1403/02/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول عملیه/ادله برائت در سنت /حدیث سعه
حدیث چهارم از سنت حدیث سعه بود که در رابطه با آن پنج مطلب را مرور کردیم و نتیجه اینکه این حدیث یا از جهت سند ما نحن فیه را تأمین نمیکند و یا از جهت دلالت نتوانست منطبق شود بر شبهات حکمیه الا طبق مذهب مرحوم آخوند که این ادله آمده اند تا قبح عقاب بلا بیان را بفهمانند .
مرحوم شیخ میفرماید این حدیث اگر سند داشته باشد چه فرقی بین مای مصدریه و مای وصولیه هست؟ در هر دو صورت دلالت بر برائت در شبهات حکمیه خواهد داشت نتیجتا حدیث از جهت سندی مشکل دارد وانگهی اگر مستند، مشکلات شبهه موضوعیه و أماره بلد در آن نبود با اینکه معادل مای مصدری بود باز هم دلالت بر برائت در شبهات حکمیه داشت .
سوال : چرا در هر صورت دلالت دارد ؟
پاسخ : آنچه به ذهن بنده می آید میتوان اینگونه گفت که حدیث در هر دو صورت میگوید از آنجا که علم به تکلیف نیست دیگر تکلیفی نیست و این عدم علم دو صورت دارد
1. عدم علم مطلق
2. عدم علم به حکم
این دو فرقی با هم ندارد وقتی بگوئیم عدم علم مطلق خودبخود مقید میشود از باب تناسب حکم و موضوع بر حکم زیرا داستان عدم علم به حکم است وقتی میگوئیم قبح عقاب بلا بیان نیز بیان در حکم است چه مطلق گفته شود و چه مقید ، مقید به حکم است اگر اینگونه باشد که هست محور سخن ما حکم الله است در شبهات حکمیه و موضوعیه یعنی نسبت به حکم علم نداریم که گاهی بخاطر فقدان نص یا اجمال نص یا تعارض نص یا مسائل بیرونی میباشد پس همین مقدار که حدیث بگوید در فرض عدم علم تکلیفی نیست "الناس فی سعه" مردم آزادند و واضح است که این آزادی در صورت نبود حکم است برای ما کافی است و تنها مشکل ، بحث سند است که با این بیان نسبت به حدیث مستند میتوان از آن استفاده کرد الا اینکه یک مشکل داشت که نظر امام بر اساس أماره بود و در اینصورت گفتیم میتوان گفت امام در این حدیث حکم ظاهری را بیان میکند و حکم ظاهری خواه خواستگاهش برائت باشد یا استصحاب یا قاعده ید یا قاعده بلد و... فرقی ندارد و به حسب حکم ظاهری منطبق بر برائت نیز هست .
حدیث پنجم : روایت مرسله صدوق قال الصادق :کل شیئ مطلق حتی یرد فیه نهیٌ [1] در عوالی اللئالی متن فرق میکند کل شیء مطلق حتی یرد فیه نص [2] این دو نقل چه فرقی دارند ؟
اگر نقل اول را بگیریم حدیث ظهور پیدا میکند در شبهات تحریمیه و اگر نقل دوم را اثبات کنیم حدیث اعم است از شبهات تحریمیه و وجوبیه
از آنجا که عوال اللئالی محل شبهه است حدیث کل شیء مطلق حتی یرد فیه نهیٌ بخاطر غایت آن که نهی است معنایش میشود هرکجا شک داری حرام است یا نیست (شبهه تحریمیه) برای تو حلال است تا زمانیکه علم پیدا کنی به نهی
مرحوم شیخ اعظم رضوان الله تعالی علیه میفرماید دلالتها اوضح من الکل و هی من اجود الروایات دلالتاً فی الشبهات التحریمیه [3] دلالت این حدیث از سنت از بقیه دروایات اضح تر است
سوال : چرا مرحوم شیخ میفرماید این روایت اوضح من الکل؟
پاسخ : به سه دلیل اولا: اینست که حدیث شبهه حکمیه بودنش بیّن است کل شیء مطلق آمده یعنی هر فعلی که شما اولین بار با او برخورد میکنید ثانیا : اینکه تعین این حدیث در شبهه تحریمه است و ثالثا : از باب قاعده قبح عقاب بلا بیان نیست بلکه میدانی است و تصریح میکند که در شبهه تحریمیه برائت است و حکم شارع اطلاق (اباحه) است به این سه وجه شیخ اعظم میفرماید این روایت اوضح من الکل
نکته ای که در این روایت وجود دارد اولا بحث سند است استاد ما به تبع ایه الله خوئی میفرمود مرسلات صدوق چه قال و چه رُوِی مرسل است و دلیلی بر اعتبار ندارد چون زمانیکه مرحوم صدوق میگوید قال الصادق افراد در نظر او ممکن است ثقه باشند ولی در نظر ما ثقه نباشند از این باب ایشان سند این حدیث را نپذیرفتند و آن را کنار گذاشتند .
حال میشود سند این حدیث را پذیرفت یا نه سیاتی ان شاالله ...