درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1403/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه/برائت /ادله اخباریین

یکی از ادله قائلین به احتیاط، علم اجمالی است و در خصوص علم اجمالی صغیر به بحث پرداختیم

علم اجمالی صغیر آن است که در شریعت محرماتی وجود دارد و ما را بر آن می دارد زمانی که محرمات قطعیه را دیدیم و در موردی شک کردیم نسبت به آن احتیاط نمائیم تا برایمان فراغ یقینی حاصل شود

گفته شد این علم اجمالی اخباری منحل می شود به انحلال حقیقی و حکمی شکل انحلال را توضیح دادیم در تتمه آن بیان شد زمانی که علم تفصیلی بعد از علم اجمالی واقع شود دو صورت دارد:

1. علم تفصیلی ناظر به علم اجمالی است 2. علم تفصیلی ناظر به علم اجمالی نیست

اگر ناظر باشد انحلال صورت می گیرد به این طریق که می دانیم یکی از دو ظرف نجس است و بعد بوسیله علم تفصیلی یا أماره یقین پیدا می کنیم ظرف اول نجس است چون علم تفصیلی و أماره خورده است به معلوم بالاجمال که با انحلال یقینی منحل می شود؛ با علم تفصیلی انحلال وجدانی و با أماره انحلال حکمی حاصل می شود.

اما اگر علم تفصیلی ناظر به علم اجمالی نباشد در اینجا دو حالت پیش می آید:

حالت اول: مقطوع ما مقدم بر معلوم بالاجمال است روز پنجشنبه علم اجمالی پیدا می کنیم که روز چهارشنبه یکی از دو ظرف نجس بوده است و بعد علم تفصیلی پیدا می کنیم که ظرف اول روز سه شنبه نجس بوده است مقطوع قبل از علم اجمالی است در اینجا نیز انحلال قطعی می باشد به جهت اینکه روز سه شنبه ظرف اول نجس بوده در علم تفصیلی روز چهارشنبه به نجس بودن یکی از ظرف ها، آنکه نجس بوده سر جای خود و مورد بعدی مشکوک می شود دیگر قضیه حملیه متیقنه "النجس موجود" وجود ندارد و همچنین قضیه منفصله حقیقیه نیز معدوم می گردد

حالت دوم: مورد بعدی زمانی که مقطوع بعد از علم اجمالی باشد به این صورت که روز پنجشنبه علم اجمالی پیدا می کنیم به اینکه چهارشنبه یکی از دو ظرف نجس بوده و بعد از آن علم تفصیلی حاصل می شود که روز پنجشنبه ظرف اول نجس شده است یعنی مقطوع به علم تفصیلی بعد از علم اجمالی واقع شد در اینجا دو نظریه موجود است:

نظر اول: قائل است انحلالی نیست به خاطر اینکه نجاست روز پنجشنبه که در یک ظرف اتفاق افتاده نجاست جدیده باشد لذا علم اجمالی منحل نمی شود بعد از بگو مگوهایی که در این مورد بین فقها واقع شده من به این نتیجه رسیدم که وجهی برای منحل نشدن ندارد به جهت اینکه علی کل حال یک طرف از دو طرف معلوم بالاجمال از بین رفته و نجس قطعی است در علم اجمالی اگر یک طرف از محل ابتلاء بیرون برود علم اجمالی منحل می گردد در اینجا نیز روز پنجشنبه را یقین داریم ظرف نجس است، یک ظرف دیگر باقی می ماند که در نجاست آن شک داریم؛ تعبیر اینکه بعضی گفته اند ممکن است نجاست جدیده باشد فقط برای آنجا مناسب است که مثلا دو عنوان وجود داشته باشد بین ظرف اول و ظرف دوم روز چهارشنبه نجس بود به نجاست بولیه و بعد علم تفصیلی پیدا کردم که روز پنجشنبه خون ریخته است داخل ظرف اول علم اجمالی در رابطه با بول منجز است اما اگر نجاست بما هو نجاست باشد وقتی ظرفی در روز پنجشنبه نجس قطعی است و ظرف دیگر مشکوک باقی می ماند علم اجمالی منحل شده است

نتیجتا آنچه مشخص شد این که: اگر علم تفصیلی قبل از علم اجمالی باشد انحلال قطعی و اگر علم تفصیلی بعد از علم اجمالی باشد دو صورت دارد یا علم اجمالی به معلوم بالاجمال ناظر است یا ناظر نیست اگر ناظر باشد منحل می شود و اگر ناظر نباشد حرف اخیر پیش می آید که مقطوع ما قبل از علم اجمالی است یا بعد از آن اگر قبل از علم اجمالی باشد انحلال صورت می گیرد و اگر مقطوع بعد از علم اجمالی باشد محل خلاف است

در ما نحن فیه شبهه بدویه تحریمیه است و اخباری می گوید علم اجمالی داریم به محرمات، ما(اصولی) این حرف را قبول داریم اما ما فقیه مدرسه ایم تفحص نموده و دو هزار محرم با دلیل آن (خبر واحد یا متواتر) پیدا شده است این موردی که شما می خواهید حکم آن را مشخص نمایید مانند بیت کویین هر چه می گردید حکمی پیدا نمی کنید علم اجمالی منحل شد به علم تفصیلی دو هزار محرم و نسبت به مورد جدید یعنی بیت کویین شک بدوی داریم در اینجا برائت جاری می شود زیرا علمی وجود ندارد و انحلال در ما نحن فیه انحلال حکمی است اگر روایاتی که داریم تعدادی از آن متواتره باشند می شود علم وجدانی ولی اکثرا خبر واحد هستند که انحلال می شود حکمی؛ بیان دیگری که مرحوم آخوند دارد اینکه انحلال در ما نحن فیه حقیقی است به این معنا که یک فقیه وقتی تحقیق می کند و همه محرمات را می بیند بالوجدان یقین پیدا می کند تمام حرام ها همین هاست و نسبت به مازاد شک بدوی دارد لذا انحلال حقیقی است

حال حقیقی است یا حکمی نیاز به بحث بیشتر دارد که سیاتی ...

وصلی الله علی محمد و اله الطاهرین