1402/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : اصول /حجیت خبر واحد/ عقل
به اینجا رسیدیم که علم اجمالی یکی از ادله حجیت خبر واحد است و بحکم عقل حجیت خبر واحد را اثبات میکند وقتی اثبات شد سوالی پیش میآید که ما الفرق بین الحجیة المستفاده من العقل والحجیة المستفاده من النقل. ادله قبلی کتاب و سنت و اجماع نقل هستند و عقل چهارمین است.
عرض میکنم به اینکه الحجیة علی ضربین حجیة نفسیه وحجیة غیریه حجیت در باب خبر واحد دو نوع است نفسی و غیری
حجیت نفسی از نقل استفاده میشد به اینصورت که نقل به شکل مولویت و تاسیس میگفت خبر واحد را بپذیر حالا چه با آیه نبا چه سنت متواتره و چه سیره عقلا .
اما حجیت غیریه یعنی حجیتی که به شکل تعبد نیست بلکه طریق است علم اجمالی بحکم عقل میگوید هرخبری را دیدید که به حکم عقل مثبت تکلیف است باید از باب احتیاط بپذیرید.
به حجیت غیریه حجیت احتیاطیه هم اطلاق میشود . وقتی باب احتیاط شد سوال دوم مطرح میشود به این مضمون که اگر بین خبر واحد با اصول عملیه تعارض ایجاد شد چه باید کرد؟
خبر واحدی که حجیت آن نفسی است یقیناً بر اصول عملیه مقدم میشود لانها علمٌ.
انما الکلام در حجیت اخیر اینکه اگر فرض کنیم نقلی نداریم و فقط عقل میگوید خبر واحد حجت است آن هم از کانال علم اجمالی یعنی حجیت از باب احتیاط در اینجا چه باید کرد؟
اینجا در دو مقام باید بحث کرد:
مقام اول رابطه ی خبری که حجیت آن غیری است با اصول عملیه نافی تکلیف همانطور که اکثر علما فرموده اند و شیخ اعظم نیز فتوا داده است این خبر واحد مقدم میشود بر اصول نافیه گفته شد که ما حجیت جعلیه غیریه را بردیم سراغ احکام مثبت تکلیف که مقدم میشود بر اصول نافیه بجهت اینکه اصول نافیه در اطراف علم اجمالی جاری نمیشود چون فراورده علم اجمالی احتیاط است و احتیاط میگوید باید اطراف را بگیری و اخذ کنی .
مقام دوم اگر اصل مثبت و خبر واحد نافی بود مرحوم شیخ اعظم میگوید باز هم اصل جاری نمیشود اما عده ای از محققین قائل بر جاری شدن اصل هستند. اگر اصل جاری شود به این معناست که بر خبر واحد مقدم میشود. (در مقام اول خبر واحد مقدم بر اصل شد و در اینجا اصل مقدم میشود بر خبر واحد)
برای این مورد بعنوان مثال اگر دوظرف مشتبه به نجاست شدند یعنی علم پیداکردیم یکی از این دو ظرف نجس است وبه یکی از این دو ظرف باران رسید اما نمیدانیم کدام یک در اینجا جائز است نجاست را استصحاب کنیم زیرا استصحاب منافات با علم اجمالی ندارد .اگر خبر واحدی گفت این ظرف پاک است در اینجا استصحاب که میگوید نجس است موافق با علم اجمالی است که میخواهد خبر واحد را حجت کند چون موافق است استصحاب به قوت خود باقی میماند و آثار بر او مترتب میشود یعنی اگر یک شیء بیاید و با یکی از این اطراف ملاقات کند دیگر نمیتوانیم فتوا به نجاست آن شیء بدهیم زیرا علم اجمالی منحل شده است پس بنابراین هم به اصل عمل کرده ایم با فرض اینکه خبر واحدی که میگوید باران به این ظرف خورده است نسبت به آن خبر هم اصل جاری میکنیم و علم اجمالی را در نجاست نگه میداریم و یکی از آثار مترتب بر آن این است که علم اجمالی را توسط خبر واحدی که گفته این ظرف پاک است منحل کردیم و استصحاب نجاست را نسبت به همان ظرف که خبر واحد میگوید باران به ان خورده است جاری میکنیم اثر آن به این صورت است که اگر کسی نذر کرده باشد دست بزند به یکی از طرفینی که با علم اجمالی محکوم به نجاست است. استصحاب نجاست بر عهده این شخص میگذارد که باید به نذرت وفاکنی زیرا از جهت حجت شرعی استصحاب نجاست او را ثابت میکند و نذر محقق میشود.