درس خارج  فقه شهادات حضرت آیت الله مظاهری

85/06/15

كتاب الشهادات

جلسه:25

 اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم. بسم اللَّه الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

 مرحوم محقق در شرايع فرموده‏اند كه يكى از محرمات كه گناه كبيره هم هست غناست. بعدش هم در مسئله ششم فرموده‏اند يكى از محرمات كه گناه كبيره است موسيقى است و استعمال آلات لهو. يعنى به عبارت ديگر غنا و آهنگ. و فرموده‏اند هر دو از گناهان كبيره است و اگر كسى بخواند يا بشنود آن غنا را يك كسى آن آلات لهو را استعمال كند يا كسى ببيند بشنود اين فاسق است اگر عادل باشد از عدالت مى‏افتد و ديگر شهادتش قبول نيست.

 مسئله از نظر حكمى اشكال ندارد يكى از امتيازها كه بين سنى و شيعه هست همين است كه شيعه را مى‏شناسند به اين كه غنا و موسيقى را حرام مى‏داند و در ميان سنى‏ها اين را حلال مى‏دانند البته بعضى از آنها هم حرام مى‏دانند اما مشهور يك روايات بدى هم جعل كرده‏اند براى اين كه حلال است و در زمان بنى اميه، زمان بنى العباس اين غناها اين صداها زياد بود اين آهنگ‏ها زياد بود و مى‏خواستند يك كارى بكنند تحليلش كنند لذا يك رواياتى جعل مى‏كردند مثل ابى هريره‏ها كعب الاحبارها بالاخره آن آخوندهاى پول پرستى كه پول مى‏گرفتند و روايت جعل مى‏كردند يك رواياتى جعل مى‏كردند از پيامبر اكرم كه ايشان تحليل كرده‏اند هم غنا را هم موسيقى را. و ائمه طاهرين‏عليهما السلام هم خيلى جدى در مقابلشان مى‏ايستادند و مى‏فرمودند كه هر دو حرام است اصل حكم كه حرام است ظاهراً اشكالى نيست.

 بعضى البته شاذ است مثلاً گفته‏اند فيض كاشانى اما حضرت امام «رضوان اللَّه تعالى عليه» چون يك علاقه خاصى به فيض كاشانى داشتند مى‏گفتند تهمت است و ايشان نفرموده‏اند بعضى گفته‏اند اين كه غنا و آهنگ‏ها وقتى حرام است كه بى محتوى باشد يك محتواى بدى داشته باشد مثل اين كه شعر و شاعرى براى مثلاً يك زنى بكند يك زن را به عرش ببرد در مجالس نامحرم باشد و اما اگر محتوى مثلاً قرآن باشد يا دعا و راز و نياز با خدا باشد گفته‏اند دليلى بر حرمت نداريم چه مربوط به آهنگش  و چه مربوط به غنا. گفتم البته حكم شاذ است و ما در ضمن روايات مثل همان بحث قمار كه بعضى كه آن هم قول شاذ بود گفته بودند اگر رهانه و برد و باخت نباشد طورى نيست اينجا هم اين مسئله هست و متون فقهيه همه همه من جمله شرايع اصلاً اعتنا به اين قول ندارد چنانچه مثلاً صاحب جواهر اصلاً قول را متعرض نمى‏شود و به عنوان اين كه مطلقا غنا حرام است مطلقا موسيقى حرام است از مسئله رد مى‏شوند لذا به قول صاحب جواهر هم اجماع محصل هست هم اجماع منقول هست بلكه به قول صاحب جواهر يك ضرورت در ميان شيعه است.

 سنى‏ها يك نسبت‏هاى ناروايى در مسئله دارند و سببش هم همين است مى‏خواستند كه كار زشت خلفاى جور را درست بكنند روايت كه جعل مى‏كردند ديگر به قول عوام به سيم بالا مى‏زدند مثلاً پيامبر اكرم با عايشه رد مى‏شدند يك جلسه غنا و موسيقى بود و مردم اطراف را گرفته بودند و پيامبر ايستاده بودند و مى‏ديدند اما عايشه چون قدش كوتاه بود نمى‏ديد لذا پيامبر عايشه را گذاشتند روى شانه خود براى اين كه ببيند و در آن مجلس شركت كردند شركت اين جورى يا مثلاً اين كه اين مجالس براى سرگرمى است و اشكال ندارد يا اين كه عروسى‏ها مثلاً داريه زدن اشكال ندارد يا غنا خواندن اشكال ندارد آنها كه خيلى داغ روايت جعل كرده‏اند كه در كتابهاى فقهى ما هم اصلاً نيامده در تاريخ آمده يعنى به اندازه‏اى شيعه بى اعتنا بوده حرمت يك ضرورت بوده كه اينها را هم يك اشاره‏اى مخصوصاً اين استثناء كه يك مقدار هم شهرت پيدا كرده و مرحوم محقق يك اشاره دارد اين در روايات ما اصلاً نيامده استثناء اين كه در عروسى‏ها در مجالس مثلاً ختنه پسرها اين مكروه است اما جايز است. بعضى گفته‏اند داريه بزنند. بعضى‏ها گفته‏اند مواظب باشند آن داريه‏ها حلقه نداشته باشد. بعضى‏ها گفته‏اند داريه نه، بخوانند حالا زنها بخوانند براى زنها يا مردها بخوانند براى مردها و غنايش اشكال ندارد و بعضى‏ها هم هر دو را گفته‏اند. بعضى‏ها ديگر حالا يك قياس و تنقيح مناط هم كرده‏اند و گفته‏اند غنا و موسيقى در عروسى‏ها اشكال ندارد. راجع به اين دليل نداريم و ديگر شما هستيد كه بايد كار بكنيد. تقاضا دارم كه يك بررسى در روايات بكنيد ببينيد اين روايت دفّى كه مرحوم محقق و علامه دارند كه مرحوم صاحب سرائر و مرحوم شيخ طوسى حسابى منكر هستند و مى‏گويند استنثاء ندارد حتى بعضى‏ها گفته‏اند اصلاً روايات ما قابل تخصيص نيست تا استثناء بزنيم اما با اين فرض يك بررسى بكنيد كه آيا اين چنين روايتى ولو ضعيف السند در روايات ما هست يا نه؟ در روايات سنى‏ها اين جورى هست كه گفتم و حتى بعضى‏ها مثلاً گفته‏اند كه مرحوم محقق مرحوم علامه كه راجع به دف يعنى داريه زدن در عروسى‏ها گفته‏اند اين را از سنى‏ها گرفته‏اند روايتش را از سنى‏ها گرفته‏اند و مسلم يعنى آن اندازه‏اى كه ما تفحص كرده‏ايم مسلم در روايات شيعه استثناء ديده نمى‏شود يعنى داريه زدن يا موسيقى يا غنا چه زن براى زن باشد يا مرد براى مرد باشد عناوين ثانوى نداشته باشد اين حلال است نداريم روايت در شيعه و اگر شما بتوانيد روايت پيدا بكنيد براى غنايش يا براى موسيقى يعنى دف كه در كلمات فقهاء آمده يعنى داريه زدن آن وقت يك خدمتى به فقه هم كرده‏ايد يك خدمتى به مثل محقق و علامه كرده‏ايد و ما تا اين اندازه‏اى كه گشته‏ايم روايتى از طرق شيعه ولو ضعيف، روايت ضعيف السند هم اگر باشد باز يك وجهى پيدا مى‏كند روايت در ميان شيعه پيدا نكرديم و على كل حال معنايش اين جور مى‏شود كه از نظر روايات ما كه بيش از 50 40 روايت در مسئله راجع به غنا و موسيقى هست كه بعضى از اين روايات را حالا مى‏خوانيم اينها مى‏گويند كه هم غنا هم موسيقى يعنى داريه و تنبك آن زمان كه حالا يك مصيبت بزرگى كه اين را هم تقاضا دارم يك تفحص بكنيد ببينيد از كجا پيدا شده كه اين موسيقى سنتى اشكال ندارد لذا الان در اصفهان دار المؤمنين ما در مغازه‏ها علناً داريه و تنبك مى‏فروشند. علناً نى مى‏فروشند يا بعضى از اين بى ادب‏ها ويالون مثل تفنگ است در يك پارچه‏اى است و اين تفنگش معلوم است بر دوش مى‏گيرد و مثل اين كه مى‏خواهد به جبهه برود براى يارى دين داردجبهه مى‏رود براى خراب كردن اسلام عزيز، بروند در مجلس بنشينند و آن گناهان بزرگ بزرگ را انجام بدهند. لذا آن كه الان از شما خواهش دارم اين است كه پنج شنبه و جمعه و شنبه اين سه روز تعطيل است يك بررسى كنيد ببينيد آيا اين موسيقى سنتى كه علناً شده تنبك و شده نى و آن موسيقى‏ها كه قبلاً بوده گفته‏اند اين طورى نيست موسيقى سنتى طورى نيست اين از كجا پيدا شده؟ يكى هم اين داريه زدن در عروسى‏ها يك كف زدن ريگى يا رقص در عروسى‏ها يا غناى زن براى زنها در عروسى‏ها غناى مرد براى مرد در عروسى‏ها حلال است اين از كجا پيدا شده؟ اين قول دارد كه عبارت مرحوم محقق را حالا مى‏خوانم مرحوم محقق استنثاء كرده‏اند اما دليل چيست؟ دليل از كجا بوده؟ مثل محقق با آن همه شأن و مقام مثل علامه البته علامه در تذكره مطلقا حرام مى‏داند در قواعد دف را بيرون مى‏كند اين از كجا پيدا شده؟ غنايش را ظاهراً در ميان فقهاء بزرگ نداريم از قدماء متأخرين متأخر متأخرين اين كار اين دو سه روز شما كه انشاءاللَّه استفاده بدهيد به ما و ما بتوانيم روايات شما را براى ديگران هم بخوانيم ولى على كل حال روايت هم باشد اين معرض عنها عند الاصحاب است ولى خوب على كل حال ما روايت پيدا نكرديم و آن كه هست در ميان سنى‏هاست و سنى‏ها معمولاً هم غنا را و هم موسيقى را حلال مى‏دانند و الان هم مجالس لهو لعب دارند و الان هم تلويزيونهايشان، راديوهايشان غريب و عجيب است اين از كجا پيدا شده كه سرايت كرده در راديو و تلويزيون جمهورى اسلامى آن هم من چند وقت قبل به مقام معظم رهبرى مى‏گفتم كه من سال اول كه آمدم پيش شما به شما گفتم اين راديو و تلويزيون به شأن رهبرى نمى‏خورد يا به شأن جمهورى اسلامى نمى‏خورد اما الان به شما مى‏گويم مى‏دانيد خودتان اين تلويزيون حرام دارد ايشان فرمودند راديو هم همين طور. خيال نكنيد كه كسى حلال بداند. نه. بالاخره آمده در جمهورى اسلامى اين راديو و تلويزيون هم غنا دارد هم موسيقى حرام دارد ديگر موسيقى هايش هم سنتى و غير سنتى نه، هم موسيقى‏هاى سنتى دارد هم موسيقى‏هاى اروپائى و اينها از كجا پيدا شده؟ چكار بايد كرد؟ در همه هم مانده‏ايم كه چه بايد بكنيم؟ كه اين فساد اخلاقى هم به قول ايشان ضميمه شده.

 خب اين شرح غنا و موسيقى كه همين طور كه شيعه مثلاً در اذان و اقامه حى عى خير العمل دارند و آنها ندارند، اشهد انّ علياً اميرالمؤمنين دارندو آنها ندارند و همين طور كه در نماز سوره دارند و آنها ندارند و خيلى چيزها كه شايد 20 10 چيزاست كه شيعه به واسطه آن 2010 چيز شناخته مى‏شود. يكى اين كه شيعه غنا و موسيقى را مطلقا حرام مى‏داند چه محتوى بد باشد چه محتوى خوب باشد چه زن باشد چه مرد باشد اما سنى‏ها مطلقا حلال مى‏دانند چه محتوى خوب باشد چه محتوى بد باشد بلكه كارشان هم همين است در مجالسشان هم رقص دارند و هم موسيقى دارند و هم غنا متأسفانه ما هم همه‏اش را داريم. قبلاً هم بوده در زمان طاغوت كه حالا الحمدللَّه ديگر جرأت اين را ندارند يا نمى‏كنند، نمى‏كنند. در زمان طاغوت من يادم است در همين اصفهان در باغ تختى جلسه مى‏گرفتند براى پول جمع كردن براى فقراء آن وقت موسيقى آنها غناى آنها اطرابشان تمام شهر را مى‏گرفت و من مثلاً در خانه نشسته بودم مطالعه نمى‏توانستم بكنم از بس اين صدا بلند بود و همه چيز داشتند خب حالا خيلى فرق كرده تا زمان طاغوت از هر نظر ما تشكر مى‏كنيم همه ما بايد از جمهورى اسلامى تشكر بكنيم خيلى كار شده خيلى اما على كل حال اين جزئيات يا اين كليات هم بايد رفع بشود حالا آن مسئله سياسى و اجتماعى را هم الان كار نداريم، خيال نكنيد كه كسى نمى‏گويد خيال نكنيد كه كسى كار نمى‏كند ومقام معظم رهبرى خيلى كار مى‏كنند روى اين امر اما بيش ازاين ايشان نمى‏توانند يا حتى مسئولين مثل مسئول قبل و مسئول فعلى و مسئولهاى اينجا و جاهاى ديگر خيلى كار مى‏كننداما بيش از اين نمى‏توانند يا بزرگان، مراجع خيلى كار مى‏كنند اما بيش از اين نمى‏شود مرتب من با مسئولين امرمسئولين رده بالا جلسه دارم آنها هم دلسوزى دارند حرف شنوى دارند و على كل حال اين فساد اخلاقى كه الان هست كه دشمن هم دامن زده مخصوصاً به واسطه ماهواره‏ها ديگر بيش از اين نمى‏شود دعا كنيد آقا امام زمان بيايد يا اين كه يك زور حسابى جايز بدانند، يك زور بيايد جلو، آن زور اين فساد اخلاقى را بردارد.

 حالا در مسئله دو تا مسئله داريم چه در مسئله غنا،چه در مسئله موسيقى؟ 1- غنا چيست؟ اين مسئله مشكل است، موسيقى چيست؟ اين مشكل است. و اما اصل اين كه حرام است مشكل نيست گفتم 50 40 تا روايت داريم مى‏شود تواتر معنوى و به تواتر معنوى مى‏گويد غنا مطلقا حرام است كه مى‏خوانيم بعضى از رواياتش را. موسيقى هم مطلقا حرام است كه مى‏خوانيم بعضى از رواياتش را. بنابراين روايت به نحو تواتر است اجماع مسلم هم هست همه آن كسانى كه فقه نوشته‏اند الاجماع به تحصيلاً و قولاً را گفته‏اند من جمله صاحب جواهر آن كه مشكل است همين جاست كه غنا چيست؟ كه يك آلت دستى هم شده براى بعضى‏ها كه مى‏خواهند غنا باشد در راديو و تلويزيون لذا بارها و بارها اعلام مى‏كنند مراجع بگويند غنا چيست؟ بگوييد ما حذفش مى‏كنيم. يك بهانه است مى‏خواهد مراجع را زير سؤال ببرند يا موسيقى چيست بگوييد تا ما حذفش بكنيم در يك جلسه‏اى 4030 نفر از اينها بودند همين حرف را به من زدند يك كسى جواب داد آقا مراجع كارشان مسئله گفتن است اين كارشناسى كه مال مراجع نيست مال شماست شماها بايد كارشناسى بكنيد ببينيد غنا چيست ببينيد موسيقى چيست آنها كه حرام است بر داريد آنها كه حلال است بگذاريد لذا يك بهانه هم درست شده همين كه در ميان شما اختلاف است وقتى در ميان شما اختلاف است ديگر همين است از همين جا هم پى ببريد اين اختلاف ما آخوندها در هر چه باشد پدر در مى‏آورد ما آخوندها را زمين مى‏زند و اينها هميشه مثلاً الان ببينيد در عراق حضرت آيت‏اللَّه آقاى سيستانى خيلى كار كرد راستى كار كرد خدا عمر به ايشان بدهد سايه ايشان را از سر اسلام كم نكند از سر عراق، مخصوصاً خيلى كار كرد اينها ديدند كه آقا زرنگ هم هست آقاى سيستانى آمريكا ديد كه نمى‏تواند در مقابل آقاى سيستانى قد علم بكند يك( براى اين كه بهانه دست نمى‏دهد دوم( هم پشتوانه ملت دارد از همين جهت هم مى‏خواهند با او رفاقت كنند ايشان هم زرنگ است رفاقت بازى بلد نيست رفاقت با اروپا و آمريكا داشته باشد آن وقت در مقابلش آخوند مى‏تراشند حالا تازه آمريكا يك آخوندى تراشيده ادعاى مرجعيت و ادعاى اعلميت مى‏كند ادعاى رؤيت مى‏كند شنيده‏ام در اين اواخر ديگر ادعاى امام زمانى كرده و اين را وايستاده‏اند در مقابل آقاى سيستانى و امثال آقاى سيستانى و ايستاده‏اند در مقابل مراجع. چند روز قبل يك كشت و كشتار عجيبى در ميان شيعيان شده در اثر همين به جان هم افتاده‏اند كه اين امام زمان نيست آن مى‏گفت خيرامام زمان است. امام زمان را نديده آن مى‏گفت ديده. مى‏گفتند اين بى سواد است مى‏گفتند خير با سواد است و بالاخره بيش از 20 نفر از خود شيعه به دست شيعه كشته شده. آمريكا بلد است چكار بكند لذا اين اختلاف ما بعضى از آخوندها حتى اختلاف ضعيف مثل همين اختلاف در غنا اختلاف ازنظر معنا كه غنا چيست يك مستمسكى شده براى آن كسانى كه مى‏خواهند غنا باشد مصيبت اينجاست.

 مرحوم محقق در شرايع همچنين مرحوم علامه در قواعد گفته‏اند كه صوت مترجع مطرب گفته‏اند غنا اين است يك صدايى است كه در گلو مى‏پيچد و طرب‏انگيز است.

 بعضى كه مشهور است گفته‏اند اين ترجيع لازم نيست مى‏خواهد مترجع باشد مى‏خواهد نباشد بايد مطرب باشد همين مقدار كه طرب‏انگيز باشد اين غناست و كفايت مى‏كند بعضى گفته‏اند مثل محقق در شرايع كه مى‏گويد هر دو. بعضى‏ها گفته‏اند صوت مترجع مى‏خواهد مطرب باشد مى‏خواهد نباشد و مشهور تازه البته، در ميان مراجع تازه اين جور گفته‏اند تعريف نكرده‏اند تعريف به اشاره كرده‏اند گفته‏اند غنا آن است كه مربوط به مجالس لهو لعب است يك لهوى است كه در لهو استفاده مى‏شود يك چيزى است كه مختص به مجالس لهو و لعب است. لذا اين چند تعريف براى غنا شده است.

 من خيال مى‏كنم كه غنا يك امر ضرورى عرفى است و اين حرفها هم كه زده شده اشاره به همان امر ضرورى عرفى باشدو غنا يك حالتى است براى انسان پيدا مى‏شود به واسطه غنا، غنا انسان را اين جور مى‏كند يك حالتى برايش پيدا مى‏شود كه طرب‏انگيز است و معناى طرب‏انگيز يعنى تحريك مى‏كند غريزه جنسى را و وقتى كه تحريك مى‏كند ديگر غنا هم نيست هر چه محرك باشدحرام است مگر تحريك هايى كه زن براى شوهرش يا شوهر براى زنش دارد و اين يك امر مسلمى پيش فقهاء است لذا گاهى به واسطه چشم است نگاه‏هاى شهوت‏آميز، گاهى به واسطه گوش است اين غناها گاهى به واسطه دهان است شراب مى‏خورد گاهى به واسطه دماغ است هروئين مى‏كشد و امثال اينها. اينها همه‏اش آن حالت را معلوم مى‏كند يعنى آن حالت جنسى را آن حالت طربى و لهوى را تحريك مى‏كند و هر چه كه تحريك شهوت كند حرام است لذا نگاه كردن حتى به مادر اگر غريزه جنسى تحريك بشود حرام است. لذا اين اگراز راه گوش باشد به اين مى‏گوييم غنا اگر از راه چشم باشد مى‏گوييم نگاه شهوت‏آميز، اگر از راه دهان باشد مى‏گوييم مسكر آن حال اسكار، حال طرب انگيزى، زايل كردن عقل فى الجمله به اينها مى‏گوييم حرام، من جمله غنا، لذا غنااين صوت مطربى كه بعضى از فقهاء گفته‏اند مرحوم محقق گفته‏اند ترجيعش را بيندازند عبارت عبارت خوبى مى‏شود عبارت عرفى مى‏شود يعنى اين اصلاً به عقيده من يك حال ضرورى است يعنى ضرورى عرفى اگر هم مثلاً نتواند تعريف بكند خيلى چيزها را نمى‏شود تعريف كرد اما ضرورت است. يدرك و لا يوصف از همين جهت همه مى‏دانند كه غنا چيست. همه مى‏دانند از چه نظر؟ از نظر حالت. آن حالتى كه به واسطه غنا پيدا مى‏شود كه طرب‏انگيز است آن حالتى كه براى انسان پيدا مى‏شود كه انسان را به وجد مى‏آورد اما وجد شهوتى، نه روحى. آنجا كه مربوط به روح است خيلى ثواب دارد آنجا كه مربوط به جسم است گناه است و اسلام چون يك مفاسد بالايى داشته از آن نهى كرده و اين كه نسبت به مرحوم فيض كاشانى صاحب وافى مى‏دهند حتى ايشان وامى داشتند يك كسى غنا مى‏خواند و ايشان نماز شب مى‏خواندند و گريه مى‏كردند مى‏گفتند محتوى تحريك‏آميز نيست بلكه انسان را به وجد مى‏آورد وقتى به وجد آورد خب ديگر در دعا و ثنا وگريه و زارى رابطه بهتر مى‏تواند پيدا بكند البته تهمت مى‏زنند به ايشان آن كسانى كه مى‏گويند همين است كه مى‏گويند آقا اين غنا انسان را به وجد مى‏آورد آن وقت به وجد مى‏آورد چه وجدى؟ طرب‏انگيز. به عبارت ديگر آن كسى كه راستى گوش مى‏دهد غنا را در آن حال گوش دادن دلش مى‏خواهد يك زنى تسلسل خواطر و تداعى معانى هم مى‏بردش اين كه‏اى كاش يك زنى، يك شرابى يك رفيقى هم اينجا بود ديگر عيش ما تمام مى‏شد. اين يك حالت براى انسان است و در مجلس ما نيست ظاهراً كه اين حرفهايى كه من مى‏زنم اين حرفها را درك كرده باشد يعنى غنا را ديده باشد و راستى پاى جلسه غنا نشسته باشد و درك بكند كه راستى غنا يعنى چه؟ يعنى يك امر ضرورى است و امر ضرورى را به قول حاجى سبزوارى در اول منظومه مى‏فرمايد كه وجود اين چون از بديهى‏ترين چيزهاست نمى‏شود تعريف كرد و هر چه بديهى‏تر از نظر تعريف خفاتر.

 اينها را حالا بعد صحبت مى‏كنيم حرمت در وقتى كه بيايد روى طبيعت و عنوان مى‏آيد، كارى به فرد ندارد يعنى مثلاً مى‏گويند مسكر حرام است اين مسكر حرام است ديگر لازم نيست مست بشود اگر يك قطره‏اش را هم در دهان بريزد حرام است اگر مد من الخمر است يك خمره هم بخورد مست نمى‏شود خب باز هم بر اين حرام است. در غنا هم همين است كارى به فرد ندارد كه ايشان مى‏گويد فرد مى‏خواهد به وجد بيايد مى‏خواهد به وجد نيايد مى‏خواهد وضعش خيلى بد باشد و اصلاً نتواند به وجدش بياورد يا از بس نشسته وجدى برايش نمى‏آيد همه چيز همين طور است اين گناهان الان همين‏ها ديگر بدبختى اين جور شده تلويزيون ما راالان نه مقدس مى‏پسندد نه فاسق و فاجر، فاسق و فاجر نمى‏پسندد ماهواره مى‏خواهد ما نمى‏پسنديم براى اين كه موسيقى دارد مى‏گوييم بد است لذا وقتى كه راستى زياد شد ديگر مثل غذا مثلاً چلو كباب خب روز اول، دوم، سوم هفته دوم ديگر يك غذاى فوق العاده معمولى مى‏شود ديگر بعد كم كم مى‏رسد به آنجا كه اصلاً بدترين غذا برايش چلو كباب مى‏شود. روى فرد نرويد اصلاً همه عناوين اسلام يا نه، كارى به اسلام هم نداريم همه كليات وقتى حكم مى‏آيد روى طبيعت مى‏آيد، نه روى فرد از باب قضاياى طبيعيه است، نه از باب قضاياى حقيقيه ما نداريم حكمى در اسلام كه از باب قضاياى حقيقيه باشد همه‏اش از باب قضاياى طبيعيه است يعنى طبيعيت انسان با طبيعيت غنا وقتى كه بسنجيم بعضى از صداها لذت بخش است اما روحانى مثل خواندن قرآن، قرآن را مى‏خوانند بعضى با يك صداى زيبايى با ترتيل و اين لذت مى‏برد خب اين وجد است اما وجد تحريك شهوت نيست به قول اينها وجد شهوانى نيست اما گاهى وجد است لذت است اما لذت جسمى است، نه لذت روحى وجد جنسى است يعنى تحريكش مى‏كند تحريك شهوت آنجا كه تحريك شهوت باشد به آن مى‏گوييم غنا آنجا كه تحريك شهوت نباشد اسمش را مى‏گذاريم صداى خوب و قرآن را هم گفته‏اند به صداى خوب بخوانيد يا با صداى خوب بشنويد و اگر بخواهيم بگوييم بهترين تعريفها همين است كه صوت مطرب و اين ترجيعى كه مرحوم محقق در مسئله آورده‏اند ظاهراً لازم نيست، ترجيع فقط هم كه مطرب نباشد آن هم غنا نيست اما اگر مطرب شد ترجيع داشته باشد يا نه، الان بعضى سينه زدن‏ها در سينه‏ها اينها مطرب است از همين جهت هم براى اين كه سينه موجى به قول خودشان بكنند رقص موجى مى‏كنند جورى مى‏خواند كه بنا مى‏كند مثل چه به هوا بپرد و با هم هم رقص است بعضى ازاين سينه‏ها سينه‏هاى موجى هم رقص است و هم آن كه مى‏خواند غناست و حال آن كه ترجيع هم در كار نيست اما طرز خواندنش يك طرزى است كه تحريك شهوت مى‏كند. لذا طرز خواندن هر چه مى‏خواهد باشد مى‏خواهد ترجيع داشته باشد مى‏خواهد نداشته باشد در هر مجلسى باشد در مجلس روضه باشد همين طور كه در كتابهاى فقهى ما آمده به قول صاحب جواهر مى‏فرمايند كه در قرآن باشد يا براى حسين عليه السلام يعنى در مرثيه‏ها باشد يا هر كجا. گاهى در عزاست اما آن تحريك هست آن تحريك چون كه مصيبت زده است آن تحريك شهوت موجب مى‏شود گريه هم بكند چنانچه اگر عاشق باشد يك گريه حسابى پاى اين غنا مى‏كند اما در وقتى كه ريشه‏اش را بشكافند مثل همان است كه پاى منبر آقا گريه مى‏كرد به او گفتند خوب گريه مى‏كنى گفت يك بزى داشتم مرده بود اين ريش آقا مثل آن بز بود بعضى اوقات اين جورهاست اما ديگر حالا آن غنا خب مطلقا حرام مى‏شود مى‏خواهد در روضه باشد مى‏خواهد در قرآن مى‏خواهد در مجالس لهو و لعب باشد مى‏خواهد موسيقى مطرب باشد موسيقى نباشد آن وقتى كه تحريك بشود مطلقا حرام است و از مصاديق تحريك شهوت است و تحريك شهوت به هرچه باشد حرام است جز زن براى شوهر، شوهر براى زن در تحريك. و الا در رقص و موسيقى و خواندنش را من اشكال دارم زن راجع به شوهر، شوهر راجع به زن بعد صحبت مى‏كنيم انشاءاللَّه.

    وصلى اللَّه على محمد و آل محمد