درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

90/06/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي‏
 
 مسئله دو مقداری ناقص ماند. دوباره دربارهاش صحبت میکنیم.
 مسئله دو ـ اذا کان عنده ترابان و یعلم بنجاسة أحدهما، یتیمم بهما کما اذ اشتبهت تراب بغیره یتیمّموا بِهما و اما اذ اشتبه المباح بالمغصوب اجتنب عنهما.
 دیروز عرض کردم که اگر دو تا خاک دارد و میداند که یکی از این دو خاک نجس است، دست زدن به آن نجس که اشکال ندارد و حرام نیست. لذا دو تا تیمم میکند. یقین پیدا میکند به اینکه تیمم صحیح انجام داده است. برای اینکه یکی از آنها پاک بوده و این هم به یکی از آن دو تیمم کرده است؛ معلوم است که اشکال ندارد. چنانچه دو تا ظرف یا دو تا خاک دارد. یکی را میداند که خاک است و یکی را میداند که غیرخاک است. آنکه غیر خاک است که دست زدن به آن اشکال ندارد. بنابراین دو تا تیمم میکند و یقین پیدا میکند که تیمم حسابی کرده است و حتماً به آنکه خاک بوده تیمم کرده است. دیروز میگفتم که این مسئله اول و دوم واضح است و حرف ندارد. همه حرفها در این مسئله اذ اشتبه المباح بالمغصوب است. دو تا ظرف دارد و در هر دو هم خاک است اما میداند که یک کدام از آنها غصبی است. در اینجا غیر صورت اول و دوم است. برای اینکه اگر بخواهد به هر دو تیمم کند، یقین دارد که تصرف در غصب کرده است. حال چه بکند؟ مرحوم سید میفرماید که فاقدالطهورین است. اجتنب عنهما. دیروز عرض کردم که این فاقدالطهورین روی عرض ما که سابقاً صحبت کردیم که فاقدالطهورین باید نماز بخواند. اینجا هم باید نماز بخواند و نمازش هم صحیح است و اشکال هم ندارد. برای اینکه تصرف در غصب است و تصرف در غصب، جایز نیست. بنابراین نماز بخواند مثل آنجا که میداند غصب است. بنابر حرف مرحوم سید هم اینکه اجتنب عنها، اصلاً نماز نخواند. تصرف در غصب است و نمیتواند تصرف در غصب بکند و اصلاً نماز نخواند. اشکال مسئله که اشکال مهمی هم هست اینجاست که اگر کسی مجبور باشد در غصب نماز بخواند، هیچ کس و من جمله مرحوم سید نگفته که فاقدالطهورین است و نماز نخواند و بعد هم مسئلهاش را میخوانیم که اگر در زندان یا در غصب است، حتماً باید نمازش را بخواند در حالی که علم تفصیلی به غصب دارد. لذا علم اجمالی که نمیتواند بالاتر از علم تفصیلی باشد، لازمهاش اینست که همانطور که در آنجا که نجس است و یا مشتبه است، فرمودند دو تا تیمم بکند، در اینجا هم بگوید دو تا تیمم بکند. دو تا تیمم بکند و یقین دارد که تیمم کرده و نماز میخواند و اشکال هم ندارد. لذا، و اما اذ اشتبه المباح بالمغصوب اجتنب عنهما، باید مثل آن صورت اول و دوم که فرمودند یتیمّم بهما، اینجا هم باید بگویند یتیمّم بهما. اگر کسی عمداً در زمین مردم رفت و حالا از زمین مردم نمیتواند بیرون بیاید. حبس هم نه بلکه عمداً در زمین مردم رفت که تصرف در زمین مردم حرام است. حالا موقع نماز است و در بسته و نمیتواند بیرون بیاید. آیا میتوانیم بگوییم که نماز نخواند؟ نه، مسلّم است که باید نماز بخواند. در اینجا هم دو تا خاک دارد و میداند که یکی از اینها غصبی است و تصرف در غصب حرام است. حال میخواهد نماز بخواند. آیا فاقدالطهورین است یعنی نماز نخواند؟ آنجا که یقین دارد میگویید نماز بخوان و در اینجا که میتواند تیمم صحیح انجام دهد و نماز بخواند، میگویید تیمم صحیح به جا نیاورد و فاقدالطهورین است و نماز نخواند. نمیشود این را گفت.
 صورت علم تفصیلی مسئله را هم بگوییم. آب دارد اما غصب است و موقع نماز هم هست و چارهای هم ندارد. آیا میتوان گفت که نوبت به تیمم میرسد؟ بعضی فرمودند که نوبت به تیمم میرسد، پس در غصب تیمم کن و نماز بخواند که مرحوم سید قبول ندارد و میفرماید که سابقاً هم گفتیم که اگر مجبور است، با غصب وضو بگیرد و در غصب نماز بخواند. وضو و غسل و یا نماز در غصب در آنجا که نسیان باشد طوری نیست و آنجا هم که مجبور باشد طوری نیست. حال مانحن فیه همین است. این مجبور است که به یکی از این دو تیمم کند، حالا شما بگویید اجتنب از هر دو و اجتنب از هر دو یعنی فاقدالطهورین است و تیمم نکند و نماز بخواند یا نماز نخواند. صورت عمدش، صورت علم تفصیلی را میگویید نه، تیمم کند یا وضو بگیرد و نماز بخواند و صورت علم اجمالی آن را میگویید، اجتنب عنهما. ظاهراً نمیشود این را گفت الاّ اینکه یک کسی بگوید اجتنب عنهما معنایش اینست که ببریم آنجا که منحصر نباشد. دو تا ظرف دارد و میداند که یکی از این دو ظرف غصب است اما میتواند از اطاق بیرون برود و تیمم کند. در اینجا اجتنب عنهما خوب در میآید. برای اینکه اگر بخواهد به هر دو تیمم کند، یقین دارد که حرام به جا آورده و شارع مقدس راضی نیست که او حرام به جا بیاورد. پس بیرون اطاق برود و از این دو اجتناب کند. این اجتنب عنهما خوب است. که اگر بیرون نرفت و با این دو ظرف، دو تا تیمم کرد، تیممش صحیح است یا نه؟ مسئله قبلی میشود که آیا تصرف در غصب عمداً باشد نماز باطل است یا نه؟ مشهور گفتند بله. دو سه روز قبل صحبت کردیم و گفتیم که اجتماع امر و نهی است و هرچه در باب اجتماع امر و نهی گفتید، اینجا هم بگویید. لذا اگر اجتنب عنهما را بردید آنجا که حرف مرحوم سید که ظاهرش هم این نیست و ما تعبیرش کنیم و بگوییم مراد از حرف سید اینست که در اطاق دو تا ظرف خاک تیمم است و میداند که یکی از آن دو غصب است و اگر بخواهد به هر دو تیمم کند، میداند که حرام به جا آورده و علم اجمالی کالعلم تفصیلی نمیشود، بنابراین برود به بیرون اطاق و به یک خاک دیگر یا یک سنگی تیمم کند؛ این خوب است. لذا برود بیرون و تیمم کند، عالی است. حال بنا بر حرف ما اگر تیمم کند حرام است و تیممش درست است و بنا به حرف مرحوم سید اگر تیمم کند، تیممش هم باطل است پس بنابراین حرام به جا نیاورد و به بیرون برود و تیمم صحیح به جا بیاورد. بنابراین، اذ اشتبه المباح بالمغصوب اجتنب عنهما، درست در میآید. لذا اگر اجتنب عنهما را گفتید مصداقش آنجاست که منحصر نیست یعنی میتواند بیرون اطاق برود و تیمم کند، فرمایش مرحوم سید یعنی اجتنب عنهما خوب است. و اما اگر گفتید که صورت انحصار است و ظاهر عبارت هم همین است. اذا کان عنده ترابان و یعلم بنجاسة أحدهما، یتیمم، یعنی منحصر است. دو تا ظرف دارد و غیر از این دو ظرف هم چیزی نیست که به آن تیمم کند. ظاهر عبارت اینست که انحصاری است. حال که اینطور شد، حرف مرحوم سید را نمیتوانیم درست کنیم. برای اینکه بالاتر از علم تفصیلی که نیست، اگر منحصر به غصب باشد، هم در غصب میشود نماز خواند و هم میشود وضو گرفت و اگر مجبور باشد هم میشود تیمم کرد یا غسل کرد. در اینجا هم برای اینکه حتماً تیمم کند، یک حرام به جا بیاورد یعنی تصرف در غصب. دو تا تیمم بکند، تیممش حتماً صحیح است و حرام هم نیست برای اینکه مجبور است و جبر در تصرف غصب که حرام نیست و مثل نسیان است. یک کسی مجبور است که در خانه غصبی بماند، مثلاً او را زندان کردند، این مسلّم است که کار حرام به جا نمیآورد و تصرف در غصب در اینجا اصلاً حرام نیست. ما نحن فیه هم همینطور است و اصلاً حرام نیست. وقتی حرام نیست اجتنب عنهما، معنی ندارد. فقها این را نگفتند یعنی اجمع الفقهاء بر اینکه اگر کسی مجبور است در خانه غصبی نماز بخواند، حتماً باید نماز بخواند و حتی نگفتند تیمم بلکه گفتند از همان آب غصبی وضو بگیرد یا غسل کند و در همان زمین غصبی بماند و گفتند حرام هم نیست برای اینکه حرام مُنجز، تکلیف مُنجز آنجاست که جبری در کار نباشد و الاّ رُفع مضطرّ الیه، حرمت را برمیدارد و وقتی رفع مضطر الیه حرمت را برداشت اصلاً حرام نیست و باید در این زمین همینطور که نشست و برخاست میکند، موقع نمازش هم نماز بخواند و همینطور که از این آب میخورد، باید با این آب غسل کند یا وضو بگیرد و خیال هم نمیکنم که کسی در مسئله شبهه داشته باشد، صورت علم تفصیلی است. صورت علم تفصیلی را که میگویید، صورت علم اجمالی آن به طریق اُولی است. برای اینکه این دو تا خاک دارد و اگر بخواهد به یکی از این دو تیمم نکند، باید فاقدالطهورین باشد، پس نماز نخواند. هیچ کس این را نگفته است. صورت علم تفصیلی را نگفته آنوقت صورت علم اجمالی را بگوید. اصلاً حرام نیست. وقتی مجبور است که تصرف در غصب بکند، اصلاً حرام نیست. به آن مُباح که طوری نیست، علم اجمالی کالعلم تفصیلی از هر دو باید اجتناب کند الاّ، ان یکون مضطرّا. رُفع مضطر الیه این حرمت أحدهما را برمیدارد. چنانچه رفع مضطر الیه حرمت تفصیلی را برمیدارد. وقتی حرمت برداشته شد، آنگاه به هرکدام که بخواهد تیمم کند، طوری نیست و اگر هم بخواهد احتیاط کند، مثل همان نجاست است، به هر دو تیمم کند. به هر دو که تیمم کند، یقین پیدا میکند که به غیر از غصب هم بوده و آنگاه نمازش مانعی ندارد و تیممش هم تیمم صحیح است. فقط اینست که یک کار حرامی به جا آورده و اما چون مجبور است آن کار حرام را هم بجا نیاورده است. کسی نگفته اما اگر هم کسی بگوید که باز حرام به جا آورده، باز دَوَران امر بین یک حرام و نماز است. مسلّم است و دیروز میگفتم که در حرامهای معمولی دَوَران امر بین حرمت، یعنی بین اینکه غذای حرام بخورد یا نماز نخواند، حتماً غذای حرام بخورد. یک دفعه دَوَران امر بین اینکه آدم بکشد و یا نماز نخواند، بگویید که نماز نخواند اما نماز که اهمّ از همه عبادات است، مسلّم است وقتی دوران امر بین نماز و محرمات مثل همین تصرف در غصب شد، باید نماز بخواند. همین را هم که فقها در علم تفصیلی میگویند به خاطر همین است، یعنی فقها در علم تفصیلی میگویند وضو بگیر و غسل کن به خاطر اینکه، الصلاة لایترک بحالٍ، و دَوَران امر است بین اینکه حرامی به جا بیاوری یا نماز نخوانی، حتماً نماز بخوان ولو اینکه حرامی هم به جا بیاوری.
 مرحوم سید میگویند اذا دارالامر بین یک حرامی و نماز، مثل همین تصرف در غصب. مرحوم سید میگویند اگر میدانی در خانهای که هستی غصب است و یا اینکه مقدماتش هم دست خودت، مثلاً در خانهای و آنجا عدواناً در بسته شد و دیگر نمیتوانی از خانه بیرون بیایی و موقع نماز است. مرحوم سید میگویند حتماً هم از آن آب وضو بگیر و هم نماز بخوان و آن حرام نمیتواند جلوی نماز و وضوی تو را بگیرد. این مسلّم پیش اصحاب و من جمله مرحوم سید است که بعد مسئلهاش را میگوییم که سابقاً هم گفتیم. علی الظاهر نمیشود این را درست کرد.
 مسئله سه ـ اذا کان عِندَه ماءٌ و تراب و عَلِم بِغَصبیَة أحدهما لایجوزُ الوضوء و للتیمّم.
 مسئله قبل اینست که دو تا خاک دارد که فرمودند اجتنب عنهما اما در اینجا یک خاک دارد و یک ظرف آب دارد. یک ظرف آب دارد و یک ظرف خاک تیمم و میداند که یکی از این دو غصبی است. اذا کان عِندَه ماءٌ و تراب و عَلِم بِغَصبیَة أحدهما لایجوزُ الوضوء و للتیمّم. این مسئله همان مسئله قبلی است و همان ایراد به مسئله هست که اینکه میگویید لایجوزُ الوضوء و للتیمّم، صورت انحصار است یا غیر انحصار. اگر صورت انحصار است که خوب است، میرود بیرون و وضو میگیرد یا تیمم میکند و نماز میخواند. اما صورت انحصارش حتماً باید وضو بگیرد. برای اینکه تصرف در غصب در صورت انحصارش اشکال ندارد چه رسد به صورت اجمالش. بنابراین اینکه لایجوزُ الوضوء و للتیمّم، مثل همان مسئله قبل است. اگر بفرمایید که این فاقدالطهورین است و فاقدالطهورین نباید نماز بخواند و در اینجا هم بگویید که وضو و تیمم لازم نیست برای اینکه اصلاً نباید نماز بخواند.
 و اما لا عَلِم بنجاسة أحدهما أو کان أحدهما مضافاً یجب علیه مع الانحصار الجمع بین الوضوء والتیمم و صحَّ صلاته. یکی از این دو آب است و یکی خاک است و نجس است. حال که نجس است، صورت انحصار هم هست و چارهای ندارد و در خانهای است که نمیتواند بیرون برود و چارهای ندارد الاّ اینکه به یکی از این دو تیمم کند. ایشان میفرمایند جمع بین وضو و تیمم بکند. لازمه جمع بین وضو و تیمم این میشود که آن چیزی که باید از آن اجتناب کند، اجتناب نکند. اما اینجا چون منحصر است میفرمایند که هم وضو بگیرد و هم تیمم بکند. حالا در وقتی که هم وضو گرفت و هم تیمم کرد، اگر آن آب نجس بوده که این تیمم کرده و صحیح است و اما اگر آن خاک نجس بوده است باز این وضو گرفته و نماز میخواند و نمازش هم صحیح است. لذا جمع وضوء و تیمم است.
 بعضی از بزرگان محشین بر عروه، من جمله استاد بزرگوار ما آقای بروجردی میفرمایند که حرف خوب است اما این باید اول تیمم کن و بعد وضو بگیرد برای اینکه اگر اول تیمم کرد و بعد وضو گرفت، یقین پیدا میکند که با طهارت است. اگر آن آب نجس بوده که هیچ،بدنش نجس شده اما بالاخره تیمم را کرده است. اگر هم آن آب پاک بوده که این تیمم بیخود بوده و بالاخره وضو گرفته و وضویش درست است و طهارت برای او پیدا شده و نمازش هم صحیح است. لذا حرف مرحوم سید را میبرد به آنجا که مرحوم سید فرمودند: یجب علیه مع الانحصار الجمع بین الوضوء والتیمم، ایشان میفرمایند که درست است، یجب الجمع بین وضو و تیمم، الاّ اینکه اول باید تیمم کند و بعد وضو بگیرد و اما اگر اول وضو گرفت و بعد تیمم کرد، اینجا اگر آب وضو پاک بوده که این متطهر است و اما اگر خاک تیمم نجس بوده، خواه ناخواه باید بگوییم که اول وضو گرفته از چیزی که باید از آن اجتناب کند و بعد تیمم کرده، میداند که این تیمم باطل است. برای اینکه یا خود تیمم صحیح نبوده و یا بدن نجس بوده و تیمم صحیح نبوده است. لذا آقای بروجردی میگویند اول تیمم بکن و بعد وضو بگیرد تا یقین پیدا کند که طهارت پیدا شده است و اما اگر اول وضو گرفت و بعد تیمم کرد، این علی کل حالٍ میداند که تیممش باطل بوده و نمیداند که وضو برایش پیدا شده یا نه. برای اینکه اگر آب نجس بوده، وضو هم نداشته است. اما مرحوم سید این تقدّم تیمم را قبول ندارد. برای اینکه عبارت مرحوم سید اینست که: اذا کان عِندَه ماءٌ و تراب و عَلِم بِغَصبیَة أحدهما لایجوزُ الوضوء و للتیمّم و اما لا عَلِم بنجاسة أحدهما أو کان أحدهما مضافاً یَجِبُ علیه مع الانحصار الجمع بین الوضوء والتیمّم و صحَّ صلاته. میخواهد اول تیمم کند و بعد وضو بگیرد و یا میخواهد اول وضو بگیرد و بعد تیمم کند. آیا حرف آقای بروجردی درست است؟ یک کسی بگوید که حرف مرحوم سید درست است، برای اینکه این وقتی که اول وضو میگیرد، الان نمیداند که بدنش نجس شده است یا نه. خوب اگر نداند که بدنش نجس شده یا نه، کلُّ شیء طاهر دارد و وقتی کلّ شیء طاهر داشت، تیمم میکند و وقتی تیمم کرد، اگر آن آب نجس بوده، تیمم صحیح است و اگر هم خاک نجس بوده که این وضو گرفته و وضویش درست است. علی کل حالٍ میفهمد که با طهارت است. لذا این بعد از وضو، یعنی أحدهما را استعمال میکند مثل آنجا که علم اجمالی هست و طبق علم اجمالی، باید از هر دو اجتناب کند و باید نخورد و اما حالا آب را خورد و تمام شد، آیا دهانش نجس است یا نه؟ گفتند نه. ملاقی شبهه محصوره است و طوری نیست. ما نحن فیه هم همینطور میشود یعنی میشود ملاقی شبهه محصوره. یعنی وقتی که وضو گرفت نمیداند که آیا مواضع بدن نجس شد یا نه، ملاقی شبهه محصوره، مسلّم است که طوری نیست. لذا آقای بروجردی میگویند اول تیمم کن و مرحوم سید میگویند نه، اول تیمم نمیکنم و اول وضو میگیرم و وضویم که تمام شد و نمیدانم که مواضع بدنم نجس شده یا نه، ملاقی شبهه محصوره میگوید طوری نیست. وقتی که میگوید طوری نیست، تیمم میکنم و وقتی تیمم کردم، یقین پیدا میکنم که اگر آب نجس نبوده که من طهارت دارم و اگر هم آب نجس بوده باز تیمم دارم و یقین هم ندارم که مواضع تیمم نجس است. مثل قول ما که سابقاً گفتیم اصلاً مواضع هم که نجس باشد، تیمم صحیح است. حالا روی این صحبت نمیکنیم اما این اصل دارد یعنی ملاقی شبهه محصوره است و ملاقی شبهه محصوره را مشهور در میان فقها و من جمله مرحوم سید میگویند نجس نیست. لذا گفتم که مثلاً دو تا آب دارد و میداند که یکی از این دو آب نجس است و از هر دو باید اجتناب کند و اگر بخواهد از یک کدام آب بخورد، حرام است و حالا حرام را به جا آورد، آیا دهانش نجس است یا نه؟ هیچکس نگفته. چرا نجس نیست؟ برای اینکه این دهان ملاقی شبهه محصوره است و پاک است. یک کسی را پیدا کنیم که بگوید بعد از اینکه دو تا آب است و میداند که یکی نجس است، حق خوردن ندارد برای اینکه علم اجمالی کالعلم تفصیلی. اما حالا این حرام را به جا آورد و به این آب دست و زد و این آب را خورد. آیا دستش نجس میشود؟ همه گفتند نه. چرا نه؟ گفتند که باید از خود آب اجتناب کرد اما از مُلاقی آن نه. اگر بخواهیم بگوییم که دست هم نجس است باید بگوییم که مُلاقی شبهه محصوره نجس است و این را هیچ کس نگفته است. لذا ظاهراً حرف مرحوم سید درست است و حرف آقای بروجردی موافق با احتیاط است. مثل خودشان که یک مرد محتاط به تمام معنا بودند از هر جهت، حرفشان هم مطابق با احتیاط است و اما اینکه لازم باشد اول تیمم و بعد وضو، ظاهراً اینطور نیست و حرف مرحوم سید درست است. میخواهد اول تیمم کند بعد وضو و یا اگر نخواست اول وضو بگیرد و بعد تیمم کند. باز روی این فکر کنید و ببینید که حرف من درست است یا نه.
 
 و صلّی الله علی محمد و آل محمّد