درس خارج  فقه الدیات آیت الله مظاهری

87/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الدیات

جلسه: 83

رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

   درباره دیه جنین یعنی نطفه تا آن وقتی که بچه به دنیا می‌آید به این می‌گویند جنین معلوم است دیه هست واگر کسی عمداً این بچه را سقط بکند مادر باشد یا پدر یا هر دو یادکتر یا جانی، این باید دیه بدهد دیه آن چقدر است؟مشهور در میان فقهاء بلکه اجماع و مشهور در میان روایات اهل بیت علیهم السلام فرموده‌اند که اگر نطفه باشد 20 دینار اگر علقه باشد 40 دینار، 40 مثقال طلا، مثقال شرعی اگر مضغه باشد 60 مثقال اگر استخوان باشد که آن مضغه مبدل به استخوان شده باشد 80 دینارواگر آدمک شده باشد 100 دینار و اگر روح در او دمیده شده و موقع بیرون آمدنش است موقع تولدش است دیه کامل، 1000 دینار، ومسئله می‌شود گفت که شهرت به سزایی از قدماء مخصوصاً از متأخرین روی آن هست و روایات فراوانی هم دلالت بر این مطلب دارد البته یک معارضهایی هم هست که بعضی از اصحاب مخصوصاً قدماء روی آن فتوی داده‌اند لذا باید ببینیم که این تعارض‌ها را چه باید گفت؟ چه باید کرد؟ حالا الان آن روایاتی که همین طوری که عرض کردم فرموده است بخوانیم تا برسیم به آن روایات معارض، این روایات خیلی است ودوتا از آن روایات را مرحوم صاحب جواهر نقل فرموده اند وما هم همین دوتا روایت را می‌خوانیم مابقی را اگر بخواهید خودتان باید در جلد 19 وسائل ابواب دیات الاعضاء باب 19 ، باب 19 هفت هشت ده تا روایت در آن است و دوتا از آن روایات را بخوانیم.

 مرحوم محقق این جور فرموده‌اند فی الجنین دیه الجنین المسلم الحر مأه دینار اذا تم، یعنی اذاتم خلقه اما ولم تلجه الروح یک آدمک است یک عروسک نظیر عروسک یک آدمک است که به تمام معنا آدم است اما روح در آن دمیده نشده ولم تلجه الروح این 100 دینار است که مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند که بل فی الانتصار والغنیه ومحکی الخلاف والسرائر وظاهر المبسوط الاجماع علیه بل لعله کذلک لما تسمع من ندره المخالف که اگر هم مخالفی باشد خیلی اهمیت ندارد و می‌توانیم بگوییم که اجماع در مسئله هست می‌فرمایند که للمعتبره المستفیضه کالصحیح وحالا چرا ایشان فرموده‌اند؟ نمی‌دانم کالصحیح نیست روایت صحیح السند است و این روایت را خود صاحب جواهر هفت هشت ده مرتبه فرموده‌اند صحیح السند است حالا این جا چه در نظر مبارکشان آمده؟ علی کل حال می فرماید روایت معتبر است للمعتبره المستفیضه کالصحیح عن ابی عبدالله علیه السلام وابی الحسن الرضا علیه السلام هم امام صادق علیه السلام هم حضرت رضا سلام الله علیه روایت را از امیرالمومنین سلام الله علیه نقل کرده‌اند ان امیرالمومنین علیه السلام جعل دیه الجنین مأه دینار و جعل منی الرجل الی ان یکون جنیناً خمسه اجزاء این منی که قرآن به آن سلاله می گوید این منقسم می‌شود به 5 قسم فاذاکان جنیناً قبل ان تلجه الروح مأه دینار وذلک ان الله تعالی خلق الانسان من سلاله وهی النطفه که درسوره مومنون هم اسم این نطفه را سلاله گذاشته وهی النطفه فهذا جزء، ثم علقه فهو جزأن ثم مضغه فهو ثلاثه اجزاء ثم عظما فهو اربعه اجزاء ثم یکسی لحماً فحینئذتم جنیناً فکملت له خمسه اجزاء مأه دینار والمأه دینار خمسه اجزاء للنطفه خمسه المأه عشرین دیناراً وللعلقه خمسی المأه اربعین دیناراً وللمضغه ثلاثه اخماس المأه ستین دیناراً وللعظم اربعه اخمسان الدیه ثمانین دیناراً فاذا کسی الحم کانت له مأه دینار کامله فاذاانشأ فیه خلقاً آخر وهو الروح فهو حینئذ نفس فیه الف دینار روایت این جوری اصلاً در روایات ما، روایت به این فصاحت و بلاغتی خیلی کم است و انصافاً هم از نظر فصاحت گفتار، هم از نظر بلاغت رساندن معنی انصافاً روایت خیلی خوب است چنانچه در اول سوره مومنون هم پروردگار عالم راجع به دیه نه اما راجع به این 5 چیزی که امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند راجع به این 6 چیزی که امیرالمومنین علیه السلام فرمودند قرآن هم همین جور فرموده که نطفه است که اصلش از خاک است اما نطفه است بالاخره ، نطفه است علقه می‌شود ،علقه مضغه می‌شود ،آن مضغه استخوان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، آن استخوان گوشت روی آن روییده می‌شود و بعد از آن ثم انشأ ناه خلقاً آخر فتبارک الله احسن الخالقین که ظاهراً فتبارک الله هم مربوط به روحش است که بَه چه چیزی پروردگار عالم آفریده و قرآن هم همین طور و علم هم ظاهراً هنوز نتوانسته این مراتب را چرایش را بگوید مخصوصاً این که این سلولهای گوشتی ناگهان یک جهشی مبدل به سلولهای استخوانی می‌شود در آن وقتی که می‌خواهد آدمک بشود و بعد دو دفعه یک جهشی همان سلولهای استخوانی گوشت می‌شود روی آن استخوان روییده می‌شود هنوز علم نمی‌داند اما اسمش را گذاشته جهش، جهش را هم نمی‌دانیم یعنی چه؟ علی کل حال اگر هم کسی فتبارک الله احسن الخالقین را به همه آیه بزند که دیگر خیلی خوب و راستی هم خاک از آن غذا درست بشود که خیلی مراتب را قرآن نفرموده دیگر، غذا درست بشود آن کارخانه عجیب جهاز هاضمه خون درست بشود آن کارخانه عجیب خون را تبدیل به منی بکند وآن منی با آن وضع عجیبی که جداًهر کسی بشنود هر کسی بفهمد همان جا خدا می‌بیند که این اوول واسپرم چه عروسی عجیبی در رحم مادر می‌کنند یعنی این اسپرم که خیلی هم هستند، اوول که تخمک زن است آن کم است اما این ها یک نزاعی دارند در این که کدامها حجله بروند و بالاخره یک کدام مقدم بشود و به زور وارد حجله می‌شود که اوول در آن جاست و تا وارد حجله شد در حجله بسته می‌شود دم آن می‌‌ افتد این اسپرم دم دارد مثل زالو می‌‌‌‌ماند دمش می‌افتد چند روزی طول نمی‌کشد این زن و شوهر با هم چه می‌کنند؟ نمی‌‌‌دانیم اما می‌دانیم یک وحدتی برایشان پیدا می‌شود و آن تک سلول ناگهان یکی هزار تا ، هزار تا دو هزار تا، دو هزارتا یک میلیون ، و این نطفه حالا یا 20 روز یا 40 روز این جوری اما سلولها ناگهان مبدل می‌شود آن نطفه به علقه یعنی خون بسته 20 روز یا 40 روز کمتر زیادتر که بعد درباره‌اش صحبت می‌کنیم دو دفعه این‌ها همان خون بسته هستند اما در لابراتورها که می‌‌بینند می‌بینند که این ها همه سلولها هستند سلولهائی که از منی مبدل شده به خون، سی‌چهل روز این خون ناگهان گوشت می‌شود جهشی گوشت درست می‌شود سی‌چهل روز این گوشت هست ناگهان مبدل به استخوان می‌شود همه‌اش می‌شود استخوان همان سلولها و این سلولها ناگهان بعضی به همان حالت استخوان بعضی که آنها هم البته پیش خدا معلوم است معین است گوشت می‌شود روییده می‌شود روی این استخوان آدمک می‌شود دیگر چشم و گوش و دهان و زبان و تمام اعضاء این انسان این آدمک درست می‌شود سی‌چهل روز طول می‌کشد ناگهان روح در آن دمیده می‌شود این‌ها را خب تا این‌جا فهمیدیم یا علم به ما گفته خودمان هم می‌فهمیم می‌توانیم هضم بکنید اما روح چیست؟ خب احدی تا حال نه هیچ فیلسوفی هیچ عارفی هیچ زیست شناسی و هیچ علمی تا حال نتوانسته بگوید روح چیست؟ قل الروح من امر ربی، نمی‌فهمیم، نمی‌شود معنا کرد کار خداست و این روح من امر ربی این همان است که پروردگار عالم آن دل مادر بچه درست می‌کند پروردگار عالم به قول خودش به دست مبارک خودش آدم درست کرد، آدمک شد، آن وقت روح در آن دمیده شد در وقتی که روح در آن دمیده شد، شد آدم که خطاب شد به این سجده بکنید و اشتباه بزرگی که شیطان کرد همین جا بود که گفت من بهتر از این هستم چون من از آتش هستم واین از خاک، اما در حالی که خدا نگفته بود به این آدمک سجده کن خدا گفته بود فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین، لذا مسجود ملائکه اما حالا این مسجود ملائکه چیست؟ هیچ کس نمی‌داند جز خدا و به این جا رسیدیم این جمله هم بگویم و عجب تر این ترکیبش است این ترکیب بین بعد مادی و بعد روحی را احدی تا حال نتوانسته بگوید که این چه بعدی است ترکیب انضمامی است؟ ترکیب اتحادی است؟ مرحوم صدر المتألهین خیلی داغ در این باره‌ها فراوان مفصل بالاخره نشده، شاگردش مرحوم حاجی در منظومه می‌فرمایند ترکیب ترکیب انضمامی است اما حالا این ترکیب انضمامی است یعنی چه؟ یعنی مثل نخود و لوبیا می‌بیند؟ مثل شیره و سرکه می‌بیند؟ این جور که نمی‌شود گفت ولی علی کل حال ترکیب انضمامی است؟ نمی‌دانیم ترکیب اتحادی است؟ یعنی راستی یک است؟ این را هم آدم نمی‌تواند بگوید که روح همان جسم است جسم همان روح است این را هم نمی‌شود گفت، ترکیب انضمامی خیلی مرحوم حاجی در کتابهایش مخصوصاً منظومه صحبت کرد و نشده خب انضمامی که نیست اتحادی که نیست پس چیست؟ نمی‌دانیم آن کسی که آن را ساخته آن می‌داند این چه ترکیبی است آن وقت ترکیب ضدین هم هست یعنی کلیه آلام و لذات روح کلیه لذات روح آلام برای روح است کلیه لذات جسم آلام برای روح است یعنی دو ضد، آن هم ضدین را که واقعش را نمی‌دانیم روح چیست؟ حتی واقع آن ماده را هم نمی‌دانیم چیست؟ این تک سلول چیست؟ هیچ علمی نمی‌داند، حالا نمی‌داند چه جوری تک سلول شد این یک حرف است حالا که شد چیست؟ خب اتم را شکستند اما حالا این الکترونها چیست؟ احدی نمی‌داند این پروتون‌ها چیست که مرکز برای الکترونهاست؟ احدی نمی‌داند، لذا ماده را نمی‌دانیم، ماده در این انسان، آن معنویت و بعد معنوی یعنی روح را نمی‌توانیم اما مهمتر از این نحوه‌ی ترکیبش دیگر محیر العقول شد بله مدعی هستند آن کسانی که راستی به واسطه عمل یک کشف‌های پیدا کرده‌اند شاید آن‌ها یک چیزهایی غیر از این فلسه و امثال این‌ها داشته باشند علی کل حال علم هنوز نه روح را می‌داند چیست؟ نه جسم را، اما مهمتر از این در نحوه ترکیب این ماده و روح،

یک چیز دیگر هم یادم آمد این را هم بگویم و آن این است که الان که داریم بحث می‌کنیم راجع به بعد مادی است که گفتیم 1000 دینار اگر یک بچه در شکم را اما روح در آن دمیده شده باشد بکشد 1000 مثقال طلا، اما حالا این انسان و قیمت این انسان است؟ نه قرآن می‌فرماید قیمت این انسان یک جهان من قتل نفساً بغیر نفس اوفساد فکانما قتل الناس جمیعاً یک دنیا، یک دنیا چقدر قیمتش است؟ قیمت هر انسانی این قدر است مثلاً حالا اگر 5 میلیارد جمعیت باشد چقدر قیمتش است؟ قیمت هرکدام پیش خدا این قدر است خب این جاها قیمت گذاریش و بعد مادی .

    یک حرف دیگر هست این مربوط به ما طلبه‌هاست واین راباید خیلی اهمیت بدهیم وآن بعدی که آن معنایی که برای آن بعد معنوی فرموده‌اند همین من قتل نفسا را مرحوم کلینی درکافی از امام صادق علیه السلام می فرمایند معنایش این است که اگر کسی کسی را توی راه بیاورد این مثل این است که جهان را زنده کرده باشد واگر کسی کسی رامنحرف بکند مثل این است که جهان را کشته باشد یعنی آیه شریفه رامعنای بطنی امام صادق علیه السلام برایش کرده‌اند معنای بطنی این که یک معنا بعد معنا واین معنای دوم مربوط به ماطلبه‌‌ها می‌شود که مامواظب باشیم روی منبر چه می‌گوییم؟ مربوط به مدرسین می‌شود و این مدرسین  در وسط درسشان یک  دفعه یک جرقه انحرافی روی این طلبه صاف باصفا همان وقت این طلبه را مکدر بکند قرآن می‌فرماید مثل این است که جهان را کشته باشد وما خیلی باید مواظب گفتارمان کردارمان اعمالمان باشیم عمل ما گاهی این جوری است بچه‌هایمان را منحرف می کند زنمان را منحرف می کند اما از آن طرف هم گاهی زن و بچه‌مانرا راستی سازندگی‌عجیبی عمل ما روی این زن وبچه دارد و این دیگر مربوط به جسم نیست مربوط به روح است بنابراین اگر بگوییم که الان گفتیم 1000دینار برای یک انسان اگر بکشد اورا کسی وسهواً هم همین است سهواً هم که بعد می‌آییم قبلاً هم خواندیم اگر سهواً بکشد باز 1000 دینار ،فقط نمی شود او راکشت والا آن 1000دینار برای این هست ولو قتل خطایی باشد خب این مربوط به این، آن حرف ظاهر آیه شریفه هم که بیش از این‌ها قیمت دارد قیمتش فکانما قتل الناس جمیعا ومن احیاها فکانما احیی الناس جمیعا آن وقت عمده این معنای دوم است که امام صادق علیه السلام کردند که مربوط به روحانیت است که ماها در گفتار و کردار و عمل باید خیلی مواظب باشیم چه می‌گوییم؟ چه می‌کنیم؟ آیا از گفتار وکردار ما کسانی پیدا می‌شوند که بی راه هستند با راه می‌شوند آیا از گفتار وکردار ما هستند افرادی که توی راه هستند اما بی‌راه می‌شوند و من تقاضا دارم روی این خیلی اهمیت بدهید ساده نشمارید این همه زحمت را یک طلبه بکشد این همه رنج را و بعد هم این همه محرومیت، مردم یک طبقه را رها بکن مابقی خیلی در رفاه هستند ما هرکار بکنیم به گردشان نمی‌رسیم نه آن بالا بالایی‌ها، پایین‌پایینی‌ها، یک بازاری، آن وقت ما با این محرومیت بعد برسیم به این جا برای خاطر یک حرفهای نامربوط در ذهن مردم، مردم را مکدر کنیم برسد به آن‌جا که من قتل نفساً بغیر نفس اوفساد فکانما قتل الناس جمیعا.

     روایت مثل این نه اما نظیر این روایات زیاد است که برای نطفه 20 دینار علقه 40 دینار مضغه 60 دینار استخوان 80 دینار آدمک 100 دینار و وقتی روح در آن دمیده شد 1000 دینار دیگر خیلی احتیاج به خواندنش نیست اما باز هم یک روایت دیگر بخوانم، مرسله ابن مسکان که باز صحیحه است برای این که ابن مسکان از اصحاب اجماع است و مرسلاتش دیگر نگاه به بعد نمی‌کنیم گر چه اختلاف است در این حرف ولی نگاه به بعد نمی‌کنیم می‌گوییم که مصححه فرموده دیه الجنین خمسه اجزاء خمس للنطفه عشرون دیناراً وللعلقه خمسان اربعون دیناراً وللمضغه ثلاثه اخماس ستون دیناراً فاذاتم الجنین کان له مأه دینار فاذا انشأ فیه الروح فدیته الف دینار او عشره الاف درهم ان کان ذکرا وان کان انثی فخمسه مأه دینار وان قتلت المرأه وهی حبلی فلم یدراذکر کان ولدها اوانثی فدیه الولد نصفان نصف دیه الذکرونصف دیه الانثی ودیتها کامله همین فقط همین ودیتها کامله حرف خیلی ندارد یعنی دیه کامل مربوط به زن که 500 دینار است  نه 1000 دینار از این روایت و آن روایت یک چیز استفاده می‌کنیم و آن این است که تا روح در آن دمیده نشده باشد این زن ومرد ندارد ولو این که مثلا الان علم گفته یا بعد معلوم می‌شود اگر کسی نطفه که می‌دانند این نطفه، سلولهای زن است یا بدانند مرد است تفاوت ندارد آن 20 دینار چه برای مرد چه برای زن حتی آن آدمک که دیگر معلوم است آدمک که100 دینار است  این یک مطلب است که مثل همان انگشت هاست که تا به ثلث نرسد ،تا ثلث مساوی است به ربع که برسد نصف می‌شود یک انگشت ببرند از زن 10 شتر از مرد هم همین طور تا برسد چهار انگشت ببرند آن وقت در زن می‌شود 20 دینار ودر مرد می‌شود 40 دینار در این جا هم همین طور است نطفه وعلقه مضغه و ثم کسوناالعظام لحماً این‌ها که تمّ می‌شود 100 دینار بین زن ومرد تفاوت ندارد آن وقت وقتی که روح دمیده شد در آن تفاوت پیدا می‌کند. همین دوتا روایتی که خواندیم به خوبی این مطلب را دلالت دارد آن وقت اگر مرد است دیه کامل اگر زن است دیه کامل مربوط به زن 500 دینار، بلاخره این دوتا روایت به خوبی دلالت دارد این مطلب را که تا آدمک و روح در آن دمیده نشده تفاوتی بین زن ومرد نیست تفاوتی بین دختر وپسر نیست اگر این را کشتند 100 دینار باید بدهد پسر باشد یا دختر که آن روایت اول را ببینید فاذا انشاء فیه خلقا آخر وهو الروح فهو حینئذ نفس فیه الف دینار دیه کامله ان کان ذکراً وان کان انثی فخمسی مأه دینار یعنی تا آدمک هیچ، وقتی آدمک روح در آن دمیده شد آن وقت 1000 دینار اگر مرد است، 500 دینار اگر زن است آن روایت دوم هم همین طور است الا این که آن روایت دوم مطلب دیگر در کار است و آن این است که اگر روح در آ ن دمیده شده اما معلوم نیست این را کشتند و بالاخره معلوم نشد این پسر است یا دختر ، آیا قرعه بکشند؟ بعضی از فقهاء گفته‌اند، گفته قرعه می‌کشیم اگر زن است زن اگر مرد است مرد ولی نمی‌دانم چرا؟ برای این که روایت این جا خودش دلالت دارد و آن این است که دیه مرد وزن هر دو را به این می‌دهند اما نصف، یعنی جمع بین حقین کردند امام علیه السلام که نصف مرد ونصف زن این زیادی را این روایت دارد که آن روایت اول نداشت می‌فرماید که وان قتلت المرأه وهی حبلی اگر زنی را کشتند در حالی که آبستن است اما فلم یدر اذکر کان ولدها او انثی معلوم نشد زن را رفتند دفن کردند و بالاخره معلوم نشد این بچه پسر بود یا دختر؟ فلم یدراذکر کان ولدها او انثی فدیه الولد نصفان نصف دیه الذکر ونصف دیه الانثی ودیتها کامله  دیه زن خب معلوم است دیه را به او می دهند دیه بچه دیه ذکر ودیه انثی را نصف از این نصف از آن می‌دهند مثلاًنصف دیه مرد اگر پسر بود چقدر بود ؟ 1000 که500 می دهند نصف دیه زن چقدر بود؟ 500 که نصف این را می‌دهند لذا نصف از این نصف از آن این دیه این بچه است که لم یدر اذکر کان او انثی، این هم دلالتش خیلی خوب است مثل درهم ودعی است، یک درهم از من و یک درهم هم امانت پیش من،حالا این‌ها یک درهم را بردند حالا این آقا چه باید بکند؟تفریط کرده، این یک درهم که هست مال خودش است یا مال آن که امانت گذاشته؟ خب مسلم پیش اصحاب است روایت هم داریم فرموده که نصف کن نصفش مال آن نصفش مال آن خب مسلم یک قطعی پیدا می‌شود این که اگر مال من بوده بی‌خودی به  آن دادم آن بی‌خودی گرفته اگر مال او بوده من بی‌خودی گرفتم برای این که یا از آن گم شده یا از من، یا از من را دزد برده یا از او اما نصف کن این درهم را می‌دانم این درست نیست اما روایت روی آن است وبرای جمع بین حقین هم کرده‌اند ائمه طاهرین علیهم السلام و همانجا بعضی‌ها گفته‌اندقرعه خب آن هم بی‌خود است برای این که روایات صحیح السند این جوری یعنی حقین را به طور ناقص دادن در خیلی جاهاست من‌جمله آن درهم ودعی که قطع تفصیلی پیدا می‌شود به خلاف واقع اما حکم است یک تعبد است شاید هم این تعبد برای این که فی‌الجمله جمع بین حقین بشود این یک درهم که نمی‌دانیم مال این است یا مال آن بالاخره نصف کن اگر مال آن است نصفش را به او داده‌ای اگرهم مال خودت است نصفش را برداشته‌ای، جمع بین حقین این. اما بالاخره یک تعبد روی کار است شاید هم تعبد نباشد یک معنای عرفی باشد یعنی عرف هم بپسندد این حرف را الا این که مثل مرحوم صاحب سرائر در این جا فرموده‌اند که قرعه می‌کشیم یک دختر وپسر را می‌آوریم جلو و قرعه می‌کشیم بنام پسر آمد می‌گوییم پسر بوده است آن، بنام دختر آمد می‌گوییم دختر بوده است آن وقرعه لکل امر مشکل واین جا درست است ولی معلوم است فرمایش ایشان درست نیست برای این که القرعه لکل امر مشکل آن‌جاست که روایت نداشته باشیم و روایت داریم روایتش هم صحیح السند ظاهرالدلاله است، مرحوم صاحب وسائل این مرسله ابن مسکان را ( درست هم هست حق هم با این جاست می‌فرمایند که ایشان آدرس داده وسائل باب 21 از ابواب دیات النفس حدیث اول آن روایت باب 19 بود حدیث اول ) لذا مرسله را صاحب وسائل برده آن‌جا و آن روایت مستفیضه را که گفتیم صحیح السند است آن روایت ظریف است روایت ظریف را برده در باب 19 حالا ممکن است که ابن مسکان که به طور مرسل نقل کرده آن روایت ظریف سندش را انداخته باشد و همین فرمایش ایشان که اصلاً بگوییم که روایت ابن مسکان با روایتی که الان خواندیم آن مستفیضه این‌ها یک روایت هستند الا این‌که یک کدام با سند است که ظریف نقل کرده و غیر ظریف هم نقل کرده برای این که آن که از ابی عبدالله علیه السلام است از ظریف است آن که از ابی الحسن الرضا علیه السلام است آن کتاب ظریف است که می‌گوید به حضرت رضا علیه السلام دادم و حضرت رضا علیه السلام کتاب را امضاء کردند، حالا علی کل حال تا این‌جا که باز هم روایت زیاد داریم این جوری شد که مشهور در میان اصحاب بلکه ادعای اجماع می‌شود روی آن کرد طبق این دو تا روایتی که خواندیم و نظیر این دو روایت هم می‌شود ادعای استفاضه کرد چنانچه مرحوم صاحب جواهر فرمودند للمعتبره المستفیضه کالصحیحه هفت هشت ده تا روایت است اما این روایت‌ها یک معارض هم دارد دو سه تا روایت معارض دارد حالا ببینیم این دو سه تا روایت معارض را می‌شود محملی برایش درست کرد یا نه؟ برای فردا انشاء الله .

وصلی الله علی محمد و آل محمد