رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مولود پربرکت قطب عالم امکان را به همۀ شما تبريک ميگويم و از طرف شما و از طرف روحانيت و حوزه، اين عيد بزرگ را به ساحت مقدس حضرت ولي عصر «عجلاللهتعاليفرجهالشريف»، تبريک ميگويم و از طرف همۀ شما از حضرت زهرا «سلاماللهعليها» ميخواهم که نظر لطفي به جلسه عنايت کنند و انشاء الله با عيدي گرفتن از حضرت زهرا از جلسه بيرون رويم.
دربارۀ مهدي «روحنافداه» ميگويند صد و ده آيه هست. بعضي تفسيري و بعضي علمي و بعضي از آنها تأويلي. کتاب هم دربارۀ ايشان نوشته شده است. بعضي آيات که مربوط به مهدي «روحنافداه» است، همين تفسير است. همه اگر کمي روي آن فکر کنند، به آن توجه پيدا ميکنند. بعضي از آيات تفسير است اما براي خواص و بلکه علمي است. از زير و بم آيات، علم آيه را ميبرد مربوط به امام زمان. اين هم مختص به خواص است و نه عموم مردم. اما بعضي از آيات مربوط به اخص الخواص است. يعني مربوط به اهلبيت«سلاماللهعليهم» است که ما طلبهها به آن تأويل يا تفسير بطني ميگوييم. اينها بيش از قسم اول و دوم است. ولي بالاخره يک تفسير از اخص الخواص است. ائمۀ طاهرين «سلاماللهعليهم» فرمودند يکي از مصاديق اين آيه، مهدي «روحنافداه» است؛ البته تأويلي و نه تفسيري. لذا آن کساني که جمع بين آيات کردند؛ صد و ده آيه هست که گفتند مربوط به امام زمان است. راجع به روايات اهلبيت هم چنين است. هم تفسيري است و هم علمي و هم تأويلي است. اما اينها صد و ده تا نيست و بيش از ده هزار است. که چندين هزار روايت از اين ده هزار روايت را سنّي نقل کرده است و الان در «صحاح صحة» آنها هست و در کتابخانههاي آنها هست. چندين هزار روايت را هم شيعه نقل کردند. و اين ده هزار روايت به بالا، از آن وقتي که آقا به دنيا ميآيند تا حکومت اهل بيت تشکيل ميشود، ميليونها سال آن حکومت اهل بيت برقرار است تا قيامت برپا شود؛ در اين روايتها آمده است. خيلي از اين روايتها تفسيري است. يعني عموم مردم ميفهمند. خيلي از اين روايتها علمي است و براي طلبههاست و براي کساني که در اين باره کار کردند. بسياري از اين روايتها هم تأويلي است. يعني معنايش را نميفهميم تا اينکه آقا بيايند و معنايش هويدا و ظاهر شود. از جمله آياتي که تفسيري است، آيۀ استخلاف است. اين آيۀ استخلاف، به ما ميگويد به دست اين شيعه و به رهبري آقا امام زمان،پرچم اسلام روي کرۀ زمين افراشته ميشود، اما با خرق عادت و با معجزه. که در روايات داريم که يک شبانه روز شيعه به دست آقا مسلط بر جهان ميشود و به شش شبانه روز، مستقر در جهان ميشود. که به اين انقلاب دفعي ميگوييم. که جملۀ «كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»، به ما ميفهماند که اين انقلاب دفعي است و اين انقلاب معجزهاي و خرق عادت است. همينطور که بني اسرائيل به يک شبانه روز مسلط با خرق عادت مسلط بر دشمن شدند و به قول قرآن راهي براي آنها در رود نيل پيدا شد و آنها به آن طرف آب رفتند و دشمن احمقانه به همان راه آمد و آنگاه آن راه بند آمد و همه غرق شدند و آنها بر آن عالم مسلط شدند؛ شيعه هم اينگونه است. اين جملۀ «كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»، اشاره به همين است که اين انقلاب، دفعي است. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ...» ميگويد به دست شيعه و آن هم شيعهاي که هم در اينجا و هم در آيات ديگر که باز کلمۀ ارثي که در آيات ديگر آمده، همين را ميگويد. «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»؛ ميگويد به ارث ميبرد و نه جنگي هست و نه تسحيلاتي؛ بلکه همينطور که وقتي پدر ميميرد، ارثش بدون سر و صدا و ناگهاني به بچه ميرسد؛ خدا ميخواهد که جهان با خرق عادت به يک شبانه روز از شيعه شود؛ اما شيعۀ «عبادي الصالحون» و بعد هم در اينجا ميفرمايد: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ...»؛ شيعۀ فقط نه، بلکه شيعۀ «عَمِلُواالصّالحات». لذا وعدۀ خداست، در آياتي که احتياط به تفسير علمي و احتياج به تفسير تأويلي هم ندارد. به قول امام زمان از قرآن گرفته که وقتي مانند فردا صبحي آقا امام زمان به دنيا آمد؛ حکيمه خاتون ميگويد امام حسن عسگري فرمودند عزيزم را بياور. ميگويد اين پارۀ ماه را طاهر و مطهر بردم خدمت آقا و آنگاه سلام کرد و بعد از سلام اين آيه را خواند: «و نرید ان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمكنّ لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما كانوا یحذرون.»؛ پدر جان! شيعۀ من به همراهي من و به رياست من، مسلط بر جهان ميشود اما با خرق عادت و خواست خدا و آن «کُن» ايجادي. خدا ميخواهد به يک شبانه روز وليش به پشتوانۀ شيعه، مسلّط بر جهان شود. پدر! به همان انقلاب دفعي، تمکّن شيعه روي کرۀ زمين است. پدر! آنگاه فرعون زمان و هامان زمان از آنچه ميترسند، به سرشان ميآيد. تسلّط مستضعف يعني اين شيعه روي کرۀ زمين و نابودي ظلم و استکبار. که اين جمله را خود امام زمان در مثل فردا صبحي که به دنيا آمدند، فرمودند: «ومنها أن يملأ الأرض قسطاً وعدلاً بعدما ملئت ظلماً وجوراً»، که هم سني و هم شيعه اقرار ميکند که اين بيش از سيصد مرتبه، در زبان پيغمبر اکرم وارد شده است. اين آيۀ استخلاف تا اينجا اينطور ميگويد که به دست اين شيعه و به رهبري امام زمان، پرچم اسلام روي کرۀ زمين افراشته ميشود و قوانين اسلام سرتاسري ميشود و تمکّن اسلامي و تمکّن اهل بيت سرتاسري ميشود و ظلم هم به طور کلي نابود ميشود و اين انقلاب هم دفعي است و تدريجي نيست و فوري است و روايات ميگويد که در يک شبانه روز و در شش شبانه روز است. اما اين آيۀ استخلاف و همچنين بعضي آيات ديگر، يک انقلاب تدريجي هم درست ميکند و اين انقلاب تدريجي را به دست ما ميدهد و آن تهيّأ است و آيۀ شريفه انتظار فرج را معنا ميکند.
قرآن در آيۀ شريفه ميگويد آن انقلاب دفعي را من ميکنم و معجزه و خرق عادت است اما اين انقلاب تدريجي را بايد شما بکنيد. «يعبدونني لايشرکون بي شيئاً»؛ تهيّأ و انتظار فرج شيعه اينست که توحيد ذاتي و توحيد صفاتي و توحيد افعالي و توحيد عبادي او صد در صد باشد؛ «لايشرکون بي شيئا». به اين ميگويند تهيّأ و انتظار فرج. همين يک جمله کفايت ميکرد الاّ اينکه سه جملۀ ديگر هم آمده است. بايد اين تهيّأ را با اقامۀ نماز نشان دهد؛ «و أقيموا الصلاة». يعني مسجدها بايد پر باشد و نماز در خانهها نباشد و نماز در اجتماع باشد. «و آتوا الزکاة»، همه بايد با هم برادر باشند و همه بايد در مقابل يکديگر ايثار و گذشت و فداکاري داشته باشند و قانون مواسات بايد در ميانشان حکمفرما باشد. «و أطيعوا الرّسول»، يعني صد در صد تابع قرآن و سرمشق زندگيشان قرآن باشد. اين ميشود تهيأ و انتظار فرج و انقلاب تدريجي و اين در دست ماست. هرگاه اين درست شد، به قاعدۀ لطف بر خدا واجب است که ولي خودش در ميان ما حاضر شود و واجب ميشود بر خدا که آن انقلاب دفعي که از طرف خداست، موجود شود. ظاهراً خيلي اين آيه فکر نميخواهد که ما بگوييم اين آيه از آيات علمي دربارۀ امام زمان است. تأويل هم نميخواهد تا بگوييم اين آيه تأويل است و ائمۀ طاهرين «سلاماللهعليهم» فرمودند و ما بايد قبول کنيم.
آيۀ استخلاف که چند آيه در قرآن است؛ و ظاهراً اين آيۀ استخلاف بهترين آيات است؛ با تفسير عمومي به ما ميگويد که اين شيعه دو انقلاب دارد تا اينکه مسلّط بر جهان شود و حکومت، حکومت اهل بيت شود. يک انقلاب تدريجي که در دست خودش است و آن تهيّأ و به راستي انتظار فرج و گذشت و ايثار و فداکاري است. «اقيموا الصلوة و آتوا الزکاة و اطيعوا الرسول» که از دل همين «يعبدونني لايشرکون بي شيئا» بيرون ميآيد، اما بايد بگوييم ذکر خاص بعد عام است. اين سه تا از باب نمونه است. شيعهاي که در متن زندگيش نماز باشد و آن هم نه نماز فرادي و در خانه بلکه «أقيموا الصلوة» و اينکه در زندگيش گذشت و ايثار و فداکاري و قانون مواسات باشد. در متن زندگي، دستورش قرآن باشد و سرمشق قرآن باشد و اطاعت رسول گرامي باشد. اين سه تا ذکر خاص بعد عام است و عام آن هم «يعبدونني لايشرکون بي شيئا» است. يعني به راستي موّحد باشد. هوي و هوسها که ضرر به توحيد افعالي و به توحيد عبادي ميخورد، کنار برود. من من کردن و منيّت که منافات با توحيد افعالي دارد، در زندگي نباشد. متابعت از شيطان که قرآن ميگويد شرک است و ضرر به توحيد عبادي ميخورد، در زندگي نباشد. به قول قرآن: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون». و اين «و لقد کتبنا» ميفرمايد ما نه فقط در قرآن گفتيم بلکه در تمام کتابهاي آسماني گفتيم. يعني يک خواست خداست و آن هم با سند؛ که به دست اين شيعه و به رهبري امام زمانش، پرچم اسلام روي کرۀ زمين افراشته شود و حکومت، حکومت اهل بيت شود و عالم بهشت شود. در نهج البلاغه ميفرمايد وقتي آدم از بهشت بيرون آمد، خيلي دلش ميسوخت و بعد از آنکه توبه کرد، خدا وعده داد که او را به بهشت برگرداند و اينکه او را به بهشت برگرداند يعني زمان ظهور. يک بهشت و يک زندگي منهاي فقر و يک زندگي منهاي درد و يک زندگي منهاي صفات رذيله و يک زندگي منهاي ظلم و يک زندگي منهاي استکبار جهاني و يک زندگي که در آن «ما تشتهيه الأنفس وتلذ الأعين». اين بهشت دنياست و آن هم يک سال و هزار سال و دو هزار سال هم نيست بلکه حکومت اهل بيت شايد چندين ميليون سال طول ميکشد تا قيامت به پا شود. افرادي مثل شما اگر هم مرده باشيد، زنده ميشويد، اگر به راستي انتظار فرج باشد. لذا در روايات داريم افرادي که انتظار فرج دارند،بايد اين حکومت را ببينند. بايد در اين حکومت اهل بيت باشند. اين آيه استخلاف،انصافاً آيۀ خوبي است اما به ما ميگويد که ما راجع به امام زمان يک انقلاب دفعي داريم که معجزه و خرق عادت است و خواست خداست و فوري و در يک شبانه روز است. يک انقلاب تدريجي داريم که به دست اين شيعه است. هرگاه اين تهيّأ يعني انتظار فرج، صد در صد شد، قاعدۀ لطف ميگويد که در همان روز و همان لحظه امام زمان ميآيد. اگر نميآيد، تقصير ماست و اگر تأخير ميافتد،تقصير ماست و ما بايد امام زمان را بياوريم. هرگاه اين انقلاب تدريجي جامۀ عمل پوشيد، انقلاب دفعي، مترتب بر اين انقلاب تدريجي است.
خدا را قسم ميدهم به حق آقا امام زمان، به دست ما و به رهبري ايشان، هرچه زودتر پرچم اسلام روي کرۀ زمين افراشته شود. ان شاء الله.
والسّلام عليکم و رحمة الله و برکاته