1402/09/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجیت خبر واحد//عقل
از سه وجهی که در فرائد الاصول آمده است این وجه مختار شیخ اعظم است تنجز و تنجیز علم اجمالی که دلیل است بر حجیت خبر واحد. علم اجمالی به اینکه أمارات فراوانی در حریم شریعت مطابق با واقع هستند که ما را به سوی احکام الله راهنمایی میکنند این علم اجمالی احتیاط را اقتضا میکند هر اماره ای را دیدیم که گزارش از اثبات و ثبوت حکم در شریعت میکند آن را بپذیریم تا برسیم به این نتیجه که ذمه همه مکلفین از احکام اللهی که به آن مشغول است فراق پیدا کرده است .
علم اجمالی در ابتدا گرفتار اشکال شد که عرض کردیم علم اجمالی کبیر منحل شد به علم اجمالی متوسطی که أماره بودنش قوی تر است و در علم اجمالی متوسط میگوئیم احکام الله درون أمارات معتبره (خبر واحد ثقه خبر صحیح متواتر و مستفیض) و غیر معتبره (شهرت و اجماع و ... )هستند یعنی علم اجمالی صغیر ؛ علم اجمالی کبیر طبق قاعده انحلال به دوقسم تقسیم میشود : متیقن و مشهور که متیقن را میگیریم و مشهور را رها میکنیم یعنی علم اجمالی تبدیل شد به علم تفصیلی و شک بدوی (قانون انحلال) علم اجمالی متوسط که أمارات است نیز با نگاه به معادلات عقلی وتجزیه تحلیل منحل میشود، کتب اربعه که احادیث شیعه در آن جمع آوری شده مانند احادیث مرحوم صدوق و مرحوم کلینی میشود علم اجمالی صغیر و میگوئیم دین در این کتب است و نسبت به مازاد شک داریم.
علم اجمالی صغیر میشود حرف روز یعنی حجیت خبر واحد. در خصوص روایات واحد ثقه در کتب اربعه پای هر کدام بایستید علم اجمالی میگوید باید احتیاط کنید و در موارد روایات مثبته عقل که وجوب و حرمت را اعلام میکند بعنوان حکم دین آن را بپذیرید. این بیان یعنی حجیت خبر واحد یعنی طبق حکم عقل میگوئید صدِّق هذا الراوی الا ان یدُل علی عدم صدقه دلیلٌ تا وقتی دلیلی بر عدم وثاقت پیدا نشده است عقل از باب احتیاط میگوید ثقه است.
بنابراین علم اجمالی صغیر شد پایه گذار مکتب احتیاط در اخبار آحاد مثبته للتکلیف یعنی مؤدی آن را چه وجوب چه استحباب و چه کراهت و حرمت حکم دین بدانید .
این رسالت و وظیفه علم اصول است که از علم اجمالی استفاده کرد و از آن بعنوان یک حجت شرعیه ذاتیه یاد کرده ومیگوید اخبار احاد در کتب اربعه را بعنوان حجت شرعی بحکم اجمالی بر پایه عقل بپذیرید. اما محقق حوزوی نگاه میکند به قواعد درایت و روایت ،علم حدیث و علم رجال یعنی محققینی که حجیت خبر واحد را پذیرفته اند در علم رجال و حدیث بر اساس قواعدی بعضی از اخبار را استثنا میکنند مثلا در علم رجال میرسند به یک راوی کذاب؛ باید بدانیم که احتیاط درعلم اجمالی حد و مرز دارد احتیاط کن تا کشف خلاف شود بعد توسط علم رجال متوجه میشوید که این چند روایت کذب است و هیچ عقلی نمیگوید خبر کذب را بپذیر . خاصیت احتیاط اینست که از طرفی تکلیف داریم و از طرفی شک و احتیاط میگوید به مشکوک عمل کن اما زمانیکه واضح شد دیگر شک از بین رفته است . و بعد از درون علم رجال علم درایه بیرون می آید که مثلا این خبر ضعیف یا مرفوعه و یا مقطوعه است و نتیجه این اصطلاحات اینست که مشخص میشود عده ای از این روایات کذب است و از مشکوکیت خارج میگردند.
بنابراین علم اجمالی، ما را پای اخبار کتب اربعه نگهداشت و گفت باید به آنها عمل کنید الا ان یَثبُت کذبه .
کل علم اجمالی منجزٌ کالعلم التفصیلی تا این علم اجمالی منحل نشود تمام اطراف علم اجمالی معلوم به تفصیل است مانند وقتی معلوم به علم واحد باشد لذا منجزیت و حجیت که برای تفصیلی میگوئیم برای اجمالی نیز صدق میکند اما اگر منحل شد گاهی منحل شده و باز میشود علم اجمالی مانند کبیره به متوسطه و متوسطه به صغیره و گاهی کلا منحل میشود یعنی یکطرف میشود علم تفصیلی و یکطرف میشود شک بدوی.
آیا علم اجمالی در کتب اربعه منحل نمیشود؟ جواب سوال سیاتی ان شاالله....