1402/11/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول عملیه/اصل برائت / آیه تعذیب
آیه تعذیب را با ذکر شاخصه های مهم در این آیه جمع میکنیم
1. ما کنا مای نافیه و حرف است و این ترکیب ترکیبی است از حرف مشبهة به لیس و دارای اسم و خبر است ما کنا معذبین خبر کان اسم فاعل قرار گرفته است .
2. خداوند متعال در این آیه خودش را با "نا" معرفی میکند نه متکلم وحده عرفا هرجا متکلم وحده خودش را متکلم مع الغیر در نظر میگیرد بیان شأن است در عرف فارسی نیز همین گونه است در کلمات بزرگان هر کجا امر شخصی نیست و موقعیت و بیان و مساله عمومی مطرح میشود ما بجای من میآید قران میفرماید ماکنا و این خود شاهد و قرینه است بر اینکه آیه شریفه بحث قضیه حقیقیه را توصیف میکند نه قضیه خارجیه را و فرمایش شیخ اعظم به این شکل تضعیف میشود قانون کلی ما کنا معذبین
3. خبر کان اگر فعل مضارع میآمد ما کان نعذب در اینجا مقداری شبهه ناک میشد که قضیه خارجیه است و متعلق به امم پیشین بوده اما در آیه شریفه اسم فاعل معذب آمده که بیان شأن است .
4. در بحث عذاب معذب عنوان اعم است از عذاب دنیوی و عذاب اخروی زیرا معذِب یعنی مجازات کننده و شامل عذاب دنیوی و اخروی میشود بجهت مقدمات قبلی که شأن پروردگار در تخلفات انسان اینست که باید مقتضی مجازات وجود پیدا کند هر کجا مقتضی مجازات وجود پیدا کرد مجازات هست .
5. مقتضی مجازات بر اساس حکم عقل استحقاق است .
6. استحقاق مجازات با ترک اوامر و نواهی حکیم و خالق نسبت به دنیا و آخرت حاصل میشود .
7. اوامر و نواهی باعث استحقاق عذاب میشود که با بیان و بلاغ به مکلف رسیده است .
8. کلمه نبعث رسولا غایت در این آیه شریفه فعلیت بعث است و فعلیت حقیقی بعث به این است که انسانهایی از جنس آدمیان با انسانها ارتباط بگیرند و به آنها بگویند حرام و واجب چیست پس بعثت رسل باید فعلی باشد یعنی هم رسالت فعلی باشد هم بعثت فعلی باشد رسولانی مبعوث شوند و رسول باشند رسول بمعنای واقعی کلمه یعنی انسان مرتبط با مخاطب.
9. در بیان واصل و وصول احکام به انسان یکطرف خداست و یکطرف مکلف و وسطی وجود دارد بنام ظلمه یعنی موانعی پیش بیاید که پیام انبیا به مکلف نرسد حال ظلمه چقدر نقش دارد؟ ما قائلیم با اجتهاد مجتهد و تلاش و علم اجمالی و منحل کردن آن همه اینها شاهد بر انست که این آیه شریفه میتواند کبرای کلی قبح عقاب بلا بیان را توضیح دهد .
10 . چرا شیخ اعظم گفت این آیه برای امم سابقه است و مجازات ،مجازات دنیوی است ؟ با فرض اینکه با بحث عقل و تنقیح مناط و ادبیات عرب این بیان حکایت میکند که خداوند انسان را بدون تفهیم اتهام مجازات نمیکند .
پاسخ در تمام روایات چیزی پیدا نمیکنید که امام این آیه را معنا کرده باشد برای امم سابقه و عذاب دنیوی لذا این پندار شیخ اعظم رضوان الله تعالی علیه قابل دفاع نیست .
11. بحث فعلیت و استحقاق قبلا گفتیم که آیه در مقام نفی استحقاق است نه نفی فعلیت نفی فعلیت در عالم اثبات لفظ قرار گرفته تا بیان نفی استحقاق کند عالم اثبات ما کنا معذبین با همه لوازمی که داشت نفی فعلیت است اما واقعیت آن نفی استحقاقاست. برای بیان نفی استحقاق از نفی فعلیت در عالم لفظ استفاده شده است .
12. بین استحقاق عذاب و فعلیت عذاب در خارج این آیه و در شریعت ملازمه نیست اما در این آیه شریفه دلالت لفظی است قرائن لفظی و مقامیه میگویند استحقاق اول است و نفی فعلیت دوم
اعاظم قم فرمودند سیاق آیات ربطی به این آیه ندارد .