1403/08/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول عملیه/برائت /تنبیهات برائت
روایاتی را خواندیم که بعضی از آنها چنین استفاده کردند در بحث اصالة عدم تذکیه نوبت به اصل عدم تذکیه نمی رسد زیرا ادله اجتهادی موجود است و می گوید اصل عدم تذکیه جایگاهی ندارد
روایت سوم این بود امام فرمود ما علمت انه میته فلا تصل فیه [[1] ] در رابطه با کیمخت (نوعی از غلاف شمشیر) که از مذکی و غیر مذکی تهیه می شد این روایت اولا سند نداشت ثانیا قطعی که در اینجا بکار برده شده است (ما علمت) قطع و علم طریقی می باشد یعنی میته واقعی ملاک است و علم به میته به عنوان طریق قرار گرفته که اگر این علم بود نماز ندارد و اگر این علم وجود نداشت حجت دیگری جای آن را می گیرد یعنی استصحاب عدم تذکیه؛ بله اگر بحث علم و قطع وصفی باشد حرفی دیگر است اما حال که طریقی قرار گرفته و حجت است، اگر این حجت نبود استصحاب خود حجتی دیگر است لذا این روایت را هم کنار می گذاریم
در این مورد آیه شریفه نیز علم طریقی است ﴿كُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْر﴾ [[2] ] در اینجا موضوع طلوع فجر است و علم طریق و حجت قرار گرفته روی همین جهت اگر کسی شک کند در طلوع فجر و بدون وارسی بخورد و بیاشامد و بعد بفهمد طلوع فجر بوده باید قضا نماید زیرا واقع مهم است و علم طریق است.
به خاطر دو روایتی که ذکر شد مرحوم صاحب مدارک در جلد 3 صفحه 158 مدارک می فرماید: استصحاب عدم تذکیه لغو است با دقتی که شد، رسیدیم به اینکه این گونه نیست و استصحاب لغو نمی شود فقط ممکن است توجیهی برای کلام صاحب مدارک وجود داشته باشد که لغو بودن استصحاب با این نگاه درست می شود که بگوئیم قاعده سوق أماره است و دیگر استصحاب معنا ندارد اما اگر چیزی نداشتیم استصحاب عدم تذکیه به قوت خود باقی است شاید نظر مرحوم صاحب مدارک به سوق است که این پوست از سوق تهیه شده، در این صورت با وجود أماره نوبت به اصل نمی رسد
تتمه بحث:
صاحب کفایه می فرماید: احکامی که بر میته مترتب می شود مانند نجاست و حرمت اکل و عدم جواز صلاة و بیع و انتفاع، احکام میته هستند آیا همین احکام مترتب بر غیر مذکی می شود؟
مرحوم شیخ اعظم فرموده مقصود از میته موت حتف انف نیست بلکه هر حیوانی است که تذکیه نشده باشد طبق این نظریه آری تمام احکام میته بر غیر مذکی مترتب می گردد و شیخ استدلال نموده به موثقه سماعه اذا رمیت و سمَّیت فانتفع بجلده اما المیته فلا [[3] ] زمانی که تیر را رها کردی و تسمیه نمودی می توانی بهره ببری اما در میته نه؛ در اینجا امام میته را در مقابل تذکیه قرار داده است یعنی میته غیر مذکی است و تمام احکام میته بر غیر مذکی نیز صدق می کند.
طبق مبنای شیخ اعظم اگر زمانی شک کردیم که حیوان مذکی هست یا مذکی نیست استصحاب عدم تذکیه جاری شده و اثبات می شود که میته است اما صاحب کفایه این نظر را ندارد ایشان می فرماید وقتی رجوع می کنیم به ادله و روایات به این نتیجه می رسیم که "میتة شیءٌ و غیر مذکی شیءٌ " لکن این احکام بر هر دو بار می شود این گونه نیست که غیر مذکی میته باشد
تنها اتفاقی که می افتد این است که مرحوم آخوند می گوید غیر مذکی میته نیست و با استصحاب عدم تذکیه، میته اثبات نمی شود اگر شما شیخ اعظم می خواهید با عدم تذکیه میته را اثبات نمایید، اصل مثبت پیش می آید و بعد نمی توانید احکام میته را بر آن بار کنید بلکه باید از راه دیگر این مشکل حل شود که آن راه ادله است ادله در شریعت این است که تمام احکام میته بر غیر مذکی نیز بار شده است دو موضوع با یک احکام .
استدلال مرحوم آخوند به آیات و روایاتی است که ذکر شد مانند استدلال به آیه ﴿حرمت علیکم المیته الا ما ذکیتم﴾ [[4] ] میته در جایی آمده و تذکیه در جایی و یا آیه ﴿لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه﴾ [[5] ] ایشان می فرماید اگر شک کردید در تذکیه و عدم تذکیه استصحاب می کنید عدم را و حکم می کنید به حرمت اکل و نیازی نداریم اثبات کنیم که میته است در موثقه ابن بکیر اذا علمت انه ذکیٌ قد ذکاه الذبح [[6] ] مفهوم آنست که اگر تذکیه نشده باشد نمی توان در آن نماز خواند و همین طور لا تصلی فی المیته و لا فی شسع [[7] ] نماز نیست در میته حتی در جزء و تکه آن
بنده در پایان فرمایش این دو بزرگوار عرض کردم که فرقی بین کلام شیخ اعظم با قول مرحوم آخوند نیست یعنی ثمره عملی ندارد لکن نکته ای موجود است و آن اینکه تمام آثاری که بر میته مترتب می شود بر غیر مذکی مترتب نمی گردد اگر مرحوم آخوند چنین کلامی بگوید نمی تواند آن را اثبات نماید به جهت اینکه وقتی به روایات مراجعه می کنیم میته حکم نجاست را دارد اما در مورد غیر مذکی حتی یک روایت پیدا نمی کنیم که بیان کند حیوان غیر مذکی نجس است؛ موت حتف انف میته درست می کند که نجس است تنها چیزی که در غیر مذکی از آیات و روایات استفاده می شود بحث حرمت است ﴿حرمت علیکم المیته الا ما ذکیتم﴾ از ما ذکیتم برداشت می کنیم اگر حیوان تذکیه نشده باشد حرام است و نجاست به هیچ وجه در این محل نیست لذا فتوا می دهند اگر گوشتی از بلاد کفر آورده شد و شک کردید تذکیه شده است یا نه استصحاب عدم تذکیه جاری شده و حکم حرمت اکل اثبات می شود اما نمی توان گفت آن گوشت نجس است تمام آثاری که بر میته بار می گردد بر غیر مذکی بار نیست مثلا در اینکه نمی توان با آن نماز خواند حیوان حرام گوشتی تذکیه شده پاک می شود و اگر تذکیه نشود نجس نیست اما نمی توان با آن نماز خواند
در خصوص گوسفند که شک کنیم تذکیه شده یا نه همین بحث وجود دارد موت حتف انف نیست که میته باشد اما غیر مذکی است و در روایت داریم که نمی توان با آن نماز خواند این مساله قدر متیقن در بحث حرمت است "کل میتة اکله حرام کل غیر مذکی اکله حرام" در بحث حرمت، میته با غیر مذکی یک حکم دارند
در این بحث دو مطلب از محدث بحرانی و محقق همدانی باقی ماند که سیاتی ...
و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین