99/09/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الصيد و الذباحة/شرائط الذباحة /کیفیت ذبح
خلاصه جلسه قبل
کلام در مسألهی ذَبح بود. گفتیم ذبح ارکانی دارد؛ رکن اوّل، کیفیّت ذبح بود؛ کیفیّت ذبح نیز جهاتی دارد: قطع اوداج اربعه، قصد ذبح، استقبال و تسمیه؛ سه جهت اوّل تمام شد و رسیدیم به جهت چهارم یعنی تسمیه؛ گفتیم تسمیه باید با توجّه انجام شود و اگر عمداً ترک شود، حیوان میته و حرام است؛ ولی اگر فراموش شود، اشکال ندارد و این مسأله اتّفاقی است؛ و گفتیم: تسمیه از این جهت با استقبال تفاوت دارد که در تسمیه فقط نسیان استثناء شده است ولی در استقبال هم نسیان و هم جهل استثناء شده است. سپس نظریّات اهل سنّت که چهار مورد بود ذکر شد و گفتیم تنها ابوحنیفه و تابعینش همانند شیعیان تسمیه را واجب میدانند؛ شافعی، ابن عباس و ابوهریره مستحبّ میدانند. و همچنین ابوحنیفه قائل است که تسمیه در فرض نسیان ساقط است ولی در صورت جهل به حکم یا موضوع، حرام است.
زمان تسمیه
اگر تسمیه هنگام ذبح فراموش شد آیا تدارک آن بعد از ذبح لازم است یا نه؟ زمان انجام تسمیه، هنگام آغاز ذبح است بشکل تقارن عرفی؛ و تسمیه هنگام مقدّمات ذبح کافی نیست مثلاً موقعی که به حیوان آب میدهد یا پای حیوان را میبندد اگر بسم الله بگوید برای ذبح کافی نیست بلکه هنگامی که گلوی حیوان را میگیرد و میخواهد چاقو را روی گلویش بگذارد باید بسم الله بگوید زیرا امام صادق فرمودند:«من لم یسمّ إذا ذبح»[1] هنگام ذبح عرفاً هنگام شروع بریدن حلقوم است.
کیفیّت تسمیه
نام خدا به چه صورت باید گفته شود؟
محقّق در شرائع میگوید: و هي أن يذكر الله سبحانه.[2]
و صاحبجواهر میفرماید: و هي أن يذكر اللّٰه سبحانه وتعالى، يقول: «بسم اللّٰه» و «الحمدللّٰه» و «لا إله إلا اللّٰه» و نحو ذلك.[3]
این فتوا که نظر خیلی از اعاظم میباشد، از منابع روائی مانند صحیحهی محمد بن مسلم گرفته شده است.
صحیحهی محمد بن مسلم
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ ذَبَحَ فَسَبَّحَ أَوْ كَبَّرَ أَوْ هَلَّلَ أَوْ حَمِدَ اللَّهَ قَالَ هَذَا كُلُّهُ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ لَا بَأْسَ بِهِ.[4]
اهمّ روایاتی که در وسائل در این مورد آمده است همین روایت است؛ بقیّهی روایات مفهوماً دلالت بر تسمیه دارند. مثل روایتی که میگوید: «لَا تَأْكُلْ مِنْ ذَبِيحَةٍ مَا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهَا»[5]
در صحیحهی مذکور راوی از چهار صورت تسمیه سؤال میکند و حضرت میفرمایند همهی اینها اسماء الله هستند.
صاحبجواهر میفرماید: بل عن بعضهم الاجتزاء بلفظ اللّٰه تعالى شأنه لدعوى صدق ذكر اسم اللّٰه عليه و إن كان قد يناقش بأن العرف يقتضي كون المراد ذكر اللّٰه بصفة كمال أو ثناء كإحدى التسبيحات الأربع و لاأقلّ من الشك و الأصل عدم التذكية خصوصا بعد الصحيح المزبور الذي لايخلو من إشعار بذلك. میفرماید: از این روایت استفاده میشود که کیفیّت تسمیه عبارت است از الفاظی که ذکر صفت کمال و یا ثناء و تجلیل و تعظیم خداوند باشد؛ و اسم الله به تنهایی کافی نیست زیرا: اوّلاً مطابق عرف نیست. [6]
ثانیاً اگر در کفایت آن شکّ کنیم، اصالت عدم تذکیه جاری میشود؛ لذا قدر متیقّن همین چهار مورد یا شبیه آنها میباشد.
ثالثاً صحیحهی محمد بن مسلم اشعار دارد به اینکه اگر غیر از تسبیحات باشد کافی نیست.
بنده عرض میکنم اکثر قریب به اتفاق فقهاء مسألهی تسمیه را بصورت مطلق ذکر کردهاند مثل شهیدین در لمعه و روضه و غیر آنها. بنابراین فرمایش صاحبجواهر مستحکم نیست؛ زیرا
اوّلاً: آنچه از روایت استفاده میشود، گفتن نام خدا بر ذبیحه است و که هم عرف عامّ به این توجّه دارند و هم عرف خاصّ میگویند: الله بالاترین نام خداست و جامع تمام صفات جمال و جلال میباشد. همه با این نام مأنوس هستند؛ چگونه این نام برای ذبح کافی نباشد؟!
ثانیاً: با گفتن نام خدا خصوصاً با لفظ الله یا بسم الله، شکّی باقی نمیماند تا اصالت عدم تذکیه را جاری کنیم؛ باتوجّه به مطلب قبل، عرفیترین لفظ مأنوس با خواصّ و عوامّ، لفظ الله است؛ اگر کسی این را با قصد، در هنگام ذبح تکرار کند دیگر شکّی در صحّت ذبح از جهت تسمیه باقی نمیماند.
ثالثاً: صحیحهی محمد بن مسلم هیچ اشعاری به تسبیحات اربعه ندارد زیرا ذکر مصداق است و مخصّص و مبیّن نیست بلکه کلام حضرت، تسبیحات اربعه را به اسم خدا ملحق میکند؛ حضرت میفرماید: هذا کله من اسماء الله. در حقیقت اسم الله، اصل است و اینها فرع آن میباشند.
رابعاَ: این روایت و روایات دیگر در بیان اسم الله، اطلاق دارند و مقیّد نیستند حتّی مقیّد به عربی بودن نیستند لذا نام خدا به هر شکلی بحسب عرف هنگام ذبح بر زبان ذابح جاری شود کافی است چه فارسی و چه عربی گرچه در عرف متشرّعه گویا عربی مناسبتر است لکن به زبان دیگر نیز کافی است.
بنابراین اگر ذابح در هنگام ذبح نام خدا را به هر زبان و بیانی بر زبان جاری کند کافی است حتّی شیخ طوسی در خلاف و مبسوط میفرماید: اگر صلوات هم بفرستد کافی است.
نکته
یک مطلب در بین فقهائ محلّ بحث است و آن اینکه آیا میتوان نام پیامبر را هم در کنار نام خدا آورد و گفت: بسمک اللهم و بسم نبیّک؟ برخی خدشه کردهاند و گفتهاند: این شرک است و باعث میشود که ذبح صحیح نباشد و ذبیحه میته میشود لکن برخی از اعاظم فرمودهاند اشکال ندارد؛ ذکر نام پیامبر در کنار نام خداوند، ذکر عبودیّت و بندگی خداست.
علی کلّ حال قدر متیقّن در باب ذبح آن است که غیر از شتر، که نحر میشود، ذابح لحظهی ذبح به هر شکلی که نام خدا را بر زبان جاری کند کافی است و ذبیحه حلال است.