درس خارج فقه الطهارت آیت الله مظاهری
87/11/27
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الطهارت
جلسه: 48
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
مسئله آخر در باب کلب و خنزیر، فرمودهاند اگر یک سگی با یک حیوان دیگری مثل گوسفند مجامعت کند یا به عکس یک گوسفندی با سگی مجامعت کند یا با خنزیر و یک بچه پیدا بشود این بچه آیا مال این سگ است ، مال این خوک است ؟یا مال آن حیوان؟ و همچنین اگر سگی با خوکی مجمعت کند ، خوکی با سگی مجامعت کند و یک بچه پیدا بشود نمیدانم چه شده در روایات نیامده، در حالی که میگویند فراوان دیده شده که مثلاً سگ با گوسفند مجامعت کرده و بچه پیدا شده یا قوچ با خنزیر مجامعت کرده بچه پیدا شده میگویند این خیلی واقع شده و در آن زمان که بادیه نشین بودند و گوسفنددار بودند چرا سؤال و جواب از این مسئله نشده؟ من روایتی در مسئله ندیدهام اما یک وقتی یک منبری روی منبر میخواست افراد متظاهر را هو بکند او میگفت که یک کسی آمد خدمت امیرالمومنین سلام الله علیه و گفت که سگم با بزم مجامعت کرده یک بچه پیدا شد این بچه سگ است یا گوسفند ؟ امیرالمومنین سلام الله علیه بنا بر نقل آن آقا فرموده بودند که خب ببین صورتش، روشش مثل سگ است سگ است و الاگوسفند است این گفت که هم شباهت به سگ دارد هم شباهت به گوسفند دارد حضرت فرمودند ببین علف میخورد یا گوشت ؟ گفت هم علف میخورد هم گوشت، حضرت فرمودند که ببین آب را با زبان میخورد یا با دهان ؟ گفت گاهی با زبان میخورد گاهی با دهان، گفت ببین جلوی گله راه میرود یا عقب گله ؟ گفت گاهی جلو است و توی گوسفندهاست و گاهی هم عقب میماند و مثل سگهاست، حضرت فرمودند که خب برو این را بکش اگر روده دارد گوسفند است اگر معده دارد سگ است گفت میترسم بکشم هم روده داشته باشد هم معده، آن آقا این روایت را از امیرالمومنین سلام الله علیه نقل میکرد و میگفت که بعضی از مردم این جوری هستند و راستی هم بعضی از مردم این جوری هستند در حالی که توی مسلمانهایند یک نامسلمان حسابی، در حالی که توی طلبهها هستند یک ناطلبه حسابی در حالی که توی انقلابیها هستند یک ضد انقلابی حسابی، من این روایت را ندیدهام اما آن آقا نمیدانم از کجا نقل میکرد؟ و آدم ملایی بود از یک جایی گرفته بود. علی کل حال در روایات ما یعنی مثلاً مثل کتب اربعه یا کتابهای دیگری که مرحوم صاحب وسائل از آن کتابها تقریباً 160 کتاب روایت نقل میکند چیزی در این باره نقل نشده . لذا فقهاء توی مسئله ماندهاند لذا مثل مرحوم سید دیگران هم همینطور مثل مرحوم صاحب جواهر و دیگران اینها گفتهاند که خب اگر صورتاً گوسفنداست ملحق به گوسفند است و پاک است اگر صورتاً خوک است یا صورتش سگ است گفتهاند خب سگ است و مناط عرف است و صورت ، اگر نگاه به آن بکنند ببینند سگ است نجس است اگر به نگاه آن بکنند ببینند گوسفند است گفتهاند خب گوسفند است و پاک است اما باز هم حالا گوسفند باشد آیا میشود خورد آن را یا نه؟ این دیگر نه یعنی بحث الان ما در طهارت و نجاست آن است اما این که میشود آن را خورد یا نه؟ آن بحث صید و ذبائح است و آن جا همینطور که در اصاله عدم تذکیه صحبت کردیم گفتهاند اصاله عدم تذکیه ، آن کسانی هم که مثل ما اصاله عدم تذکیه را پشمی به کلاهش نمیبینند گفتهاند که الا ما ذکیتم قرآن میفرماید این تذکیه باید احراز بشود لذا اگر گوسفندی را نمیدانیم قابل تذکیه است یا نه؟ این دیگر نمیشود ولو این که سر آن را ببرند بگویید هم پاک است یعنی قابل تذکیه باشد برای این که طهارت اما بخواهیم بخوریم گفتهاند نمیشود برای اینکه باید تذکیه احراز بشود ولی فقهاء در این جا مسئله را اصلاً متعرض نشدهاند که حالا پاک است ؟ نجس است؟ آیا قابل تذکیه است یا نه؟ اگر تذکیه کردند قابل اکل است یا نه؟ مسئله را این جا متعرض نشدهاند خب پس بنابراین آن چه الان یک نحو شهرتی روی مسئله هست این که نگاه به این حیوان بکنیم ببینیم به چه صورت است؟ تا این جاها آقایان حرف ندارند.
اما اگر یک صورت مشترکی دارد هم به صورت سگ است هم به صورت بز در این جا چه؟ آیا میشود اصاله الطهاره جاری کرد یا نه؟ گفتهاند باز هم میشود این جا دیگر چرا اصاله الطهاره جاری میشود ؟ گفتهاند که آن ادلهای که میگوید کلب نجس است خنزیر نجس است این را نمیگیرد برای این که این هم کلب است من جهه و گوسفند است من جهه و آن روایات کلب این را نمیگیرد بنابر این اصاله الطهاره. بعضیها گفتهاند که خب کل کلب نجس در صورت شک به آن تمسک میکنیم خب این هم اشکالش این است که ما نمیدانیم اصلاً کلب است یا نه؟ لذا تمسک به عام در شبهه مصداقی میشود بنابراین بهترین راه گفتهاند طهارت است.
و اما اگر به صورت ثالثی باشد یا یک صورت خاصی برای خودش داشته باشد نه به صورت سگ است نه به صورت گوسفند بلکه یک صورت خاصی دارد برای خودش یا این که یک صورتی دارد مثل گربه است مثلاً و مثل پلنگ است گفتهاند این جا هم اصاله الطهاره برای این که نمیدانیم این پاک است یا نه ؟ خب کل شیئ طاهر حتی تعلم میگوید پاک است.
مسئلهای که آقایان را در دردسر انداخته این است که خب تا این جاها میشود این حرفها را زد اما اگر یک سگ با یک خنزیر با هم مجامعت بکند و یک بچه پیدا بشود خب گفتهاند این به هر صورتی باشد نجس است چرا؟ گفتهاند بالاخره این خارج از این نیست که یا سگ است برای اینکه اگر به پدرش رفته باشدیا خوک است و یا هردو بالاخره این مرکب از سگ و خوک است و چون واقعاً مرکب از سگ و خوک است پس نجس است.
این را هم جواب دادهاند خب شما رفتید توی دقت عقلی، دقت عقلی که نمیشود کرد و ما هستیم و این حیوان این ملحق به سگ است ؟ نه، ملحق به خوک است؟ نه، پس پاک است ، بله اگر به صورت هم سگ باشد هم خنزیر آن را میشود گفت نجس است، لذا حالت مناط نیست لذا آن حالت یک دقت عقلی است خب مسلم است که همه این حیوانها از نطفه است همه این حیوانها از علقه از مضغه است خب حالا ما بگوییم چون از علقه و نطفه است نجس است ، نمیشود که، این را هم بگویید که اصلش از خوک است از سگ است ، الان چه؟ خب نه خوک است نه سگ ، چرا بگوییم نجس است؟ و آن واقع و نفس الامر که به قول امروزیها اسپرم و اوول و تخمکش مال این دو است این مناط نیست و الا همه انسانها همه حیوانها از منی هستند کل دابه من ماء لذا این را هم گفتهاند که نمیشود که ما بخواهیم بگوییم چون از خوک است چون از سگ است پس علم اجمالی هست ترکیب هست پس نجس است گفتهاند این را هم نمیشود کفت.
فتلخص مما ذکرناه آن چه شهرت روی آن است که ما باید ببینیم این صورتاً اگر سگ است بگوییم نجس است صورتاً اگر خوک است بگوییم نجس است اما اگر صورتاً به صورت سگ به صورت خوک نباشد پاک است ولو این که مادرش و پدرش هردو سگ و خوک باشند و همین مقدار که شک بکنیم آیا پاک است یا نجس؟ دیگر کل شیئ طاهر حتی تعلم می گوید پاک است.
مسئله دیگری که امروز عنوان کنیم تا انشاءالله بعد از صفر و یک مطالعه دقیقی هم شما روی آن داشته باشید یک تحقیق حسابی هم روی آن داشته باشید فرمودهاند که هشتم از نجاسات کافر است به اقسامه، کافر منقسم میشود به سه قسم : یکی مشرک یعنی عابد الوثن، قسم دوم اهل کتاب مثل مجوسیها و نصرانیها و اینها ولو واقعاً هم مشرکند اما آن بحث نیست بحث این است که قرآن اهل کتاب را با مشرک پهلوی هم گذاشته، یا اهل الکتاب یا ایها المشرکون اینها را دو صنف قرآن گرفته، چنانچه در روایات ما هم همینطور است برای این که این یهودیها نصرانیها همینطور که قرآن نقل میکند اینها و عزیز را خدا میدانند اما حالا آن خدا دانستن یک حرف است ، ریاکار هم مشرک است ماها هم در توحید افعالی در توحید عبادی لنگ هستیم مشرک هستیم اما اینها آن بحث ما نیست آن شرکی که الان بحث است عابد الوثن است. یکی هم اهل کتاب یعنی یهودیها، نصرانیها، مجوسیها، صائبیها اینها که در قرآن هم آمده سوم مثل خوارج، ناصبیها ، غلات، مرتد و امثال اینها،
در هر سه قسمش باید حسابی بحث بکنیم .
راجع به مشرک دلیلی بر نجاست نداریم جز آیه شریفه انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا گفتهاند خب مشرک نجس است مثل کلب و خنزیر است.
مرحوم مقدس اردبیلی و مرحوم صاحب مدارک فرمودهاند این نجس در این جا یعنی پلید هستند خبیث هستند ، از نظر معنا اینها نجس هستند ومثل آدم جنب میبیند که در روایات آمده است نجس است خبیث است پلید است مثل زن حائض میبیند همینطور که زن حائض و جنب توی مسجد نمیتوانند بروند آیه شریفه میگوید اینها توی مسجد نمیتوانند بیایند انما المشرکون نجس یعنی خبیث یعنی پلید ، خب این حرف صاحب مدارک یعنی حرف مقدس و صاحب مدارک را نپذیرفتهاند اما دلیل ندارند برای نپذیرفتن آن گفتهاند مرحوم حاجآقا رضا هو میکند اینها را که آقا تسلم هست اجماع هست ضرورت هست این حرفها چیست که میزنید ؟ همچنین صاحب حدائق،
اما قطع نظر از هوی علمی خب الان این جواب صاحب مدارک چه؟ احتمالش هم باشد کل شیئ طاهر میآید جلو ، نمیدانیم این انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجدالحرام بعدعامهم این احتمال این که راستی به معنای خباثت باشد ، یک چیز دیگری که در نظر من هست بالاتر از این ، این که اصلاً این یک حکم سیاسی یک حکم حکومتی باشد اینها میآمدند آنجا توطئه میکردند و اسلام گفت که این توطئهگرها این خبیثهای توطئهچین و توطئهگر اینها از مسجد بروند بیرون ، دیگر حق آمدن توی مسجد را ندارند برای اینکه میآمدند توی مسجد مثل الان که این سعودیها برای ما از مشرکین هم بدترند میآیند مینشینند توی مسجد الحرام اگر بتوانند حرام حرام حرام بعد هم میروند کرسی میگذارند علیه شیعه نیم ساعت صحبت میکنند مزخرف، یک ده هفده تا اشکال دارند از این جوال به آن جوال از آن کتاب به آن کتاب و هوچی بازی ، مسجدالحرام این جور شده بود و قرآن آیه شریفه آمد که همین را امیرالمؤمنین سلام الله علیه آمدند در مقابل اینها خواندند البته وقتی که اسلام تقویت شده بود در سال نهم و اینها یک ضعف حسابی پیدا کرده بودند از نظر سیاسی از نظر حکومتی که سال دهم هم دیگر اصلاً بدون دردسر اسلام آمد مکه را گرفت و فتح کرد ، خب اگر این حرف من احتمالش باشد که احتمالش هم قوی است که اصلاً این یک حکم سیاسی است یک حکم حکومتی است خب وقتی چنین باشد دیگر مربوط به نجاست یعنی آن نجاستی که ما داریم در آن بحث میکنیم همین اجتناب از بدن او مثل کلب و خنزیر دیگر نمیتواند باشد همین مقدار که احتمال هم بدهیم بطل الاستدلال برای این که ما میخواهیم استدلال بکنیم احتمال در آن نباید باشد و الا به قول ملا مغنی اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال.
بعضی از بزرگان همین فرمایش را هم گفتهاند ، گفتهاند آقا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسحدالحرام شما یک شیشه خون بگذارید توی جیبتان بروید توی مسجد، اشکال رارد ؟ حالا این مشرک مثلاً الان برای میراث فرهنگی خب این مشرکها این کافرها این اصلاً کسانی که هیچ دین ندارند اینها را میآورند توی مساجد میراث فرهنگی مارا ببینند حالا این حرام است؟ لذا این فلا یقربوا المسجدالحرام باید یک چیز دیگر در کار باشد و آن همان خباثت، آنها حرف من را نزدهاند آنها فرمودهاند که خباثت است مثل جنب و حائض همین طور که جنب و حائض نمیتوانند توی مسجد بروند مشرک هم نمیتواند توی مسجد برود آن وقت سرایت هم دادهاند گفتهاند که دیگر فرق هم نمیکند اگر به این معنا باشد چه مشرک چه هر کافری و بعضی از بزرگان هم الان مطلق کفار را میگویند داخل در مسجد نمیتوانند بشوند مثل جنب است مثل حائض است ولی مشهور میگویند نه اگر مسجد را نجس نکند وارد مسجد شدن طوری نیست انما حصر اضافی است برای تأکید است انما المشرکون نجس این برای تأکید مطلب است مثلاً روی حرف من این جور میشود ای مسلمانها بدانید اینها همه توطئهگر هستند اینها مسجدالحرام را میخواهند برای توطئه خودشان و مواظب باشید اینها توطئهگری نکنند گفتم الان سعودیها جداً بدتر از مشرکین هستند و توی خانه خدا و مسجد مدینه چه مصائبی درست میکنند همین سعودیها اگر یک قدری قدرت پیدا کنند از مثل ایران نترسند همان روز قبر رسول گرامی را تخریب میکنند ، میخواستند بکنند چون که حرم ائمه طاهرین علیهم السلام را اینها گنبد و بارگاه داشتند میگویند گنبد و بارگاهشان آن کسانی که پیرمردهایی که دیده بودند میگویند گنبد و بارگاهایشان مفصلتر از سرمن رای و کاظمین بوده و همینها اول کاری که وقتی فتح کردند به توسط آن بادیه نشینها یعنی همین سعودیها اول کاری که ابن تیمیه کرد این آخوند نانجیب حرم ائمه طاهرین را بعد میخ طویله کوبیدند روی قبر مطهر پیامبر اکرم تصمیم داشتند فردا قبر مطهر را هم خراب بکنند و دیگر هیچ آثاری نباشد که ترکیه یک پیامی داد که من حرکت کردهام اگر این کار را بکنید و ترسیدند الان هم میترسند خدا لعنت کند این یارو که مرد و مفتی آنها بود گفته بود الحمدالله کور هستم این گنبد سبز را نمیتوانم ببینم حالا اینها هیچ عمده این توطئه بازی آنهاست و این توطئه بازی آنها مسلم از مشرکین بدتر است ما هرچه با اینها میسازیم 30 سال است با اینها میسازیم باید هم بسازیم واجب است بسازیم وحدت اقتضا میکند ما آدم باشیم حالا آنها نانجیب هستند کاری به ما ندارد ما باید وحدت را حفظ کنیم ولو توی سرما بزنند که دارند میزنند باید وحدت را حفظ کنیم یک قدم در این 30 سال این قارونهای خلیج فارس نیامدند اما ما قدمها رفتهایم هرچه بتوانیم هم باید برویم این وحدت باید حفظ بشود حالا آنها نمیکنند ما آدم هستیم ومیکنیم و کردیم الحمدالله خیلی هم بُرد داشته است این وحدت ما.
لذا من خیال میکنم ایه شریفه همین است انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا.
اگر حرف من نه حرف مقدس اردبیلی و صاحب مدارک و آن این که آقا این نجس در این جا به معنای خباثت است ، بعد هم تایید کردند فرمایش ایشان : یک) این که این فلا یقرب وقتی تر باشند و اگر خشک باشند نه یک چیز دیگر هم که مرحوم حاج آقا رضا دارند و مرحوم آقای حکیم و آقای خویی این جا دارند این همین است که باز میفرمایند که اصلاً این نجاست در زمان امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام که اصطلاح شده بود در آن زمان اصلاً این جور اصطلاحی نداشتیم و نجس یعنی خبیث یعنی پلید و راستی هم پلید هستند همینطور که جنب و حائض پلید هستند مشرک پلید است کافر پلید است و چون پلید هستند توی مسجد نروند حالا دیگر فرق هم نمیکند یهودی باشد نصرانی باشد هر که من جمله این سعودیها باید توی این مسجدالحرام نروند به امید آن روزی که به دست ما به رهبری امام زمان پرچم اسلام روی کره زمین افراشته بشود و ما بتوانیم این مسجد الحرام را مسجد رسول الله را از لوث هر توطئه گری نجات بدهیم انشاء الله .
لذا بحث این است اما این اجماعها یعنی مثلا حتی انشاء الله بحث بعد را میکنیم راجع به اهل کتاب اینها خب خیلیها مخصوصاً متأخرین مخصوصاً در زمان ما و مراجع که میبینند که یک تماس کاملی بین ما و آنها هست اینها پاک میدانند اما راجع به مشرک ظاهراً کسی را نداریم که پاک بداند ازآن اجماع و تسلم و امثال اینها اگر از اجماع و تسلم و امثال اینها و ارتکاز و ضرورت در مذهب نترسید خیلی خوب و الا اگر بترسید آن اجماع باید کار بکند آن تسلم آن ضرورت مذهب که بگوییم مشرک نجس است، بحث دوم اهل کتاب آن هم اجماع هست و اهل کتاب آیا آنها پاکند یا نه؟
وصلی الله علی محمد و آل محمد