درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1403/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه/برائت /تنبیهات برائت

چهار احتمال برای محتوای احادیث من بلغ ذکر شد هر یک را مرور می کنیم تا ببینیم کدام یک را می توان پسندید و روایات و فرمایشات معصومین که فرموده اند "من بلغه ثواب" کدام یک است

احتمال اول عبارت بود از اینکه این روایات ثواب را بر عمل مترتب می کنند و حکایت دارد از اینکه عمل معتبر مستند دارای حجت، ثواب دارد خبر واحد معتبر می گوید "دعا عند رؤیت الهلال مستحبٌ" و مکلف که بر اساس این حجت عمل می کند برای او ثواب است زیرا یا مطابق با واقع است که اطاعت و یا مخالف با واقع است که انقیاد است و هر دو دارای ثواب هستند لذا روایات من بلغ اختصاص دارند به حجت های الهی و خبر های ظنی مانند خبرهای صحیح و موثق

استاد بزرگوار ما مرحوم فلسفی رضوان الله تعالی علیه می فرماید: اولا روایات من بلغ اطلاق دارد هم دلیل معتبر را می گیرد و هم دلیل غیر معتبر زیرا می گوید "من بلغه ثوابٌ" کسی که به گوشش ثواب بخورد یا توسط روایت معتبره یا غیر معتبره اگر حجتی شرعی به شما گفت قنوت در نماز مستحب است دلیل شرعی است و اعتبار دارد پس به آن عمل کنید حتی اگر یک روایت حسنه یا ضعیفه بگوید بلوغ است و اعتبار دارد

ثانیا اگر مراد خبر معتبر باشد که نیاز به احادیث من بلغ نداریم به آن عمل می کنیم که یا مطابق با واقع است یا مخالف با واقع

بنده به ذهنم آمد این بلوغ چیست؟ "من بلغه ثواب من الله" ثوابی از خدا برسد یعنی از شرع برسد اطلاقی که شما می فرمایید را مسلما نمی توان آزاد گذاشت یعنی مثلا هر کسی بگوید من فعل کذا وجبت له الجنه بعد بگوئیم احادیث من بلغ این مورد را شامل می شود نهایتا به خاطر اینکه اطلاق اینقدر باز نباشد می رویم سراغ روایاتی که در کتب است و می گوئیم این روایت بر دو قسم است:

قسم اول: بر اساس مصطلحات علم درایت و روایت، صحیحه و موثقه هستند که نیاز به اخبار من بلغ ندارند

قسم دوم: روایات حسنه که از لحاظ علم درایت و اصول حجت شرعی نیست و راویان آن شیعیان ممدوح هستند یا روایت ضعیفه که راویانش مدح نشده اند و مطعونند منظور از بلوغ، این قبیل روایات است که نوعی از استناد به شارع فی الجمله اثبات شود که عرفاً در عرف فقها و محققین و در عرف درایت و روایت وقتی روایت در کافی می آید و بعد مرحوم مجلسی زیر آن می نویسد مجهول همین که روایت در کافی آمده کف بلوغ من الله ثابت می شود به یمن و میمنت اصول کافی که شخصیت هایی مانند کلینی نوشته اند و الا ما به استاد عرض می کردیم روایات من بلغ موضوع خود را اثبات نمی کنند "من بلغه ثوابٌ" نمی تواند خود بلوغ را اثبات کند بلوغ باید قبلا از کانالی به ما رسیده باشد و بعد از آن استفاده کنیم احادیث من بلغ در مقام بیان حکم هستند و مثبت موضوع خود نمی باشند؛ روی همین جهت شخصیت هایی از متاخرین مانند حضرت ایه الله سبحانی می فرماید احادیث من بلغ تاکید و تایید خبر واحد ثقه و خبر صحیح است زیرا خبر صحیح مانند موثقه ظنی است ایشان می گویند در اخبار آحادی که مفید ظن هستند بلوغ در حد حجت به شما رسیده است حال انجام دهید اگر مخالف با واقع بود شما معذر هستید و دارای ثواب از باب انقیاد و اگر موافق بود دارای ثواب هستید از باب اطاعت.

ما با استاد همگام شدیم روایاتی در کتب معتبره آمده است و ما نمی توانیم طبق ادله درایت و روایت آن ها را معتبر شرعی بدانیم مانند خبر ضعیف و حسن که برای ما محرز نیست و باید نوعی مسامحه مرتکب شویم احادیث من بلغ می گویند در این احادیث این ها نوعی از بلوغ است نهایتا کف بلوغ

احتمال دوم: این که احادیث من بلغ جعل حجیت می کند یعنی خبر ضعیف را به مرتبه حجت می رساند

استاد فرمود جعل حجیت به سه قسم است: 1. جعل مؤدیٰ 2. جعل طریقیت 3. منجزیت و معذریت

اول جعل مؤدیٰ به این است که اخبار من بلغ بگویند خبری که به شما رسیده است و نمی دانید حجت است یا خیر مؤدای آن حکم الله است که این می شود سببیت و برای مصوبه است پس حجیت به معنای جعل مؤدیٰ معنا ندارد

دوم جعل طریق است که این نیز معنا ندارد زیرا در بعضی از روایات من بلغ آمده «و ان کان رسول الله لم یَقُله» جعل طریقیت به درد جایی می خورد که بحث مطابقت با واقع و عدم مطابقت با واقع آن روی بورس باشد که بگوئیم مثلا این حدیث ضعیف می گوید فلان عمل دارای ثواب است و احادیث من بلغ می خواهند بگویند طریق است یعنی ممکن است مطابق با واقع باشد یا مطابق با واقع نباشد احادیث من بلغ همه با هم دیده می شوند در بعضی می گوید "ان کان رسول الله لم یقله" یعنی کاری به واقع نداریم شما اگر می خواهید احادیث من بلغ را برای خبر ضعیف به عنوان جعل حجیت بگیرید که حجیت به معنای طریقیت گرفته شود باید ناظر به واقع باشد اما احادیث من بلغ منقطع با واقع هستند و کاری به واقع ندارد

سوم جعل منجزیت و معذریت برای حجیت که حکم عقل است و می شود ارشاد پس احادیث من بلغ ارشادی هستند نه تاسیسی و ثواب بر ارشادیت مترتب نمی شود.

تکمیل نظرات استاد در جلسه آینده ان شاالله.