1402/02/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /لغوی
خلاصه جلسه قبل
بحث ظهور تمام شد که اوّلین مصداق برای امارات بود و نتیجه آن شد که ظهور حجّت است؛ اگر صغرای قیاس استنباطی ظهورات محرز شود کبری حاصل است؛ و اگر ظهور اثبات شد در صورت شک در مراد جدّی یعنی کبری، اصالة التطابق بین مراد استعمالی و مراد جدی جاری میشود؛ اصالة التطابق همان حجّیت ظهور است.
صیغة الامر ظاهرة فی الوجوب، الکل ظاهرة فی العموم، النکرة فی سیاق النفی ظاهرة فی العموم، اسم الجنس ظاهر فی الاطلاق و غیرهم؛ اگر اینها ثابت شد و قرینه منفصله پیدا نشد در صورت شک، طبق سیره عقلاء اصالة التطابق جاری میشود؛ این عبارة أخری از «کل ظاهر حجة» میباشد؛ برخی بالاتر از این گفتهاند که در صورت احراز صغری اگر شکّ کردیم نیاز به فحص نیست و اصل جاری میشود؛ لکن حقّ آن است که اگر احتمال قرینه منفصله بدهیم باید فحص کنیم.
مصداق اوّل از مصادیق امارات که همان ظهورات بود تمام شد.
مصداق دوم: قول لغوی
آیا قول لغوی که مفید ظنّ میباشد حجّت است؟ این بحث نیز فی الجمله به بحث قبلی یعنی ظهورات مرتبط است . به صغری یعنی ظهور ارتباط دارد؛ یکی از راههای احراز صغری، قول لغوی است؛ وقتی لغوی میگوید معنای این لفظ این است مثلا الصعید: أی التراب الخالص، آیا ظهور در آن معنا پیدا میکند یا خیر؟ دو قول است: حجّیت و عدم حجّیت.
نکته
محلّ نزاع قول لغوی بماهو قول لغوی است نه بماهو عادل یا دو نفر لغوی بما هما بینه مثلا.
ادله قائلین به حجیت
دلیل اول: خبرویت
لغوی اهل خبره است؛ قرآن میفرماید: فاسئلوا اهل الذکر؛ یعنی از خبره بپرسید؛ و سیره عقلاء نیز این است که برای هر کاری سراغ متخصّص آن فن میروند.
جواب
خبره یعنی صاحب رأی و نظر؛ خبره کسی است که دیگران نمیتوانند کار تخصّصی او را انجام دهند؛ تبعیّت از خبره تبعیّت از حسّ او نیست تبعیت از حدس و فکر و اندیشهی اوست؛ در باب حسّیّات تبعیّت صحیح نیست؛ یا باید خودمان حسّ کنیم یا از بیّنه استفاده کنیم؛ لغوی اهل رأی و نظر نیست بلکه استعمالات را میبیند و گزارش میدهد پس کار او حسّی است؛ مراجعه به کتب لغت مراجعه به خبره نیست؛ لذا در این زمینه باید سراغ بیّنه برویم؛ اگر دو نفر لغوی عادل بگویند عرب فلان لغت را در فلان معنا بکار می برند از باب بینه قبول می شود نه از باب خبره؛ یا اگر از قول یک نفر لغوی اطمینان پیدا کردیم از باب خبره نیست بلکه از باب ظن و اطمینان است.
دلیل دوم: اجماع
اجماع بر اینکه عقلاء در طول تاریخ به قول لغویین مراجعه میکردهاند.
جواب
اوّلا این ثابت نیست نه مراجعه و نه عمل به آن؛ عقلاء به قول لغوی بما هو لغول عمل نمی کنند بلکه مثلا 50 کتاب را نگاه میکنند و اطمینان پیدا میکنند.
ثانیا سلّمنا که اجماع باشد این اجماع کاشف از قول معصوم نیست؛ امام که در تعیین معنای الفاظ به قول لغوی مراجعه نمیکند.