درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1403/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه/برائت /تنبیهات برائت

نتیجه فرمایش علمَین محقق نائینی و محقق عراقی که شاگردان مرحوم آخوند هستند این شد که احتیاط در باب عبادات آنجا که امر دائر است بین وجوب و غیر استحباب یمکن با کلید واژه قصد امتثال امر احتمالی که این قصد کافی است

مرحوم محقق عراقی بعد از اینکه مطلب را تمام می کند می فرماید: « ثم انه لو کان منشا احتمال الوجوب قیام خبر ضعیف علیه فقد یقال بعدم الاحتیاج حینئذ فی الافتاء بالاستحباب الی اوامر الاحتیاط فکلفة اثبات کونها للاستحباب المولوی لا الارشادی العقلی لورود الاخبار الکثیرة الامرة بفعل کل مابلغ فیه الثواب بخبر ضعیف حیث ان المستفاد منها هو استحباب ما بلغ فیه الثواب»[1] (این بستری است برای کار علمی دقیق) مرحوم محقق نائینی و مرحوم عراقی رضوان الله تعالی علیهما فرمودند احتیاط در عبادت با قصد امتثال امر احتمالی کافی است و عبادت نام می گیرد آنچه زیاد در کلام این بزرگواران جلوه ندارد پاسخ به این سوال است که علی کل حال با توجه به قاعده فراق که می گوید نماز درست است آیا نمازی که دوباره خوانده می شود می توان گفت صلاةٌ مستحبة؟ چون امر وجوبی آن ساقط شده است حال یا مکلف خود می داند یا قاعده فراق می گوید ساقط است آیا می توان اعاده آن عمل را مستحب نامید؟

نکته اول: این دو بزرگوار بیان داشتند این عبادت برای مرتبه دوم هم عبادت است به نیت قصد امتثال امر احتمالی مرحوم آقا ضیا اشاره ای نموده و فرمود "یقال بعدم الاحتیاج حینئذ فی الافتاء بالاستحباب" اما در جایی آن را تصریح نکرده و فقط بیان داشتند عبادت است؛ یقینا مستحب نیاز به امر محرز دارد یعنی بدانیم شارع امر کرده است مع اذن فی ترکه "المستحب عبارة عن عمل امر به شارع مع الاذن فی ترکه"

عبادت بودن یک کار ما را گاهی گرفتار دوقطبی شدن می کند به این گونه که وقتی می خواهیم عملی را عبادت بنامیم ناخودآگاه وارد وادی اعتقادات و کلام می شویم با فرض اینکه اصول کار می کنیم و باید از باب اصول دین عبادت شود نه فروع دین بنظر این حقیر این دو بزرگوار کار را تمام کرده اند عبادت و نمازی که دوباره خوانده می شود می توان گفت عبادت است با قصد امتثال امر احتمالی اما این قصد فقهی نیست و کلامی می باشد چون در وادی فقه و اصول امر احتمالی هیچ ارزش شرعی ندارد و از طرف شارع ارزشی استقلالی برای آن نیامده اگر ارزشی باشد عقلا است و شارع هم اگر بگوید روی احتمال محاسبه کن، ارشادی است یعنی همان ارزش عقلی را تایید می کند و شما محققین می دانید از ارشادات شریعت مستحب به عمل نمی آید چرا که مستحب مانند وجوب نیاز به تاسیس و مولویت دارد لذا این سوال در فرمایشات این دو بزرگوار پاسخ داده نشد و به طور عرفانی و معرفتی فرمودند که خود این اعاده انقیاد و اطاعت است

نکته دوم: ایشان فرمودند انقیاد و اطاعت است و در این قسمت نیز پاسخ این سوال داده نشد که انقیاد و اطاعت دو مقام و موقعیت دارد: یکی موقعیت قلبی و درونی که از جوانح است و یکی موقعیت بیرونی که در جوارح است

در فرمایش این بزرگواران اگر بخواهم درست بگوئیم بله این اراده برای دوباره خواندن نماز و این حالت نفسی انقیادٌ و اطاعةٌ بلاشک که باز هم می شود عقلی و کلامی و اعتقادی اما نمازی را که در بیرون خوانده شده می توان گفت خودش انقیاد و اطاعت است؟ برای این مساله باید فقه نظر دهد و فقه و اصول می گوید امر واجب وجود ندارد و امر مستحب هم مشکوک است انقیاد بیرونی یعنی فعل من مطابق با امر است اگر این طور نبود نمی توان گفت عمل مستحب است؛ لذا این دو سوال مکمل یکدیگر هستند و در فرمایشات این دو علمین واضح و روشن نشده اند نتیجتا نمی توان براحتی گفت هر کسی کاری که ماهیتش عبادت است انجام داد و بعد قواعد شرعی گفتند کار شما تمام است اما قواعد احتیاط گفتند اگر شک دارید دوباره انجام بدهید بگوید اخوک دینک می گوید این عملی که دوباره انجام می دهید بالفعل مطلوب و محبوب شارع است تنها چیزی که به ذهن می آید این است که کار خوبی است چون نسبت به واقع اطمینان کامل پیدا می کنید و این حکم عقل و احتیاط عقلی است که هر کاری را انسان انجام می دهد اگر در آن شک کرد عقل می گوید دوباره انجام بده تا مطمئن شوی و شرع آن را امضا می کند و یقینا بین حکم عقل و حکم شرع ملازمه است در ارشاد چون حکم عقل مستقل است مانند فرمایش این دو بزرگوار که فرمودند عقل مستقل و خودِ اصرار بر عقل مستقل اشکال است و سوالات ما را جواب نمی دهد وقتی می گوئید عقل مستقل می گوید کار خوبی است می شود عقلی و شارع هر چه بگوید ارشادی است و در امر ارشادی ثوابی نیست زیرا ثواب و عقاب برای تاسیسات شارع است.

نتیجتا شیخ اعظم زمانی که می گوید احتیاط در باب عبادت ممکن نیست بر اساس قواعد اصولی فرموده است .

 


[1] نهاية الافكار، العراقي، آقا ضياء الدين، ج2، ص276.