1402/10/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : حجیت خبر واحد / عقل/
وجه سوم از وجوه عقلی بر حجیت خبر واحد فرمایش برادر صاحب فصول بود صاحب هدایة المسترشدین که بیان شد
قسمت پایانی بحث باقی ماند که امروز تکمیل میکنیم. مرحوم صاحب کفایه از فرمایش محقق اصفهانی دو جواب داده است
جواب اول این بود که مقتضای فرمایش این محقق آن چیزی نیست که ایشان فرموده است. جناب محقق با توضیحی که داد و استدلالی که تراشید خواست بگوید باید در شرایط استنباط احکام شرعی برویم سراغ عمل کردن به خبر واحد از باب ظن توضیحات نتیجه میدهد اولا مراجعه به اخبار متیقنه ثانیا رفتن سراغ خبر های دست پایین تر مانند حسن ثالثا اگر نشد احتیاط میکنیم
جواب دوم فرمایش دوم صاحب کفایه بعنون ایراد بر صاحب هدایة المسترشدین اینست که تعبیر ایشان به اینکه باید رجوع کنیم به سنت ( سنت همین اخباری است که در کتب معتبره و غیر معتبره وجود دارد)
تعبیر درستی نیست زیرا سنت این اخبار نیست بلکه این اخبار حاکی سنت است ما نسبت به اخبار وقتی مراجعه میکنیم بعنوان حاکیات و ناقلات سنت مراجعه میکنیم پس معنا ندارد مراجعه کردن به حاکی سنت با توجه به اینکه معلوم نیست و مظنون است یعنی در کلام محقق صاحب هدایة المسترشدین تحافتی است شاید نظر ایشان در عالم واقع سنت است اینکه مراجعه میکنیم به سنت مظنونه و سنت مظنونه یعنی قول و فعل و تقریر امام اما کیفیت استدلال ایشان به حاکیات سنت است و میگوید رجوع به اخبار .
بنابراین اشکال اول صاحب کفایه وارد است اما اشکال دوم که میفرماید اخبار حاکیات هستند و حاکیات عن السنه اعتبار ندارند وارد نیست.
میرویم سراغ اشکالی که شیخ اعظم به صاحب هدایة المسترشدین وارد کرده است به این مضمون که میفرماید اینکه فرمودید باید مراجعه کنیم و عمل کردن به روایات ظنیه واجب است بخاطر چیست؟ دو احتمال وجوددارد
احتمال اول: بخاطر اینکه علم اجمالی داریم به مطابقت داشتن خیلی از این روایات با عالم واقع یعنی علم اجمالی داریم که این روایات در کتب معتبره و غیر معتبره مطابق هستند با واقع پس باید به آنها عمل شود و اگر بخواهید به دین خدا برسید راه فقط همین است از باب اینکه باب علم و علمی منسد است وعلم و علمی نیست ظن میشود حجت هذا هو دلیل الانسداد این میشود جلوه و مصداقی از دلیل انسداد در حالیکه شما در مقام بیان دلیل انسداد نبودید و در مورد حجیت خبر واحد بحث میکردید.
احتمال دوم اینست که عمل به این اخبار مظنونه بخاطر آنست که علم اجمالی داریم که اکثر این روایات
از امام صادر شده است تا بعد حجیت خبر را اثبات کنیم علم اجمالی اول این بود که علم اجمالی داریم کثیری از اینها مطابق با احکام الله واقعی است اما در دومی علم اجمالی داریم که اکثرشان از معصوم صادر شده است.در علم اجمالی اول کار به خبر نداشته و با واقع سروکار داشتیم یعنی از هر راهی که میشود باید به واقع رسید لذا میشود انسداد و هرگونه ظنی اما دراینجا علم اجمالی داریم که اکثر روایات صادر شده از معصوم است تا خبر را حجت قرار دهیم یعنی کلام معصوم را اعتبار میدهیم نه واقع را در اینجا واقعا میرویم سراغ مقصد و مقصود شیخ تقی صاحب هدایة المسترشدین که این خبرهای کتب معتبره و غیر معتبره را حجت کند یعنی نوک پیکان استدلال ما میرود بسمت اعتبار خبر که خبر را اخذ کنیم و کاری به واقع نداریم لکن این همان دلیل اول است یعنی احتیاط ؛علم اجمالی که بعنوان دلیل اول شیخ انتخاب شد همین بود که علم اجمالی باعث میشود به هر خبری عمل کنیم زیرا شاید قول معصوم باشد و مشکل این بود که اخس از مدعا بود یعنی موجبة جزئیه نتیجه میداد که خبرهای ما حکم اثباتی و الزامی داشته باشد و در مقابل اطلاق یا عمومی بخواهد نفی تکلیف کند فقط در چنین موردی به روایت مثبت تکلیف عمل میکردیم از باب احتیاط نه از باب حجیت وانگهی نتیجه نمیداد خبر واحدی را که قدرت تخصیص زدن و تقیید کردن و حاکم و وارد بودن داشته باشد
بنابراین شیخ اعظم میفرماید از این دو حالت خارج نیست .
این استدلال وقتی از طرف شیخ بیان میشود مرحوم صاحب کفایه میفرماید شما بیخود سر بی صاحب
میتراشید جناب محقق اصفهانی چنین نظریه ای ندارد ، شما امر و حال و تفکر جناب محقق را منحصر کردید در علم اجمالی اول و علم اجمالی دوم در صورتیکه اینطور نیست و حرف جناب محقق این نیست بلکه منظور جناب محقق صاحب هدایة المسترشدین این است که روایاتی که ما به آنها مراجعه میکنیم احکام فعلیه هستند نه از باب اینکه علم اجمالی اول داریم که کثیر اینها با واقع مطابقند یا علم اجمالی دوم که اکثر اینها از معصوم صادر شده اند بلکه منظور اینست که محتوای این روایات احکام الله فعلیه است و چون احکام الله فعلیه مظنونه است به آنها اخذ میکنیم .
بنده عرض میکنم این فرمایش مرحوم آخوند وارد نیست و این بیان، بیانی نیست که یرضی به صاحبه جناب محقق شیخ محمد تقی اصفهانی بگوید بله منظور من همین است به دلیل اینکه خیلی بعید است از این مقام بزرگ حرفی بزند که بعد ملتزم به لوازمش نیست آن هم یک لازمه خیلی گستاخ و بی معنا یعنی اگر مثلا محقق اصفهانی بگوید منظورمن اینست که محتوای این روایات همه احکام الله فعلی هستند یلزم منه تسبیب یعنی ما کاری به واقع نداریم آنچه در این روایات هست احکام الله است که عین سببیت است با فرض اینکه این محقق بزرگ خبر واحد را از باب اماره بودن قبول دارد یعنی یا مطابق با واقع هست و یا نیست با این توجیه سازگار نیست بنابراین فرمایش جناب آخوند تفسیری است از کلام محقق اصفهانی که لا یرضی به .
هذا تمام الکلام فی دلیل عقلی سه دلیل ذکر شد که هیچکدام نتوانست دلیل برای حجیت خبر واحد قرار گیرد و نتیجه ای جز اینکه احتیاطی را تولید میکرد نداشت.
رسیدیم به اول بحث انسداد که در بین مباحث قبل دیدیم گاهی صحبت بسمت انسداد میرفت و حجیت ظن را مطلق بیان میکرد حجیت مطلق ظن برای کسی کاربرد دارد که قائل شود باب علم و علمی هر دو منسد است مانند جناب صاحب قوانین محقق قمی رضوان الله علیه
توضیح باب انسداد سیاتی ان شاالله ...