درس خارج  فقه الطهارت آیت الله مظاهری

87/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الطهارت

جلسه: 48

رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

   بحث دیروز در باره این بود که دم متخلف در بدن حیوان بعد از تذکیه این پاک است روایتی در مسئله نداشتیم اما اجماع ، سیره متشرعه داشتیم و معمولاً هم تمسک کرده‌اند به همین سیره و اجماعی که در مسئله هست و دیروز عرض کردم که اصلاً این جور امور که عالم البلوی است و روایت برای آن نداریم همان عدم الوجدان دلیل بر عدم وجود است . و مردم مبتلا هستند به این خونهای در بدن حیوان بعد از تذکیه ، نه سئوالی از او شده نه روایتی در باره‌اش داریم، همین که سئوال نشده و روایت هم در باره‌اش نداریم خب همین دلیل بر این است که خون پاک بوده، اصلاً در ذهنش نمی‌آمده که نجس است تا سئوال بکند قضیه مفروع عنه بوده لذا روایتی برای نجاستش نداریم و مسئله دیگر هم این که ما بخواهیم قائل بشویم به نجاست یک عسر و حرج حسابی لازم می‌آید اصلاً مگر می‌شود خون بعد از تذکیه در بدن حیوان این خورده نشود یا از آن اجتناب بشود ، و معمولاً در مثل جگر بلکه خود گوشت اگر بخواهیم خونش را رفع بکنیم خیلی مؤونه می‌خواهد و وقتی هم که حسابی خونش را رفع کردیم آن را بگذاریم در یک ظرفی چند دقیقه طول نمی‌کشد ظرف را برداریم می‌بینیم که خونابه فراوان در آن گوشت در آن جگر هست لذا قاعده عسر و حرج هم به ما می‌گوید این خون پاک است ، بنابراین مسئله اختلافی نیست و به خوبی می‌توانیم بگوییم که سیره متشرعه روی آن هست و ائمه طاهرین علیهم السلام هم امضا کرده‌اند بنابراین خون متخلف در بدن حیوان پاک است .

 بعضی شبهه کرده‌ راجع به خونی که در دل حیوان است بشکافند دل را یک مقدار خون در آن پیدا می‌شود یا بعضی از اجزاء این جوری است که یک خون زائدی بر آن خون متخلف دارد، گفته‌اند این را سیره نمی‌گیرد بنابراین کل دم نجس باید بگوییم این نجس است این یک شبهه .

  بعضی گفته‌اند این مربوط به حیوانهای حلال گوشت است اما حیوانهای حرام گوشت دیگر آنها خون متخلف در بدنشان اگر تذکیه بکنند نجس است که مرحوم سید در عروه این فتوی را می‌دهند باز هم دلیلشان این است که سیره نیست قاعده کل دم نجس می‌گوید این نجس است .

     اما دو تا اشکال در مسئله هست یکی این که سیره نیست این را نمی‌دانیم چرا نیست؟ اصلاً به ذهن کسی نمی‌آید بعد از آن که حیوانی را تذکیه کردند و آن خون مسفوحی که ریخت و نجس است و گلو را شستند دیگر این حیوان را پاک می‌دانند گوشتش را پاک می‌دانند حالا این خون در دل باشد یا خون در گوشت باشد و همچنین حرام گوشت باشد حلال گوشت باشد اگر شما در حلال گوشتش گفتید دیگر در حرام گوشتش هم مثل حلال گوشت است اگر پاک است در هر دو پاک است اگر هم پاک نیست در هیچ کدام پاک نیست.

  یک مسئله هم اصاله العموم نتوانستیم درست بکنیم در این گونه چیزها اصاله الطهاره حکمفرماست ، نمی‌دانیم آیا این خون نجس است یا نه؟ اصاله الطهاره می‌گوید نه.

    ما کل دم نجس این عام را نداشتیم برای این که یکی ارتکاز متشرعه بود نتوانستیم درستش بکنیم گفتیم ارتکاز متشرعه عام نیست قدر متیقن دارد یکی هم آن موثقه عمار بود گفتیم در مقام بیان چیز دیگراست در مقام کل دم نجس نیست خب وقتی نداشتیم دیگر هر چیزی که ما شک در آن بکنیم که آیا پاک است یا نه که راجع به خون باشد باید بگوییم پاک است بنابراین خون در بدن حیوان باشد یا حیوان حرام گوشت باشد یا حیوان حلال گوشت بعد از آن که قابل تذکیه است و آن را تذکیه کردیم دیگر باید بگوییم خون متخلف در بدن آن پاک است اگر شک کنیم پاک است یا نه؟ کل شیئ طاهر می‌گوید پاک است.

    یک مسئله دیگر هست این که مرحوم سید می‌فرماید خب پاک است اما خوردنش حرام است یعنی مثل این گوشت را که شستند و گذاشتند در یک ظرفی حالا یک مقدار که می‌ماند گوشت را برمی‌دارند خونابه در این ظرف است مرحوم سید می‌گویند خوردن این حرام است یا مثلاً دل گوسفند را می‌شکافند یک قدری خون در آن است این خون را یکی می‌خورد می‌گویند حرام است می‌گویند ولو پاک است اما خوردنش حرام است.

     ظاهراً این هم دلیلی برای آن نداریم برای این که لازم نیست این که این خون استهلاک بشود وقتی لازم نیست دیگر خواه ناخواه این خون مثل این که گوشت نشسته را کباب می‌کند خب خون آلود است دیگر همان سیره‌ای که می‌گوید این پاک است همان سیره هم می‌گوید این حلال است همان سیره‌ای که این اجتناب از این نمی‌کند همان سیره هم اجتناب از خوردنش نمی‌کند ، اگر ما بخواهیم بگوییم که خوردنش حرام است یا باید بگوییم نجس است که دلیل نداریم یا باید بگوییم خبیث است دلیل نداریم یا باید بگوییم مضر است دلیل نداریم ، یک قاعده کلی اصلاً می‌شود در باب همین طهارت ما درست بکنیم مشهور است می‌گویند که مرحوم میرزای بزرگ رضوان الله تعالی علیه دم مرگ بودند و فضلاء و بزرگان شاگردهای بزرگ اطرافشان بودند و هر چه می‌خواستند ایشان را به حرف در بیاورند آخر کار یک حرفی بزنند نشد رفته بودند توی بحث‌های سیاسی و توی بحث اجتماعی و هرچه می‌خواستند ایشان را به حرف در بیاورند نشد یکی از فضلاء گفت الان من به حرفشان در می‌آورم یک مسئله از ایشان پرسید گفت آقا ته دیگ سوخته خوردنش چه‌طور است ؟ ایشان چشمهایشان را باز کردند زبان هم گویا شد فرمودند اشکال ندارد برای این که نه نجس است نه خبیث است نه مضر و ما اگر بخواهیم چیزی را بگوییم خوردنش حرام است یا باید بگوییم نجس است یا باید بگوییم مضر است یا باید بگوییم خبیث است این فرمایش این مرد بزرگ خیلی فرمایش خوبی است دیگر در بحث ما، این که مرحوم سید می‌گویند حرام است می‌گوییم چرا حرام است؟ مضر است ؟ خبیث است ؟ یا نجس؟ شما که می‌گویید پاک است خبیث هم که نیست عرفاً، عرف که اصلاً خون را خوردنش را حلال می‌داند لذا آیه شریفه می‌گوید که دم مسفوح خوردنش جایز نیست و الا عرف خوردن را جایز می‌داند چنانچه لا ابالی‌ها خون را می‌پزند می‌خورند دیگر بنابر این اگر هم بخواهید عرف متشرعه باید درست بکنید و عرف متشرعه بخواهیم بگوییم خبیث است ،نه، حالا عجب این جاست که خود فقهاء می‌گویند مستهلکش بکن دیگر خوردنش طوری نیست یعنی همان آبهای در آن ظرفی که این گوشت بوده و الان خونابه است بریز توی آبگوشتها آن وقت خوردنش طوری نیست ما بگوییم اگر طوری نیست خب همان خون را هم مستقلا خوردن طوری نیست اگر طوری است دیگر در آب گوشت هم بریزی چه فرقی می‌کند ؟ علی الظاهر این جوری است که وجهی از برای این که ما بخواهیم بگوییم خوردن این خون متخلف یعنی باقی مانده در بدن حیوان حلال گوشت بخواهیم بگوییم خوردنش حرام است ظاهراً وجهی ندارد اگر هم کسی شک بکند دیگر اصاله العموم در این‌جا نگفته‌اند اما اصاله الحل داریم ، کل شیئ لک حلال حتی تعلم مثل کل شیئ طاهر این جا جاری است و ما نمی‌دانیم آیا خوردن این حلال است یا نه ؟ اصاله الحل می‌گوید حلال است.

    مسئله دیگر که مسئله مشکلی است این خون در زرده تخم مرغ است و خون در شیر که بعضی اوقات شیر را می‌دوشند یک رشحان خون در این شیر دیده می‌شود مشهور در میان فقهاء گفته‌اند این خون نجس است چه خون در زرده تخم مرغ چه در شیر، دلیل ندارند یعنی روایتی بر طبق این دو تا نداریم آن وقت اگر روایت نداشته باشیم قاعده‌ای که گفتیم باید این جا بگوییم این یک مسئله عام البلوی است مخصوصاً در میان عربها و زمان پیامبر اکرم که این‌ها سر وکار با این گوسفند و خون در شیر و زرده و امثال این‌ها سؤالا و روایتاً چیزی نداریم همین نبود دلیل بر حلال بودنش است دلیل بر پاک بودنش است و می‌توانیم بگوییم که همان دلیلی که آوردیم برای این که خون متخلف پاک است همین طور هم می‌توانیم بگوییم که این خون در زرده تخم مرغ پاک است همین طور خون در شیر پاک است. این یک مسئله که نمی‌دانم چرا این عرض من را بزرگان نفرموده‌اند؟

 یک مسئله دیگر هم این جا همان قاعده طهارت است و ما نمی‌دانیم آیا این خون پاک است یا نه؟ عام نداریم که بگوید کل دم نجس اصاله الطهاره می‌گوید پاک است لذا در همان خون در شیر نمی‌دانم آیا پاک است یا نه؟ اصاله العموم کل دم نجس نداریم اصاله الطهاره می‌گوید پاک است حتی یک مسئله دیگر هست که آن مسئله موجب می‌شود که اصاله العمومی‌ها هم نتوانند به آن تمسک بکنند کل دم نجس و آن این است که اصلاً این خون در این زرده تخم این خون است یانه؟ من شک در این دارم که من می‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم این خون نیست این یک خالی است مثل خالهای سفید کوچولو در زرده تخم زیاد است این خال گنده سرخ هم هست بعد می‌آییم می گوییم که مرحوم سید فتوی می‌دهند می‌گوید که اگر دست کوبیده شد و سیاه شد هفت هشت ده روز بعد این پوست پاره شد آیا این پاک است یا نه ؟مرحوم سید می‌فرمایند اگر نمی‌دانی از اول خون بوده یا نه ؟ بگو پاک است برای این که احتمال می‌دهیم گوشت سیاه شده باشد زیر پوست اصلاً خون نباشد خون نیامده باشد زیرا پوست همین مقدار که احتمال بدهیم که این آن سیاهی گوشت است نه خون مرحوم سید می‌گویند پاک است خب همین حرف را ما در همین زرده تخم و آن شیر می‌گوییم بگوییم این شیر این رشحه است مرحوم محقق رضوان الله تعالی علیه در همین شرایع می‌فرماید خون ماهی پاک است برای این که این خون مسفوح نیست از رگها نیامده و چون از رگها نیامده رشحه است و رشحه پاک است مابقی فقهاء هم همین رشحه را گرفته‌اند و می‌گویند که خون متخلف پاک است خب عرض می‌کنیم همین هم رشحه است چه زرده تخم چه در شیر و وقتی رشحه شد دم مسفوح نیست و لااقل شک می‌کنیم که آیا این دم است یا نه؟ دیگر آن کسانی که اصاله العموم درست کردند نمی‌توانند تمسک به اصاله العموم بکنند برای این که تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام می‌شود مثل اکرم العلماء باید احراز بکنیم که زید عالم است سپس بگویم اکرمه و اما اگر اکرم العلماء داشتم اما زید را نمی‌دانم عالم است یا نه؟ نمی‌توانند تمسک به اکرم العلما بکنند آن کسانی که می‌گویند اصل عموم داریم کل دم نجس می‌گویم خیلی خوب عام شما، اما راجع به این سیاهی دست، راجع به این زرده تخم راجع به این خون در شیر من اصلاً نمی‌دانم خون است یا نه؟ وقتی ندانستم خون است یا نه؟ تمسک به عموم نمی‌توانی بکنی اما من تمسک به اصاله الطهاره می‌توانم بکنم.

   مثل این که مرحوم آقای حکیم ایشان بعد از آن که می‌بینند دلیلی در مسئله نیست می‌گویند ذوق متشرعه می‌گوید خون در زرده تخم نجس است که نمی‌دانیم این ذوق متشرعه یعنی چه ؟ خب ما می‌گوییم ذوق همه می‌گوید این پاک است و ذوق متشرعه که نمی‌تواند برای ما مسئله درست بکند ، اجماع مسلم نیست برای این که مرحوم شهید دوم در مسالک خب شهید خیلی بالاست دیگر، فاضل هندی فاضل اصفهانی در کشف اللثام خیلی بالاست دیگر، مقدس اردبیلی در حالی که مقدس است خیلی فقیه است و امثال این‌ها ، این‌ها هم همین حرف من را می‌گویند پاک است آنها می‌گویند دلیل نداریم وقتی دلیل نداشتیم پاک است اصاله العموم هم درست نمی‌کنند، اصاله الطهاره، لذا این جور هم نیست که حالا در آن مسائل قبلی ممکن بود یک کسی بگوید اجماع داریم و از اجماع باید ترسید ، نمی‌دانم چه جور شده مرحوم سید بدون احتیاط کردن حسابی خون در زرده تخم نجس است آن زرده که هیچ اگر بتوانی آن خال را برداری آن وقت سفیده پاک است ، به مرحوم سید می‌گوییم همه‌اش درست نیست برای این که این خالی است و خال را هم می‌شود برداشت این که زرده تخم مخلوطش نشود یک پرده است چنانچه آن زرده تخم هم در یک پرده است سفیدی هم یک پرده دارد که آن پوست سفت روی آن است و همان را می‌شود با قاشق برداشت ولی ما می‌گوییم که لازم نیست برداریم اولاً برای این که این دم مسفوح نیست این نظیر همان خون متخلف در بدن حیوان است ثانیاً عرف هم هست بر این که این جور چیزها را هیچ اهمیت نمی‌دهد و ثالثاً ما اصاله العموم را به آن نمی‌شود تمسک کرد ، اصاله الطهاره داریم برای این که نمی‌دانیم خون است یا نه؟ اصاله العموم کل دم نجس است اگر داشتیم که ما می‌گوییم نداریم، اگر داشتیم آن اصاله العموم نمی‌تواند کار بکند قاعده کل شیئ طاهر کل شیئ لک حلال می‌تواند کار بکند لذا فقهاء معمولاً می‌گویند که آن کسانی که پاک می‌دانند می‌گویند هم بزن بخور طوری نیست ، ما‌ می‌گوییم هم نزن همین جور بخور طوری نیست، همچنین آن شیر را بخواهیم بگوییم نجس است وجهی ندارد مخصوصاً با اصاله الطهاره و اصاله العموم هم چون که شک داریم آیا این از شیر است یا نه؟ مرحوم آقای حکیم یک چیزی دارند می‌فرمایند که این خون در شیر برای این که بز ضعیف شده آن افراز در بدنش خون را از شیر آن موجب شده که خون وارد این شده این را نمی‌فهمیم چه می‌خواهند بفرمایند ، حالا ضعیف شده آن افراز شده این حسابی باید خون دار باشد اگر اصلاً آن جوری که ما شنیدیم و به ما گفته‌اند یعنی بزرگان اطباء تشریح‌ها که این خون است به صورت شیر می‌شود دیگر این جور نیست که یک افراضی در بدن باشد یک دیواری در بدن باشد بین خون و بین شیر و بعضی اوقات آن دیوار ضعیف بشود خون‌ها وارد شیر بشود خب باید شیرها هم وارد خون بشود تا حالا هم چنین چیزی دیده نشده نگفته کسی و این‌ها هیچ کدام نیست . حق مطلب این است که اصلاً شک بکنیم که این خون است یا نه؟ کل شیئ طاهر می‌گوید پاک است .

     مسئله بعدی مرحوم سید همین جا باقاعده می‌گوید اگر شک بکنیم خون است یا نه ؟ پاک است معلوم است دیگر ما نمی‌دانیم خون است یا نه؟ حالا اگر کسی بگوید خون است ، نمی‌دانیم خون مسفوح است یا نه ؟ اگر کسی بگوید خون مسفوح است ، نمی‌دانیم آیا نظیر متخلف در بدن حیوان است یا نه؟ همه این‌ها همین مقدار که نمی‌دانم کل شیئ طاهر حتی تعلم می‌گوید پاک است و اگر بتوانیم این دو تا مسئله را درست بکنیم یکی راجع به شیر یکی راجع به این زرده تخم انصافاً خیلی کار کرده‌ایم و اقرار هم دارند بزرگان که دلیل بر مسئله نداریم بعد از آن که مرحوم حاج آقا رضا همدانی رضوان الله تعالی علیه این طرف می‌زنند ، آن طرف می‌زنند با همین حرفها که این دم مسفوح است و این خون است و بنابر این متخلف در بدن حیوان که نیست و کل دم نجس است پس این خون نجس است و همچنین خون در شیر را ، اما ما می‌توانیم به ایشان و امثال ایشان عرض بکنیم اولاً نمی‌دانیم خون است یا نه؟ عرف نمی‌گوید خون است عرف که تشخیص موضوع نمی‌تواند بدهد ، آن چه می‌داند ؟ اصلاً ما می‌گوییم خال است ، ما کاری به عرف نداریم، نمی‌خواهیم بگوییم عرف می‌گوید خون است یا خون نیست من می‌گویم این خال است همین مقدار که بگویم خال است کفایت می‌کند بر اصاله الطهاره‌‌‌‌‌‌‌‌اش ، این جا که نه، تشخیص موضوع این جا نیست برای این که همین احتمالش را بدهم کاری به این ندارم احتمال بدهم که این خال باشد توی این زرده تخم مرغ ، خال مایع مثل همان سفیدی یک نقاط سفیدی در زرده تخم هست دیگر ، به زرده تخم نگاه بکنید هفت هشت ده تا خال سفید دارد حالا بعضی‌ها یک خال سرخ هم دارد بعضی هم یک خال سیاه هم دارد این‌ها را که نمی‌شود گفت خون است خب این‌ها زرده تخم مرغ است به این صورت در آمده ، همچنین شیر، این شیر رشحات است یعنی سفید است یک رشحه سرخ هم دارد اصلاً نمی‌دانیم این خون است یا نه؟ وقتی ندانستیم کل شیئ طاهر شیئ لک حلال می‌گوید پاک است و حلال است حالا اگر پافشاری کنید و بگویید خون است می‌گویم این خون مسفوح که نیست یعنی خونی که از رگ آمده باشد بیرون حالا که حون مسفوح نیست پس خون غیر مسفوح پاک است مثل خون متخلف در بدن حیوان ، یکی بگوید که نه این را هم من نمی‌گویم خون متخلف در بدن حیوان غیر از خون در زرده تخم یا خون در شیر است ، می‌گویم اصاله العموم نداریم که بگوییم هذا الدم نجس دیگر خواه ناخواه اصاله الطهاره می‌گوید هذا الدم طاهر ، اصاله الحل هم می‌گوید خوردنش اشکال ندارد ، لذا اولاً خون نیست ، حالا اگر مثل ایشان بگویند ما یقین داریم خون است به قول آقای حکیم ذوق متشرعه می‌گوید خون است ، می‌گویم خب ذوق متشرعه می‌گوید خون است چرا نجس است؟ برای این که خون مسفوح که نیست قرآن می‌فرماید که حرام است بر شما میته و خون مسفوح خب این که خون مسفوح نیست ؛ نمی‌خواهم بگویم آیه می‌گوید پاک است ، همین مقدار خون مسفوح نیست آیه شریفه که می‌فرماید می‌فرماید که خون مسفوح نجس است، قل لا اجد فی ما اوحی الی الامیته اودماً مسفوحاً او لحم خنزیر، مفهوم نمی‌گیرم من ، نه، قید غالبی هم همین است قید غالبی و ربائبکم اللاتی فی حجورکم اذا دخلتم بهن این ربائبکم اللاتی فی حجورکم این قید غالبی است این غالبی قیدیت ندارد اما اطلاق هم دیگر ندارد دیگر نمی‌توانیم اطلاق گیری از این بکنیم یعنی به قول بزرگان مثل کلاله می‌بیند، خودش ارث نمی‌برد مانع از ارث دیگران هم هست این جا هم همین‌طور است که قید غالبی خودش قیدیت ندارد اما مانع است از این که ربائبکم اللاتی این اطلاق داشته باشد ، دیگر تمسک به اطلاقش نمی‌توانیم بکنیم ، حالا این دم مسفوح مربوط به فرمایش ایشان نیست این دم مسفوح آن که می‌گوید می‌گوید دم مسفوح ، غیر دم مسفوح چه؟ شک دارم ، نمی‌خواهم بگویم مفهوم گیری می‌کنم ، مفهوم گیری نه، خون متخلف در بدن حیوان خون مسفوح نیست پاک است ، خوردن آن حلال است خون در زرده تخم مرغ مسفوح نیست از رگ بیرون نیامده رشحه‌ای است به قول محقق در شرایع پس این خون از نفس سائله نیست مرحوم محقق از این باب وارد می‌شود راجع به مسئله دیروز که باید خون از رگ بیرون بیاید تا نجس باشد اما اگر از رگ بیرون نیاید رشحه‌ای باشد مثل خون ماهی می‌فرمایند پاک است خب به مرحوم محقق می‌گوییم که خون در زرده تخم مرغ‌ هم همین است خون در شیر هم همین است پس بنابراین همین جور که خون ماهی پاک است این هم پاک است و از همه این حرفها که بگذریم دیگر اصاله الطهاره اصاله الحل راجع به هر دو می‌گوید پاک است ، بله مسئله شهرت هست اما مثل مرحوم شهید و مرحوم مقدس اردبیلی و مرحوم کاشف اللثام این سه بزرگوار می‌فرمایند که خون در زرده تخم مرغ پاک است

   حالاما دیگر چیزی نداریم چنانچه فقهاء هم چیزی ندارند آنها هم عرض کردم مثل مرحوم آقای حکیم در آخر کار می‌فرماید که ذوق متشرعه می‌گوید نجس است همین حرفی که متشرعه می‌زنند ذوق متشرعه می‌گوید این خون است نجس است می‌گوییم ما هم از متشرعه هستیم این خون اصلاً خون نیست اگر هم خون باشد پاک است ، حالا من تقاضا دارم چون که هم عام البلوی است هم حرفم من خلاف مشهور است دیگر هم حرفم خلاف مشهور است هم عام البلوی است خیلی مسئله به درد می‌خورد باز فکر بکنید نفیاً یا اثباتاً اگر اثباتاً باشد بفرمایید تا به آقایان بگویم اگر هم نفیا هم باشد بفرمایید تا به آقایان بگویم اگر قبول کردید حرف من را یک بغرنجی را از اجتماع حل می‌کنیم

وصلی الله علی محمد و آل محمد