1401/02/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: خلاصه مباحث الفاظ/ /
ادامهی تلخیص مباحث الفاظ
48ـ مخصّص منفصل اگر اجمال مفهومی داشته باشد با دلالت تصوّری عام کاری ندارد امّا در دلالت تصدیقی یعنی مراد جدّی عام اثر میگذارد و حجّیّت به مراد جدّی تعلّق میگیرد؛ وقتی در این مخصّص اجمال مفهومی، مردّد بین متباینین باشد، عام از حجّیّت ساقط میشود ولی اگر مردّد بین اقل و اکثر باشد، مخصّص نسبت به اقلّ حجّت است و نسبت به اکثر، تمسّک به عام میشود و گرفتار شبهه نمیشود.
49ـ مخصّص متّصل اگر اجمال مصداقی پیدا کند عام را نیز مجمل میکند و مصداق، مردّد میشود بین اینکه داخل در عام است یا خاص؛ اینجاست که میگوئیم تمسّک به عام در شبههی مصداقیه جائز نیست و فلسفهی این عدم جواز آن است که تمسّک به عام در شبههی مصداقیه بمعنای اثبات موضوع توسّط حکم میباشد که این محال است زیرا بمنزلهی اثبات علّت است توسّط معلول.
50ـ هرگاه در باب عام و خاصّ، شکّ در اصل تخصیص یا تخصیص زائد باشد اصالة العموم جاری میشود مثل شبههی مفهومیهی دائر بین اقلّ و اکثر که شکّ در تخصیص زائد است؛ اقلّ از عام خارج شده و نسبت به اکثر شکّ داریم و اصالة العموم محکم است و مستحکم؛ زیرا در اینجا شأن شارع مطرح است؛ شارع عام را بیان کرده است و مکلّف مقداری را که یقین دارد از عام خارج است کنار میگذارد و مابقی داخل در عام است؛ امّا اگر شکّ در تخصّص باشد، مثل شبههی مصداقیه که شکّ در تخصّص است؛ تخصیص خروج حکمی است با فرض دخول موضوعی؛ ولی در اینجا علم به دخول موضوعی نداریم؛ در اینصورت دیگر اصالة العموم معنا ندارد زیرا اصالة العموم برای حلّ مشکل حکم است نه مشکل موضوع؛ بعبارة أخری اصالة العموم یک اصل حکمی است نه موضوعی؛ لذا در شبهات موضوعیه اصالة العموم جاری نمیشود.