درس مسائل مستحدثه آیت‌الله مکارم

74/04/03

بسم الله الرحمن الرحیم

حدیث اخلاقی: قال امیر مؤمنون علیه السلام اختبروا شيعتي بخصلتين فإن كانتا فيهم فهم شيعتي محافظتهم على أوقات الصلوات و مواساتهم مع إخوانهم المؤمنين بالمال و إن لم تكونا فيهم فاعزب ثم اعزب.

شیعیان را اگر می خواهید آزمایش کنید به دو چیز آزمایش کنید. با صرف ادعای تشیع کردن به زبان کار آسانی است ولی باید بتوان این امر را اثبات کرد. در احادیث نشانه هایی برای شیعیان واقعی وارد شده است. در حدیث فوق به دو نشانه اشاره شده است:

یکی محافظت بر اوقات صلوات است. نماز باید در نظر او برترین مطلب باشد و اول وقت نماز را بخواند و هر کار دیگری را رها کند. نباید برای تأخیر نماز از اول وقت توجیه هایی برای خود داشته باشد. امیر مؤمنان علی علیه السلام در عهدنامه ی خود به مالک اشتر می فرماید: به کشور مصر که می روی، کارهای زیادی بر دوشت است ولی باید بهترین اوقات خود را برای نمازت بگذاری.

واقعیت این است که نماز به انسان قدرت و قوت برای انجام کارهای دیگر می دهد و به انسان نورانیت و روشنایی می بخشد.

آیة الله بروجردی نویسنده ای داشت که بسیار منضبط بود و وقتی صدای اذان بلند می شد و او غرق در حساب و کتاب و نوشتن استفتائات و کارهای دیگر بود بلا فاصله قلم را زمین می گذاشت و به سراغ نماز می رفت و حتی کلمه ای نمی نوشت. کسی که بر نماز اول وقت مواظبت می کند در نماز حضور قلب دارد ولی کسی که ابتدا کارهای دیگر خود را می رسد و بعد به سراغ نماز می رود در نماز هم نمی تواند حضور قلب لازم را داشته باشد.

نشانه ی دیگر، مواسات با شیعیان علی علیه السلام در مال است. به نظر ما مال در این روایت خصوصیت ندارد و ذکر مال به سبب اهمیت آن است و مواسات را غیر مال هم داخل در روایت می باشد. بنابراین حدیث فوق به دو امر اشاره می کند: رابطه به خدا و رابطه با خلق خدا (از طریق مال و غیر مال)

امام علیه السلام می فرماید: اگر این دو نشانه را در شیعیان دیدید بدانید راست می گویند و شیعه ی من هستند و الا از آنها دور شوید زیرا آنها مدعیان بلا عمل می باشند.

 

موضوع: سقط جنین

تعریف مسائل مستحدثه: اینها مسائلی هستند که موضوعات آنها جدید و مستحدث می باشد و الا احکام تغییر ناپذیر است زیرا (حلال محمد حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة) ما برای تمامی موضوعات حکم داریم موضوعی خالی از حکم نمی باشد. اهل سنت قائل به فراغ حکمی و یا خلأ قانونی هستند و می گویند: مسائلی است که در اسلام حکمی برای آنها وارد نشده است. در این موارد مجتهد باید برای آنها حکمی وضع کنند. شیعه این کلام را قبول ندارد و قائل است که حتی ارش الخدش هم در روایات وارد شده است. در روایات است که کتابی که نزد علی علیه السلام است و به املاء پیامبر اکرم (ص) و کتابت امیر مؤمنان علیه السلام است حاوی تمامی احکام است و به آن کتاب جامعه می گویند. این کتاب هرچند الآن در اختیار ما نیست ولی ما همچنان دچار خلأ قانونی نیستیم زیرا علاوه بر نصوص، عمومات و اطلاقات داریم و در کنار آنها اصول اربعه داریم و خلاصه اینکه احکام ظاهری و واقعی تمامی موارد را شامل می شود. مجاری اصول اربعه بر اساس حصر عقلی است به این معنا که هیچ موردی پیدا نمی شود که نص داشته باشد و نه عمومات و اطلاقات و هیچ یک از اصول اربعه هم در مورد آن جاری نشود. بنابراین اگر احکام واقعیه ای به دست ما نرسیده باشد با تمسک به احکام ظاهریه می توان آن را استنباط کرد.

 

موضوعات مستحدثه بر دو قسم است:

گاه موضوعاتی است که در سابق وجود نداشته است و مجتهد باید بررسی کند که این موضوعات تحت کدام یک از عناوین مندرج می شود. مسائلی مانند سفرهای فضائی و عبادت در فضا. مسافران فضائی چگونه وضو بگیرند و نماز و روزه را چگونه به جا آورند و چگونه وضو بگیرند؟

نمونه ی دیگر تغییر جنیست است که زن را مرد و مرد را زن می کنند (البته این کار در دو جنسه ها که همان خنثی ها هستند امکان پذیر است این افراد خصوصیات هر دو جنس را دارند ولی یکی از آنها مخفی است و دیگری ظاهر است. در این صورت با جراحی جنسیت واقعی او را آشکار می کنند)

قسم دیگر موضوعاتی است که در سابق وجود داشته است ولی موضوعش عوض شده است. مانند بیع دم که در سابق بوده است و حرام بوده است ولی امروزه گاهی خون مقدمه ی نجات جان انسانی می شود. این بحث مطرح می شود که خرید و فروش آن چه حکمی دارد. در سابق خون منفعت محلله ی مقصوده نداشته است ولی امروزه دارد.

 

ما در سال گذشته به سراغ مسائل طبی مستحدث رفتیم. امسال به چند مسأله ی جدید می پردازیم:

فرع اول: مسأله ی سقط جنین

آیا سقط جنین برای نجات جان مادر جایز است؟

آیا سقط جنین برای نجات خون جنین جایز است؟ (گاه پیشبینی می کنند که جنین ناقص الخلقه و یا عقب مانده است آیا می توان برای مراعات حال او، او را ساقط کرد و پدر و مادرش را از پرورش آن که بسیار سخت است خلاص نمود؟)

آیا اگر کثرت جمعیت موجب مشکلات عظیم شود می توان جنین ها را سقط کرد؟

 

برای جواب از سؤال های فوق به عنوان مقدمه باید به سراغ دو مسأله برویم:

اول اینکه سقط جنین به عنوان اربعه بالادلة الاربعة حرام است.

دوم اینکه باید به سراغ دیه ی جنین رویم و باید بحث کنیم که آیا علاوه بر دیه قصاص هم دارد؟ مثلا کسی لگدی به شکم مادری زد و جنین کامل او را ساقط کرد آیا می توان او را قصاص کرد و او را اعدام نمود؟

 

اما حکم اول: سقط جنین بالادلة الاربعة حرام است.

حکم عقل: سقط جنین یک نوع کشتن و قتل می باشد. همانطور که قتل عقلا قبیح و حرام است سقط جنین هم حرام می باشد. چه جنین در مرحله ی ابتدایی باشد و شکل انسان را به خود گرفته باشد یا نه. کشتن او بدون هیچ دلیل و بدون ضرورت یک نوع ظلم می باشد و حرمت ظلم از مستقلات عقلیه می باشد.

حکم اجماع: تمامی علماء اسلام سقط جنین را حرام می دانند. هرچند این حکم را به این عبارت در کلمات خود ذکر نکرده اند ولی به عبارت دیگری آن را بیان کرده اند و آن اینکه همه می گویند سقط جنین دیه دارد. این عبارت از آنجا که دیه ملازم با حرمت است بیانگر این است که سقط جنین حرام می باشد.

دیه ی ملازم با حرمت است زیرا دیه برای جبران خسارت می باشد و خسارت وارد کردن بر مسلمان حرام می باشد. بنابراین از حکم بر وجوب دیه حکم تکلیفی که حرمت است استفاده می شود.

شیخ طوسی در کتاب خلاف در کتاب الدیات مسأله ی 120 می فرماید: دیة الجنین التام اذا لم تلجه الروح مائة دینار و قال جمیع الفقهاء (جمیع فقهای اهل سنت) دیته عبد او امة و قال الشافعی قیمتها نصف عشر الدیة خمسون دینارا (عشر دیه صد مثقال است و نصف آن پنجاه مثقال می باشد) او خمس من الابل (دیه صد شتر است و عشر آن ده شتر می شود و نصف آن پنج شتر می شود) بعد شیخ طوسی ادعای اجماع می کند که شیعه قائل است که دیه ی آن صد مثقال طلا می باشد.

فردا به ادله ی دیگری می پردازیم.