درس تفسیر قرآن آیت الله مکارم

92/04/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: اهمیت قرآن
 ماه مبارک رمضان ماه قرآن است و قرآن مجید در این ماه در شب قدر نازل شده و پیوند بسیار محکمی بین قرآن و ماه مبارک رمضان وجود دارد. به همین دلیل در این ماه باید بیشتر قرآن بخوانند و بیشتر با تفسیر آن آشنا شوند و بیشتر به آن عمل کنند.
 ماه امروز کمی در مورد اهمیت قرآن صحبت می کنیم هرچند آنچه می گوییم قطره ای از دریا است.
 برای شناخت قرآن به خود قرآن مراجعه می کنیم. خداوند می فرماید: قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ [1] (ای مردم از سوی خداوند نور و روشنایی و کتابی آشکار به شما آمد)
 در این آیه دو ویژگی برای قرآن ذکر شده است: قرآن نور و کتاب مبین است. تمام زیبایی هایی که در عالم ماده است از نور آفتاب است. گلها و گیاهان زیبا، بال و پرهای رنگارنگ پرندگان همه از برکت نور آفتاب است.
 از آن سو سریع ترین حرکت ها در عالم ماده حرکت امواج نور است. به عنوان نمونه فاصله ی ما و خورشید صد و پنجاه میلیون کیلومتر است ولی نور خورشید در هشت دقیقه به ما می رسد. این بدان معنا است که اگر مرکبی وجود داشت که با سرعت نور حرکت کند در این مدت کم می توانستیم این فاصله ی بسیار زیاد را طی کنیم. همچنین فاصله ی ما تا کره ی ماه سیصد و هشتاد و چهار هزار کیلومتر است با این حال اگر مرکبی با سرعت نور در اختیار داشتیم در کمتر از دو ثانیه به کره ی ماه می رسیدیم.
 وقتی قرآن مجید، خودش را به نور تشبیه می کند به این معنا است که تمام زیبایی ها در عالم انسانیت و تمام فضائل اخلاقی و جامعه های ایده آل همه می تواند از قرآن سرچشمه بگیرد همچنین اگر کسی بخواهد به سوی خدا و قرب پروردگار حرکت کند باید از قرآن مجید استفاده کند که سرعتش بالاترین سرعت ها است.
 بعد خداوند در آیه ی بعد سه اثر برای قرآن ذکر می کند و می فرماید: يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْديهِمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ [2] اولین اثر قرآن این است که خداوند به وسیله ی قرآن مسیر صلح و آرامش را به سوی انسان می گشاید یعنی اگر کسی در دنیا بخواهد صلح و سلامت داشته باشد مسیرش به سمت قرآن است.
 اگر هم می بینیم که مسلمانان در حال جنگ با یکدیگر هستند و حال آنکه کتابشان کتاب قرآن است و راه های صلح در آن بیان شده است این برای آن است که آنها به قرآن عمل نمی کنند. قرآن دستور می دهد: وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ [3] یعنی ای مسلمانان با هم نزاع نکنید و الا نیروهای خود را از دست می دهید و قدرت و نیروی شما در دنیا متزلزل می شود. قرآن کسانی را هدایت می کند که مصداق (اتَّبَعَ رِضْوانَهُ) باشند.
 دومین اثر این است که قرآن مجید می فرماید: (وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ) یعنی قرآن مجید مردم را از ظلمت ها به سوی نور هدایت می کند. (ظلمات) جمع ظلمت است ولی (نور) مفرد و واحد می باشد. مراد از ظلمت، ظلمت شرک، جهل، اختلاف، فساد اخلاقی و سایر ظلمات می باشند. اگر افراد به دنبال قرآن بروند قرآن همه را به یک مبدأ سوق می دهد که همان نور و جدایی از همه ی این ظلمات است.
 در سومین اثر می خوانیم: (وَ يَهْديهِمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ). قرآن مردم را به راه راست و به سوی خدا و سعادت و بهشت هدایت می کند. میان انسان و مقصد یک راه مستقیم بیشتر نیست و سایر راه ها بیراهه اند.
 در روایتی می خوانیم که امام صادق علیه السلام می فرماید: نَحْنُ وَ اللَّهِ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ [4]
 امام در این روایت می فرماید که راه مستقیم ولایت ماست، در خانه ی ما آمدن است و اطلاعات این مسیر در خانه ی ماست و هدایت به این مسیر در دست ماست.
 در حدیث دومی می خوانیم که امام علیه السلام فرموده است: الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ [5] یعنی برای یافتن مسیر مستقیم، ایمان به خدا، زهد، یافتن عدالت، اخلاق انسانی و غیره باید به سراغ برنامه های حیات بخش علی بن ابی طالب علیه السلام رفت.
 
 در روایت دیگری می خوانیم که جمعی خدمت رسول خدا (ص) رسیدند و عرض کردند: گویا فتنه هایی بعد از شما در پیش است. راه خروج از این فتنه های چیست؟ رسول خدا (ص) فرمود: كِتَابُ اللَّهِ الْعَزِيزُ الَّذِي لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ [6] بر این اساس قرآن مجید راه خروج از فتنه ها را نشان می دهد. اگر مسلمانان برنامه های قرآن را رعایت کنند آتش تمام فتنه ها خاموش می شود.
 در روایتی از رسول خدا (ص) می خوانیم: إِنَّ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ كَمَا يَصْدَأُ الْحَدِيدُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا جَلَاؤُهَا قَالَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ وَ ذِكْرُ الْمَوْتِ [7] یعنی این قلوب همانند آهن زنگار می گیرد. سؤال شد که زدودن آن زنگار چگونه است؟ فرمود: با قرائت قرآن و ذکر موت.
 زندگی مادی که توأم با وسوسه های شیطان، هوای نفس، دوستان ناباب، مجالس آلوده و مانند آن است زنگارهایی بر قلب انسان می نشاند و صفا و نورانیت قلب را از انسان می گیرد. بعد انسان دیگر لذت عبادت و نشاط نماز را حس نمی کند. برای زدودن این زنگار باید به سراغ تلاوت قرآن رفت.
 در اینکه چگونه باید قرآن خواند به روایت دیگری مراجعه می کنیم:
 در روایتی از امام صادق علیه السلام تفسیر این آیه را پرسیدند: الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ [8] حضرت در جواب فرمود: قال يرتلون آياته (آیاتش را آهسته با حوصله و با آداب می خوانند و در خواندن آن عجله نمی کنند.) و يتفقهون فيه (در معانی آیات فکر می کنند) و يعملون بأحكامه (بعد از فکر کردن به آن عمل می کنند.) و يرجون وعده و يخافون وعيده (به وعده های خداوند امیدوار می شوند و از تهدیدهای آن می ترسند.) [9] بنا بر این تلاوت قرآن مقدمه ای برای فهمیدن و فهمیدن آن مقدمه ای برای عمل کردن است. با این کار حق تلاوت قرآن ادا می شود. بنا بر این چه خوب است که انسان در کنار تلاوت قرآن به سراغ ترجمه ها و تفسیرهای قرآن رود و در این ماه مبارک در مورد آنها بیندیشد و ببیند که کار و کسب او و زندگی روزمره ی فردی و اجتماعی او با این آیات هماهنگ هست یا نه.
 امیر مؤمنان علیه السلام هم در مورد چگونگی تلاوت قرآن در خطبه ی همام به نکته ی مهم دیگری اشاره می کند. همام فردی بود با همت که خدمت حضرت رسید و تقاضا کرد که حضرت صفات پرهیزکاران را برای او بیان کند. امام علیه السلام جواب ساده ای داد ولی او قانع شد. بعد امام علیه السلام جواب مفصلی ارائه کرد و در آن صد و ده صفت برای پرهیزکاران را بیان کرد. ما هم شرحی بر آن نوشتیم که در دو جلد تحت عنوان اخلاق در نهج البلاغه چاپ شده است و نمونه ی کاملی از عرفان اسلامی است. امام علیه السلام در یکی از این صد و ده صفت حالات پرهیزکاران را هنگام خواندن قرآن بیان می کند و می فرماید: فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِم‏ [10] وقتی به آیاتی می رسند که در مورد بهشت و نعمت های بهشتی و مقامات پرهیزکاران است درنگ می کنند گویی که بهشت را در مقابل چشمشان می بینند. شوق بهشت در دل آنها زبانه می کشد و آثار آن آیه در زندگی آنها نمایانده می شود.
 ولی وقتی به آیات عذاب می رسند و وعید خداوند در مورد عذاب ظالمان و مشرکان و فاسقان را می شنوند گویا صدای آتش جهنم را می شنوند. آنها آنقدر آیات قرآن را باور دارند که هنگام خواندنِ آیات بهشت و جهنم، خود بهشت و جنهم را تصور می کنند.
 اگر کسی در یک ماه رمضان قرآن را به این گونه بخواند یک نورانیت و صفای باطنی خوبی پیدا می کند.


[1] مائده/سوره5، آیه15
[2] مائده/سوره5، آیه16
[3] انفال/سوره8، آیه46
[4] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 24، ص 14، ط بیروت.
[5] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 24، ص 17، ط بیروت.
[6] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 24، ص 14، ط بیروت.
[7] مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج2، ص104، حدیث18.
[8] بقره/سوره2، آیه121
[9] ارشاد القلوب، ج 1، ص 87.
[10] نهج البلاغه، امیر مومنان علی علیه السلام، خطبۀ 193.