درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الطهارة
89/10/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : آیا غسل دادن میت تعبدی است؟
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
دیروز گفتم که مشهور در میان فقهاء قدیما و حدیثا این است که در غسل میت قصد قربت میخواهد و اگر قصد قربت نکند غسل باطل است به عبارت دیگر مثل غسل جنابت است همینطور که در غسل جنابت اگر قصد قربت نکند غسل باطل است غسل میت هم چنین است آن کسی که غسل میدهد باید قصد قربت بکند.
مرحوم صاحب جواهر و دیگران ادعای اجماع هم روی مسئله کردهاند، مرحوم سید در عروه و محشین بر عروه هم به طور جزم فرمودهاند.
اما ادلهای که اوردهاند این ادله ناتمام است، دو تا از آن دلیلها را در جلسه قبل عرض کردم، یکی قرآن بود و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین، گفتند اصلاً آیه میگوید اصل در اعمال تعبدی است نه توصلی، یکی هم انمام الاعمال بالبینات بود که گفتند تواتر لفظی هم دارد و اینکه اگر قصد قربت باشد آن عمل صحیح است اگر قصد قربت نباشد نه، برمیگردد به اینکه اصل در اعمال تعبدی است نه توصلی.
دیروز به هر دو ایراد داشتم اینکه آیه شریفه و روایت شریفه درباره این است که ما باید مخلص باشیم تا اعمالمان گردوی پوچ نباشد چه تعبدی چه توصلی، کم کم انسان برسد به آنجا که هیچ چیزی هیچ کسی در دل نداشته باشد جز خدا، کار مشکلی است اما کار لازمی است و ایه شریفه اینکه اعمال کدام تعبدی هستند و کدام توصلی هستند اصل در اعمال تعبدی است نه توصلی، اگر شک کنیم تعبدی است یا توصلی؟ به واسطه این آیه بگوییم تعبدی نه توصلی، لذا گفتم اصلا این دو تا آیه ربطی به بحث ما ندارد با آن دو سه تا ایراد دیگری که در جلسه قبل کردم.
دلیل سومشان یک روایت است سابقا خواندیم اینکه فرمودند غسل المیت کغسل الجنابه، تمسک کردهاند به این روایت گفتهاند که خب همینطور که غسل جنابت قصد قربت میخواهد این هم قصد قربت میخواهد.
و اما این هم این تشبیه آیا تشبیه صددرصدی است؟ یا نه همین مقدار که شک کنیم که تشبیه صددرصدی است یا نه؟ برای ما کفایت میکند اینکه بگوییم تشبیه فی الجمله است نه صددرصد یعنی همینجور که غسل جنابت سر و گردن باید شسته بشود بعد طرف راست بعد طرف چپ غسل میت هم اینجوری است و اما شرایط دیگری که در غسل جنابت است بخواهیم بیاوریم اینجا باید این تشبیه را تشبیه عام بدانیم و تشبیه عام اثبات کردنش مشکل است همین مقدار که شک کنیم آیا این تشبیه تشبیه عام است هر چه غسل جنابت دارد غسل میت هم دارد این را نمیتوانیم اثبات بکنیم لذا این روایت هم به همین اندازه دلالت دارد که فی الجمله غسل میت مثل غسل جنابت است ولی عمده هم در مقام بیان همین است که باید سر و گردن را غسل بدهد.
تشبیه باید درست بشود عموم تشبیه باید درست بشود نمیشود این هم دلیل سوم است که عموم تشبیه را نمیتوانیم جایی اثبات بکنیم من جمله اینجا، اگر گفت زید کالاسد عموم تشبیه، خب هیچ کس نگفته، یعنی فی شجاعته، فی الجمله، اگر گفت زید حاتم، نه در همه چیز یعنی فی الجمله یک شباهتی دارد در سخاوت، جایی هم اصلا نداریم نمیشود اثبات کرد یک جا عموم تشبیه را، هر کجا تشبیه باشد راجع به یک چیز است معمولاً راجع به آن چیز واضح، مثل زید حاتمای فی سخاوته، زیداسدای فی شجاعته و اما این پشم دارد آن هم پشم دارد بگوییم زید اسد در اینکه هر دو مو دارند نمیشود که گفت اینها را، اصلاً نداریم جایی، تشبیه عموم جایی نداریم و اینجا ما بخواهیم تشبیه عموم درست بکنیم در همه چیز خب در این جا هم در همه چیز نیست، این هم حرف سوم که ضعیفتر از آن دلیل اول ودوم است.
حرف چهارم گفتهاند سیره، سیره متشرعه در این است که غسل
را که میدهند با قصد قربت میدهند، نمیدانم این سیره کی یقین دارد زمان پیامبر، زمان ائمه طاهرین این جوری بوده؟ باید اثبات بکنیم آن جا بوده با عدم ردع بگوییم حالا هم هست، اگر سیره خودمان را بخواهید خب از مراجع تقلید گرفتهاند، اگر سیره واقعی بخواهید سیره عقلاء سیره متشرعه آن باید اثبات بشود مثل مثلا خبر واحد همین است که شما میفرمایید که بنای عقلاء عمل به خبر ثقه است، خب بله اصلاً عقلاء زندگیشان روی خبر ثقه میچرخد، این هست آن وقت میگویید که با عدم ردع یا با امضا شارع مقدس امضا کرده پس سیره عقلاء حجیت خبر واحد سیره متشرعه هم حجیت خبر واحد و این جا از کجا می شود اثبات کرد که زمان پیامبر اکرم زمان ائمه طاهرین علیهم السلام غسلها که میدادند با قصد قربت میدادند؟ اصلاٌ همین بحث است که با قصد قربت میدادند یا نه؟ ما میگوییم نه، همین احتمال هم برای ما بس است. لذا این سیره متشرعه را هم سیره عقلاء که نیست اصلاًغسل میت مربوط به اسلام است سیره عقلاء که نیست، میشود سیره متشرعه، سیره متشرعه هم باید اثبات بکنیم که در زمان پیامبر اکرم ائمه طاهرین این جور سیره بوده و حالا هم ردعی نشده بلکه امضا شده حجت است، این را هم که نمیشود گفت. و یک حرف دیگر هم هست اینکه اثبات فعلیش هم مشکل است.
مسئلهدانها و ماها مشهور شده اینکه غسل میت قصد قربت میخواهد و اما در میان عموم مردم این حرفها نیست عموم مردم 90 درصد به بالا قبر کن پول میخواهد حسابی و برای پول قبر میکند خب شماها میگویید درست است چون قصد قربت نمیخواهد، غسال هم همینطور است غسل میدهد پول میگیرد و شما میگویید این جاها قصد قربت میخواهد در همان سیره اگر قصد قربت باشد خب راجع به هر 4 تا باید باشد اگر هم قصد قربت نباشد راجع به هر 4 تا باید نباشد نصف قصد قربت میخواهیم نصف قصد قربت نمیخواهیم این دیگر دلیل خاصی میخواهد، نمازش را هم دیروز گفتم که نمازش هم نماز که نیست اگر نماز بود قصد قربت میخواست الله اکبر و خدایا این میت را بیامرز و اینها که قصد قربت نمیخواهد، نماز که نیست، اسمش را گذاشتهاند نماز، حالا میرسیم آن جا، آن جا هم همینطور است آن جا هم دلیل نداریم، توی نمازش میرسیم همین است، حالا فعلاً توی غسلش هستیم، ما یک غسال پیدا کنیم برای خدا برود آن جا و یک هفت هشت ده تا مرده را غسل بدهد برای اینکه بهشت برود برای خدا، برای این که مسلمان است میخواهد برود آن جا غسلش بدهد آن وقت بگویند آقا پس قصد قربت، پول نمی توانی بگیری آن مسئله مشکل را بیاوریم جلو بگوییم داعی بر داعی است، پول میگیرد برای اینکه غسل بدهد قربه الی الله ما طلبهها داعی بر داعی را نمیتوانیم معنا بکنیم خوب، حالا آن آقا داعی بر داعی، که حالا اگر هم باشد مثلا یاد گرفته دیگر، یادش دادهاند گفتهاند که باید قصد قربت باشد بنابراین تو پول بگیر اما غسل که میدهی با قصد قربت غسل بده داعی بر داعی مثل استیجاری، نماز که میخوانی برای پول میخوانی اما پول را بگیر نماز بخوان قربه الی الله، آن پول داعی بشود این نماز بخواند قربه الی الله، علی کل حال سیره صغرآ و کبرآ هر دو مخدوش است، این هم دلیل چهارم که آوردهاند.
دلیل پنجم که آوردهاند گفتهاند که خب آقا یک قاعده کلی داریم غسل قصد قربت میخواهد غسل جنابت قصد قربت می خواهد غسل جمعه قصد قربت میخواهد هر غسلی، یجب فی الغسل قصد القربه، خب این هم غسل است یجب فیه قصد القربه.
مرحوم صاحب جواهر مثل این که خیلی دلخوش هستند روی این حرف که چون کلی مسلم در فقه است که غسل قصد قربت میخواهد غسل میت هم غسل است پس قصد قربت می خواهد
خب این را هم به صاحب جواهر عرض میکنیم اقا این قیاس نیست؟ آن غسل جنابت برای خودش غسل میکند، این جا میخواهد غسل بدهد، این جا غاسل است برای دیگر یعنی میت را میخواهد پاک کند، آن جا خودش را میخواهد پاک بکند، یا غسل جمعه ،میخواهد با طهارت باشد، خودش، حالا دلیل بیاورید آن جا بفرمایید مسلم است در باب طهارت نماز که باید قصد قربت بشود اما حالا طهارت نماز برای خودش تا طهارت نماز برای دیگران بگوییم مثل هم است، کلی که نداریم یک کلی بگوییم که دلیل اصطیادی است به قول فقهاء و الا یک دلیل یک عامی داشته باشیم فی کل غسل یجب قصد القربه اگر هم داشته باشیم کل، غسل میت تخصصا از آن بیرون است یعنی آن دلیل اگر باشد که به مرحوم صاحب جواهر میگوییم کجا یک چنین دلیلی هست که یجب فی کل غسل قصد القربه؟ اصلاً نیست، حالا باشد هم این غسل میت تخصصا از آن عام بیرون است برای اینکه آن عام مربوط به طهارت آن زنده است، غسل میت مربوط به طهارت مرده و ما بخواهیم بگوییم این هم مثل آن خب میشود قیاس، این هم دلیل پنجم.
دلیلششم اجماع است گفتهاند اجماع داریم این اجماع اگر مخدوش نبود خوب بود انسان ولواینکه مقطوع المدرکیه است یعنی 5 تا دلیل برایش آوردهاند دیگر وقتی مقطوع المدرکیه باشد توی اصول میگوییم حجت نیست وقتی بیاییم توی فقه دیگرمجبوریم بگوییم حجت است و نمی شود ما پا روی اجماع بگذاریم حالا، اما این اجماع مخدوش است، نوشتهام که صاحب ریاض این ریاض خیلی کتاب خوبی است انصافاً، در زمانی هم نوشته شده که خیلی سخت بوده برای اهل علم، وهابیها ریختند وعراق را تقریباً گرفتند، کربلا را قتل عام کردند، ضریح مطهر را سوزاندند بعد آمدند نجف ومدتها طلبهها نجف را آنها محصور کرده بودند نمیگذاشتند وارد بشوند و بالاخره وارد شدند خیلی کشت و کشتار کردند، مرحوم ریاض میفرماید زن و بچهام رفته بودند من و یک بچهشیرخوار مانده بود و وقتی اینها ریختند توی خانه من، من بچه را برداشتم رفتم زیر بوتهها و اینها آمدند خانه را گشتند برای اینکه من را بکشند اما کسی را توی خانه پیدا نکردند رفتند وقتی رفتند از زیر بوتهها آمدم بیرون و از کرامتها اینکه این بچه در این یک ساعت گریه نکرد، خب اینها همه خوب، این را برای چه نقل کردم؟ صاحب ریاض در همین ریاض میفرماید الان که دارم این ریاض را مینویسم آن وقتی است که وهابیها از خانه رفتند بیرون، این فقه این جوری به ما رسیده، و ما اگر کوتاهی کنیم روز قیامت جواب صاحب ریاض جواب صاحب جواهر را نمیتوانیم بدهیم، این متون فقهیه خیلی با دردسر رسیده است تا به ما، متأسفانه افت هم داشته یعنی دیگر شیخ انصاری که تمام شد به این طرف، صاحب جواهر که تمام شد با آن ابتکارها دیگر فقه یک رکودی پیدا کرده، تقصیر کیست؟ شما طلبهها، برای اینکه 90 درصد شماها در فقه کار نمیکنید اگر خوش بین باشیم، و این گناه است، ما باید این فقه را از نسلی بدهیم به نسل دیگر در حال ترقی، نه فقط جواهر را از نسلی به نسل دیگر، نه، این خیلی کم است باید جواهر عالی جواهر اعلا داده شود به نسل آینده، نگویید هم نمیشود، نمیتوانم و نمیشود و نمیتوانم در قاموس طلبه باید نباشد که نیست و اینها این فقه را به ما دادهاند با این اوضاع و احوالی که میبینید، این ریاض انصافا یک دوره فقه خوبی است و حالا من یاد ندارم که آیا مثلا چیزی در متن جواهر یا در اصل جواهر هست که در روایات نباشد یا به عکس، خیال نمیکنم و یک دوره فقه عالی صاحب ریاض نوشته.
صاحب ریاض از مرحوم سید مرتضی از مرحوم علامه از متأخرین و میفرماید و جماعه یعنی عن السید والعلامه و جماعه گفته عدم الاعتبار، قصد قربت در غسل میت نمیخواهیم.
بالاتر از این محقق در معتبر، محقق در معتبر تردید کرده آن وقت مرحوم محقق درمعتبر، خب میدانید معتبر یک کتاب ارزندهای است انصافا، فرق بین شرایع و معتبر این است ( هر دو از محقق است ) شرایع یک دوره فقه کامل است لذا مرحوم صاحب جواهر آن را گرفته، اصل قرار داده اما معتبر یک دوره فقه نیست اما هر کجا که وارد شده استدلالی وارد شده لذا از این جهت بهتر از شرایع است آن وقت مرحوم محقق در معتبر که آیا قصد قربت میخواهد یا نه؟ گفته من مردد هستم بعد فرموده این تردد را هم جماعتی از متأخرین دارند، و تردد فیه جماعه من المتأخرین، بنابراین این فرمایش مرحوم صاحب جواهر که ادعای اجماع کردهاند دیگران هم دلخوش دارند به این اجماع، این اجماع که اولا مقطوع المدرکیه است بعد هم اینها که مثل صاحب ریاض گفتهاند اجماع نیست مرحوم محقق هم در معتبر گفته اجماع نیست و مرحوم محقق میگوید خودم شک دارم که آیا هست یا نه؟ و این شک من را جماعه من المتأخرین دارند.
خلاصه حرف این است دلیلی بر اینکه قصد قربت هم در غسل و هم در کفن و هم در صلاه و هم در دفن نداریم.
اما مشهور در میان فقهاست اینکه راجع به غسل و نماز گفتهاند قصد قربت اما راجع به دفن و کفن گفتهاند نه قصد قربت نمیخواهد، راجع به آنکه نمیخواهد همین مقدار که نمیخواهد بس است برای اینکه شک میکنیم آیا قصد قربت میخواهد یا نه؟ اقل و اکثر میشود، رفع مالا یعلمون، اما راجع به آن دوتا که قصد قربت میخواهد دلیل میخواهیم و راجع به این غسلش صحبت کردیم دلیل نداریم اگر کسی از اجماع آن جوری که صاحب جواهر و امثال صاحب جواهر فرمودهاند از آن اجماع بترسد خیلی خوب و الا قصد قربت نمیخواهد، بله قصد قربت در هر چیزی خیلی عالی است ولو توصلی باشد خودش تعبدی بکند و داریم هم بعضی از بزرگان مدعی هستند من چیزی به جا نمیآورم الا مستحب است یعنی قصد قربت را میآورم روی آن حالا ولو توصلی باشد قصد قربت میکند حالا در این جا مخصوصاً اینکه آن شهرت هم هست احتیاطش خوب است بلکه بالاتر استحبابش هم خوب است، و اما بخواهیم اثبات بکنیم که از جمله اجزاست کار مشکلی است انصافا.
مسئله: و آن این است که آیا این حالا بگویید قصد قربت میخواهیم یا قصد قربت نمیخواهیم درنیت آیا یک نیت میخواهیم یا سه نیت؟ سه تا غسل است دیگر غسل اول با سدر، غسل دوم با کافور غسل سوم آب خالص، سه تا غسل است حالا سه تا نیت باید کرد؟ یا یک نیت کفایت میکند؟ من نمیدانم مسئله را چه جور طرح بکنم برای اینکه این شباهت پیدا میکند این مسئله اصلاً مسئله شاید بتوانیم بگوییم نزاع نزاع لفظی است آن کسانی که گفتهاند که سه تا نیت میخواهد گفتهاند خب سه تا غسل است و مرحوم صاحب جواهر از مرحوم شهید اول و شهید دوم نقل میکند که اینها گفتهاند سه تا نیت، سه تا غسل است سه تا نیت، آنها که گفتهاند که یک نیت کفایت میکند گفتهاند خب مثل نماز است مرکب است دیگر، این مرکب از سه تا فرد است، کلی است و آن مرکب از اجزاء است همین جور که اول نماز میگوید قربه الی الله دیگر یک نیت کفایت میکند تا آخر، اینکه حالا یک قربه الی الله یک نیت برای حمد و سوره، یک نیت برای رکوع یک نیت برای سجده، خب اینها دیگر لازم نیست همان یک نیت برای نماز. مشهور همین است دیگر، نماز ظهر به جا میاورم قربه الی الله، بسیط که نیست مرکب است 12 تا جزء دارد 12 تا نیت لازم باشد خب لازم نیست، غسل میت هم همین است سه تا غسل است اما یک غسل است دیگر لذا اسمش را میگذاریم غسل میت، غسل میت چیست؟ مرکب از سه تا غسل است، سه تا غسل مستقل، خب اول این کسی که میخواهد غسل بدهد میگوید چکار میخواهی بکنی؟ میگوید غسل میت میخواهم بدهم، غسل میت چیست؟ یک غسل میدهد با آب سدر و یکی با کافور یکی هم آب خالص، خیال میکنم اصلاً نزاع نزاع لفظی است مثلا در باب نماز این جوری است اگر کسی توی وسط نماز گم بشود و اصلاً از او بپرسند چکار میکند؟ نتواند بگوید خب میگویند نمازش باطل است چرا؟ میگویند آن ادامه نیت از بین رفته، این جاها این طور باشد که اگر توجه به مطلب دارد که خب برای هر سه تا غسل نیت دارد اگر توجه به مطلب ندارد که اصلا غسل باطل است لذا اسمش را شما طلبهها میگذارید استدامه حکمیه، بنابراین مثل شهید که فرموده برای هر غسلی یک نیت یعنی توجه دیگر، نیت غسل میت کرده بداند غسل میت مرکب از سه تا غسل است بنابراین این هی غسل بدهد و دیگر حالا برای آن یک نیت، برای آن یک نیت، شهید فرموده می خواهیم، آن که گفته نه گفته خب غسل واحد است دیگر همین که توجه دارد چکار میکند همین مقدار کفایت میکند، علی الظاهر خیلی حرف ندارد و صاحب جواهر خیلی این طرف و آن طرف زده مخصوصاً مرحوم حاج آقا رضا همدانی رضوان الله تعالی علیه، علی الظاهر باید بگوییم نزاع نزاع لفظی است اصلاً نمی شود بدون توجه، اگر مسئله را برده بودند باز روی قصد قربت اگر نصفش را مثل غسل با آب سدر را قربه الی الله نیست، آب خالصش قربه الی الله است آن وقت بحث بکنند این وضعش چیست؟ و اما اگر نیت را بخواهیم بگوییم نیت یعنی توجه به عمل دیگر توی دل گذراندن که ندارد به زبان گفتن هم که ندارد توجه به عمل به آن میگوییم نیت یعنی در آن وقتی که میگوید الله اکبر توجه به عمل یعنی نماز، اما خیلی وقت ها یعنی از همه این توجه از بین میرود یعنی حضور قلب در نماز خیلی کم است خیال نمیکنم همه شما در حالی که همه هم خوب هستند اما دو رکعت با حضور قلب از اول تا آخر خوانده باشید، اگر کسی بتواند ادعا کند حالا ولو نماز شب، نماز صبح که من دو رکعت نماز خواندم از اول تا آخر حضور قلب داشتم یعنی توجه به عمل که این مرتبه اولش است و حضور قلب مراتب دارد یکی هم خود را ببیند در محضر خدا، مکالمه خدارا با خودش، خودش با خدا را توجه به آن داشته باشد، حالا همان مرتبه اول معمولاً این جوری است وقتی میگوید الله اکبر بسم الله الرحمن الرحیم دیگر این توجه از بین میرود اما علم اجمالی اسمش را میگذارند علم اجمالی هست علم اجمالی چیست؟ اگر از او بپرسند چکار میکنی؟ میگوید نماز میخوانم به این میگویند علم اجمالی، نه آن علم اجمالی اصولی اصطلاحی، علم ارتکازی، علم فی الجمله لذا شما فقهاء میگویید اگر این از بین رفت نماز باطل است، یعنی مثلا مصیبت زده است یک کار فوق العاده مهمی روی سرش آمده اصلاً دارد میرود جلو، در وقتی که میرود به رکوع بگویند چکار میکنی؟ نتواند جواب بدهد مشهور در میان فقهاء گفتهاند این نماز باطل است، حالا ما اشکال روی آن داریم ولی معمولاً ادعای اجماع هم شده گفته نماز باطل است چرا باطل است؟ گفتهاند استدامه حکمیه نداشته، خب این توجه به عمل یا استدامه حکمیه سه تا غسل باشد یا یک غسل باشد هست دیگر تا آخر و همین مقدار کفایت میکند اگرما بگوییم که بین شهیدین و شهرت این نزاع لفظی است ظاهراً اشتباه نکردیم.
وصلی الله علی محمد و آل محمد