت این است که مستحاضه‌ی قلیله که غسل ندارد، اما وضو دارد و باید بین نماز ظهر و عصر وضو بگیرد، اگر وضو نگیرد، طوری نیست. و اما غسل‌هایی که برای نماز مغرب و عشاء باید انجام دهد، اگر عمداً انجام نداد، نمازش باطل است و اما ضرری به روزه‌اش- نه روزه‌ی قبلش و نه روزه‌ی بعدش- نمی‌زند.

«وأما لو إستحاضت بعد الاتیان بصلوة الفجر أو بعد الاتیان بالظهرین فترکت الغسل إلی الغروب لم یبطل صومها»؛ اگر نماز صبح را خواند و بعد حالت استحاضه برایش پیدا شد، یا نماز ظهر و عصر را خواند و بعد این حالت برایش پیدا شد، روزه‌اش باطل نیست، اما اگر نماز این‌طور خوانده باشد، نمازش باطل است. این مسأله‌ی دوم مسأله‌ی مشکلی شد. مسأله‌ی اول واضح بود و مسأله‌ی دوم مشکل شد و آن این است که اگر قبل الفجر مستحاضه شود و غسل نکند، نمازش باطل است، اما اگر بعد الفجر مستحاضه شود، یعنی در روز مستحاضه شود و غسل نکند، روزه‌اش صحیح است؛ ولو نمازش باطل است، برای این که باید با غسل انجام دهد، اما به وظیفه‌اش عمل نکرد و غسل نکرد.

«ولا یشترط فیها الاتیان بأغسال اللیلة المستقبلة و إن کان هو الاحوط»؛ اما اگر غسل‌های شب را انجام ندهد، روزه‌ی قبلش طوری نیست ولو این که خوب است که نمازهایش را اعاده کند، یا غسل‌های شب بعد را انجام دهد.

«کذا لا یعتبر فیها ما عدا الغسل»؛ این که گفتیم روزه‌اش باطل است، در آنجا است که غسلش را انجام ندهد، اما اگر چیزهای دیگری باشد مثل وضو گرفتن و مثل تطهیر کردن خودش، می‌فرمایند اگرچه نمازش را باطل کند، اما ضرری برای روزه‌اش ندارد.

«کذا لا یعتبر فیها ما عدا الغسل من الأعمال وإن کان الأحوط اعتبار جمیع ما یجب علیها من الأغسال والوضوءات و تغییر الخرقة والقطنة ولا یجب تقدیم غسل المتوسطة والکثیرة علی الفجر وإن کان هو الأحوط».

همان که در اعمال مستحاضه گفته شده که برای هر نمازی باید خودش را تطهیر کند؛ همان لفظی که در روایات آمده، در اینجا هم آمده است. چیزی که به خودش بسته، مثلاً آن دستمال را باید عوض کند و پنبه‌ای را هم که استعمال کرده باید عوض کند و اگر عوض نکرد، نمازش باطل است، اما ضرری به روزه‌اش نمی‌خورد.

بالاخره مرحوم سید گرچه فتوا ندادند، اما معلوم است که حسابی در مسأله گیرند و ظاهراً توانسته‌اند از نظر روایات بپذیرند که باید برای صحت روزه‌اش، غسل‌های نماز صبح و نماز ظهر و عصر را به جا بیاورد و اما غسل‌های دیگر لازم نیست. چنانچه اگر در روز مستحاضه شده باشد و غسل‌ها را انجام ندهد ولو برای نماز صبح یا نماز ظهر و عصر، باز نماز باطل است، اما روزه طوری نیست. چنانچه در مستحاضه قلیله که باید تعدد وضو داشته باشد، اگر تعدد وضو نداشت، نمازش باطل است، اما روزه‌اش باطل نیست. چنانچه اگر خودش را تطهیر نکرد و نماز خواند، نمازش باطل است، اما روزه‌اش باطل نیست. ایشان در فقه در آن مسائل مشکل در باب استحاضه، تسلط خوبی داشته و آن تسلط را در اینجا آورده و با احتیاط می‌خواهند در بعضی جاها روزه را به نماز ملحق کنند. لذا مسأله خیلی مشکل است.

اگر ما باشیم و اصل، اصل اقتضاء می‌کند صحت روزه را مطلقا. مثلاً خانمی در شب مستحاضه شده و عمداً غسل نکرد و روزه گرفت؛ نمی‌دانیم روزه‌اش باطل است یا نه، «رُفِعَ مَا لَا يَعْلَمُون»‌[2] می‌گوید روزه‌اش صحیح است. یا حتی مثلاً در استحاضه قلیله که مرحوم سید اسم آوردند، اگر در نماز ظهر و عصر که باید دو وضو بگیرد، عمداً نگرفت و یا عمداً تیمم نکرد، نمازش باطل است؛ اما روزه‌اش صحیح است. آنچه مرحوم سید فرمودند که روزه‌اش طوری نیست، یک دلیل دارد؛ ولی نمی‌دانیم این تفصیل مرحوم سید از کجا است؟ برای این که اصل اقتضاء می‌کند صحت روزه‌اش را مطلقا. بطلان نمازش را اصل اقتضاء نمی‌کند، بلکه دلالت روایات است. می‌دانیم روایت‌ها دلالت می‌کند و می‌گوید زن مستحاضه وظیفه‌ای دارد و باید عمل کند و اگر به وظیفه عمل نکرد، نمازش باطل است و آن روایت‌ها برایمان کار می‌کند و اما راجع به روزه نمی‌دانیم باطل است یا نه، پس باید بگوییم باطل نیست.

اما از آن طرف یک قیاس هم داریم و عمده این جمله‌ی من است که شاید به مقام قدس فقها من جمله مرحوم سید جسارت باشد که بگوییم قیاس است؛ چرا که قیاس از سنّی‌ها و ابوحنیفه‌ها است، اما علی کل حال مثل این که فقها بر جنابت و حیض و نفاس و استحاضه، در بعضی اوقات یعنی در نماز صبح و نماز ظهرین یک حکم بار کرده‌اند. در حیض و نفاس دلیل داشتیم و در استحاضه دلیل نداریم و مثل این که قیاس کرده‌اند و گفته‌اند: اگر در باب جنابت و در باب حیض و نفاس روزه‌اش باطل است، پس در باب استحاضه هم روزه‌اش باطل است و الاّ چیز دیگری در مسأله نیست که انسان بتواند درست کند.

حالا یک روایت داریم و در این روایت این تفصیلی که مرحوم سید دارند نیست و روایت مطلقا دلالت می‌کند که اگر به وظیفه‌اش عمل کند، یعنی غسل کند، روزه صحیح است و الاّ فلا روزه‌اش باطل است؛ یعنی خون حیض و نفاس و استحاضه را مثل هم می‌بیند.

صحیحه علی ابن مهزیار: «قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ امْرَأَةٌ طَهُرَتْ‌ مِنْ‌ حَيْضِهَا أَوْ مِنْ‌ دَمِ‌ نِفَاسِهَا فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ اسْتَحَاضَتْ فَصَلَّتْ وَ صَامَتْ شَهْرَ رَمَضَانَ كُلَّهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تَعْمَلَ مَا تَعْمَلُ الْمُسْتَحَاضَةُ مِنَ الْغُسْلِ لِكُلِّ صَلَاتَيْنِ فَهَلْ يَجُوزُ صَوْمُهَا وَ صَلَاتُهَا أَمْ لَا؟ فَكَتَبَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا؛ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی الله ُعَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ كَانَ يَأْمُرُ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْ نِسَائِهِ بِذَلِكَ.»[3]

گفته‌اند روایت مضمره است و معلوم نیست که از چه کسی سوال شده، بنابراین روایت ضعیف السند است و باید آنرا کنار بگذاریم.

اما نمی‌توان این را گفت؛ برای این که نمی‌توان گفت مکاتبه علی بن مهزیار چون به امام (علیه السلام) نسبت داده نشده است، حجت نیست. یک شخصی که اصحاب سه چهار امام است و تشرف مسلّم داشته و جلالت قدرش پیش همه معلوم است، مضمره بودنش ضرر نمی‌زند. لذا ما در باب استصحاب روایتی به جز سه مضمره از زراره نداریم و می‌گوییم مضمره بودنش ضرر نمی‌زند، برای این که از زراره است. حالا علی بن مهزیار به اندازه‌ی زراره نیست، اما باز نمی‌توان این را گفت. لذا باید بگوییم روایت مصححه است.

این زن یک ماه خون دیده و اهمیت به این خون نمی‌داده و با همین خون روزه می‌گرفته و مسلّم نماز هم می‌خوانده است. حضرت فرمودند: باید یک ماه روزه را قضا کند و اما نمازهایش را لازم نیست قضا کند.

چیزی هست که ای کاش نداشت، این است که: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی الله ُعَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ كَانَ يَأْمُرُ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْ نِسَائِهِ بِذَلِكَ»؛ پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به زن‌ها می‌گفته‌اند: اگر ندانم کاری کردید، روزه‌تان باطل است و نمازهایتان صحیح است.

بزرگان گفته‌اند: اصلاً نمی‌توان تمسک به این روایت کرد و سه یا چهار ایراد دارد:

یکی این که مضمره است و ضعیف السند است و مثل صاحب مدارک و صاحب مسالک، شهید دوم و خیلی‌ها که در سند سختگیرند، گفته‌اند: روایت مرسله است و کنار بگذار.

یکی هم این که گفته‌اند: حضرت زهرا (‌علیها السلام‌) که خون نمی‌دیده، اما در اینجا می‌گوید: زهرای مرضیه (‌علیها السلام‌) خون می‌دیده است و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به او گفته‌اند: نمازهایت را اعاده کن. حالا العیاذ بالله اگر بگویید: خون می‌دیده، اما مگر حضرت زهرا (‌علیها السلام‌) جاهل به مسأله بوده است که پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بفرمایند این یک ماهی که ندانم کاری کردی، «تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا».

نده‌ایدم کسی این را بگوید و ای کاش به جای جمله‌ی «لَمْ‌ تَرَ دَماً قَطُّ»[4] این عرض مرا می‌کردند، که خیلی بهتر بود؛ برای این که روایت را از کار بیندارند که حضرت زهرا (‌علیها السلام‌) که جاهل به مسأله نبوده است. لذا این جمله‌ی «كَانَ يَأْمُرُ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْ نِسَائِهِ بِذَلِكَ» جور در نمی‌آید. حالا تأویل کنیم و بگوییم: برای این که فاطمه زهرا (‌علیها السلام‌) مسأله گو بودند و مشهور بودند و حسابی مبلغه بودند و مسائل زنانه را حضرت زهرا (‌علیها السلام‌) می‌گفته‌اند، بنابراین پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به حضرت زهرا (‌علیها السلام‌) گفته‌اند: به آنها این‌طور بگو.

سوم این که مستحاضه کثیره و متوسطه و امثال اینها هم ندارد، که مرحوم سید فرق گذاشته‌اند؛ هر استحاضه‌ای باشد، همین حکم را دارد؛ برای این که «ثُمَّ اسْتَحَاضَتْ فَصَلَّتْ وَ صَامَتْ شَهْرَ رَمَضَانَ كُلَّهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تَعْمَلَ مَا تَعْمَلُ الْمُسْتَحَاضَةُ مِنَ الْغُسْلِ لِكُلِّ صَلَاتَيْنِ» هم متوسطه را می‌گیرد و هم کثیره را و هم نماز مغرب و عشا را می‌گیرد، هم نماز ظهر و عصر و هم نماز صبح را می‌گیرد. لذا این تفکیک بین استحاضه کثیره و متوسطه و این که در متوسطه یجب الغسل قبل الفجر، روایت ندارد.

لذا عمده ایراد این است که حضرت فرمودند: «تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا»، گفته‌اند: این معرضٌ عنها عندالاصحاب است و احدی نگفته است. بگوییم: این روایت نیست، بلکه روایت این‌طور بوده که: «لاتقضی صومها و تقضی صلاتها» و خود علی بن مهزیار یا کسی که نسخه نوشته را است، لا را برداشته و این‌طور آورده که لاتقضی صلاتها. من فکر می‌کنم روایت این‌طور بوده: «و کتب لاتقضی صومها و تقضی صلاتها». اگر این باشد خیلی بهتر می‌شود که حضرت فرمودند «لاتقضی صومها و تقضی صلاتها». من یقین دارم که روایت شریف این‌طور بوده که حضرت فرموده‌اند: «و لا تقضی صومها و تقضی صلاتها». آن‌وقت معرضٌ عنها عندالاصحاب نمی‌شود و درست می‌شود.

علی کل حال مرحوم سید به سر تا پای روایت تمسک کرده‌اند و طبق روایت عمل کرده‌اند و بین نماز صبح و نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا فرق گذاشته‌اند. حالا بگوییم: این فرمایش مرحوم سید از روایات فهمیده می‌شود، اما چون روایت مضمره بوده، مرحوم سید احتیاط واجب کرده و این‌طور فتوا داده‌اند. اما خیلی مشکل است مخصوصا احتیاط واجب و مخصوصاً این که مرحوم سید «و لا تقضی صلاتها» را نمی‌گویند و مرحوم سید از کسانی هستند که می‌گویند: حتی در استحاضه قلیله هم اگر تکرر وضو نداشت، نماز اول درست است و نماز دوم باطل است، چه رسد به مستحاضه متوسطه و کثیره که حتماً باید برای نماز صبح غسل کند و اگر نتواند، باید تیمم کند و اگر تیمم نکرد، یا می‌توانست غسل کند و غسل نکرد، نمازش باطل است. حتی ما که قائلیم به این که با مطلق غسل می‌توان نماز خواند، اما در زن مستحاضه می‌گوییم: حتماً باید در مستحاضه متوسطه برای نماز صبح غسل کند و وضو هم بگیرد و نماز بخواند، یا در کثیره باید دو تا یا سه غسل کند و بین دو نماز وضویش را بگیرد و نماز بخواند.

بنابراین ما این‌طور گفتیم که کلیه‌ی فرمایشات مرحوم سید دلیل ندارد، مگر همین احتیاطی که کرده‌اند؛ البته احتیاط هم احتیاط مستحب که طبق روایت عمل شود. اما این حرف هم هست که روایت می‌گوید: نمازش صحیح نیست، خود مرحوم سید هم می‌گویند نمازش باطل است. قطعاً همه و من جمله مرحوم سید می‌گویند: بطل صومها و بطل صلاتها و تقضی صومها و تقضی صلاتها. و «تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا» حتی با احتیاط مستحب هم جور در نمی‌آید. اگر عرض مرا بپذیرید و بگویید: اصلاً در روایت و مکاتبه‌ای که امام (علیه السلام) نوشته‌اند، این بوده که «لاتقضی صومها و تقضی صلاتها»، آن‌وقت احتیاط مرحوم سید به جا می‌شود و خوب است و اما اگر عرض مرا قبول نکنید و بگویید تصرف در روایت است و نمی‌شود یک لا از این‌جا به آنجا، یا از آنجا به این‌جا بگذاریم و بگوییم لاتقضی، تقضی بوده است.

فتلخص مما ذکرناه قیاس کردن استحاضه به حیض و نفاس، یا به جنابت هیچ وجهی ندارد. اگر اهمال کاری کرد و نمازهایش را همین‌طور خواند، نمازهایش باطل است، اما روزه‌هایش صحیح است. نماز باطل است و دلیل فراوان داریم، روزه باطل است و دلیل نداریم و اصل اقتضاء می‌کند عدم بطلان را.


[1] العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، ج3، ص566 ط ج.
[2] وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج15، ص369، ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب56، ح1، شماره20769، ط آل البیت.
[3] الكافي، محمد بن یعقوب کلینی، ج‌4، ص136، باب صوم الحائض و المستحاضة، ح6، ط اسلاميه.
[4] علام الوری، شیخ حسن بن فضل طبرسی، ج1، ص291.