1401/08/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/أحكام القطع /قطع موضوعی
خلاصه جلسه قبل
کلام در تنزیل امارات نازل منزلهی قطع موضوعی طریقی بود؛ گفتیم بین مرحوم آخوند و شیخ اعظم اختلاف است؛ صاحب کفایه میفرماید دلیل اعتبار امارات که مثبت حجّیت آنهاست نمیتواند مثبت موضوعیت اماره باشد؛ یعنی نمیتواند بگوید اماره همانطور که مثل قطع است در طریقیت و نشان دادن واقع، همچنین مثل قطع است در موضوع قرار گرفتن برای حکم شرعی؛ این دلیل فقط آلیت اماره را اثبات میکند و استقلالیت آن را نمیتواند اثبات کند؛ وقتی میخواهیم قطع را موضوع یک حکم شرعی قرار بدهیم مثلاً «اذا ظننت بحرمة شرب فقّاع فتصدق» (اگر ظنّ داشتی صدقه بده) مثل آن باشد که بگوید «اذا علمت بحرمة شرب فقّاع فتصدق» ؛ حال میخواهیم توسّط سیرهی عقلاء که طریقیّت ظنّ خاصّی را اثبات میکند همان سیره، ظنّ را جای علم بگذارد در موضوع حکم شرعی؛ خب هردو نیاز به دلیل دارد؛ هم اماره و طریق بودن هم الغاء احتمال خلاف؛ دوّمی که اتّفاقی و سیرهی عقلاست؛ امّا کلام در این است که اوّلی را هم میتواند اثبات کند یا نه.
آخوند میفرماید خیر! اوّلی آلی است ولی دوّمی استقلالی است لذا دو لحاظ وجود دارد؛ دلیل اعتبار امارات فقط لحاظ اوّل را اثبات میکند و میگوید طریق است؛ امّا دوّمی نیاز به دلیل مستقلّ دارد؛ در جای دیگری میفرماید: اگر این اجتماع آلی و استقلالی نبود که مستلزم اجتماع نقیضین یا ضدّین است از همان اطلاق صدق العادل استفاده میکردیم و خبر واحد را میگذاشتیم جای علم مطلقا چه قطع طریقی یا موضوعی طریقی یا وصفی؛ لکن این دو لحاظ مانع است.
شیخ اعظم میفرماید: دلیل اعتبار امارات، احتمال خلاف را نیز نفی میکند و میگوید ظنّ تو علم است؛ نگاه شیخ این است که ادلهی اعتبار امارات احتمال خلاف را ملغی میکنند لذا ظنون و امارات علم محسوب میشوند؛ امّا نگاه آخوند این است که ادلهی اعتبار امارات جعل معذّریت و منجّزیت است یعنی ناظر به واقع است که اگر مطابق با واقع بود منجّز است و اگر مخالف واقع بود معذّر است.
نظر شیخ به ذات اماره است نه به آنچه که اماره نشان میدهد یعنی واقع؛ بتعبیر دیگر نگاه شیخ نگاه استقلالی است نه آلی؛ یعنی ظنّ مثل علم خودش ملاک است چه ما را به واقع برساند یا نرساند؛ امّا طبق نظر آخوند آلی است؛ معذّریت و منجّزیت وقتی معنا دارد که واقع لحاظ شود.
این مبنای این دو بزرگوار و دلیل آنهاست؛ طبق مبنای شیخ مشکلی نیست ولی طبق مبنای آخوند به مشکل برمیخوریم و حرف ایشان دور از آبادی نیست.
امّا محقّق خوئی میفرماید: مبنای صاحب کفایه مخدوش و محلّ تامّل است؛ این که ادلهی اعتبار امارات فقط منجّزیت و معذّریت را اثبات میکند، اشتباه است؛ اگر این مبنا ردّ شود حقّ با شیخ خواهد بود؛ ایشان میفرماید این امکان ندارد که ملاک ادلّه منجّزیت و معذّریت باشد بلکه همان القاء احتمال خلاف است؛ بتعبیر دیگر ادلهی حجّیت امارات نگاه استقلالی دارند نه آلی؛ منجّزیت و معذّریت یک مدرک عقلی است نه مدلول ادله اعتبار؛ ادلّه این را اثبات نمیکند.