درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

90/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اگرقبل از نماز میت، میت را دفن کنند.

  مسئله 17 فرموده‌اند یجب ان یکون الصلوه قبل الدفن نعم لو دفن قبل الصلوه لا یجب نبشه و یصلی علی قبره ما لم یمض ازید من یوم و لیله و اذا مضی ازید من ذلک فالاحوط الترک معلوم است قبل از دفن باید نماز را خواند و اما اگر دفنش کردند حالا یا عمدا یا سهوا یا جهلا که مرحوم سید به طور کلی می‌گویند نعم لو دفن قبل الصلوه نبش قبر نه و یصلی علی قبره، تا این جا سابقا صحبت کردیم روایت هم داشتیم که بر قبرش نماز بخوانند دیگر حالا عمدا دفن کرده باشند یا سهوا یا جهلا تفاوتی نمی‌کند نماز بر این میت خوانده نشده بر قبرش باید نماز خواند اگر روایت نداشتیم می‌گفتیم که اگر می‌شود نبش قبر کنند و بر او نماز بخوانند برای این‌که سابقا گفتیم مانع، ساتر باید نباشد و معلوم است این قبر یعنی این میتی که در قبر است مانع هست ساتر هست و نبش قبر هم دلیلی برایش نداریم جز اجماع، این جاها را نمی‌گیرد پس باید از قبر بیرونش بیاورند و نماز بخوانند و اگر روایت نداشتیم می‌گفتیم که اگر نمی‌شود نبش قبر بکنیم دیگر دلیلی بر این که نماز بخوانیم نداریم مگر کسی تمسک بکند به قاعده میسور ولی علی کل حال سابقا هم روایتش را خواندیم روایت‌ها به خوبی دلالت داشت این‌که به قبرش نماز بخوانند.

  اما چیزی که مسئله را مشکل کرده این است که مرحوم سید می‌فرمایند که مالم یمض ازید من یوم ولیله باید یک شبانه روز نگذشته باشد و اما یک شبانه روز گذشته باشد دیگر لازم نیست بلکه احوط هم می‌کنند احوط واجب فالاحوط الترک، این‌ها را از کجا گرفته‌اند؟ نمی‌دانیم مرحوم شیخ طوسی این فرمایش را فرموده‌اند جمع بین روایات کرده‌اند و گفته‌اند که اگر یک شبانه روز گذشته باشد دیگر لازم نیست نماز بخوانید و در کلام دیگرشان در مبسوط فرموده‌اند اگر سه روز گذشته باشد نماز دیگرنمی‌خواهد و جمع بین روایاتی که گفت نماز بخوانند و گفت نماز نخوانند شیخ طوسی این جور جمع کرده،

  مرحوم شیخ طوسی این جمع‌های تبرعی را زیاد دارد مخصوصا در تهذیب شاید شما نتوانید در تهذیب دوتا روایت متعارض پیدا بکنید که مرحوم شیخ طوسی این روایت را جمع تبرعی یعنی جمعی که عرف نمی‌پسندد جمع عقلی به آن می‌گویند جمع تبرعی این کار را نکرده باشد حالا این جا هم این جمع تبرعی را مرحوم شیخ طوسی در یک کلامشان یک شبانه روز در یک کلامشان سه شبانه روز گفته‌اند که نماز بخواند اما اگر یک شبانه روز گذشت دیگر نماز لازم نیست.

  حالا شیخ طوسی چون که می‌خواستند جمع بین روایات بکنند برای ما طلبه‌ها که شاید بعضی را عرفی کنیم بعضی را مثلا با آن ذهن طلبگی قبول بکنیم آن هیچ، اما این‌که مرحوم سید توی عروه این حرف اول شیخ طوسی را گرفته‌اند جمع بین روایات کرده‌اند ظاهرا هیچ وجه ندارد لذا انسان این جور بگوید بگوید که تا استنکار عرفی نباشد نماز بخوانند یعنی به عبارت دیگر سه مرتبه داشته باشد یک مرتبه این‌که تازه است این را نبش قبر بکنند به میت نماز کنند، یکی این‌که یک مقدار گذشته باشد یک شبانه روز گذشته دو شبانه روز گذشته که احتمال تغییر بدهند به قبرش نماز بخوانند و این‌که اگر راستی تغییر کرده عرف استنکار دارد در نبش قبر یا به قبرش نماز بخوانند اصلاً نماز نخوانند.

  مسئله مسئله مشکلی است انصافا یعنی اگر آن جمع عرفی مرحوم شیخ طوسی را مرحوم صاحب عروه توی عروه آورده‌اند برای خاطر همین است که بحث مشکلی است نمی‌داند انسان چه بگوید؟ یک دسته از روایات داریم به قبرش نماز بخوانند یک دسته روایت داریم به قبرش نماز نخوانند سابقا اگر یادتان باشد دیروز هم یک اشاره می‌کردیم می‌گفتیم روایت‌ها را حمل بر تقیه کنید حالا این روایت‌ها را که حمل بر تقیه کردیم دیگر یک دسته روایت داریم به قبرش نماز بخوانید بدون معارض می‌شود وقتی بدون معارض شد خودمان درست بکنیم بگوییم این روایت‌ها آن جایی که نبش قبر بکنند و هیچ مانعی نداشته باشد نبش قبر کنید برای این‌که دلیل بر حرمت نداریم نبش قبر هر کجا که یک معارضی پیدا کرد نبش قبر مانعی ندارد حتی مثلا در روایات داریم که اگر وقتی دفنش کردند دیدند النگوهایش مثلا، بلکه کمتر دیدند النگوهایش را در نیاورده‌اند خب اجازه دارند که نبش قبر کنند النگوهای این خانم را در بیاورند یا حتی مثلا آن کسی که دفن می‌کرده پولهایش ریخته توی قبر متوجه نشده حالا متوجه شده گفته‌اند نبش قبر کند خیلی جاها، عمده هم گفته‌اند دلیل بر نبش قبر نداریم که حرام باشد قدر متیقن اجماع غیر از این جاهاست لذا در ما نحن فیه به این بگوییم که النگویش مثلا جایز است نبش قبر بکنیم نماز به آن نخوانده باشند خب معلوم است دیگر آن روایت‌ها می‌گوید حتما نبش قبر کن نماز بر آن بخوان اما اگر توهین به آن است مثلا تغییر کرده بو برداشته خب حتما باید نبش قبر نشود حالا که نبش قبر نشود چه؟ این روایت‌ها دیگر به عقیده ما معارض ندارد می‌گوید که به قبرش نماز کن، و عامه که می‌گویند به قبرش نماز نمی‌شود بخوانیم این جاها را

  یا نمی‌گویند یا بگویند روایت‌ها حمل بر تقیه می‌شود.

  آن وقت یک صورت دیگر پیدا می‌کند حالا یا اسمش را بگذارید انصراف یا اسمش را بگذارید استنکار عرفی عرف نمی‌پسندد این‌که یک سال بعد بخواهند به قبر این نماز بخوانند یک استنکار عرفی دارد که اگر یادتان باشد توی آن روایت‌ها ما می‌گفتیم که اگر بخواهد هر کسی برسد به قبر این نماز بخواند دیروز هم می‌گفتیم، می‌گفتیم نمی‌شود که این مسلم متشرعه این حرف را نمی‌پسندد و یک قدر متیقن دارد همان است قسم دوم که گفتم لذا آن جا که استنکار عرفی دارد دیگر اصلا به قبرش نماز نخوانند ساقط می‌شود نه نبش و نه نماز، دیگر اگر هم مخصوصا جهلا یا نسیانا باشد که آن رفع ما لا یعلمون و رفع النسیان و این ها اصلا نماز را ساقط می‌کند، دیگر این‌که سابقا گفتیم و الان می‌گوییم و مرحوم سید هم نگفتند و محشین بر عروه هم نفرموده‌اند ودیگر فهم شما و الا حرف من خلاف مشهور است دیگر اما این را هم توجه کنید این جمله مرحوم سید که می‌فرمایند مالم یمض ازید من یوم ولیله و اذا مضی ازید من ذلک فالاحوط الترک این را نمی‌شود درستش کرد یک مرد در فقه باشد در میان شما بتواند این حرف مرحوم سید را به کرسی بنشاند این را نمی‌شود به کرسی نشاند و فقهاء هم نگفته‌اند فقط شیخ طوسی است آن هم دو تا قول دارد یک قول می‌فرماید یک شبانه روز یک قول می‌فرماید سه شبانه روز بعد از یک شبانه روز یا بعد از سه شبانه روز ساقط است اما مرحوم سید می‌فرمایند که یک شبانه روز و الا فالاحوط الترک در حالی که باید بفرمایند فالاحوط الصلوه خب احتیاطش این است که به این نماز بخوانند حالا ولو نمازش بی‌خودی باشد اما فالاحوط الترک مثل این‌که آن روایات منع مرحوم سید صاحب عروه را گرفته‌ لذا نتوانستند فتوی بدهند احتیاط روی ترک کرده‌اند که اصلا نماز نخواند، ولی این فالاحوط الترک این خیلی زور است درست کردن، حالا ولو یک روایات هم داشته باشیم بگوید نخوان، نخوان معنایش این است که تو هم حظر است دیگر، نخوان یعنی به عنوان نماز لازم نیست بخوانی حالا این به عنوان نماز نمی‌خواند به عنوان رجاء نماز می‌خواند باز هم بگوییم اشکال دارد که نمی‌شود گفت که، به عنوان رجاء یعنی مثلا مرتب می‌رود سر قبر پدرش یک نماز میت برای پدرش می‌خواند توی قبر، حالا این را بگوییم که حرام است اگر به قصد ورود بخواند خب حرام است اما اگر به قصد رجاء بخواند دیگر چه وجهی دارد برای حرمتش؟ خب مرحوم سید بفرمایند فالاحوط یا صلی علیه رجاء، حالا این رجاء چه اشکالی دارد؟ خیلی چیزها را شما درست می‌کنید به عنوان رجاء، قانون تسامح در ادله سنن را که ما می‌گوییم مستحب درست می‌کند خب شمامی‌فرمایید نه، این به عنوان رجاء باید بیاورد قانون تسامح در ادله سنن درست است در هر کجا شکی باشد در حرمتش در وجوبش به عنوان رجاء بیاورد حالا ما می‌گوییم به عنوان مستحب به عنوان ورود شما نفرمایید مرحوم سید نمی‌فرمایند نفرمایید اما این فالاحوط الترک اگر به جایش فرموده بودند که یصلی علیه رجاء ظاهرا درست می‌شد بنابراین از شما تقاضا دارم مخصوصا فضلای جلسه یک فکری روی آن بکنند ببینند که این فرمایش ایشان که فرمودند لا یجب نبشه و یصلی علی قبره تا این جا خوب قول مشهور است اما این ما لم یمض این انحصار به مرحوم سید توی عروه دارد دیگر ندیدیم فقهاء صاحب جواهر قبل از صاحب جواهر یک کسی ندیدیم بگوید که ما لم یمض ازید من یوم ولیله آن وقت این بعدش دیگر یک دفعه می‌شود قول شاذ قول منحصر به فرد و اذا مضی ازید من ذلک فالاحوط الترک این را شیخ طوسی هم نفرموده شیخ طوسی فرموده‌اند که ما لم یمض ازید من یوم و لیله و در مبسوط و جای دیگر فرموده‌اند ما لم یمض ازید من ثلاثه ایام اما این‌که فاذا مضی ازید من ذلک فالاحوط الترک این را مرحوم شیخ طوسی هم نگفته‌اند، باید بگوییم که منحصر به فرد است در عروه.

  فرض ما این است یجب ان یکون الصلوه قبل الدفن نعم لو دفن قبل الصلوه لا یجب نبشه و یصلی علی قبره این قول مشهور است تا این جا خوب است مالم یمض ازید من یوم و لیله این هم کسی نگفته جز شیخ طوسی ایشان متابعت از شیخ طوسی کرده و اذا مضی ازید من ذلک و لم یصل علیه نه این‌که صلی علیه، و اذا مضی ازید من ذلک یعنی لا یصلی علیه فالاحوط الترک به جای این‌که بگویند فالاحوط یصلی علی قبره اگر هم آن روایات نهی را دارند و نتواستند جمع بین روایات بکنند بگویند که یصلی علیه رجاء اما می‌فرماید فالاحوط الترک، این هم این مسئله.

  ما خیلی دلمان می‌خواهد که شماها اقلا سه چهار ساعت بلولید توی جواهر، این جواهر است که خدا رحمت کند مرحوم آقای ادیب را من مطول پیش ایشان خواندم خدا رحمتش کند خیلی خوب بود همه چیزش خوب بوداین آقای ادیب بعضی اوقات می‌گفت که این مطول ذهن را گالوار می‌کند و راستی هم مطول خیلی کتاب خوبی است در ادبیت، ماها که همه چیز را ریختیم دور، نه مطولی نه مغنی، حالا هم که این کتاب‌ها را می‌خوانیم یک سال می خوانیم ول می‌کنیم یک طلبه فرائد بخواند یک سال مکاسب بخواند معلوم است به هیچ جا نمی‌رسد همین است که ما افت علم داریم حسابی باید لولید توی این کتاب ها این مرحوم سید صاحب عروه که به این مقام به این درجه رسیده انصافا این عروه کرامت است دیگر حتی مثلا اگر مرحوم آقای مدیسه‌ای وسیله را نوشته‌اند اگر حضرت امام تحریر نوشته‌اند این‌ها همه گرفته شده از این عروه است دیگر، این تفریع فروعات از ابتکارات این مرد بزرگ است البته مرحوم سید هم باید بگوییم که آوازه‌ها همه از صاحب جواهراست.

  لذا مرحوم صاحب عروه فرموده اند من 7 مرتبه دوره جواهر را 7 مرتبه مطالعه کرده‌ام لذا ما خیلی دلمان می‌خواهد شما در شبانه روز سه چهار ساعت بلولید توی جواهر موقعی که من دارم با شما مباحثه می‌کنم نگذارید جلو برویم حرف بزنید حرف خوب، چقدر شیرین است طلبه حرف بزند اما حرف خوب ور ور کردن و این‌ها نه، مزاحمت نه، حرف خوب، بعضی اوقات یادم نمی‌رود حضرت امام را توی درس نگه می‌داشتیم. بعضی اوقات آقای بروجردی روضوان الله تعالی علیه وقتی که می‌دیدند شلوغ پلوغ شد راستی حرف‌های حسابی می‌گفتند برای فردا، خیلی خوب است.

  مسئله 19 یجوز الصلوه علی المیت فی جمیع الاوقات بلا کراهه این اشاره به عامه است که عامه یک حرف هایی دارند مثلا نماز خواندن عندالغروب همین الان هم توی مکه اگر این زوار عندالغروب نماز بخوانند می‌‌‌گویند که حرام است حرام است یا هندالطولع که ما هم یک روایتی داریم که این روایت‌ها هم حمل بر تقیه می‌شود نمی دانم چه جور شده فقهاء حمل بر کراهتش کرده‌اند؟ حتما باید حمل بر تقیه بکنیم برای این‌که آنها می‌گویند عند الطلوع عند الغروب یک چیزهایی هم می‌بافند عند الطلوع عند الغروب شباهت پیدا می‌شود به خورشید پرست‌ها بنا براین بهتر این است که عندالغروب عند الطلوع ما نماز نخوانیم یعنی نمازهای مستحبی نخوانیم یا نماز قضا، اما ما عقیده داریم این روایت‌ها حمل بر کراهت می‌شود و نماز خواندن نمازهای یومیه یا نمازهای مستحب هر وقتی بخوانیم اشکال ندارد بلا کراهه اما عامه می‌گویند حرام است نماز باطل است شباهت به آتش پرست‌ها دارد شباهت به خورشید پرست‌ها دارد، این راجع به این.

  اما راجع به نماز میت هم این ها همین را می‌گویند که نماز میت را در شب نمی‌شود خواند نماز میت را در روز موقع نماز خواندن موقعی که نماز می‌خوانند نمی‌شود خواند و امثال این‌ها، مرحوم سید و همچنین مشهور در میان فقهاء من‌جمله مرحوم صاحب جواهر می‌گویند یجوز الصلوه علی المیت فی جمیع الاوقات شب باشد روز باشد، متأسفانه در میان شیعه هم خیلی جاها رسم است میت را شب دفن نمی‌کنند غسلش نمی‌دهند و نماز بر آن نمی‌خوانند می‌گویند باید غسل و کفن و صلاه و دفن در روز باشد الان در میان عوام هست این جور حرف‌ها و این حرف عامه است حرف عوامانه در شیعه است و از نظر فقهاء یجوز الصلوه علی المیت فی جمیع الاوقات بلا کراهه و این‌که عامه گفته‌اند نه، نه، نماز خواندن به میت هر وقت باشد شب باشد روز باشد بلا کراهه اشکال ندارد لذا مرحوم صاحب جواهر تمسک کرده به روایاتی یکی از آن روایت‌ها را بخوانم البته روایت هم زیاد داریم روایت 2 از باب 20. یصلی علی الجنازه فی کل ساعه لانها لیست بصلاه لها رکوع و سجود و انما یکره الصلاه عند طلوع الشمس و عند غروبها التی فیها الرکوع و السجود روایت البته حمل بر تقیه شده عند الشیعه و مرحوم سید خیلی‌ها حمل بر کراهتش کرده اند یعنی نماز غیر میت، نماز غیر میت عند الطلوع عند الغروب مشهور شده کراهت دارد برای خاطر این روایت ها که این روایت‌ها باید حمل بر تقیه بکنیم وقتی حمل بر تقیه کردیم دیگر کراهت هم معنا ندارد و نمی دانم چه شده که صاحب جواهر فرموده‌اند مشهور هم هست دیگران هم فرموده‌اند گفته‌اند عند الطلوع عند الغروب نماز نخوانید نه نماز قضا نه نماز مستحبی و همین که امام باقر علیه السلام هم این جا دارند عامه می‌گویند این یک نحو شرک است نماز نخوانید ائمه طاهرین علیهم السلام گفته‌اند بخوانید اما بعضی از روایات می‌گوید این روایت می‌گوید نخوانید فقهاء حمل بر کراهت کرده‌اند ولی ما حمل بر تقیه می‌کنیم وقتی حمل بر تقیه کردیم دیگر باید این جور بگوییم که همین طور که مرحوم سید راجع به نماز میت گفته‌اند که یجوز الصلاه علی المیت فی جمیع الاوقات بلا کراهه ما هم می‌گوییم یجوز الصلوه فی جمیع الاوقات بلا کراهه پس این روایتی که حضرت فرمودند که عند طلوع الشمس عند غروب الشمس نماز نخوان این چه؟ می‌گوییم این حمل بر تقیه می‌شود این جمله انما یکره را مثل این‌که فقهاء گرفته‌اند و گفته‌اند کراهت دارد ما می‌گوییم معنا ندارد کراهت داشته باشد این روایت‌ها شباهت دارد به عامه آن وقت راجع به نماز میت دیگر گفته اند این کراهت ندارد عند طلوع الشمس عند غروب الشمس ما هم می‌گوییم نه، خواندنش طوری نیست کراهت هم ندارد این‌که در میان زن‌ها و عوام مردم مشهور شده شب نماز به میت نخوانید و دفنش نکنید و غسلش ندهید این‌ها همه خرافت است شاید هم خرافت عوامانه‌ای که از عامه گرفته شده، بنابراین حالا آن‌که الان بحث ماست که دیگر اجماع هم روی آن است همین جمله یجوز الصلوه علی المیت فی جمیع الاوقات بلا کراهه اما ما خوب است این جور بگوییم بگوییم یجوز الصلاه علی المیت فی جمیع الاوقات بلا کراهه لعدم الدلیل علی الحرمه او الکراهه این خیلی بهتر بود تا بگوییم لدلاله روایات، برای این‌که روایت‌ها بوی سنی‌گری دارد دیگر همین الان روایتی از محمد بن مسلم که خواندم از امام باقر سلام الله علیه ببینید حسابی استشمام تقیه از آن می‌شود یعنی بوی سنی دارد برای این‌که یصلی علی الجنازه فی کل ساعه لانها لیست بصلاه لها رکوع و سجود خب این را که ما از قول امام باقر علیه السلام امام باقر علیه السلام فرموده‌اند ما که نمی‌گوییم این جور برای این‌که و انما یکره الصلاه عند طلوع الشمس و عند غروبها التی فیها الرکوع و السجود خب به این روایت که عمل نمی‌کنیم وقتی عمل نکردیم دیگر معنا ندارد بگوییم که نماز میت هر وقت بخوانیم طوری نیست اما نماز غیر میت عند طلوع الشمس عند غروب الشمس کراهت دارد این دیگر نمی‌شود گفت یعنی راستی عند طلوع الشمس عند غروب الشمس عامه گفته‌اند برای این که بوی بت پرستی دارد ما نماز نخوانیم هیچ ذوق فقهی این حرف را نمی‌زند بنابراین من خیال می‌کنم اگر شما فضلاء این جور بفرمایید خیلی عالی می‌شود یجوز الصلاه علی المیت فی جمیع الاوقات بلا کراهه آن وقت هم که می‌رسید توی باب نماز و مکروهات نماز آن جا هم بگویید یجوز الصلوه فی جمیع الاوقات بلا کراهه و اما روایاتی که می‌گوید کراهت دارد این روایت ها حمل بر تقیه می‌شود وقتی حمل بر تقیه شد نه دلالت بر حرمت دارد نه دلالت بر کراهت، این هم این مسئله، این مسئله 19 بود.

  مسئله 20 یستجب المبادره الی صلاه المیت و ان کان فی وقت فضیله الفریضه یعنی اول ظهر است یک میت می‌آورند توی مسجد شما بر آن نماز بخوانید این را اول نماز میت بخوانیم یا آن نماز ظهر و عصر را؟ بعضی‌ها گفته‌اند نماز ظهر و عصر را برای این‌که وقت فضیلت مقدم بر همه چیز می‌شود، بعضی‌ها گفته‌اند نماز میت را برای این که وقت فضیلت آن می‌شود، نماز میت را هم خوانده‌ایم، مرحوم سید می‌فرمایند که نماز میت را بخوان به شرطی که وقت فضیلت نگذرد.

  یستجب المبادره الی صلاه المیت و ان کان فی وقت فضیله الفریضه ولکن لا یبعد ترجیح تقدیم وقت الفریضه مع ضیقه مثلا وقت فضیلت نماز ظهر تا یک ساعت و نیم است حالا سر یک ساعت و نیم آورده اند می‌خواهند نماز میت بخوانند حالا چه؟ اول نماز ظهر و عصر بخواند بعد نماز میت اما اگر مثلا یک ساعت بعد از ظهر آوردند اول نماز میت بخواند بعد نماز ظهر و عصر برای این‌که نماز میت که سفارش شده به فور آن خوانده شده در فضیلتش، نماز ظهر و عصر هم خوانده شده در فضیلتش، این فرمایش مرحوم سید است دو دسته روایت داریم که ظاهراً دو دسته روایت با هم یک تعارضی دارد تعارضش جمع می‌شود به تخییر و آن این‌که نماز میت و نماز در وقت فضیلت کدام مقدم؟ تفاوت نمی‌کند برای این‌که آن فور است یعنی آن وقت فضیلت دارد آن هم فور است یعنی وقت فضیلت دارد می‌خواهی آن را بخوان می‌خواهی آن را، می‌خواهد آن وقت فضیلتش از بین برود می خواهد نرود و بالاخره مخیریم این‌که نماز را اول بخوانیم نماز میت را بعد نماز ظهر و عصر یا به عکس، اما روایت‌ها با هم متعارض است یک مطالعه‌ای بکنید تا فردا انشاءالله.

 و صلی الله علی محمد و آل محمد