درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

90/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موارد وجوب تیمم

  در باب تیمم مرحوم سید فرموده‌اند که یسوغه العجز عن استعمال الماء و هو یتحقق بامور کسی که عاجز باشد از استعمال آب این باید تیمم بکند بعد به طور مفصل هفت مورد را ذکر می‌کنند و هو یتحقق بامور هفت مورد را ذکر می‌کنند عدم وجدان الماء، الخوف من استعمال الماء الحرج فی تحصیل الماء، الخوف من استعمال الماء اذا کان امر اهم من استعمال الماء للوضوء، ضیق الوقت من الوضو اوالغسل می‌فرمایند این 7 مورد که بعد مفصل توی هر 7 مورد صحبت می‌کنند، می‌فرمایند که تیمم در این 7 مورد است.

  اگر مرحوم سید این جور فرموده بودند تیمم برای کسی که آب ندارد یا اگر آب دارد آب برای او ضرر دارد یا آب دارد و آب برایش ضرر ندارد وقت ندارد، بخواهد غسل بکند آفتاب می زند، آن 7 مورد برمی‌گشت به این سه مورد.

  من وقتی که بچه طلبه بودم رساله می‌خواندم یا رساله برای دیگران می‌گفتم همین شبهه در ذهنم بود که آقایان هم در رساله‌های عملیه هم در مثل عروه می‌فرمایند که تحقق تیمم یا عجز از آب متحقق می‌شود به 7 چیز، این 7 چیز را شمرده‌اند اگر فرموده بودند که یتحقق بامور ثلاثه خیلی مختصر می‌شد شاید هم موجز یعنی هم مختصر می‌شد هم مفید تیمم برای کی واجب است؟ آب نداشته باشد اگر آب دارد آب برای او ضرر داشته باشد اگر آب دارد ضرر هم ندارد وقت نداشته باشد می‌شود سه تا اما مرحوم سید می‌فرماید 7 تا.

  یک مطلب عالی‌تر از این‌ها همان که قرآن می فرماید فان لم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا این سه مورد هم برگرد به عدم الوجدان یعنی عدم الوجدان یک دفعه آب ندارد عدم الوجدان است یک دفعه آب دارد نمی‌تواند استعمال بکند عدم الوجدان است یک دفعه هم آب دارد می تواند استعمال بکند وقت برای وضو ندارد باز هم عدم الوجدان است، و اگر سه تای ما هم بر گرددبه یکی همان که قرآن می فرماید و مرحوم سید اگر در عروه فرموده بودند که تیمم آن جمله اولش خیلی خوب است یسوغه العجز عن استعمال الماء و این عجز عن استعمال الماء عباره اخرای عدم وجدان الماء کما قال الله تبارک و تعالی به.

  لذا اگر مرحوم سید به جای 7 تا سه تا فرموده بودند یا اصلا یک قاعده کلی دست داده بودند چنانچه قرآن دست می‌دهد قرآن آیه‌اش را حالا می‌خوانم دو جا تکرار دارد در هر جا می‌فرماید که وضو بگیر اگر آب نداری تیمم بکن دیگر حالا آب ندارد یک دفعه راستی آب ندارد توی بیابان است آب ندارد، یک دفعه آب دارد اما مریض است نمی‌تواند وضو بگیرد خب تیمم کند باز هم آب ندارد، یک دفعه نه این آب هم برایش ضرر ندارد اما بخواهد غسل کند آفتاب می‌زند خب آب ندارد همان لم تجدوا ماء هر 7 قسم مرحوم سید را می‌گیرد هر سه قسم ما را هم می‌گیرد، حالا دیگر دوشنبه تعطیل است تا سه شنبه فکر بکنید ببینید این شبهه را می‌توانید رفع بکنید یا نه؟

  اما یک شبهه دوم در مسئله هست که همه در آن مانده اند و آن این است که قرآن شریف آیه این است می‌فرماید که فمن کان منکم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لامستم النساء فلم تجدوا ماءً فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه، این آیه دو جا آمده یکی 34 سوره نساء، یکی همان اول سوره مائده و مثل هم هم هست فرقش خیلی کم است دوتا آیه است اما خیلی شبیه به هم است و هر دو همین جور است فمن کان منکم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لامستم النساء فلم تجدوا ماءً فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه، خب این دوتا آیه به خوبی دلالت دارد که در حدث اصغر او جاء احد منکم من الغائط یعنی قاعده فصاحت و بلاغت اقتضا می‌کرده که بول و غایط را این جوری بگوید او لامستم النساء جماع را هم ادب قرآن اقتضا می‌کرده این طور بگوید خب این‌ها خوب است می‌شود برای حدث اصغر حدث اکبر اگر آب داری وضو بگیر غسل کن اگر آب نداری تیمم بکن برای هر دو، نحوه تیمم هم که بعد می‌آییم صحبت می‌کنیم نحوه تیمم هم فرموده عالی فرموده.

  حالا مشکل این جاست که این دو تا آیه هر دو اولش این جوری است که فمن کان منکم مرضی او علی سفر و لم تجدوا ماء فتیمموا این یعنی چه؟ مرض فمن کان منکم مرضی این حدث اصغر نیست حدث اکبر نیست او فی سفر نه حدث اصغر است نه حدث اکبر، پس این فمن کان منکم مرضی او علی سفر ربطی به بحث ما ندارد آن که ربطی به بحث ما دارد یعنی آن‌که مربوط به تیمم است همین است او جاء احدکم من الغایط یعنی حدث اصغر، او لامستم النساء یعنی حدث اکبر اگر آب داری وضو و غسل، اگر آب نداری تیمم برای هر دو، یا برای وضو حدث اصغر، یا برای غسل حدث اکبر، پس این جمله فمن کان منکم مرضی او علی سفر این یعنی چه؟ مفسرین توی آن مانده‌اند حسابی اما بعضی از مفسرین خیلی بی‌ادبی کرده‌اند مثل زمخشری در کشاف یک حرفهای نامربوطی نمی‌دانم این آیه فصاحت ندارد بلاغت ندارد ادبیات ندارد یک حرفهای مثل خودشان.

  شیعه هم از نظر تفسیری مثل مجمع البیان والمیزان علامه طباطبائی و این‌ها هم مسئله را نتوانسته‌اند حل کنند وقتی هم آمده‌ایم توی فقه توی فقه هم گیریم که این جمله فمن کان منکم مرضی او علی سفر این را چه جوری درستش بکنیم؟

  من خیال می‌کنم نشود درستش بکنیم و بگوییم که از متشابهات قرآن است آن‌که محکم است می‌گیریم آن‌که متشابه است علمش را می‌گذاریم برای خدا و برای اهل بیت علیهم السلام و همین طور که قرآن می‌فرماید در قرآن محکم و متشابه، متشابه‌اش را بگذار برای خدا و الراسخون فی العلم یعنی ائمه طاهرین علیهم السلام و محکماتش را بگیر به آن عمل بکن، آن‌که می‌فهمیم این است و من خیلی هم روی آن فکر کرده‌ام قبلا نه حالا، حالا هم همین‌طور، که این را بتوانیم درستش بکنیم واقعا که این مرضی او علی سفر دخالت داشته باشد در وجوب تیمم، می‌شود آدم بگوید مثلا مرضی آدمی که مریض است غالبا نمی‌تواند غسل بکند یا وضو بگیرد آدمی که در مسافرت است معمولا آب ندارد پس این برای این آمده اما خب این‌ها همه توجیه است چیزی نیست که به قرآن بخورد که ما بگوییم که فمن کان منکم مرضی او علی سفر این گفته شده برای این‌که آن او لامستم النساء و آن ان جاء احدکم من الغایط و این‌ها عمده آن است اما آن دو تا هم گفته شده مثلا قید غالبی.

  اگر آیه قرآن این جوری بود که او جاء احد منکم من الغائط او لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا همین‌طور هم باید بگوییم، بگوییم ظهور قرآن همین است و خیلی هم تام است همه حرف‌های ما در باب تیمم هم به همین یک آیه می‌خورد از نظر فصاحت و بلاغت و از نظر ادبیت و این ها همه تام، کامل و آن این است که هر که محدث شد به حدث اصغر یا به حدث اکبر آب دارد وضو می‌گیرد، برای حدث اکبر غسل می‌کند اگر هم آب ندارد که آن ولم تجدوا را من به 7 تا هم زده ام، اگر آب ندارد تیمم بکند.

  لذا این فلم تجدوا گفتم که این عدم وجدان برای تیمم این جوری است که یک دفعه آب ندارد یک دفعه آب برایش ضرر دارد خب آب ندارد و بعد هم مرحوم سید می فرماید که بعضی اوقات ممکن است سر نهر نشسته باشد اما باید تیمم بکند برای این‌که آب برایش ضرر دارد آب برای چشمهایش ضرر دارد نمی‌تواند آب بردارد به صورتش بزند خب فلم تجدوا ماء فتیمموا یک دفعه بین النهرین است اما از خواب بیدار شده می‌بیند الان آفتاب می‌زند خب باید این تیمم بکند لم تجدوا ماءً فتیمموا، حالا این‌ها آن مسئله اول است که گفتم روی آن فکر بکنید ببینید که این حرف درست است یا نه؟ اگر حرف من درست باشد خیلی مسائل هم حل می‌شود و آن این است که آیه شریفه خود به خود دلالت دارد دیگر نمی‌خواهد از اهل بیت علیهم السلام روی آن بگذاریم که ما بگوییم یتحقق بامور سبعه یکی را قرآن گفته و شش را اهل بیت علیهم السلام گفته و فرق نمی‌کند قرآن بگوید یا اهل بیت، معمولاً فقهاء این جور کرده‌اند، خوب است اما اگر عرض من باشد دیگر خود قرآن از محکمات می‌شود خودش دلالت دارد یک خصوصیت دیگر را اهل بیت علیهم السلام فرموده‌اند لذا این عرض من را قبول بکنید البته فکر کنید تا روز سه شنبه، اگر قبول بکنید دیگر خود قرآن دلالت دارد برآن یتحقق بامور سبعه خود قرآن سبعه را در بر دارد حالا آن مسئله اول است قبول هم نکنید خیلی خوب می‌گوییم که یکی را قرآن گفته مابقی را اهل بیت و فرقی نیست برای این‌که اهل بیت بگوید یا قرآن، قرآن یعنی اهل بیت، اهل بیت یعنی قرآن این، طوری نیست . اما آنکه همه را گیر انداخته هم مفسرین را هم فقهاء را این است که قرآن می‌فرماید تیمم برای چهار چیز، فمن کان منکم مرضی این یک چیز، او علی سفر این دو چیز، او جاء احد منکم من الغایط این سه چیز، اولامستم النساء این چهار چیز، این را غسل کن یا وضو بگیر و لم تجدوا ماء فتیمموا برای این چهار چیز اگر آب نداری تیمم بکن، می‌گوییم خب برای آن حدث اصغر درست است چه در مسافرت چه غیر مسافرت، برای حدث اکبر درست است چه در مسافرت چه در غیر مسافرت اگر لم تجدوا ماء باشد اما این مرضی او علی سفر این یعنی چه؟ این چه خصوصیت دارد؟

  ابو حنیفه خب روی ان قاعده قیاس و امثال این‌ها که دارد گفته و زمخشری هم از ابو حنیفه نقل می‌کند که ابو حنیفه گفته چهارتا و خوب گفته، ابو حنیفه گفته اگر کسی توی مسافرت است همین طور که نمازش دو رکعتی است این دیگر نمی‌خواهد آب هم پهلویش است این چون در مسافرت است تیمم کند یا اگر کسی مریض است ولو آب هم دارد آب هم برایش ضرر ندارد چون مریض است تیمم بکند لازم نیست غسل بکند لازم نیست وضو بگیرد و عامه هم غیر از ابو حنیفه کسی نگفته عامه هم گفته‌اند که آن چه تیمم می‌اورد حدث اصغر است یا حدث اکبر است در صورتی که آب نباشد دیگر حالا کاری به عامه هم نداریم خاصه مسلمشان است که فمن کان منکم مرضی او علی سفر این دخالت ندارد خصوصیت ندارد آن‌که خصوصیت دارد تیمم می‌اورد اگر آب نداشته باشد یکی حدث اصغر است یکی حدث اکبر، لذا فمن کان منکم مرضی او علی سفر دیگر این خصوصیت ندارد نیامده بود آیه به خوبی دلالت داشت کفایت می‌کرد و این دو چیز که آمده نمی‌دانیم چه جور معنا بکنیم؟ لذا اگر این هم ندیدم کسی بگوید این هم مثل همان حرف اول است روی ان فکر بکنید تا روز سه شنبه انشاءالله اگر زنده باشیم باز این را هم روی ان فکر بکنید ببینید که می‌شود درست کرد یا نه؟ من می‌گویم که نمی‌شود درست کرد و از متشابهات قرآن است خب قرآن متشابه زیاد دارد باید دعا کنیم اهل بیت علیهم السلام بیایند حکومت اهل بیت از آنها بپرسیم فورا جواب بدهند و متشابه بشود از محکمات اما فعلا از متشابهات قرآن است و قرآن هم گفته اطرافش نگرد اصلاً روی آن فکر نکن و الا اگر بخواهی ان قلت قلت بکنی معلوم می‌شود که دل ناپاک داری مثل ان کسانی که یک جسارتهایی به قرآن کردند و نتوانستند هم آیه شریفه را معنا بکنند لذا فی قلوبهم مرض فیتبعون ما تشابه منهم ابتغاء الفتنه بعد می‌فرماید که محکمات را بگیر، متشابهات هم مال اهل بیت علیهم السلام، اگر بپسندید حرف من را باز می‌گوییم که این فمن کان منکم مرضی او علی سفر از متشابهات است هیچ و این متشابه سرایت هم نمی‌کند نه به اول نه به آخر، در وسط یک جمله‌ای آمده نمی‌توانیم این جمله را معنا بکنیم و آن‌که می‌توانیم معنا بکنیم این است که برای حدث اصغر و برای حدث اکبر اگر آب نداری برای حدث اصغر وضو بگیر، برای حدث اکبر تیمم بکن اما باز هم من نمی‌گویم که ممکن است یک چیز خوبی البته با فکر شما به نظرتان برسد شبهه دوم را هم شماها بتوانید حل بکنید انشاءالله.

  بالاخره خلاصه حرف ما این شد که تیمم در جایی که آب نداشته باشیم هم برای حدث اصغر هم برای حدث اکبر، و برای این‌که خود قرآن هر دو را دارد او جاء احد منکم من الغایط او لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا من عقیده دارم آیه خیلی رساست و یک کتاب تیمم توی همین یک جمله خوابیده است بالاخره تا این جا اگر ما باشیم و معنا کنیم و برویم جلو حالا اگر حرف من باشد و از متشابهات باشد این است فمن کان منکم مرضی او علی سفر این را اصلا معنا نکنید مثل الف لام میم، معنایش چیست؟ دنیا پشت به پشت هم کند نمی‌تواند معنا کند اگر هم یک چیزهایی گفته شده از علوم رمزی این‌ها قرآن نیست حمعسق دنیا پشت به پشت هم کنند نمی‌تواند این رمز را معنا کند رمز بین خدا و پیامبرش خب این هیچ ضرر به الف لام میم که نمی‌خورد الم ذلک الکتاب لاریب فیه؟ ما الم را رها می‌کنیم ذلک الکتاب لا ریب فیه را می‌گیریم و ذلک الکتاب لا ریب فیه یک دنیا معنا دارد نه آن ربطی به آن دارد نه آن ربطی به آن، لذا اگر این فمن کان منکم مرضی او علی سفر را رها بکنیم بگوییم از متشابهات است نمی‌توانیم معنا کنیم بنابراین آن که می‌توانیم معنا کنیم این است فمن جاء احد منکم من الغایط حدث اصغر، چرا نگفته بول مثلا؟ برای این‌که ادبیت را مراعات کرده، او لامستم النساء یعنی جماع، چرا نگفته؟ ادبیت را مراعات کرده.

  خود تیمم را هم حسابی معنا کرده فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه که نحوه تیمم را هم حسابی گفته بعد می‌اییم در باره‌اش حرف می‌زنیم.

  لذا خود آیه شریفه هم تیمم را گفته هم علت و موجبات تیمم را گفته یک ایه باید بگوییم که یک کتاب تیمم در آن خوابیده و آن جمله را هم نمی‌توانیم معنا کنیم از متشابهات است.

  بحث ما تمام شد فقط این است که شما فکر بکنید تا روز سه شنبه این که آن اولی آیا یکی است یا سه تا؟ سه تاست یا هفت تا؟ مرحوم سید درست می‌گویند یا من؟ روی این فکر بکنید.

  حرف دوم هم این فمن کان منکم مرضی او علی سفر آیا می‌شود درستش کرد یا نه؟ ما می‌گوییم از متشابهات است نمی‌شود مفسرین همچنین این جا بزرگان مثل صاحب جواهر بعد هم مثل آقای حکیم آقای خویی این‌ها می‌خواهند درستش بکنند، نمی‌شود، نشده، یک فکری روی آن بکنید بینید آنها درست می‌گویند یا من؟

 و صلی الله علی محمد و آل محمد