درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : حجیت خبر واحد / عقل/ علم اجمالی

 

علم اجمالی منحل شد و روایات کتب اربعه از باب احتیاط حجت شدند و بین اعتبار روایت بر اساس احتیاط با اصول عملیه تعارض پیش آمد رسیدیم به اینکه اگر اصول عملیه مثبت باشند و خبر احتیاطی نافی و مرحوم شیخ اعظم فرمود اصل عملی جاری نمیشود .

سوال اینجاست که چطور در فرضی که اصل (استصحاب ) مثبت است ، جاری نمیشود؟

گفتیم بعنوان مثال یقین داریم که دو ظرف نجس است و کسی گفت یکی از این دو ظرف پاک شده است یک علم اجمالی پیداکردیم که یکی پاک شده و یک علم تفصیلی داریم که هردوی آنها قبلا نجس بوده است در اینجا استصحاب کرده و نجاست هر دو را اثبات میکنیم وهیچ مخالفت عملیه ای پیش نمیآید هر دو ظرف را کنار میگذاریم .

جلسه گذشته ذکر شد ملاک عدم اجرای اصول در اطراف علم اجمالی دو مبنا است:

1. مخالفت قطعیه لازم می آید

2. تضاد است

و مشخص شد که مرحوم شیخ تضادی است اصول عملیه در اطراف علم اجمالی جاری نمیگردد زیرا بین علم اجمالی با اصول تضاد برقرار میشود در خصوص استصحاب که میفرماید " لاتنقض الیقین بالشک ابدا و انما انقضه بیقین آخر" در اینجا خبر احتیاطی و علم اجمالی میگوید یکی پاک و استصحاب میگوید هر دو نجس است وقتی یکی پاک شده اگر بخواهیم استصحاب جاری کنیم تضاد و تناقض ایجاد میشود بین لا تنقض الیقین بالشک ابدا و بین علم اجمالی و همچنین تناقض در اینکه انقضه بیقین آخر ولی در اینجا به شک نقض میشود .

مرحوم صاحب کفایه میفرماید: ولازم ذلک وجوب العمل علی وفق جمیع الاخبار المثبته و جواز العمل علی طبق نافی منها فیما اذا لم یکن فی المساله اصل مثبت للتکلیف من قاعدة الاشتغال او الاستصحاب بناء علی جریانه فی اطراف ما عُلم اجمالا بانتقاض الحالة السابقه فی بعضها انتقاض حالت سابقه با خبر احتیاطی شده است که میگوید یکی از دوظرف پاک شده یعنی متیقن سابق نقض شده است .

مرحوم آخوند میگوید ما به خبر نافی عمل میکنیم بناءً بر جریان استصحاب و اشتغال باقی میماند زیرا اشتغال احتیاط است. مثلا یقین داریم در روز جمعه یا نماز ظهر واجب است یا نماز جمعه بعد کتاب من لا یحضر را باز کردیم و خبری گفت نماز جمعه واجب نیست در اینجا اشتغال یقینی یستدعی فراق یقینی باید هر دو را بخوانیم تا یقین کنیم به فراق ذمه و بحث تضاد و تناقضی پیش نمیآید

پس در استصحاب تناقض و تضاد پیش میآید اما در باب اشتغال هیچ تضاد و تناضی وجود ندارد.

طبق نظر شیخ اعظم اگر استصحاب مزاحم علم اجمالی شود استصحاب جاری نمیشود و خبر نافی جاری میگردد.

بعبارت دیگر در مثال نجاست دو ظرف طبق حرف شیخ میدان را به خبر نافی میدهیم که نجاستی نیست و هردو ظرف پاک است اما طبق نظر محققینِ دیگر استصحاب جاری میشود زیرا مخالفت عملیه لازم نمیآید.

اما در قاعده اشتغال این اتفاق نمیافتد مثال روز جمعه و وجوب نماز ظهر یا جمعه. خبر احتیاطی میگوید نماز جمعه واجب نیست در اینجا طبق قاعده اشتغال هردو نماز خوانده میشود و تناقض و تضادی رخ نمیدهد.

تا اینجا دلیل عقلی بر حجیت خبر واحد از کانال اول علم اجمالی بیان شد به این ترتیب که علم اجمالی کبیر در متوسط و متوسط در صغیر ذوب شد و علم اجمالی صغیر کتب اربعه را عنوان کرد و گفت باید به تمام روایات مثبته در این کتب عمل شود و این خبرها حجت هستند از باب احتیاط .

تعبیر حجت از باب احتیاط مسامحه است درون این حرف فقط احتیاط است نه حجیت به این جهت که حجت در علم اصول یا ظن است یا قطع است یا اصول عملیه چهارگانه. احتیاطی که در اینجا میگوئیم احتیاط عقلی در علم اصول است نه در علم فقه . احتیاط در علم اصول فقط کاری عقلی است و به آن حجت اطلاق نمیشود حال که احتیاط عقلی شد میگوئیم از باب احتیاط به آن عمل میکنیم نه اینکه از باب احتیاط حجت است.

سوال : چرا اصولیین میخواهند خبر واحد را حجت کنند؟ برای اینکه بتواند در مقابل اطلاقات و اصول لفظیه بایستد و قران را تخصیص بزند یا در مقابل اصول عملیه بایستد و عقل خالصی که ملازمه آن را نیز نمیتوانیم اثبات کنیم حجت واقع نمیشود.

حجت در لسان اصولیین چیزی است که مستند به شارع باشد اما در اینجا احتیاط مستند به علم اجمالی و عقل خالص است پس بنابراین همجنس با ادله شرعیه و اصول لفظیه و عملیه نیست و به کار ما نمی آید.

نتیجتا روش اول عقلی که علم اجمالی بود نمیتواند خبر واحد را منسوب الی الشارع حجت قرار دهد که تخصیص بزند یا وارد باشد یا حاکم باشد و.... لذا مثبت حجیت مدونه در علم اصول نیست و تنها به عقل خالص احتیاط است پس از آن میگذریم .

میرویم سراغ وجه دوم استدلال به عقل برای حجیت خبر واحد که سیاتی ان شاالله...