درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الطهارة
89/10/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: غسل کسی که بناست اعدام شود
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
بحث درباره این بود که اگر کسی محکوم به اعدام باشد باید او را رجم کرد، باید او را قصاص کرد، گفتند که میتواند قبلاً غسل بکند کفن بپوشد ، او را بکشند بعد نماز بر او بخوانند، دفنش کنند.
مرحوم سید در عروه هفت هشت تا فرع بار بر این مسئله کردهاند، که در جلسه قبل در بعضی از آن فروعات صحبت کردیم.
فرعی که امروز هست این است که خب اگر این غسل کرد اما تا آمدند به دارش بکشند یا او را اعدام بکنند غسلش باطل شد یعنی مثلا احتیاج به تطهیر داشت رفت تطهیر کرد بعد او را به دار کشیدند آیا باید این غسل داد یا نه؟
مشهور فرمودهاند بله، باید او را غسل داد برای اینکه غسل میتش غسلی که کرده است باطل شده.
ولی علی الظاهر باید بگوییم نه، نظیر غسل جنابت است خب اگر کسی جنب شد غسل کرد بعد تطهیر کرد دیگر لازم نیست بعد غسل جنابت بکند همان غسل کافی از جنابت است، اینجا هم همینطور است، این غسل میت کرده است حالا که غسل میت کرده است دیگر این غسل جای آن غسل میتی که اگر نکرده بود غسلش میدادند کفنش میکردند نماز بر او میخواندند دفنش میکردند حالا آن کار را خود انجام داده، این نظیر شهید میبیند همینطور که شهید غسل لازم ندارد و پاک و مطهر است احکام میت غسل داده بر او بار است اینجا هم همینطور است، این آقا غسل کرده است حالا یا امر کردهاند برو غسل کن یا خودش غسل کرد غسل میت که در جلسه قبل میگفتیم، سه تا غسل کرد، غسل با آب سدر و کافور و بعد هم با آب خالص، غسل کرد و کفن هم پوشید حالا در وقتی که میخواهند اعدامش بکنند این احتیاج به تطهیر پیدا کرد یا اینکه بعضی اوقات اتفاق افتاده از ترسش محدث شد خب غسل میت این به جا اورده شده، حالا بعد بگویم که این حدث غسل او را باطل کرد به طوری که باید دو دفعه غسلش بدهند ظاهراً وجهی ندارد، اما مشهور در میان اصحاب است اگر محدث شد غسلش باطل است باید او را غسلش بدهند. حدث اصغر یا حدث اکبر تفاوت نمیکند الا اینکه اگر حدث اکبر باشد آن باید غسلش بدهند اما نه غسل میت، باید غسلش بدهند غسل جنابت، بعد میآییم دربارهاش صحبت میکنیم اینکه اگر یک میتی جنب باشد یک غسل کافی است یا باید دو تا نیت بکنند یکی غسل جنابت یکی غسل میت که مشهور در میان اصحاب این است غسل میت که دادند دیگر اگر غسلهایی به ذمهاش باشد همه آنها کافی است، لذا الان بحث ما راجع به این است که آیا این حدث چه اکبر چه اصغر آن غسل را باطل میکند یا نه؟ میگوییم نه، چرا؟ برای اینکه این غسل کرد وقتی غسل کرد به واسطه حتی حدث اکبر غسل میت تمام شد حالا اگر جنب است دو دفعه غسلش میدهند اگر هم جنب نیست هیچ، دیگر میت که کرده، کفنش را هم پوشیده نماز بر او میخوانند دفن میکنند.
مسئله بعدی که این هم فراوان واقع میشود اگر غسل کرد اما بعد سکته کرد قبل از آنکه اعدام بکنند یا از بالا افتاد پایین مثل مثلا بند دار پاره شد از بالا افتاد پایین ضربه مغزی کرد مُرد حالا این را باید غسلش بدهند یا نه؟ باز در اینجا مشهور این است که باید غسلش بدهند ولی ما به همان عنوانی که در مسئله الان گفتیم اینجا هم میگوییم میگوییم این غسل میتش را کرد صحیحا تمام شد و این غسل میت قبل از مردن در کسی که محکوم به اعدام است این غسل میت مثل غسل بعد از مرگش است غسلش تمام شد حالا این مرده، مثل آنجاست که جنب شده، مثل آنجاست که محدث شده، بنابراین آن غسل از بین رفته باشد دیگر ظاهراً وجهی ندارد.
اما مشهور در میان اصحاب گفتهاند آن غسل فایدهای ندارد و باید این را دو دفعه غسل میت داد.
شاید هم مرادشان یک چیز دیگری باشد همین که آقا میفرمایند، که بخواهند بگویند که آن غسل اول برای خاطر آن رجمش بود و آن غسل تمام شد حالا که این مُرد غسل میت برای ضربه مغزی، یک چنین چیزی، ولی علی کل حال این هم وجهی ندارد برای اینکه این مُرده که میخواهند دفنش بکنند باید غسلش بدهند اگر غسل کرده هیچ، اگر غسل نکرده الان باید غسلش بدهند و فرض این است که غسل کرده آن غسل قبلی جای غسل بعد از مردن، دیگر حالا مردن هر جوری میخواهد باشد، این هم این فرع، دیگر دائر مدار این است روایت درباره این نداریم آنکه من عقیده دارم اینکه این غسل میت قبلی دیگر کار غسل میت بعدی را میکند دیگر حالا میخواهد محدث بشود میخواهد مرگ مغزی بشود یا امثال اینها یا اینکه او را اعدام بکنند، علی کل حال ما یک غسل میت برای این میخواهیم، این قبلا کرده، این هم مسئله چهارم.
اما مرحوم صاحب جواهر، نوشتهام اینجا این فعن الجواهر و طهاره الشیخ قویا الاعاده بل فی الجواهر بلا اشکال، در حالیکه این دو بزرگوار مشهور هم هست این دو بزرگوار، مرحوم صاحب جواهر فرمدهاند اشکال در مسئله نیست که باید اعاده بشود، مرحوم شیخ انصاری هم در طهارت فرمودهاند الا قوی اینکه اعاده بشود اما ما میگوییم الا قوی اعاده نه، برای اینکه این یک غسل میت میخواهد معمولاً باید بعد باشد، به این دستور دادهاند این غسل میت را قبل بکن این غسل میت را کرد دیگر غسل میت بر این لازم نیست.
مسئله پنجم که مرحوم صاحب عروه قائلند میفرمایند این نیت غسل را آمر باید بکند، نمیدانم مرادشان چیست؟ یعنی خب اگر خودش رفت غسل کند که در جلسه قبل میگفتیم که خب این توبه کرده ناراحت است میخواهند اعدامش بکنند میبیند این اعدام به جاست، توبه، انابه، لذا میداند که اگر غسل بکند خوب است لذا خودش میرود غسل میکند کفن میپوشد میآید میدان، میآید آنجا که میخواهند اعدامش بکنند خب اینکه معلوم است نیت را خودش باید بکند، حالا اگر آن کسی که میخواهد اعدامش بکند مثلا آن قاضی که آمده به این میگوید بگو لاالاالاالله، این امر بکند، خب حالا امر میکند چه؟ برو غسل کن خب معمولاً برو غسل کن خب این آقا میرود زیر دوش بخواهد یا نخواهد نیت میکند،نیت غسل میت، جبر هم ظاهراً خیلی کم اتفاق میافتد، نمیشود هم که غسلش بدهند، حالا هم آنجا غسلش بدهند اینجا را باید فرض بکنیم که آیا نیت آمر کفایت میکند یا نه؟ خب در اینجا یک کسی بگوید نیت آمر کافی است برای اینکه اصلاً نیت نشده و آنکه جبر است نیت نمیکند به زور دارند غسلش میدهند، نیت نمیکند، پس نیت میخواهیم آمر نیت بکند، این یک وجهی است اما آنکه توی عروه هست و محشین هم روی آن فتوی دادهاند این است که نه، جبر توی کار نیست این میخواهد برود غسل کند امر میکنند برو غسل بکن این میرود غسل میکند که حتی معنایش این است که اگر بدون امر آمر برود غسل بکند غسلش باطل است ظاهراً وجه ندارد بلکه باید بگوییم نیت مال مأمور است نه آمر، آن آمر فقط این است که میگوید برو غسل کن این هم میآید نیت میکند بعد هم سر و گردن طرف راست طرف چپ بعد هم کفن میپوشد، میآید در مقابل قاضی، میآید در مقابل آن کسی که به او گفته برو غسل کن و این فرمایش مرحوم سید که میفرماید نیه الغسل من الآمر نمیدانم یعنی چه؟ ما نوشتهایم نیه الغسل من المأمور لانه اغتسل و لا وجه للقول بانه للآمر فهو کمن اجنب یجب علیه الغسل لا من غیره و سید میفرماید که نیت للآمر و جزماً هم مرحوم سید در عروه میگویند نیه الغسل من الآمر و این را مثلا اگر ببریم آنجا که جبراً، اصلاً نمیدانیم هم آیا این غسل کافی است یا نه؟ برای اینکه این غسلی که میگویند قبل بکند آنجاهاست که واجب که نیست، جایز است، حالا که جایز است این زیر بار نمیرود وقتی زیر بار نرفت غسل ساقط است غسل ساقط است به این معنا بعد باید غسلش بدهند، چرا؟ برای اینکه خب این زیر بار نمیرود که غسلش بدهند و نیت هم نمیکند اینجا بگویید نیت میرسد به آمر، میگوییم نه، نیت میرسد به آمر نه، این را باید حتما بعد غسلش بدهند واجب که نیست، جایز است، یک امر جایزی است، وقتی امر جایزی باشد اگر جبر آمد توی کار و آن نیت نمیکند و این را به زور غسلش میدهند دیگر باید بگوییم اصلاً این غسل ساقط است، اما نمیدانم چه جور است مرحوم سید جزما میفرماید که نیه الغسل من الآمر آن هم مطلقا چه جبر باشد چه نباشد مرحوم سید قبول دارند که این غسل واجب نیست جایز است، عزیمت نیست، به خلاف غسل شهید که میفرماید که حتما باید غسلش ندهند عزیمت است، جایز نیست، اما در این مسئله ما همه گفتهاند عزیمت نیست، اگر میتواند قبلا غسل کند اگر کردکرد اگر نکرد بعد غسلش میدهند خب روی این فرض داریم حرف میزنیم روی این حرفی که مرحوم سید قبول دارند، آن وقت مرحوم سید میفرماید که نیه الغسل من الآمر، میگوییم آنجاها که ضرورتی در کار نیست که خودش میرود غسل بکند که معلوم است نیت للمأمور است نه آمر، آنجا که جبری در کار است و نیت نمیکند آن هم غسل ساقط است برای اینکه یک امر جایز است این امر ناقص تمام بشود یا تام، تام باید تمام بشود و این است که باید اعدامش بکنند، مشهور هم همین طور است الان غسل بکند که خیلی شاذ است همیشه شاذ بوده، اول اعدامش میکنند بعد هم غسلش میدهند، بنابراین هر چه فکر میکنیم هیچ وجهی برای کلام مرحوم سید پیدا نمیشود.
آن کسی که محکوم به اعدام است این یغسّل یکفّن، حالا این یغسّل یکفّن که از باب تفعیل است کی غسلش بدهد؟ این دیگر در مقام بیان نیست، همین مقدار این است که یغسل و یکفن، خب حالا آن حاکم شرع به او میگوید برو غسل کن یا نه، گفتم توبه و انابه و شب به او گفتهاند فردا اعدامت میکنیم این خودش میرود غسل میکندکفن میپوشد و میآید این یغسّل است دیگر، یغسل یکفن، ما بگوییم یغسل یکفن غیر، حالا اگر غیر را هم گفتید یغسل یکفن به امر آمر اما نیت غسل مال آمر است این دیگر معنا ندارد، نیت مال آن کسی است که غسل میکند اگر هم بخواهید بگویید جبر، میگوییم نوبت به آن نمیرسد باید کشته بشود بعد غسلش بدهند کفنش بکنند نماز بخوانند دفن کنند، ظاهراً وجهی نیست برای کلام مرحوم سید، حالا چه در نظر مبارکشان بوده؟ نمیدانم.
فرع ششم هم همین حرف است که الان گفتم که مرحوم سید میفرماید از باب عزیمت نیست، واجب نیست این را غسل بدهند یا غسل بکند بلکه یک امری است جایز، یک امر تخییری است میتواند قبلا غسل بکند میتوانند بعداً غسلش بدهند، خب این هم این مسئله.
مسئلهای که این هم زیاد پیدا میشود و مسئله خوبی است یک جنازهای را در خط مقدم جبهه پیدا میکنند این نمیدانند دشمن است یا دوست و در اینجا چه بکنند؟ نمیدانند آن کافر آمده توی معرکه مسلمانها و کشته شده؟ یامسلمان است و کشته شده؟ مسئله خلافی است، سه تا قول در مسئله هست، بعضی ها گفته اند غسل نمیخواهد بعضی ها گفته اند غسل میخواهد بعضیها گفتهاند که قول سوم اذا و جد فیه اثر القتل گفتهاند غسل میخواهد اگر اثر قتل نبتشد گفتهاند غسل نمیخواهد ولی اینها همه از مسئله خارج شدن است ما میدانیم این توی معرکه است یک کسی بیاید توی معرکه و سکته مغزی کند و سکته کند بمیرد و این مراد نیست، توی معرکه است این کشته شده اما نمیدانیم مسلمان است یا کافر؟ چه بگوییم در اینجا؟
این مسئله اگر بخواهیم بگوییم که غسل ندارد با آن اطلاقاتی که میگوید هر میتی را باید غسل داد بخواهیم بگوییم که این غسل دارد خب استثنا دارد دیگر میگوید هر میتی را غیر شهید، این هر میتی را غیر شهید این الان شهید است اما نمیدانیم مسلمان است یا کافر؟ بگوییم که هر شهیدی را باید غسل داد.
مرحوم آقای خویی میگویند، اما عمده اشکالی که به ایشان وارد است این تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص است برای اینکه هر میتی را باید غسل داد الا شهید خب ما نمی دانیم این شهید است یا شهید نیست؟ تمسک به آن نمیشود کرد، تمسک به مخصص، برای اینکه موضوعش، نمیدانیم شهید است یا نه؟ آن وقت تمسک به عام بخواهیم بکنیم این دوران امر بین این است یک کسی تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص را جایز بداند مثل مرحوم سید در عروه معمولاً تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص را جایز میدانند، مسئله مسئله مهمی است در اصول.
استاد بزرگوار ما آقای بروجردی تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص را جایز میدانستند یک مثال شیرینی هم میزدند میگفتند یک خانم است دو نفر سر این دعوا دارند حالا یکی از آنها میگوید این زن من نیست، یکی از آنها میگوید زن من هست خب وقتی که آن میگوید زن من نیست میگویند برو کنار، آنکه میگوید زن من هست میگویند تصاحب کن آن وقت مثال میزدند به اینکه گفته اکرم العلماء، منفصلا گفته لا تکرم الفساق منهم خب اکرم العلماء این عالم است نمیدانیم فاسق است یا نه؟ اکرم العلماء میگوید مال من است برای اینکه میدانیم عالم است، مصداق است،لا تکرم الفساق منهم میگوید مال من نیست، من نمیدانم اصلاً این فاسق است یا نه؟ میدانم عالم است نمیدانم فاسق است یا نه؟ لذ اکرم العلماء میگیردش، لا تکرم الفساق منهم نمیگیرد، چرا نمیگیرد؟ برای اینکه لا تکرم الفساق منهم باید موضوع اثبات فسق بشود تا بگوییم لا تکرم الفساق لذا اکرم العلماء موضوعش معلوم است این عالم است، لا تکرم الفساق منهم این نمیدانیم فاسق است یا نه؟ اکرم العلماء میگوید مال من، لا تکرم الفساق منهم میگوید من نمیخواهمش، برای اینکه موضوع محرز نیست، پس تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص جایز است، آقای بروجردی خیلی هم پافشاری روی این حرف میکردند.
مرحوم سید در عروه تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص را جایز میدانند گرچه گاهی میبینیم از فتوایشان برمیگردند ولی معمولاً یک قول مشهوری هم هست مرحوم آقا ضیاء و شاگردهایشان، یادم نمیرود یکی از شاگردهای مرحوم آقا ضیاء یک ساعتی در این باره با من حرف میزد تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص.
ایرادی که هست و مثل مرحوم آخوند و دیگران...
اراده جد اکرم العلماء الاالفساق منهم است وقتی اراده جد اکرم العلماء الا الفساق منهم است این زید عالم که نمیدانیم فاسق است یا نه؟ اکرم العلماء نمیتواند بگیردش، چرا؟ همین طور که شما میگویید لا تکرم الفساق منهم نمیتواند بگیرد موضوعش نیست در اکرم العلماء هم همین جور میشود لذا مرحوم آخوند در کفایه میفرماید که تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است و تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام که دیگر تمسک به عام نمیتوانیم بکنیم ومسئله ما هم همین است برای اینکه ولو میگوید که هر میتی غسل دارد، بله، اما استثنا خورده الا شهید، این واقعا این است هر میتی الا شهید من نمیدانم این شهید است یا نه؟ کل میت این را نمیگیرد، وقتی که کل میت یجب غسله نمیگیرد دیگر ما نمیدانیم غسل این واجب است یا واجب نیست؟ رفع ما لا یعلمون میگوید واجب نیست و حتی احتیاطش هم نمیدانم میشود یا نه؟ میشود احتیاط کرد این را غسلش داد؟ آن را هم نمیدانم برای اینکه سابقا گفتیم که کافر را نمیشود حرام است اصلاً غسل بدهیم همین طور که قرآن میگوید سر قبرش هم نرو، سابقا روایت داشتیم که گفتند ولو پسرش باشد غسلش ندهد، کفنش نکند، نماز بر آن نخواند، سر قبرش هم ننشیند گریه و زاری کند اصلاً قبر نه، زیر خاک بکنند بو بر دارد، لذا دوران امر میشود بین محذورین خیلی بالا هم میشود ولی علی کل حال دیگر رفع ما لا یعلمون، حالا راجع به این آقا که میخواهد غسل بدهد نمیداند واجب است غسل بدهد یا نه؟ رفع ما لا یعلمون میگوید نه.
مسئله آخر این است فرمودهاند که اگر شهیدی این خیلی هم اتفاق میافتد، به بدن شهید دست مالیدن، یا به اینکه غسلش دادهاند بعد مس میت شد این آیا غسل دارد یا نه؟ بعضیها گفتهاند که آری غسل دارد برای اینکه آن غسل مس میت میگوید همه را و این شهید است غسل داده نشده پس باید مس میت اگر کردند برود غسل بکند و آنجا که غسلش بدهند این دیگر دست بمالند طوری نیست شهید را که غسل نمیدهند این دومی را هم که محکوم به اعدام است غسل نمیدهند پس غسل دارد.
ولی معلوم است درست نیست دیگر، این شهید طاهر و مطهر است، خون او غسل او، وقتی خون او غسل او از اول طاهر و مطهر است خب همین جور که میگویند غسل ندارد همین جور هم دست به آن بمالند غسل مس میت ندارد، همچنین این آقا که محکوم به اعدام است غسلش را کرد حالا که اعدام شد مس میت کردند مثل آنجاست که غسلش داده باشند چه جور اگر غسلش داده بودند دست بمالند به او مس میت نیست حالا هم همین طور است این غسل کرده، این غسل جای آن غسل بعد از مرگش است وقتی چنین باشد بنابراین اگر به این دو دسته یعنی شهید و کسی که قبلا غسل کرده دست بمالند بدن به بدن او باید بگوییم غسل ندارد اما نمیدانم چه جور مشهور شده که هم شهید غسل دارد یعنی شهید اگر از معرکه آوردند او را پشت معرکه یا اینکه آن کسی که میخواهد دفن بکند دست به او بمالد گفتهاند غسل دارد و مشکل است انسان این حرف را بزند راستی مشکل است لذا باید در این مسئله هم بگوییم که نه غسل مس میت ندارد برای اینکه آن طاهر و مطهر است و آن هم که طاهر و مطهر نیست غسلش را کرده و آن غسل که کرده مثل این است که بعد از مرگش غسل کند همینطور که اگر بعد از مرگ غسل کرد و کسی دست به او گذاشت دیگر غسل مس میت ندارد در اینجا هم باید چنین باشد.
حالا این مسئله آخر هم مبتلا به است هم یک شهرتی روی آن است تقاضا دارم روی آن فکر کنید ببینید حرف من درست است یا نه؟
و صلی الله علی محمد و آل محمد