درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1403/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه/ادله برائت در سنت /تتمه بحث

 

بیان حدیث:

عن امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه صلوات الله : لاتخل نفسک من فکرةٍ تَزیدک حکمةً و عبرةٍ تُفیدک عصمةً [1]

سعی کن وجودت را از تفکری که باعث زیادی حکمتت میشود خالی نگذاری و از عبرتی که با

 

بحث اصول:

بعد از آنکه حدیث امام صادق علیه السلام به شکل مرسل مجزوم توسط مرحوم صدوق نقل شد و پذیرفتیم که این حدیث شریف کما ذهب الیه العلامة الانصاری رضوان الله تعالی علیه واضحترین دلالت را دارد بر برائت در شبهات حکمیه و موضوعیه و سند و دلالتش پذیرفته شد دو نکته را بعنوان تتمه این حدیث شریف عرض میکنم

نکته اول: کلمه ورد در قران حدود 8 مورد آمده که در اکثر آنها بمعنای وصول یا دخول است که تا واصل نشود داخل نمیشود

اولین آیه سوره قصص آیه 23 ﴿ورد ماء مدین﴾ که قبلا عنوان شد

دومین آیه سوره مریم آیه 71 ﴿ان منکم الا واردها﴾

سومین آیه یوسف آیه 19 ﴿فارسلوا واردهم﴾

چهارمین آیه انبیا آیه 98 ﴿انتم لها واردون

وانگهی لغتهای معروف و مستند و رائج در نظام تحقیقاتی:

لغت مصباح المنیر ص 654 "ورد البعیر وغیره الماءَ یرده وروداً أی بلغه " لسان العرب ج 2 ص 4260 و همچنین مجمع البحرین ص 1367

با این مثالها روشن میشود از جهت قران و لغت ،کلمه ورد یرد وروداً بمعنای وصول و رسیدن و بلوغ قویتر و رائج تر است و من جز یک یا دو مورد بیشتر ندیدم که در لغت بمعنای صدور باشد روی همین جهت فرمایش مرحوم آخوند و محقق نائینی و هر کسی که این حدیث را سوق داده است به طرف سکوت و اباحه واقعیه از جهت لغت تأیید نمیشود .

نکته دوم : بحث ان قلت و قلت هایی که مرحوم آخوند بعد از آنکه حدیث را بطرف اباحه واقعیه برده و از ما نحن فیه فاصله داده است وارد شده اند، از باب اینکه آنها بحث علمی و تفرج و نوعی ورزش فکری میباشد عرض میکنم

ان قلت اول : عبارت مرحوم آخوند این است لایقال نعم و ان عدم الصدور لایثبت بهذه الروایة عند ما صدر و لم یبلغ الی بعضٍ لکنه نثبت عدم الصدور باستصحاب عدم الصدور و اذا ثبت نستدل بالحدیث علی عدم الحصول

مرحوم آخوند "یرد" را در حدیث بمعنای صدر گرفته است و میفرماید این حدیث سراغ اثبات عدم صدور میرود و بیانش عدم صدور است یعنی اباحه واقعیه کل شیء مطلق حتی یرد فیه نهیٌ

میتوان به مرحوم آخوند عرض کرد اباحه واقعیه و اینکه میگوید کل شیء مطلق حتی یصدر قبول است ؛ اما ما در زمان فعلی نمیدانیم یصدر أو لایصدر در اینجا از استصحاب کمک میگیریم و میگوئیم لم یصدر نهی صادر نشده است ،حال در زمان فعلی اینکه به ما رسیده یا نرسیده را به حکم این حدیث و با کمک استصحاب نتیجه میگیریم اگر صادر نشده پس به ما نیز نرسیده در حقیقت به کمک استصحاب عدم ازلی، در زمان فعلی فتوا میدهیم به اباحه ظاهریه یعنی استصحاب کمک کرده و عدم ازلی را اثبات میکند و عدم صدور به این معناست که به ما هم نرسیده و نتیجه میگیریم اباحه ظاهری را ، بتعبیری از حدیثی که درباره اباحه واقعیه است با ضمیمه استصحاب، اباحه ظاهری را بدست میآوریم.

پاسخ : مرحوم آخوند اینگونه پاسخ میدهد که در بحث ما عنوان متفاوت است ما در برابر اخباری میخواهیم با عنوان مجهول الحرمه حکم دهیم به اباحه نه بعنوان عدم حرمت واقعی در اینجا ذات باز هم اباحه واقعی است و نمیتوان از آن اباحه ظاهری را استفاده کرد و فتوا به اباحه و عدم حرمت داد "ما قُصد لم یقع و ما وقع لم یقصد" ما در زمان فعلی میخواهیم اثبات کنیم اباحه ظاهری را یعنی عدم حرمت را با فرض مجهول الحرمه نه عدم حرمت واقعی را ، در این حدیث وقتی استصحاب اضافه میشود عدم حرمت واقعی پدید میآید .

 


[1] 1. غررالحکم 10307.