درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1403/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه/ادله برائت در سنت /حدیث سعه

 

چهارمین حدیث ، حدیث سعه میباشد که به دو صورت در منابع مطرح است " الناس فی سعةِ ما لا یعلمون " و یا " الناس فی سعةٍ حتی یعلموا " در یکی کلمه "ما" وجود دارد و در دیگری این کلمه موجود نیست.

اگر نقل اول مدنظر باشد سند ندارد و مرسله است اما در عین این نقض دو بیان و تبیین داشت "ما" موصوله باشد و یا "ما" ظرفیه زمانیه باشد که اگر ما موصوله باشد دلیلٌ علی البرائت فی الشبهات الحکمیه فی قبال الادعاء الاخباریین الذین یلتزمون بالاحتیاط مای موصوله در جمله معنا را اینچنین میکند مردم در سعه حرمتی هستند که نمیدانند

اما اگر ظرفیه زمانیه باشد کاری با حرمت ندارد و میگوید مردم در سعه هستند تا زمانی که نمیدانند

نکته ای که جلسه قبل باقی ماند اینکه ما موصوله است یا زمانیه؟

چیزی که تعیین میکند "ما" چه نقشی داشته باشد ادبیات عرب است در ادبیات عرب مای ظرفیه زمانیه بر فعل مضارع داخل نمیشود بلکه بر فعل ماضی داخل میگردد یا لفظاً و معناً ماضی باشد یا حداقل معناً ماضی باشد در این حدیث فعل مضارع است "یعلمون" بنابراین "ما" در این حدیث موصوله است که در این زمان می ایستد در مقابل اخباریین و در شبهه تحریمیه حدیث راحت میگوید حرمتی نیست الناس فی سعه حرمةٍ لا یعلمون اخباری اگر بگوید در شبهه تحریمیه احتیاط همان حرمت است که در اینجا تعارض و تساقط پیش می آید و برمیگردم به اصل و اگر بگوید احتیاط واجب است مانند مرحوم آخوند در مقابل او می ایستد و میگوید احتیاط حکم طریقی و غیری و ارشادی است نه تأسیسی .

روی همین جهت مرحوم آخوند هر حدیثی که دلالت کند بر توسعه و آزادی میگوید مؤدای قبح عقاب بلا بیان است و کاری از دست اخباری بر نمیآید .

بنابراین اگر این روایت سند داشت و معتبر بود تعین پیدا میکرد در مای موصوله و دلیل خوبی بود برای برائت در شبهات تحریمیه یا شبهات حکمیه مطلقا .

و اما روایتی که سند دارد مرحوم روحانی حدیث را اینگونه برداشت کرده الناس فی سعة ما لا یعلمون اما در روایاتی که بنده دیدم اینگونه آمده الناس فی سعة حتی یعلموا

وقتی "ما" ندارد اینگونه معنا میشود مردم آزاد هستند تا زمانی که علم ندارند مؤید بر قاعده قبح عقاب بلا بیان این حدیث نمیتواند در مقابل ادله اخباری بایستد این حدیث مشکلی اساسی دارد و آن اینکه در موردی که امام علیه السلام فتوا میدهند بر اکل شخصی میپرسد نمیدانیم صاحب سفره مجوسی هست یا مسلمان اولا شبهه موضوعیه است دوما قاعده تزکیه و اصالت عدم تزکیه میگوید حرام است نسبت به گوشت و پنیر

امام از باب بلد مسلمین مساله را حل میکند زیرا سرزمین مسلمین أماره بر حلیت است و ما نیاز به اصل نداریم اینکه امام میفرماید الناس فی سعه حتی یعلموا نمیتوانیم بگوئیم امام از باب اصل توضیح میدهد مگر توجیهی که در جلسه گذشته گفتیم که حکم ظاهری بیان میشود کل شیء لک حلال که مبدأ پیدایش حکم به حلیت ظاهری چیزی دیگر است در اینجا نیز مبدأ بلد مسلمین است و امام میفرماید حلال است بنابراین این حدیث نیز خیلی شفاف نیست نهایتا بگوئیم با این حدیث ضعف سند الناس فی سعة ما لا یعلمون جبران میشود روی همین جهت تمام محققین بحث را به این حدیث برده اند و اگر بتوانیم سند آن را جبران کنیم دلیلی است بر برائت در شبهات حکمیه بلاشک و شبهه

 

حدیث پنجم سیاتی ان شاالله..