درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

89/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اگر قطعه‌ای از میت جدا بشود آیا غسل دارد؟

  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

  مسئله‌ای که دیروز عنوان شد از مسائل مشکل فقه است و ندیدم کسی این مسئله را حلش بکند، امیدوارم امروز شما چیز داشته باشید و از شماها استفاده بکنیم.

  مسئله این بود که اگر یک قطعه‌ای از بدن میت جدا شود آیا این غسل دارد یا نه؟ کفن دارد یا نه؟ نماز دارد یا نه؟ دفن دارد یا نه؟

  مرحوم سید این را منقسم کرده‌اند به 4 قسم که معمولاً محشین بر عروه نپسندیده‌اند در حالی‌که نپسندیده‌اند اما قول سید را نسبت به مشهور داده‌اند که مشهور هم چنین گفته‌اند و شاید هم مرحوم سید این‌جور فرموده‌اند منقسم کرده‌اند به 4 قسم برای این است که مرحوم سید از شهرت نمی‌توانند بگذرند الا شاذا، از اجماع که محتمل المدرکیه باشد مقطوع المدرکیه باشد نمی‌توانند بگذرند لذا خیال می‌کنم این فرمایش مرحوم سید که این مسئله را منقسم کرده‌اند به 4 قسم از آن‌جا سرچشمه می‌گیرد.

  سه قسمت را دیروز مباحثه کردیم قسمت اول این بود که گوشت بدون استخوان که مرحوم سید فرمودند تبعا للمهشور نه غسل دارد نه کفن دارد نه نماز دارد نه دفن دارد اما چون بالاخره یک مقداری از مسلمان است خوب است آن را در یک لفافه‌ای بپیچند و آن را دفن بکنند که گفتیم دلیل برای این مسئله نیست و شاید هم مرحوم سید که این‌جور فرموده‌اند چون مشهور گفته‌اند،مطابق با اصل هم هست یعنی برائت.

  قسم دوم این‌که استخوان باشد حالا یا بی‌ گوشت یا با گوشت، فرموده‌اند که غسل دارد و کفن دارد، نماز ندارد، دفن دارد، و دیروز گفتیم دلیل برای مسئله نداریم مگر یک روایتی که معارض هم داشته اما بالاخره فرمود که لا یصلی علیه و ما عدم وجوب نمازش را از این روایت استفاده بکنیم اما دیگر حالا غسل و دفن و این‌ها را از کجا استفاده بکنیم؟ یک روایتی بود معارض داشت و بالاخره با اعراض اصحاب روایت را از کار انداختیم و بالاخره دیروز منتهی شد به این‌جا که از شهرت از اجماع می‌ترسیم لذا می‌گوییم غسل دارد و الا دلیل ندارد.

  قسم سوم این‌که بدن او پاره پاره شده است اما سینه‌اش یا سینه با قلبش باقی مانده که روایت فرمود این دیگر میت است هم غسلش بدهید هم کفن کنید هم نماز بر آن بخوانید هم دفن کنید، یک روایت صحیح السند ظاهرالدلاله هم داشتیم، اما آن روایت فقط می‌گفت که نماز بر آن بخوانید و اما این‌که غسل دارد، یا مثلا کفن دارد، دفن معهود دارد دیگر روایت دلالت نداشت. آن وقت مسئله از این‌جا می‌خواهیم شروع کنیم، تا این‌جا گفتیم.

  مسئله مشکل می‌شود این که امام علیه السلام در این روایت فرمودند که این نصف بدن را غسلش بده، کفن بکن، نماز بخوان، دفن کن، آن مابقی را چه؟ خب ظاهر روایت دیگر این است که غسل لازم نیست، نماز لازم نیست، دفن لازم نیست در حالی‌که در مسئله قبل گفتیم یک تکه استخوان یک پا این هم غسل می‌خواهد هم کفن می‌خواهد هم دفن می‌خواهد لذا روایت دیروز می‌گفت که یک مقدارش توی آن خانه است یک مقدارش توی آن قبیله است، یک مقدارش توی آن قبیله است فرمودند آن‌که سینه دارد دیه را او باید بدهد و نماز هم بخوانید و معنایش این است که بنابر قول مشهور غسلش هم بدهید که مرحوم سید هم می‌فرمایند کفنش هم بکنید، چرا؟ لانه میت، این خوب است، تا این‌جا خوب است، اما مابقی چه؟ ظاهر روایت این است که غسل ندارد، یعنی آن یک مقدار بدن که آن‌جا افتاده، یک مقدار بدن که توی آن قبیله افتاده این‌ها غسل ندارد در حالی‌که در مسئله قبل مشهور به طور جزم گفت غسل دارد، مسئله تا این‌جا آمده قسم سوم اما در آن لنگ هستیم از یک طرف مرحوم سید خیلی جزما گفته‌اند و رفته‌اند محشین هم جزما اشکال به مرحوم سید کرده‌اند این حرف‌ها درست نیست اما از آن طرف مرحوم سید هم طبقا للشهره بلکه صاحب جواهر ادعای اجماع هم کرده،لذا نمی‌دانیم چه بگوییم؟ اگر ما باشیم و قاعده تا این‌جا همه‌اش برائت دارد الا این‌که کسی به این برائت عمل نکرده ما را لنگ کرده، نمی‌دانیم چکار بکنیم؟ بخواهیم شهرت هم بگوییم خیلی خوب اما این اشکال را نمی‌دانیم چه جور رفع بکنیم که در این مسئله سوم خب ظاهرش این است که آن تنه سینه که دارد این را غسل بده دیه را هم او باید بدهد غسلش بدهید و کفنش کنید و نماز بر آن بخوانید، دفنش بکنید، خب یعنی چه؟ یعنی ان تکه‌ای که در آن قبیله است و سینه ندارد هیچ، خب راستی هم هیچ دیگر، شک می‌کنیم که وضعش چیست؟ غسلش بدهد دیگر مابقی واجب نیست، در حالی‌که فصل دوم ما این بود که اگر استخوانی از میت پیدا شد مثال هم زد مثل پا مثل دست مثل سر همه این‌ها را گفت غسل دارد، توی این روایت می‌گوید همه این‌ها غسل ندارد، لذا صاحب جواهر باید بیش از این‌ها به این مسئله ور رفته باشد عجب است از مرحوم حاج آقا رضا همدانی در حالی‌که انصافا مرد محق متتبعی است اصلاً تحشیه یا تفسیر بر جواهر است اما این‌جاها اصلاً در باب تجهیز میت می‌بینیم خوب بررسی نشده، حالا یا اهمیتش نداده‌اند گفته‌اند چیزی نیست می‌میرد می‌روند غسلش می‌دهند دفنش می‌کنند و این‌ها یک چیزهای نادری است یک چیزهای شاذی است، بررسی نشده و الا اگر راستی صاحب جواهر یا مرحوم محقق همدانی بررسی جدی کرده بودند نباید کار به این‌جاها برسد، دیگر امروز بنا شد از شما استفاده بکنیم، حالا تا این‌جا گفتیم.

  قسم چهارم که این خیلی هم نادر نیست این است که گرگ یک کسی را خورده و هیچ چیز از او باقی نمانده جز استخوانهایش این را چه بکنیم؟

  قسم دیگر این‌که گرگ یا شیر، پلنگ همه این گوشت‌ها را خورده استخوان‌ها را هم متفرق کرده، استخوان‌ها را که نتوانسته بخورد متفرق کرده این را چه بگوییم؟ یک روایت در مسئله هست ببینیم این روایت دلالتش چقدر خوب است؟ روایت 1 از همین باب صحیحه علی بن جعفر عن موسی بن جعفر علیه السلام سند روایت خیلی خوب است عن الرجل یأکله السبع او الطیر فتبقی عظامه بغیر لحم کیف یصنع به؟ قال یغسل و یکفن و یصلی علیه و یدفن دلالتش هم خیلی خوب است اگر کسی بتواند از این روایت استفاده بکند که خب اعضا متفرق هم باشد همه یا بتواند استفاده بکند که کوشت غسل ندارد اما استخوان هر چه باشد غسل دارد آن وقت برای فرع اول و دوم و سوم هم خوب است، اما مرحوم سید مثل این‌که فهیمده‌اند دلالت ندارد بر این حرف‌ها، فقط دلالت آن‌جا دارد که این لاشخور استخوان نمی‌خورد اما این را گوشتهایش را خورده استخوانها همه باقی مانده اما یصدق انه میت، از این جهت امام فرمودند که غسلش بدهید کفنش کنید نماز بر آن بخوانید دفنش بکنید اما آن قسم اول و دوم و سوم چون لا یصدق انه میت بل یصدق انه من المیت لذا روایت را به موردش عمل کردند تجاوز از موردش نکردند، خب خوب است اما ما اگر این‌جور بگوییم که آن شهرت که گفته استخوان را غسل بده آن از این روایت استفاده کرده، ایراد می‌شود خب اگر از آن روایت استفاده کرده باید بگوید یصلی علیه، و نگفته، برای این‌که این روایت دارد هم غسلش بدهید هم کفنش کنید هم نماز بر آن بخوانید هم دفنش بکنید لذا در قسم اول و دوم و سوم این‌ها نیست، در قول مشهور هست و روایت هم سندش خوب است دلالتش هم خوب است به آن عمل می‌کنیم و اشکال ندارد.

  خب این قسم چهارم را اگر قطع نظر بکنیم از قسم اول و دوم و

  سوم و همین قسم چهارم را بگیریم دیگر احتیاج به شهرت هم نمی‌خواهد در حالی‌که هست احتیاج به ان قلت قلت هم ندارد بلکه خود روایت صحیح السند ظاهرالدلاله دلالت دارد آن وقت یک چیز باقی می‌ماند و آن این است که اگر یک دفعه اعضا متفرق نیست خب این خوب است روایت خوب دلالت دارد و لانه میت هم خوب دلالت دارد اما یک دفعه اجزاء متفرق است این را چکارش کنیم؟ یعنی عظام بلا لحم یا این‌که اگر گوشت هم دارد کم دارد نتوانسته آن لاشخور بخورد اما متفرق است دستش را جدا کرده پایش را جدا کرده تنه‌اش را جدا کرده، یک مشت استخوان است این روایت آن را می‌گیرد یا نه؟ اختلاف است، بعضی از بزرگان گفته‌اند بله این روایت آن را می‌گیرد، آن وقت علاوه بر این که گفته‌اند روایت می‌گیرد تمسک کرده‌اند به یک روایت دیگر با یک قدری الغای خصوصیت گفته‌اند آن روایت هم دلالت دارد. روایت 2 از باب 38 موثقه اسحق بن عمار عن الصادق علیه السلام ان علیا وجد قطعا من میت فجمع ثم صلی علیه ثم دفن خب استخوان‌های متفرق شده را نماز بر آن خواندند، حالا غسلش دادند یا نه؟ آن روایت می‌گفت غسلش بدهید، این روایت غسلش بدهید را ندارد، کفنش بکنید یا نه؟ ندارد، نماز بر آن بخوانید یا نه؟ دارد، دفن بکنیم یا نه؟ ندارد الا این‌که ثم صلی علیه ثم دفن بگوییم که دفن معنایش این نیست که بریز توی یک گودال، نه، طرز تجهیزات آن را دفن بکن، لذا حالا اگر دفن را هم این جور معنا بکنید که آن روایت صحیحه علی بن جعفر حسابی می‌گفت یغسل یکفن یصلی علیه و یدفن اما این غسلش بده ندارد دو دفعه برمی‌گردد به حرفهای دیروز که امیرالمؤمنین غسلش دادند کفنش کردند، این‌جوری معنا بکنیم، مشکل است انصافا لذا این موثقه اسحق بن عمار هم نمی‌تواند کار بکند، الا این‌که بگوییم متفرق و غیر متفرق ندارد، می‌شود گفت؟ برای این‌که اگر متفرق نشده باشد که معمولاً هم کم پیدا می‌شود یک لاشخور باشد این قدر مؤدب گوشت‌ها را بخورد کاری به استخوان‌ها نداشته باشد، یا شیر، پلنگ خب پاره پاره می‌کند دیگر، بگوییم نه، آن‌جا را روایت فرض کرده که پاره پاره نشده آن وقت اگر پاره پاره شده باشد دیگر هیچ،

  لذا مشهور به همین روایت اسحق بن عمار عمل کرده‌اند اما این‌که فجمعت ثم صلی علیه ثم دفنت امیرالمؤمنین غسلش ندادند و الا امام صادق علیه السلام می‌فرمودند دیگر، و نفرموده‌اند آن وقت یک تعارض حسابی پیدا می‌شود بین آن روایات یا بین آن مشهوری که گفت که استخوان غسل دارد چه گوشت داشته باشد چه نداشته باشد این خلاصه حرف است.

  آن‌که مرحوم صاحب جواهر و دیگران من‌جمله مرحوم سید در عروه وا داشته است این‌جور که در عروه هست بروند جلو، آن‌چه مرحوم سید در عروه گفته‌اند صاحب جواهر هم همین جور، ایشان به تبع صاحب جواهر رفته‌اند جلو، این‌ها را دلیل برایش نداریم و فقط همین دلیل این روایت علی بن جعفر است که برای استخوان‌ها دیگر ندارد متفرق و غیرمتفرق، شما بگویید آن‌جا را می‌گیرد که متفرق نشده باشد، گوشت‌ها را خورده باشد و آدمک را گذاشته باشد رفته باشد و این آدمک چون یصدق انه میت حضرت فرمودند که غسل دارد کفن دارد اما وقتی متفرق شده باشد دیگر نمی‌شود غسلش داد حالا راستی هم چه جوری غسلش بدهیم؟ یک مشت استخوان، نماز بر آن می‌شود خواند یعنی این استخوان‌ها را جمع می‌کند همین طور که در روایت است ان علیا علیه السلام وجد قطعا من میت فجمعت ثم صلی علیه ثم دفنت این‌که نگفته غسلش بده خب چه جوری غسلش بدهند؟ چه جوری آن سه قسمت کفن بکنند؟ دیگر معمولاً امیرالمؤمنین علیه السلام این جور کردند که ریختند توی یک کیسه، کیسه را آوردند در مقابل امیرالمؤمنین، امیرالمؤمنین بر آن نماز خواندند، یک چنین چیزی باید باشد، لذا بگوییم فرق است بین آن جا که متفرق نشده باشد یا متفرق شده باشد، این خلاصه این بحث ماست که ما اگر بخواهیم تمسک به روایات بکنیم گیریم یعنی روایات همه را نمی‌گوید، یک روایت نداریم غیر از این روایت که بگوید غسلش بده و فقهاء بزرگان از صلی علیه استفاده کرده‌اند غسلش بده حالا این چه مفهومی است؟ چه جور تجاوز کرده‌اند؟ کار مشکلی است انصافا،.

  یک مسئله دیگری که هست این است آیا بین این‌که جزء مبان از میت یا از حی تفاوت می‌کند؟ گفته‌اند نه، هرچه در جزء مبان از حی گفتیم این جا هم می‌آید و معمولاً صاحب جواهر و مخصوصاً مرحوم شیخ انصاری که اصولی هم هست تمسک کرده به استصحاب، روایتش را بخوانم روایت 1 از باب 2 از ابواب غسل مس میت، سابقا در غسل مس میت مفصل صحبت کردیم این روایت باب 2 از ابواب غسل میت روایت 1 عن ابی عبدالله علیه‌السلام اذا قطع من الرجل قطعه فهی میته فاذا مسه انسان فکل ما کان فیه عظم فقد وجب علی من یمسه الغسل و ان لم یکن فیه عظم فلا غسل علیه، این راجع به حی است، پای یک کسی را جراح قطع کرد، دست به این پا گذاشت آیا غسل دارد یا نه؟ حضرت فرمودند که اگر استخوان دارد مثل پا مثل دست غسل دارد چرا؟ لانه میته، لانه میت حالا این میته یعنی لانه میت، اما اگر نه این گوشت فقط است و ان لم یکن فیه عظم این فلا غسل علیه مثلا جراح رحم خانم را درآورد و دست گذاشت به این رحم یا مثلا جراح عمل کرد نصف معده را نصف معده را برید و دست گذاشت به این‌ها، گفته این‌ها غسل ندارد چرا؟ برای این‌که استخوان ندارد اما اگر استخوان داشت آن وقت باید غسل بکند، مرحوم صاحب جواهر مخصوصاً مرحوم شیخ انصاری استصحاب کرده‌اند گفته‌اند حی این‌جور است المیت ایضا کذلک یعنی اگر گوشت است هیچ، اگر استخوان است هر چه می‌خواهد باشد، عظام غیرمتفرق باشد عظام متفرق باشد یا نه اصلاً من المیت باشد مثل دستش پایش این جور است پس میت هم همین طور است، می‌شود گفت؟

  حالا آن‌که مرحوم شیخ انصاری گفته‌اند این استصحاب است، به

  این معنا که حی این جور است المیت ایضا کذلک، می‌شود گفت؟ این تعدد موضوع نیست؟ یک کسی بگوید که استصحاب نه، اولویت، می‌شود گفت؟ اگر دست حی را جراح بریده و پرستار دست را برداشت ببرد بیرون دست به آن گذاشت این باید غسل بکند غسل مس میت، خود این را هم باید غسل بدهند خب به طریق اولی اگر این عضو میت باشد ایضا کذلک، می‌شود؟ مشکل است دیگر، یعنی اولویت قطعیه مثل لا تقل لهما اف به فحوی به طریق اولی فلا تضربهما، اگر کسی بتواند این استصحاب را جاری کند که مرحوم شیخ انصاری جاری کرده یا به عرض من اولویت قطعیه که احتیاج به استصحاب هم نباشد بگوییم که فرقی بین حی و میت نیست و اما اگر کسی بگوید این تعدد موضوع است برای این‌که الحی عرفا غیرالمیت است، المیت غیرالحی و خیلی احکام میت دارد حی ندارد، خیلی احکام حی دارد میت ندارد و تعدد موضوع است وقتی تعدد موضوع شد به شیخ می‌گوییم استصحاب را شما یاد ما دادید اما این‌جا چه جوری استصحاب می‌کنید؟ حی با میت خیلی با هم تفاوت داردو استصحاب نمی‌شود لذا آمدیم سر روایات هم غیر از این روایت علی بن جعفر دیگر یک روایتی داشته باشیم در این 4 قسم برای غسلش و برای کفنش و برای نمازش خب داشتیم یک دو سه تا، برای دفنش به طور معهود دیگر نداشتیم.

  اگر کسی بتواند بگوید الحی هو المیت و المیت هو الحی در احکام استصحاب جاری است و الا اگر نتواند بگوید خب نمی‌شود تعدد موضوع می‌شود قضیه متیقنه غیر مشکوکه است قضیه مشکوکه غیر متیقنه، قضیه متیقنه بدن است قضیه مشکوکه میت است و معلوم است خیلی تفاوت دارد دیگر.این هم استصحاب.

  اشکال در این است اگر راستی این استصحاب جاری بود چرا امام علیه السلام این استصحاب را هیچ جا جاری نکرد؟ توی این روایاتی که اشتیم خوب بود اسم استصحاب را نیاورند طبق استصحاب عمل بکنند نکردند و می‌بینیم در روایت‌ها به این استصحاب عمل نشده سرش هم این است که این قضیه متیقنه غیرمشکوکه است قضیه مشکوکه غیر متیقنه.

  اگر نترسیم از اجماع و شهرت که مرحوم صاحب جواهر خب حسابی ترسیده‌اند دیگر اگر نترسیم یا قطع نظر بکنیم باید بگوییم که مطلقا غسل ندارد.

  مخصوصاً این روایتی که خواندم این ایوب بن نوح توثیق شده اما مرسله است اما می‌گویند مرسله ابن نوح، لذا بگوییم که هر کجا روایت صحیح السند ظاهر الدلاله داری بگو، دیگر هر کجا نه برائت هست، استصحاب را گفتیم نیست، برائت هست و برائت به ما می‌گوید چه راجع به زنده که سابقا صحبت کردیم چه راجع به مرده، نمی‌دانیم آیا باید به این نماز خواند یا نه؟رفع ما لا یعلمون، نمی‌دانیم باید این را دفن کرد یا نه؟ رفع ما لا یعلمون، نمی‌دانیم باید این را غسل داد یا نه؟ رفع ما لا یعلمون، همه‌اش این برائت هست به قول مرحوم حاج شیخ در برائت بیل هم به کتش نحورده و راستی برائت حسابی جاری است دیگر،

  بنابراین این جور می‌شود هر کجا روایت داری بگو، هر کجا روایت نداری نه، این روایت‌ها معمولاً الا روایت علی بن جعفر که آن هم مربوط به آن جاست که استخوان‌ها متفرق نشده، یک آدمک است انه میت، غیر از آن، دیگر یک روایت نداریم بگوید غسلش بده.

  خب چرا امام علیه السلام نگفته‌اند؟ هی مرتب امام علیه السلام در این روایت‌ها فرموده‌اند یصلی علیه، مگر نمی‌توانستند امام علیه‌السلام بگویند مثل همین روایت علی بن جعفر یغسل، یکفن، یصلی علیه، یدفن، خب چرا امام علیه السلام نفرمودند و این نگفتن امام و وسط کار را بگویند، در روایت‌ها این جور بود یصلی علیه، خب می‌گوییم آقا این نگفتن امام علیه السلام دلیل بر این است که این غسل نمی‌خواهد حالا ولو با برائت، کفن نمی‌خواهد ولوبا برائت، و آن‌جا هم که فرمود یصلی علیه، تعبد، نماز بر ان می‌خوانند گفتم مثل استخوان‌ها را می‌ریزند توی یک کیسه می‌آورند یک کیسه می‌آورند در مقابل کسی که می‌خواهد نماز بخواند، نماز بر آن می‌خوانند.

  فقط این حرف سید است که این دیگر نه روایت داریم نه شهرت اما مرحوم سید مرتب می‌فرمایند که همان‌جاها که غسلش لازم نیست و نمازش لازم نیست و کفنش لازم نیست و نمازش لازم نیست می‌فرمایند که لفه فی خرفه و یدفن این یدفن هم مراد مرحوم سید این است که توی یک گودال بگذارند دیگر آن تجهیزات را نمی‌خواهد، این هم دیگر شهرت هم روی آن نیست، دلیل نداریم شهرت هم نداریم ظاهراً مرحوم سید هم خیال نمی‌کنم به نحو وجوب بگویند، ظاهر عروه وجوب است برای خاطر احترام گفته‌اند که این گوشت را مثل مثلا بچه دو ماهه، سه ماهه این را توی لفافه و بگذارید زیر خاک.

  خیلی مسئله مشکل است ما می‌خواستیم امروز از شما خیلی استفاده کنیم نشد، اما راستی مسئله مشکل است حالا باز هم یک فکری روی این مسئله بکنید همه هم توی آن گیرند ببینیم می‌شود درستش کرد یا نه؟

 وصلی الله علی محمد و آل محمد