درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الطهارة
89/10/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیا کافر میتواند مسلمان را غسل بدهد؟
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
مسئله امروز ما نتیجه عملی کم دارد یا الشاذ کالنادر والنادر کالمعدوم اما مرحوم سید متعرض شدهاند و معلوم است خود سید هم توی مسئله ماندهاند و مسئله این است که اگر مسلمان نباشد که این مسلمان را غسل بدهد آیا کافر میتواند غسل بدهد یا نه؟.
دو تا روایت داریم میفرماید که میتواند طرزش را هم میفرماید که دستش را بشوید و به او بگویند غسل بده آن هم طبق دستور اسلام این را غسل بدهد غسل درست است.
مشهور هم طبق این دوتا روایت فتوی دادهاند.
مسئله مشکل میشود از این جهت که کافر که نمیتواند قصد قربت بکند، از آن طرف هم نجس است و میت را نجس میکند و بخواهیم هم بگوییم آب کر و آب جاری آن هم معلوم است دردسر عجیبی درست میشود لذا در مسئله ماندهاند چه بگویند؟ چه بکنند؟ از یک طرف روایت هست آن هم متعدد از یک طرف با قواعد جور نمیآید.
روی مبنای ما روایتها درست است علاوه براین تأیید میکند بعضی از قواعدرا، برای اینکه ما گفتهایم کافر پاک است کتابی پاک است نجس نیست و چند روز قبل هم گفتیم که غسل میت قصد قربت نمیخواهد خب با این دو تا مبنای ما روایتها عالی در میاید برای اینکه روایتها علاوه براین که غسل درست است آن دو تا مبنای ما را هم درست میکند، غسل بدهد درست است و دستهایش را بشوید برای اینکه معمولاً لاابالی است آن هم مستحب است دستش را بشوید اما غسل بدهد دیگر نجس را نجستر میکند نه، نجس را پاک میکند لذا تایید میکند کافر، کتابی پاک است یکی هم ما گفتیم قصد قربت نمیخواهد بنابراین ولو کافر قصد قربت هم نمیکند قصد قربت هم بکند فایدهای ندارد غسل درست است برای اینکه سابقا گفتیم غسل میت قصد قربت نمیخواهد لذا روی مبنای ما درست است اما روی مبنای آقایان منجمله مرحوم سید که میگویند کافر نجس است چند روز قبل هم میگفتند قصد قربت میخواهد چه جوری میشود درستش کرد؟ لذا مسئله پییش آنها یک مسئله خیلی مشکلی شده اما روی مبنای ما نه مسئله مشکل نیست بلکه مسئله تأیید میکند مبنای ما را.
مسئله 3 اذا انحصر المماثل فی الکافر اوالکافره من اهل الکتاب امرالمسلمه الرجل الکتابی ان یغتسل اولا یعنی دستهایش را بشوید و یغسل المیت ثانیا و الآمر ینوی النیه قصد قربتش را آن آمر میکند و ان امکن ان لا یمس الماء و بدن الکافر تعین، که نمیشود هم نه آب را دست بزند نه بدن کافر را و غسلش را هم بکند، این دیگر نمیشود، حالا اگر ممکن باشد تعین این کار را بکند ولو وجد المماثل بعد ذلک اعاد و اذا انحصر فی المخالف فکذلک یعنی اگر سنی هست آن غسل بدهد لکن لایحتاج الی اغتساله قبل الغسل یعنی دستهایش را بشوید این دیگر چون مخالف پاک است احتیاج ندارد و هو مقدم علی الکتابی علی تقدیر وجوده دیگر سنی مقدم بر کافر، چرا؟ برای اینکه پاک است این عبارت مرحوم سید رضوان الله تعالی علیه است.
مشهور در میان اصحاب هم هست اصحاب هم طبق همینجور که سید فرمودهاند، فرمودهاند حتی مرحوم شهید در ذکری میگوید لا اعلم لهذا مخالف من الاصحاب سوی المحقق فی المعتبر یک اجماع بالایی هم هست که ایشان ادعا میکند برای اینکه عدم الخلاف نیست بررسی کردهاند میگویند محقق در معتبر میگوید که کافر نمیتواند غسل بدهد و اما غیر محقق لا اعلم لهذا مخالفا من الاصحاب سوی المحقق، حالا دلیل چیست؟ دو تا روایت روایت 1 و 2 از باب 19 از ابواب غسل میت موثقه عمار عن ابی عبدالله علیه السلام قلت له فان مات رجل مسلم و لیس معه رجل مسلم ولا امرأه مسلمه من ذوی قرابته و معه رجل نصاری و نساء مسلمات لیس بینه و بینهن قرابه قال یغتسل النصاری ثم یغسلونه فقد اضطر، خب حسابی دلالت می کند دیگر، اینکه دستهایش را اول آب بکشد بعد هم این را غسل بدهد در حال ضرورت است طوری نیست.
وعن المرأه المسلمه تموت ولیس معها امرأه مسلمه و لا رجل مسلم من ذوی قرابتها و معها نصرانیه و رجال مسلمون و لیس بینها و بینهم قرابه قال تغتسل النصرانیه ثم تغسلها خب روایت از نظر سند که بعضی اشکال کردهاند ظاهراً سند هر دو روایت خوب است حالا همین روایتی که خواندم موثقه عمار است و عماری باطی من نمیدانم درست است یا نه؟ بر فرض هم فطحی باشد اما اصحاب عمل به روایاتش کردهاند و یک چیز تقریبا مسلمی هم شده توی فقه ما البته مخالفت هم دارد که روایات فطحیه اینها امام علیه السلام فرمودند دینشان را رها کن روایاتشان را بگیر و اینکه ما بخواهیم اشکال بکنیم توی روایت از نظر ضعف سند ظاهراً وجهی ندارد، چنانچه دلالتش هم عالی است هم راجع به مرد مسلمان بمیرد کسی نباشد جز نصرانی یا زن مسلمان بمیرد کسی نباشد جز زن نصرانی، فرمودند غسلش بدهد و دستهایش را اول بشوید این هم معلوم است شستن دست هم تعبد نیست این برای خاطر همین است که مثلا بول و خون و اینها را پاک میداند احتمال هست دستهایش نجس باشد فرمودند دستها را بشوید ثم غسل بدهد، تعبد در این یغتسل نیست، اما حرفهایی که مرحوم سید میزند اینها هیچ کدام دیگر توی روایت نیست، مرحوم سید دیگر از خودشان از باب احتیاط درست کردهاند، اینکه اگر لایمسه الماء بدن المیت تعین که این اصلا خیلی بعید است باید ببریم روی آب کر و جاری باشد معین است خب معلوم است دیگر، و اگر بعدش، حالا این را بعد هم صحبت میکنیم اگر بعدش مسلمان پیدا شد دو دفعه غسلش بدهند این هم توی روایت نیست اینها دیگر فتاوای مرحوم سید است، آنچه در روایت است بهطور مطلق البته در چهارچوب اضطرار خود اما علیه السلام هم فرمودند فقد اضطر در چهارچوب اضطرار نوبت به اینکه همینجور دفن کنند نمیرسد باید همین نصرانی غسلش بدهد لذا روایت از نظر سند خوب است از نظر دلالت هم خوب است و از نظر شهرت فتوایی هم خوب است به اندازهای که شهید میفرماید که لا اعلم لهذا مخالفا من الاصحاب سوی المحقق فی المعتبر لذا یک اجماع هم روی آن است.
گفتم اگر روی مبنای ما بیایید جلو روایتها هیچ اشکال ندارد و اصحاب هم عمل کردهاند و عمل میکنیم، یکی بگوییم کافر پاک است یکی هم بگوییم قصد قربت نمیخواهد، ما ملتزم هستیم یعنی میگوییم قبلا هم گذشت در باب نجاسات ما میگوییم کافر پاک است، نجس معنوی است و الا پاک است و مسلمانها در میان ائمهطاهرین با اینها معاشرت داشتند حسابی، خود پیامبر اکرم هم معاشرت داشتند یکی هم چند روز قبل گفتیم غسل میت نیت نمیخواهد خب این دو تا روایت به خوبی دلالت دارد هیچ اشکالی هم دیگر در مسئله نیست اگر روایت میخواهید این روایت، اگر اجماع میخواهید این اجماع، و از نظر دلالت و تایید اجماع هم اشکال ندارد فقط باید ملتزم بشویم به این دو قول یکی کافر پاک است یکی هم قصد قربت توی غسل میت نمیخواهیم.
لذا روی مبنای ما هیچ اشکال ندارد اما بیاییم روی مبنای قوم که فرمودند آنجا مشهور، کافر نجس است یکی هم قصد قربت میخواهیم چه در حال ضرورت چه در حال غیرضرورت قصد قربت میخواهیم خب این مسئله فوق العاده میشود مشکل، لذا محققین افتادهاند توی حیص و بیص این را درستش بکنند این مشکل را رفع بکنند، نشده، منجمله فرمایش ایشان است گفتند آقا تخصیص میخورد دیگر، میگوید که قصد قربت میخواهیم الا در اینجا یا کافر نجس است الا در اینجا، این یک حرفی است که خیلی مشهور هم شده، ایراد بزرگی به آن است این است که آقا این آبی از تخصیص است یعنی عرف این را نمیتواند بپسندد که بگویند این غسل قصد قربت میخواهد الا در اینجا، اگر قصد قربت میخواهد و عبادی است دیگر همه جا، اگر هم نه هیچجا، و اما قصد قربت میخواهیم الا وقتی بخواهد کافر غسل بدهد، همچنین کافر نجس است الا اینجا، معلوم است آبی از تخصیص است لذا بخواهیم بگوییم که این دو تا روایت میآید تخصیص میدهد آن روایات را که میگوید کافر نجس است یا این دوتا روایت تخصیص میدهد آن روایاتی که شهرت هم بود میگفت که غسل میت قصد قربت میخواهد اگر بتوانید این حرف را درست کنید حرفی است.
باز مثل مرحوم آقای خویی یا مرحوم محقق در معتبر گفتهاند که روایتها ضعیف السند است در حالیکه این موثقه عمار به روایات عمار همه قدماء متأخرین عمل میکنند حتی اصحاب اجماع علاوه بر اینکه مشایخ ثلاثه حسابی به آن عمل میکنند اصحاب اجماع هم به آن عمل میکنند منجمله ابن ابی عمیر زیاد به این روایات فطحیها مخصوصا این روایت عمار، لذا بخواهیم بگوییم از نظر سند هم درست در نمیاید لذا از یک طرف میبینند که مشهور به این روایتها عمل کردهاند از یک طرف هم میبینند مشهور گفتهاند اینکه کافر نجس است قابل استثناء هم نیست و در غسل میت هم قصد قربت میخواهد و آن هم قابل استثنا نیست، لذا ماندهاند توی مسئله انصافاً دو تا اشکال مهم است و نمیتوانند چه جور جواب بدهند، لذا بعضی از بزرگان که نوشتهام کی، اینها گفتهاندعمل به این دو تا روایت نمیشود کرد از این جهت باید اینها را بدون غسل این کسی که کتابی میخواهد غسلش بدهد نه، بدون غسل او را دفن بکنند (عرف نمیتواند بفهمد بگوید قصد قربت در عبادات میخواهیم الا در اینجا، میشود توصلی، همان ضرورت هم ضرورت نمیتواند قصد قربت بکند برای اینکه در هر حال، حالا کافر که اصلاً قصد قربت نمیتواند بکند لذا مرحوم سید فرضش را کردهاند که دیگری قصد قربت بکند که آن هم دلیل نداریم دیگر، یک کسی قصد قربت بکند یک کسی غسل بدهد و این هم یک دلیلی میخواهد که قصد قربتش را آمر بکند، مرحوم سید همین را توجه کردند دیدند نمیتوانند بگویند کافر قصد قربت بکند نمیتوانند هم بگوییم که عبادت است قصد قربت نمیخواهد لذا مرحوم سید، عرض میکنم تمحل عجیبی مرحوم سید اینجاها کرده لذا مجبور شدند گفتند که قصد قربتش را آن کسی که امر میکند یک کسی نصرانی را آورد غسل بدهد مثلا ولی آن ولی قصد قربت بکند لذا نمیشود ما بگوییم قصد قربت نمیخواهد اما توی روایت اینکه آن قصد قربت بکند اصلاً توی این دو تا روایت که نداشتیم اصلاً جایی هم نداریم که بگوییم، مثلا در نماز استیجاری در عبادات استیجاری بعضی گفتهاند، گفتهاند که نیتش را آن میکند که پول میدهد خب معلوم است خیلی ایراد به آن وارد است اما مرحوم سید اینجا چون گیر بودند گفتند قصد قربتش را یکی دیگر بکند.
لذا در آخر کار یک چیزی هم مرحوم سید احتیاطی هم کردهاند گفتهاند که این غسل بدهند بعد هم خشکش کنند و کفن کنند و همینجوری دفن بکنند، این هم کار مشکلی است که انسان بگوید لذا همینجور که فقهاء در مسئله گیرند روی مبنای فقهاء توی مسئله گیریم اما اگر روی مبنای ما باشد مسئله خیلی صاف است، دیگر حالا ببینیم مبنای شما، خب مبنای شما معمولاً این جوری است که میگویید کافر نجس است غسل هم قصد قربت میخواهید لذا باید بیفتید توی حیص و بیص این دو تا روایت را یک جوری درستش بکنید تا حال ندیدیم کسی بتواند این دو تا روایت را درستش بکند.
عمده چیزی که گفته شده از قدماء متأخرین دو چیز است یکی تخصیص یکی روایت را با ضعف سند انداختهاند و هر دو اشکال دارد، تخصیص اشکال دارد روایتها آبی از تخصیص است تضعیف اشکال دارد به روایات عمار عمل شده حالا اگر هم جایی دیگر عمل نشده در اینجا هم قدماء هم متأخرین به این دو تا روایت عمل کردهاند، و جبر سند به عمل اصحاب اگر یک کسی هم ضعف سند بگوید مثل مرحوم محقق در معتبر یا مرحوم آقای خویی در اینجا اگر هم کسی بگوید می گوییم خب جبر سند به عمل اصحاب.
آنکه مرحوم فیض گفته اینکه آب قلیل را اصلاً میگوید پاک است میگوید به نجس متنجس نمیشودآنیکحرفدیگریاست.
ولی در بحث ما فرض این است با آب قلیل این میخواهد غسل بدهد خب کاسه را میزند توی آب یعنی با دستش، آب قلیل میشودنجس حالا با نجس میخواهد غسل بدهد، نمیشود، فقهاء که میخواهند درستش بکنند میگویند میشود، شدنش به چیست؟ میگویند تخصیص میخورد، کافر نجس است الا اینجا، خب معلوم است نمیشود این را پذیرفت یا مثل مرحوم محقق یا مثل مرحوم آقای خویی میگویند که اصلاً از بیخ هیچ، روایتها ضعیف السند است ما به آن عمل نمیکنیم، خب میگوییم که آقا این روایتها مشهور در میان اصحاب است به اندازهای که مرحوم شهید در ذکری میگویند که لم اجد مخالفا که کسی به این روایت عمل نکرده باشد حالا بر فرض هم روایت ضعیف السند است خب جبر سند به عمل اصحاب، نه، یک قدری بالاتر اگر روایت لا اجد فیه مخالفا خب روایتها هیچ، خود شهرت میگوید که نصرانی میتواند مسلمان را غسل بدهد حالا ولو در حال ضرورت، خب حرف را بر گردانید بگویید آقا این روایت میگوید کافر پاک است حالا شما چکار میکنید آن روایتها را؟ جمع میکنید بالاخره ما قبول کردیم کافر پاک است خب این نصرانی پاک است میخواهد غسل بدهد دارد غسل میدهد قصد قربت هم که نمیخواهد هیچ، این خلاصه حرف ماست اگر بتوانید مسئله را درستش بکنید، نشده، ندیدهام که کسی بتواند این مسئله بغرنج را درستش بکند حالا اگر شما کافر را نجس بدانید و قصد قربت را هم بخواهید این دوتا روایت را درست بکنید خیلی مردانگی در فقه کردهاید، حالا خیلی هم لازم نیست از خودتان، حالا از دیگران از آن مردهای حسابی، اما میبینیم صاحب جواهر گیرند وقتی بیاییم میبینیم مرحوم سید فقیه بزرگواری است دیگر میخواهدیک جوری با یک تحملهای فقهی این حرف را درست بکنند که آن تحملهای فقهی هم به مرحوم سید میگوییم درست نیست.
حالا مرحوم سید بردهاند آنجا که کتابی نباشد، ای کاش این مسئله را همانجا ذکر فرموده بودند که کتابی باشد اما حالا میگویند اذا لم یکن مما ثل حتی الکتابی و الکتابیه سقط الغسل تا اینجا خیلی خوب است برای اینکه روایاتش را دیروز خواندیم روایات صحیح السندظاهرالدلاله میفرماید که اگر کسی نباشد که میتی را غسل بدهد یدفن بثیابه خب تا اینجا خوب است لکن الاحوط تغسیل غیر المماثل من غیر لمس و نظر من وراء الثوب اما احوط این است که زن مرد را، مرد زن را غسل بدهد لمسش نکند نگاه هم به او نکند من وراء الثوب زن را مثلا بپیچانند توی یک لفافه و این را یک مرد غسل بدهد یا مرد را بپیچانند توی یک لفافه و زن او را غسل بدهد تغسیل غیر المماثل من غیر لمس و نظر من وراء الثوب
خب تا اینجا خوب است احتیاط خوب است گرچه دیروز گفتیم احتیاط لازم نیست باید یدفن بثیابه روایت هم داشتیم مرحوم سید نباید خودشان را توی دردسر بیندازند همین جور که فرمودند سقط الغسل این احوط دیگر یک احوط فقهی است، بعد میبینند که خب حالا غسل بدهد مرد زن را یا زن مرد را احتمال هست این غسل باطل باشد این نجس است و اگر کفن بکنند کفن هم میشود نجس که اگر کفن نجس شد روایت داریم اینکه باید برگردند کفن را تطهیر بکنند مرحوم سید میبینند این جورمیشود آن وقت یک تمحل فقهی کردند گفتند خب این را خشکش کنند اول غسلش بدهند بعد خشکش کنند، حالا مثلا من غیر لمس و نظر از آن لفافه بیرونش بیاورند، بگذارندتوی یک پارچه دیگر و بالخره خشک بشود نم پس ندهد حالا نم هم باشد طوری نیست، کفنش کنند، برای اینکه اگر این احتیاط را بخواهیم به آن عمل بکنیم تا خشکش نکنیم نمیشود، خب این تمحل فقهی، معلوم میشود مرحوم سید انصافا در حالی که این باب تجهیز میت کم حرف روی آن زده شده، لذا میبینیم مرحوم صاحب جواهر مثلا در باب نماز این همه دقتها اما اینجاها دقتشان کم است دیگر با یک جلو مطلب را تمام میکنند، خب این همه خوب است اما یک تمحل فقهی هم هست ولی خیلی بعید است یک همچنین کارها بشود بکنیم اما در کلمات ائمه طاهرین و اصحاب دیده نشود خیلی بعید است معلوم است این جور احتیاطها یک دقت عقلی است که نمیخواهند، دقتهای عرفی این نیست اگرمیگوییم غسلش بده خب دیگر غسلش بده برو کفنش کن برو دفنش بکن و اما اینکه حالا احتمال بدهیم نجس باشد پس خشکش کن کفنش کن تا آبش به کفن نرسد خب دقت عقلی است دقت فقهی است اما مثل اینکه نخواستند، عرفیت هم ندارد.
این مسئله که مسئله مشکلی بود روی مبنای ما آسانی بود تقاضا دارم یک فکری بکنید تا روز شنبه، ببینیم یک چیزی به نظر شماها میرسد یا نه؟
و صلی الله علی محمد و آل محمد