1402/09/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : حجت خبر واحد// سیره عقلا
خلاصه جلسه گذشته :
متن کفایه مرحوم محقق خراسانی رضوان الله تعالی علیه در پایان سیره عقلا ذکر شد .
سیره عقلا مهمترین دلیل بر حجیت خبر واحد است . تنها مزاحمی که سیره عقلا داشت ردع شریعت بود که مرحوم آخوند فرمود رادعیت شریعت برای سیره ثابت نیست و آیات ناهیه نمیتوانند رادع باشند زیرا اگر رادع شوند دور لازم میآید.
ان قلت دوم : حالا که با دور آیات مانعه کنارگذاشته شد با همین دور حجیت خبر واحد مخدوش میشود و اعتبار خبر ثقه توسط سیره گرفتار دور میگردد به این صورت که حجیت خبر ثقه توقف دارد بر عدم ردع و رادعیت آیات و عدم رادعیت آیات توقف دارد بر اینکه سیره این آیات را تخصیص بزند. رابطه سیره عقلا با ایات رادعه تخصیص است . با توجه به این رابطه میگوئیم حجیت خبر ثقه توقف دارد بر عدم رادعیت آیات و از طرفی عدم رادعیت توقف دارد بر تخصیص خوردن آیات توسط سیره. این میشود دور و باطل است در نتیجه سیره دلیل بر حجیت خبر ثقه نیست.
جواب ان قلت :
مرحوم آخوند در جواب این ان قلت میفرماید: اینجا دور پیش نمیآید
قبل ازتوضیح کلام مرحوم ذکر مقدمه ای لازم است : در بحث رابطه سیره با آیات مانعه از ظن گفتیم رابطه تخصیص است بنابراین دو عنوان داریم
1. عدم رادعیت
2. تخصیص
این ایات توسط سیره که این دو عنوان از نظر شأن و مقام باید ارزیابی شوند. در مانحن فیه چه مقدار عدم مانعیت لازم داریم ؟ و از طرفی قدرت تخصیص باید چه مقدار باشد؟ وقتی این دو را میسنجیم متوجه میشویم در رابطه با عدم رادعیت همین مقدار که در ظاهر رادعی پیدا نکنیم کافیست پس عدم رادعیت ظاهری کفایت میکند و این مقدار در مانحن فیه وجود دارد زیرا اولین حرفی که به ایات وارد است اصول عقاید است یعنی رادعیت آنها واقعی نیست. و در مساله تخصیص باید تخصیص واقعی باشد .
با توجه به این مقدمه مرحوم آخوند میگوید دور زمانی است که دو چیزی که میخواهند بر یکدیگر متوقف شوند در یک مقام باشند دور توقف شیء علی نفسه را در بر دارد و اگر دو چیز در یک مقام نباشند دیگر دور پیش نمیآید .
به بیانی دیگر عدم رادعیت توقف دارد بر تخصیص واقعی و ما مدعی هستیم طبق ادله ایات توسط سیره عقلا تخصیص خورده اند پس حجیت خبر واحد توقف دارد بر عدم رادعیت ظاهری نتیجتا توقف از یک جهت نیست و دور پیش نمیآید
این کلام مرحوم آخوند است که میفرماید : فانه یقال یکفی فی حجیته (خبر ثقه) بها (سیره) عدم ثبوت الردع عنها (سیره) لعدم النهوض ما یصلح لردعها (سیره) کما یکفی فی تخصیصها (سیره) لها (آیات) ذلک. در تخصیص همین مقدار که ردع ظاهری پیدا نکردیم میتوانیم آن را تخصیص واقعی بزنیم و دور نیست پس نتیجه میگیریم سیره مستحکم است هرجا سیره عقلا بگوید ظنی معتبر است ادله مانعه را تخصیص واقعی میزنیم الا ما خرج بالدلیل مانند قیاس هذا تمام الکلام فی الکتاب والسنة والاجماع و عقل باقی میماند .
بتعبیر بنده سیره عقلا نیز حکم عقل است نهایتا عقل عملی خاموش است زیرا عُقلا زمانیکه عمل میکنند یَنبغی ان نُسلم حجیة خبر الثقه بنابراین سیره هم نوعی حکم عقلاست اما حکم عقل عملی .
عقل برحسب مدرکاتش به دو قسم تقسیم میشود عقل عملی و عقل نظری و این دلیل چهارم ما پیرامون عقل نظری میباشد. که نظر داده و حکم میکند ینبغی ان یُعلم