موضوع:
تروک احرام (پوشاندن سر برای مرد و پوشاندن صورت برای زن)
بحث دیروز بحث مشکلی بود.
بحث این بود که مردها باید سر را در حال احرام نپوشانند و زنها هم
صورت خود را نپوشانند. علاوه بر اجماع، ادعای ضرورت در مسئله هم شده بود.
روایاتی فراوانی هم در هر دو مسئله داشتیم. روی
این جمله «احرام الرجل فی رأسه و احرام المرأة فی وجهها»
روایات فراوان صحیح السند و ظاهرالدلاله داریم. پس در
اینکه مرد باید سر خود را نپوشاند و زن باید صورت خود را
نپوشاند، فی الجمله اشکالی نیست. اما وقتی برسیم در
خصوصیات، مسئله بغرنج و مشکل میشود.
راجع به مرد صحبت کردیم و اما
دیدید که مسئله بغرنج است و فقها نتوانستند تصمیم جدی
روی آن بگیرند و معمولاً با احتیاط جلو رفتند، و اما راجع به
صورت زن، از یک طرف اجماع هست به قول صاحب جواهر بقسمیه که زن
باید صورت خود را نپوشاند. حتی در روایات ما دارد که امام باقر
«سلاماللهعلیه» رسیدند به یک خانمی که صورتش را با بادبزن
پوشانده بود و حضرت با عصای خود آن بادبزن را عقب زدند و فرمودند که صورت زن
در حال احرام باید باز باشد. یک دسته روایات اینگونه است
و اما یک دسته روایت هم به خوبی دلالت دارد که اگر صورت را از
نامحرم بپوشاند، اشکال ندارد. حتی روایت داریم که روبنده را که به
آن اسدال میگویند، از بالای سر بیاورد تا چانه،
یعنی همه صورت را بپوشاند، اشکال ندارد. یک تعارض حسابی
پیدا میشود.
مسئله به اندازهای بغرنج
میشود که مرحوم صاحب جواهر و خیلیها میخواهند فرق
بگذارند بین اسدال و روگرفتن، اما روبنده را از بالا به پایین
بیندازد که به آن اسدال میگویند مانعی ندارد. معلوم است
که اگر تغطیه یعنی صورت باز باشد، اسدال و غیر اسدال
ندارد و اگر بشود صورت را از نامحرم بپوشاند، اسدال و غیر اسدال ندارد. لذا
یک مسئله مشکلی شده و مسئله اول راجع به سر احتیاط میکرد.
سر و گردن و گوش و امثال اینها را باز میگذاشت اما وقتی به
خانم برسیم، جمع بین ضدین است و اگر بخواهیم
بگوییم باید از نامحرم رو نگیرد، پس قضیه عقب زدن
بادبزن یعنی چه و اگر بخواهیم بگوییم رو
بگیرد، این شهرت و اجماع و احرام المرأة فی وجهها را چطور درست
کنیم! و من ندیدم کسی بتواند خوب از مسئله در رود. مثلاً مثل
صاحب جواهر که مرد بزرگی در فقه است اما میبینید که
چندین مرتبه این طرف و آن طرف میزند و دو سه صفحه در این
باره صحبت میکند و علی کل حالٍ نشده که صاحب جواهر چیزی
به ما بدهند تا راضی شویم.
روایت 4 از باب 48 از ابواب تروک
احرام، ج 12، ص 494:صحیحه بزنطی عن أبی
الحسن علیهالسلام قال: مرّ أبو جعفر (ع) بامرأة محرمة قد استترت بمروحة
فاماط المروحة بنفسه عن وجهها.[1]
خود امام باقر همین بادبزن را از
صورت این خانم عقب کردند.
در بعضی از روایات دارد که
فرمودند صورت باید باز باشد و گرما و سرما بخورد و بالاخره صورت
زیبایت تغییر کند و معلوم شود که مسافر و حاجیه
هستی، و این روایت به خوبی دلالت میکند که «احرام
المرأة فی وجهها»، «احرام الرجل فی رأسه».
روایت دیگر که ضدّ
این روایت است و چند روایت است.
روایت 7 از باب 48 از ابواب تروک
احرام، ج 12، ص 495:صحیحه عن زرارة، عن أبي عبدالله (عليه السلام): إن المحرمة تسدل ثوبها إلى نحرها. [2]
زن میتواند پوشیه بزند و
تمام صورت را بپوشاند.
روایت 8 از باب 48 از ابواب تروک
احرام، ج 12، ص 495: صحیحه معاویة بن عمار:
المحرمة تسدل المرأة الثوب على وجهها من اعلاها الى النحر إذا كانت راكبة. [3]
وقتی سوار میشود و
نمیتواند خودش را بپوشاند، پس روبنده به تمام صورت بزند. آن روایت
عقب زدن بادبزن و این روایت هم اجازه دادن به زدن روپوشیه.
اینها حسابی با هم میجنگند. حتی مثلاً مروحه را حمل بر
استحباب کنیم، مشکل است و یک امام باقر «سلاماللهعلیه»
یک امر مستحبی را اینگونه عمل کردند و یا مثلاً احرام
الرجل فی رأسه، احرام المرأة فی وجهها را حمل بر استحباب کنیم،
فی الجمله باید صورت را بپوشاند و این یک امر ضروری
و مسلّم در فقه است. مثل پوشاندن سر توسط مرد است که یک امر مسلم در
روایات است و به قول صاحب جواهر اجماع به قسمیه در روایت است و
بلکه ضرورت هست و همیشه بوده که به خانم میگویند تو لازم
نیست لباس احرام بپوشی بلکه میتوانی با لباسهایت
محرم شوی و اما صورتت باید باز باشد. حتی میرسد به آنجا
که الان در مناسکها آمده که برای روگرفتن چه کند و لذا گفتند اگر نامحرم
میبیند چادرش را به صورت نمالد و چادر را عقب بگیرد و
درحقیقت مثل خیمه زیر چادر رود و هم بپوشد و هم نامحرم او را
نبیند. گفتم حتی در این ماندند، به اندازهای که مرحوم
صاحب جواهر به این روایات اسدال عمل میکنند، آنگاه میگویند
فرق است بین روگرفتن و اسدال. اگر پارچهای را روی سر
بیندازد و پردهوار روی صورت بیندازد تا آخر الی ذقنها و
الی نحرها، طوری نیست اما اگر بخواهد رو بگیرد، نمیشود.
زیرا میفرماید روایتی که میگوید
اسدال جایز است، پس میگوید جایز است و روایت مثل
مروحه و امثال اینها میگوید جایز نیست و ما
نیز تعبداً میگوییم باید رویش باز باشد الاّ
اگر پرده به صورت بزند، اشکال ندارد. معلوم است که صاحب جواهر در این مانده
و الاّ هر عرفی میفهمد که اگر جایز باشد، مطلقا جایز است
و اگر جایز نباشد، مطلقا جایز نیست. حال روگرفتن جایز
نیست اما پوشیه زدن جایز است، معلوم است که عرف زیر بار
این نمیرود و یک تعبد حسابی میخواهد و چنین
تعبدی هم نداریم. لذا برای نقاب روایت داریم و
سابقاً خواندیم که فرمود مرأة نمیتواند نقاب بزند. در بعضی از
این روایات هست که دلالتش ضعیف است که میتواند نقاب
بزند. معنای نقاب غیر از اسدال است. معنای اسدال اینست که
پارچه را روی سر میاندازد و یا بندهایش را پشت گردن
میبندد و آن را رها میکند و گاهی به اندازه دو چشم باز است و
گاهی هم نازک است و از زیر پوشیه میبیند. و
نظیر همین پوشیهها که مشهور شده و به صورت میچسبد. فرق
بین اسدال و روگرفتن اینست که آن به صورت نمیچسبد و این
به صورت میچسبد اما بالاخره تغطیه است، یعنی پوشاندن و
اینکه ما میخواهیم اینست که «تغطیة المحرمه
بوجهها»، «تغطیة الرجل برأسه». این لفظ تغطیه در روایات
آمده و مورد فتاواست و انصافاً این نقابی که ایشان میگوید،
اتفاقاً چند وقت قبل صحبت کردیم که امام «سلاماللهعلیه» فرمودند
برای زن هیچ لباسی اشکال ندارد الاّ نقاب و دستکش، و این
روایت استثنا ندارد برای اینکه نقاب زدن در این
روایت باشد یا نه، بالاخره در پوشش نباید نقاب بزند. لذا
معمولاً فرمودند نقاب نزند. یعنی نقاب و روگرفتن نباشد و بادبزن را به
صورت گرفتن ولو اینکه به صورت نچسبد، نباشد و اما از آن طرف دو سه
روایت صحیح السند و ظاهرالدلاله داریم که اسدال باشد. مرحوم
صاحب جواهر را مجبور کرده که بگوید تغطیه دو قسم است و پوشاندن دو قسم
است. یکی به اسدال که طوری نیست و یکی به
غیر اسدال که هرچه باشد، اشکال دارد. اما نمیتوان این را گفت و
معلوم است که صاحب جواهر در مسئله مانده است. الان هم در مناسکها نمیتوانند
درست کنند. معمولاً در مناسکها اینطور است که صورت باید باز باشد.
آنگاه وقتی به نامحرم رسید، اگر نمحرم نگاه کرد و بعضیها
میگویند اگر مفسده دارد، آنگاه بپوشاند. بعضیها مطلقا میگویند
در مقابل نامحرم باید نپوشد و پوشیه نداشته باشد و اگر مجبور باشد که
صورت را بپوشاند چادر را عقب بگیرد و به صورتش نخورد و صورتش را بپوشاند.
جمع بین روایات اینطور کردند.
دیروز من عرض کردم اینطور
جمع بین روایات کنیم و بگوییم اگر خلوت است، حتماً
باید صورت باز باشد و اگر در جمعیت است، حتماً باید صورت را از
نامحرم بپوشاند. مگر اینکه کسی وجه و کفین را لازم نداند که
بپوشاند، چه محرم باشد و چه محرم نباشد. آنگاه این مسئله دیگری
میشود ولی الان بحث ما نیست. اینطور که من عرض میکنم
ظاهراً جمع بین این دو دسته روایت خوب میشود. در
جایی که در جمعیت باشد و مثلاً در اتوبوس، اگر صورتش را بپوشاند
یا نپوشاند طوری نیست. اگر نپوشاند آن اشکال جلو میآید
که آیا نامحرم میتواند وجه و کفین را ببیند یا نه
و معمولاً هم میگویند نه، بنابراین در مثل اتوبوس و
خیابانها بپوشاند و اما در آنجا که خلوت باشد و نامحرم نباشد و در خانه باشد
و یا در چادر در پیش زنها باشد، در اینجاها حتماً باید
نپوشاند. اگر حرف من درست باشد، جمع بین روایات خوب درمیآید
و قدر متیقن میگیریم از روایتها برای
اینکه با هم حسابی تعارض دارد. یکی قضیهای
که امام باقر بادبزن را کنار زدند و مجبوریم که بگوییم آنجا
بوده که نامحرم نبوده است و باید از محارم و وابستههای خودشان باشد.
حضرت فرمودند در جایی که نامحرم نیست لازم نیست
بپوشانی و مواظب باش بادبزن به صورتت نچسبد. قضیه اسدال نیز
همان تغطیه است. گاهی روبنده میزند و گاهی اسدال
میکند و گاهی نقاب میزند و امثال اینها. همه
اینها را بگوییم اگر در خلوت است، نمیشود و اگر در خلوت
نیست اشکال ندارد. کسی این عرض مرا نکرده و من خیال
میکنم چارهای نداریم به غیر اینکه جمع بین
روایات کنیم و بگویید در حال ضرورت بپوشاند. حال اگر
بخواهید بهتر باشد، درحالی که نامحرم هست، بپوشاند و درحالی که
در معرض نگاه باشد، بپوشاند و در آنجا که در معرض نگاه نیست، نپوشاند.
خیال میکنیم اینطور خوب در آید.