درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1403/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث مستحدثه/امنیت فضای مجازی /

رسیدیم به بحث حفظ نظام و اسلام به عنوان یک وظیفه که در اندیشه فقیه معاصر مطرح و تعقیب شد و باعث گشت نظام جمهوری اسلامی بر پا شود و این نظام مشمول یک حکم فقهی گردید "حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است" که اگر حفظ شود باعث حفاظت مقاصد شریعت می گردد.

حفظ انقلاب اسلامی و نظام اسلامی موجود در زمان فعلی ما با قطع نظر از گرایشهای سیاسی فرقه ای با نگاه علمی تحقیقاتی و جدای از فضای حاکم بر جامعه که عمامه به سرها قدرت دارند این نظام حفظش باعث حفظ زندگی پیروان مکتب اهل بیت می شود و زندگی آن ها در حریم های پنجگانه ای که قبلا ذکر شد به وسیله حفظ نظام حفظ می شود

اگر این طور است پس خود حکومت چکاره است؟ حکومت جمهوری اسلامی که میدان عملیاتی نظام اسلامی است به عنوان یک شخصیت حقوقی شناخته شده است ما در مباحث گذشته در مستحدثات گذراندیم که شخصیت حقوقی با شخصیت حقیقی در تعلق احکام شریعت تفاوتی ندارد همان طور که شخصیت های حقیقی مکلف به تکالیف می شوند (حرمت و وجوب و کراهت و اباحه) شخصیت های حقوقی نیز به همین شکل مکلف می شوند یعنی شخصیت حقوقی یک موجود زنده است و این را تاریخ بشر روی کره زمین از جهت عرف عام و خاص و سیره عقلا پذیرفته اند که شخصیت های حقوقی موجودی اعتباری اند که مانند موجود حقیقی نقش ایفا می کنند همان طور که بحث فضای مجازی این گونه است .

فضای مجازی امروزه فضای مجازی نیست؛ رهبری در گام دوم انقلاب اسلامی به این نکته اشاره دارند و در صحبت های متعدد بیان کردند که نباید فضای مجازی را مجازی شمرد بلکه حقیقی است.

در گذشته در فقه هر چه بحث می شد از اعیان خارجی و افعال مکلفین به شکل سمعی و بصری بود امروزه همه چیز در کانال الکترونیک ارائه می شود و تاثیر گذاری در عالم الکترونیک و صنعت در فضای سایبر از فضای عینی خارجی بیشتر است اگر تاثیر بیشتر است حکومت اسلامی به عنوان یک شخصیت حقوقی چه وظیفه ای دارد؟

حکومت موظف است در فضای حقیقی و بیرونی و حسی و اعیان خارجی امنیت اجتماع را تامین کند تا افراد جامعه در ابعاد پنجگانه گرفتار آسیب نشوند و در جهات مختلف محفوظ بمانند چرا که هدف از تشکیل حکومت حفظ شئون زندگی انسان در یک جامعه است با گرایش های مختلف که گرایش ما حکومت اسلامی است بر اساس آموزه هایی که داریم حکومت اسلامی یک شخصیت حقوقی است که به تکالیفی مکلف است و این تکالیف را باید سردمداران حکومت اجرایی کنند خود شخصیت حقوقی مرکز ورود این احکام است که ابتداءً به حکومت تعلق می گیرد

تامین امنیت در فضای حقیقیِ رایج بحثی است از قدیم که از شئون حکومت است اما بحث ما تامین امنیت شئون مختلف زندگی مسلمانان در فضای مجازی است.

حکومت باید سازوکارهایی را فراهم نماید که در فضای مجازی امروز که شعار جهانی شدن مطرح است بتواند مرز جغرافیایی خودش را با محوریت اسلام محافظت کند علیرقم اینکه فضای مجازی این مرزها را برداشته است، در امنیت فیزیکی و خارجی دیوار می کشند و یک سری محدودیت ها می گذارند اما در فضای مجازی مدل های تصرف و فعل و انفعال متفاوت است همه افعالی که قرار است حکومت به دست مجریانش اجرا کند افعال جدیدی هستند به عنوان مثال هک یا استراق سمع در فضای خطوط تلفن یا کنترل ابزار فضای مجازی مثلا اینترنت را فیلتر کنیم یا کجا از جهت شرعی فیلتر لازم است اصلا فیلتر کردن بر حکومت واجب است یا حرام است؟ همین فیلترینگ الان از موضوعاتی است که باید از جهت شرعی بازیابی شود که با توجه به معارفی که در دین داریم بر حکومت واجب است فیلتر نصب کند ؟ شعار آزادی و لا اکراه فی الدین را باید در بحث فعلی ورود پیدا کرده و بررسی کنیم این مساله نیاز دارد به اینکه رفقایی که در این مبحث حضور پیدا می کنند کمک کار باشند یعنی تحقیق و بررسی کرده و بیابند زیرا کاری سنگین و زمان بر است در یک جمع بندی بنده دیدم بسیار موضوعات با واژه های جدید را با عنوان فعل مکلفین می توان مورد بحث قرار داد حکومت اسلامی با این افعال جدید چه نسبتی دارد؟ این فعل حکمش برای حکومت چیست؟ نصب فیلتر یک فعل حکومت اسلامی است، وضع موجود فیلترینگ از جهت شرعی واقعا بر اساس احکام اولیه انجام شده یا احکام ثانویه؟ خودِ منقح شدن این بحث برای ما طلبه ها مطلوب است بحث کنترل اینترنت، خطوط تلفن، عابربانک ها، مثلا کارتهای الکترونیکی را حکومت اسلامی می خواهد با سرکشی کردن به حساب های شهروندان بفهمد چه زمان و در کجا نقل و انتقال مالی انجام شده است آیا می تواند چنین کاری انجام دهد؟ از طرف شریعت این تصرفات جائز است ؟ چه زمانی جائز است؟ به حکم اولی است یا حکم ثانوی؟ روز به روز هم این مباحث گسترده تر می شود بحث هوش مصنوعی که با وسعت زیادی تغییر و تحول در زندگی مردم ایجاد کرده و گاهی با آبرو یا جان و مال مردم بازی می کند، بحث تامین امنیت حکومت اسلامی به چه شکلی بر اوضاع و احوالی که حکومت می خواهد اعمال کند منطبق شود؟ در یک جمله ای رهبری می فرماید: "وظیفه سنگین دستگاههای حکومتی نسبت به ابزارهای رسانه ای پیشرفته و فراگیر" این وظیفه سنگین را زمانی عرفی بررسی می کنیم و زمانی وظیفه ای را که دین و فقه تعریف می کند که تکسر بسیاری دارد ریز و درشت تصرفات حاکمان در حکومت اسلامی باید مارک فقه بر آن بخورد فقه به حکومت اجازه داده و حکومت به سربازان و مسئولینش؛ حکومت این حکم را جواز تصرف می دهد و مجریان اعمال می کنند بنابراین حکومت اسلامی به عنوان یک شخصیت حقوقی به یک سری وظائفی در عصر ما و بحث ما در فضای مجازی موظف است؛

قوای سه گانه در حکومت اسلامی بر اساس قانون اساسی موظفند که امنیت غذا، پوشاک، مسکن، محله، شهر، کوچه، خیابان و کشور را در فضای مجازی مدیریت کنند این زمان فضای مجازی یک فضای زندگی به روز است زندگی به روز جوامع بشری با فضای مجازی می گذرد به عنوان مثال اسنپ چه تعداد انسان ها را مشغول به کار کرده است که شیوه ای جدید است در داخل اسنپ برای انتخاب مبدأ و مقصد یا هزینه ها و تفاوت این هزینه ها با عرف موجود مسافرکشی ها باید حلاجی شود و از جهت فقهی به یک اطمینان برسیم که حلال است که متاسفانه این کار انجام نشده؛ اکثر رانندگان از اجاره ای که اسنپ می گیرد راضی نیستند در همین محل شبهه است که حکومت باید وارد شود علی کل حال قدرت حکومت است که این میدان را به این شیوه کاسبی داده، در اینجا میدان عرف عام در بحث معاملات و توصلیات چه قدر نفوذ دارد؟ از جهت شرعی برای حکم شرعی می تواند موضوع ساز باشد، بگوئیم عرف متعارف غالب اینست که کرایه این مقدار است و حکومت وادار کرده است این مبلغ بگیرند ورانندگان راضی نیستند لذا حکومت کاری حرام انجام می دهد نمی خواهیم بگوئیم فتوا این است بلکه می گوئیم زمینه بحث وجود دارد .

موضوعاتی هست که به میدان می آید و سوال انگیز است حوزه ها باید کار کنند و به مراجع تقلید اطلاع دهند تا مرجع تقلید فتوا دهد که رانندگان اسنپ که در جامعه اسلامی ارتزاق می کنند این نارضایتی رانندگان بوسیله حکومت ایجاد شده طبق حکم اولیه، اسلام حکومت می تواند روی آنان فشار بیاورد که باید با این مبلغ کار کنید؟ یا اینکه باید برود در ناحیه موضوع شناسی که این موضوع موجود در جامعه از جهت عرفی طبق متعارف با اوضاع تورم و وضع معیشتی که مردم دارند و نارضایتی مردم و ارتباطش با حکومت با مسائل معرفتی و فرهنگی، همه را باید با هم جمع کنیم که چندین جلسه زمان می برد تا یک موضوع را اینگونه بحث کنیم با فرض اینکه کسی بحث نکرده جهات مختلف آن باید تحقیق شود

وانگهی بحث موضوع شناسی و فضای پلیس فتا یکی از موضوعات جامعه فضای تولید و تبادل اطلاعات است که مشهور شده به پلیس فتا یا بحث سایبر که سابقه ای دیرینه از زمان افلاطون و ارسطو دارد خود واژه شناسی سایبر که بنده با مقداری که تحقیق کردم و گفته ها و نوشته های فضای مجازی را دیدم به این نتیجه رسیدم که سایبر یعنی نوعی از حاکمیت و رهبری در جهان که افلاطون و ارسطو پایه ریزی کردند سایبر ریشه در یونان دارد و اصل آن این است که انسان ابتداءً خودش را رهبری کند و بعد دیگران را؛ موضوع ماشین مکانیک الکترونیک کامپیوتر و نرم افزارهای مختلفی که می آید هر کدام زمینه بحث دارد حکومت اسلامی وظیفه اش نسبت به این تکسرات فضای مجازی چیست؟ شاید حدود 100 سال زمان ببرد تا فضای مجازی را کار کنیم، بسیار گسترده است هر فرع و موضوع را بررسی کنیم حکمش را پیدا کنیم اطلاق عموم از قرآن و حدیث بحث سیره عقلا که بسیار به کار نیاز دارد یا بحث هژمونی که الان مطرح است تسلط ایدئولوژی و فرهنگ بر اقطار ارض مثلا در بحث صدور انقلاب یا تسلط بر خاورمیانه توسط فضای مجازی که حکومت می خواهد از مسیر اینترنت کار کند تا منطقه آسیا تحت سیطره اش باشد آیا می تواند از جهت مسائل سیاسی جهان همچنین کاری را انجام دهد؟ مثلا هک کردن حکومت اسلامی بسیاری از جایگاه های مستکبرین را جائز است یا نه؟ الان عالم این گونه است که هر کس قدرت بیشتری داشته باشد می تواند مرام و فکر و اندیشه و فرهنگ خودش را رواج دهد و ما وسط این عالم با عنوان حکومت اسلامی با چنین دنیایی طرف هستیم هر که قدرتش بیشتر نفوذش بیشتر یکی از این قدرتها قدرت در فضای مجازی است؛ حکومت اسلامی چقدر وظیفه دارد سرمایه گذاری کند تا فضای مجازی را تقویت نماید؟ ابتداءً و با یک نگاه ابتدائی وقتی به قرآن یا حدیث مراجعه می کنیم می بینیم قدرت در دو چیز خلاصه می شود که هر دو مورد توصیه اسلام است: اول علم دوم مال و لوازم زندگی مادی

اول: علم، فضای مجازی از مقوله علم است اطلبوا العلم ولو بالسین هم از پیامبر و هم از حضرت علی علیهما صلوات الله نقل شده مشخص است که علم، علوم انسانی نیست علمی است که امام جامعه ما می گوید "العلم سلطان" یعنی علوم طبیعی، گرچه علم معنوی هم همین طور هست اما علم سلطان در حکومت و اداره جامعه علوم تجربی است که سلطنت می کنند فضای مجازی را علمای علوم تجربی پدید آوردند حال فرض کنید ایران به جایی برسد به عنوان تکلیف بر حکومت اسلامی واجب بدانیم که فن آوری دست اول در فضای مجازی را ایران باید به آن برسد مثلا از همه کشورها جلو بیفتند که الان نیز همین طور است خیلی از اندیشمندانی که بسیاری از این فضای مجازی را تولید کرده اند نخبه های شرقی هستند دوم: قدرت ﴿اعدوا لهم ما استطعتم من قوه﴾ اینها کلیاتی است که در دین وجود دارد و انطباق این کلیات با مصادیق خارجی و فروع فقهیه بستری را باز می کند در فقه مستحدث که مباحثه ما را تأمین می کند مثلا امنیت در فضای مجازی با در نظر گرفتن حکومت اسلامی یا وظیفه حکومت اسلامی در تامین امنیت در فضای مجازی از نظر قران و حدیث که ما تحقیقی در این زمینه نداریم .