1403/07/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول عملیه/برائت /تنبیهات برائت
بحث در برائت است و تنبیهات آن در تنبیه اول گفتیم هنگام شک در حلیت پای تذکیه و عدم تذکیه در میان است که دو فرع پیش می آمد در فرع اول هم یقین به قبول تذکیه داشتیم و هم قبول به انجام تذکیه و بعد شک می کردیم که حلال است یا حرام که اصالة الحل و اباحه جاری می گشت
فرع دوم: حیوانی را ذبح کردیم و شک می کنیم حلال است یا حرام منشا شک آن است که نمی دانیم این حیوان تذکیه بردار هست یعنی قابلیت برای تذکیه دارد یا نه، مثلا سگ و گوسفند آمیزش کرده و ولدی ایجاد شده که هیچ شباهتی به دیگر حیوانات ندارد یک زمان ملحق به گوسفند است و یک زمان ملحق به سگ که حکم در هر دو واضح است اما زمانی مشخص نیست این حیوان چه حیوانی است شک می کنیم این چنین حیوانی قبول تذکیه می کند یا نه؟
مشهور قائلند که در چنین حیوانی اصالة عدم تذکیه جاری می شود و محکوم به حرمت است و اصالة الاباحه بحث فعلی ما جاری نمی گردد برای واضح شدن این نظریه که قول مشهور است باید دقت کنیم اگر در بحث ما نحن فیه در همین فرع فقهی دلیل اجتهادی داشتیم مثلا عموم یا اطلاقی که دلالت کرد بر اینکه هر حیوانی بر روی کره زمین قابلیت تذکیه دارد الا ما خرج بالدلیل در این صورت تمسک کردن به اصالة عدم تذکیه معنا ندارد اگر اطلاق یا عمومی گفت کل حیوان قابل للتذکیة به همان عمل کرده و نوبت به اصالة العدم نمی رسد زیرا "الاصل دلیل حیث لا دلیل" چه اصل حکمی مانند اصالة البرائة و چه اصل موضوعی مانند اصالة عدم تذکیه در جایی جاری می شوند که دلیل اجتهادی نباشد.
اما اگر این دلیل اجتهادی را پیدا نکردیم کما هو الحق باید برویم سراغ بحث تذکیه و ببینیم مقصود از تذکیه چیست اگر مقصود این است که فری اوداج اربعه مع الشرائط بتمامها و ما هم تمام شرایط را طابق النعل بالنعل انجام دادیم در این صورت نیز معنا ندارد بگویم اصالة عدم تذکیه چرا که تذکیه را بتمامه انجام داده و عنوان تحقق پیدا کرده است؛ اما اگر مقصود از تذکیه این چنین بود که فری اوداج اربعه با تمام شرایط در حیوانی که قابلیت برا تذکیه داشته باشد پس باید احراز شود قابلیت دارد یا ندارد به تعبیر دیگر شما تذکیه را یا مرکب می دانید یا بسیط؛ چه مرکب و چه بسیط اگر گفتید تذکیه در عالم واقع و حقیقت تعریف اول است یعنی فری اوداج با شرایط مطلقا پس مرکب حاصل شده و تمام؛ اما چه بسیط باشد و چه مرکب اگر معنای دوم را قائل بودید که فری اوداج اربعه با تمام شرایط بعلاوه احراز قابلیت حیوان برای تذکیه و در اینجا هیچ اطلاق و عمومی هم برای قابلیت تمام حیوانات بر تذکیه نداریم اگر مرکب باشد ترکیبی است از شرایط فری اوداج و احراز قابلیت و ما در احراز قابلیت شک داریم المرکب ینتفی بانتفاء احد اجزائه پس بحث قابلیت احراز نشده لذا شک می کنیم در حصول تذکیه و با این شک اصالة عدم تذکیه جاری می شود حال اگر بسیط بگیریم و بگوئیم تذکیه عنوان بسیطی است که از عوامل مختلف پدید می آید که یک عامل آن احراز قابلیت است ما در پدید آمدن این عامل شک داریم لذا اصالة عدم تذکیه جاری می گردد
نتیجتا در فرع دوم مشخص شد اگر تذکیه را به معنای فری اوداج اربعه بعلاوه شرایط بگیریم و کاری به قابلیت تذکیه حیوان نداشته باشیم و تمام اعمال را انجام دهیم شک معنا نداشته و اصالة الحلیت جاری می گردد اما اگر در تذکیه علاوه بر فری اوداج و تمام شرایط،به قابلیت تذکیه هم قائل شویم در جایی که این قابلیت احراز نشد و شک در حلیت پدید آمد اصالة عدم تذکیه جاری می گردد .
فرع سوم سیاتی...
و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین