درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه /اصل برائت /حدیث رفع

 

در بحث اصول رسیدیم به مای موصول در حدیث رفع تبیین مای موصول برای استفاده برائت از سنت گرفتار بگومگوهای علمی است و این گفتمان علمی اصولیین اوضاع و احوال حدیث را منقح میکند که صاحب نظران از این بستر بهره وری استنباط احکام شریعت نتیجه گیری کنند.

قرار بر این است که مای موصول در این حدیث شریف طوری انتخاب شود که شبهات حکمیه و شبهات موضوعیه را چه در شبهات تحریمیه و چه در شبهات وجوبیه فرا بگیرد .

اگر بخواهد چنین شود با سه احتمالی که در جلسه گذشته ذکر شد احتمال اینکه مای موصول در این فقره حدیث رفع عبارت از حکم باشد رُفع عن امتی حکمٌ لا یُعلم کار را تمام میکند و هر دو شبهه را در بر میگیرد و یا معنای مای موصول اعم از حکم و فعل باشد .

انما الکلام گفتمان فعلی است در مای موصول آنانی که سماجت دارند و میگویند مای موصول فقط فعل است یعنی باز دهی حدیث رفع قلیل کم بهره و کم نتیجه میشود و فقط شبهات موضوعیه را شامل میشود با فرض اینکه برائت کلان در شبهلات حکمیه است .

آنانیکه سماجت میکنند که مای موصول تعین در فعل دارد چه ابزارآلاتی دستشان است که توسط آنها "ما" را متعین کرده اند در فعل یک دلیل را جلسه گذشته بیان کردیم که وحدت سیاق است و از وحدت سیاق بهره گرفتند

دلیل دوم برای اینکه مای موصول فعل باشد نگاه کلمه ای است نه نگاه ترکیبی (دلیل اول در بستر ترکیب بیان شد) در دلیل دوم کلمه رفع و اسناد آن به تسعه شکل ارتباط رفع به این 9 مورد رفع عن امتی تسعه این چه رفعی است یا بتعبیر دیگر اسناد رفع به این 9 مورد چه نوع اسنادی است حقیقی یا مجازی ؟

ابتدائا این نکته را باید عرض کنم که هرگاه در یک ترکیبی که چندین متعلق و چندین مورد دارد ولی فعل یکی است بخواهیم آن یک فعل را به تمام این متعددات اسناد دهیم دو حالت تصور میشود

حالت اول اسناد متعدد

حالت دوم اسناد واحد

در حالت اول اگر اسناد متعدد بود و فعل ما به این متعددات و این اسنادات متعدد بعضی ها حقیقی بود و بعضی مجازی لا اشکال فیه مثلا در همین حدیث 9 اسناد داریم و یک فعل که اسناد فعل رفع به خیلی از این موارد اسناد مجازی است رفع النسیان رفع الخطا رفع الاکراه این افعال حقیقتا رفع نشده است این عناوین اکراه نسیان خطا هست و رفع نشده اما نسبت به ما لا یعلمون بگوئیم ما بمعنای حکم و حرمت برداشته شده است که میشود اسناد حقیقی بشرطیکه اسنادات متعدد باشند بتعبیری رفع در 8 مورد یک اسناد و رفع در مالا یعلمون اسناد دیگری باشد.

در حالت دوم که اسناد واحد است و ظاهر این حدیث نیز همینطور است کیفیت اسناد رفع رفته است روی تسعه یک اسناد است و این 9 مورد ذکر شده توضیحِ بعد از اجمال هستند اگر نائب فاعل تسعه است و یک اسناد است آیا میشود یک اسناد هم حقیقت باشد و هم مجاز؟

این مساله امکان ندارد پس باید کاری کرد که اسناد که یکی است یا حقیقت باشد و یا مجاز در اینجا باید فعل بگیریم مای مالایعلمون نیز میشود فعل وقتی چنین شد اسناد مجازی است و اشکالی پسش نمیاید .

یکی از شواهد بر اینکه مالایعلمون باید فعل باشد همین مورد است که اگر بخواهد حکم بشود یک اسناد نسبت به حکم میشود حقیقت و نسبت به افعال میشود مجاز

جواب از این دلیل :

اولا در جواب عرض میکنیم آیا رفعی که در این حدیث شریف هست رفع تکوینی است یا رفع تشریعی ؟

اگر تکوینی باشد یعنی واقعا برداشته شود و در عالم خارج نباشد در نگاه اول حرف شما درست است رفع تکوینی مجازاً نسبت به کل 9 مورد

اما اگر گفتیم رفع تشریعی است یعنی اعتبار برداشته شده است "رُفع اعتبار شارع" که اعتبار شارع الزام است الزام در اکراه الزام در نسیان الزام در خطا و الزام در مالایعلمون لذا اسناد رفع به تمام این 9 مورد میشود رفع تشریعی حقیقی

وقتی مکلف گرفتار اکراه ، اضطرار ، نسیان ، خطا و جهل میشود شارع مقدس برایش تکلیف اعتبار و حرمت نمیگذارد در هرجایی که تصور کنید پس بنابراین اسناد واحد است و این اسناد واحد در تمام 9 مورد مساوی است و میشود رفع تشریعی حقیقی.

ثانیا سلمنا که رفع تکوینی باشد باز هم میتوانیم در کل 9 مورد حدیث رفع تکوینی به شکل حقیقی بگیریم نهایتا بلحاظ سبب یا مسبب و اثر به این شکل که از رفع النسیان چه برداشت میشود؟ یعنی کسی فراموش کند و گناهی مرتکب شود "رُفع تکویناً مواخذه"، اثر نسیان در گردونه شریعت مواخذه است که حقیقتا و تکوینا مواخذه برداشته میشود یا بلحاظ سبب باشد در مالایعلمون سبب یعنی حکم شارع و تکلیف شارع آن چیزی که سبب میشود برای مواخذه حکم تکوینا برداشته شده است یعنی وجود ندارد چه در شبهات حکمیه چه شبهات موضوعیه.