درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب المضاربه

94/06/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شروع بحث مضاربه

مقدمه‌ی شروع بحث:

پیغمبر اکرم (ص) خطاب به امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: إِنَّ السَّعِيدَ حَقَّ السَّعِيدِ مَنْ أَحَبَّكَ وَ أَطَاعَكَ[1]
یعنی سعادتمند واقعی کسی است که تو را دوست بدارد و به دنبال آن از تو اطاعت کند. اگر ما بخواهیم از آن حضرت اطاعت کنیم تا در نتیجه مشمول کلام رسول خدا (ص) شویم و سعادتمند واقعی گردیم باید از کلام خود امیر مؤمنان علیه السلام استفاده کنیم که فرمود: اعملوا بالعلم تسعدوا[2] [3] و در حدیث دیگری می فرماید: جالس العلماء تسعد[4] [5] یعنی هم انسان باید به علمش عمل کند و هم با علماء همنشین باشد تا سعادتمند شود. به هر حال اگر انسان خودش عالم باشد سعادتمند می شود و همچنین اگر با علماء همنشین باشد.

در حدیث دیگری آمده است: من حاسب نفسه سعد[6] [7] یعنی محاسبه ی نفس موجب رسیدن به سعادت می شود. انسان باید قبل از روز قیامت که دیگران به حساب انسان می رسند خودش به حساب خودش برسد.

در حدیث دیگری می فرماید: من أجهد نفسه في إصلاحها سعد[8] یعنی باید تهذیب نفس کرد.
سعادت عبارت است از اینکه انسان از نظر اعتقاد، عمل و اخلاق به کمال برسد. چنین کسی در دنیا و آخرت اهل نجات است و سعادتمند می باشد. بنا بر این سعادتمند کسی است که انسان کامل باشد. این سعادت در سایه ی اطاعت از امیر مؤمنان علی علیه السلام حاصل می شود و وقتی به دستورات آن حضرت مراجعه می کنیم چهار دستور فوق که عمل به علم، همنشینی با علماء، محاسبه ی نفس و تهذیب نفس است را می یابیم.

ان شاء الله ما نیز که دنبال تحصیل و کسب علم هستیم بتوانیم بر اساس آن عمل کنیم و بتوانیم سعادتمند باشیم.

در روایت دیگری آمده است که کسی که عاقبت به خیر شود سعادتمند است.

قرآن مجید می فرماید: ﴿يا يَحْيى‌ خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّة[9] بنا بر این شروع درسها باید با قوت و قدرت همراه باشد.

امروزه تحصیل علوم دینی از هر زمانی لازم تر است زیرا در هیچ زمانی به اسلام و مقدسات اسلام به اندازه ی امروز حمله نمی شد. دشمنان که اسلام را مزاحمت منافع نامشروع خود می بینند به اسلام و فرامین آن حمله می کنند. البته قدرت و فرهنگ و منطق اسلام به حدی است که می تواند مقابل همه ی این هجمات مقابله کنه. دلیل آن هم پیشرفت روز به روز اسلام در دنیا است که علی رغم همه ی این هجمات همچنان پیشرفت می کند. باید بعد از درس به مباحثه و تحقیق نیز روی آورد و به صرف یادداشت در جلسات درس بسنده نکرد. البته نیّات نیز باید خالص باشد که خداوند به نیّات خالص برکت می دهد و باید سعی کرد که با وضو به جلسات درس حاضر شد.

بحث امسال در مورد مسائل مضاربه است.

تحریر الوسیله مسائل مضاربه را در اواخر جلد دوم در خلال پنجاه مسأله مطرح کرده است (و البته عروة این مسائل به 82 مورد بالغ می کند و امام بعضی از مسائل را در هم ادغام کرده و بعضی را حذف کرده است که ما آنچه در تحریر نیامده است را از عروه اخذ کرده بحث می کنیم.)

قبل از شروع به بحث سه مقدمه را ذکر می کنیم:

مقدمه ی اول: اهمیت مسائل اقتصادی در اسلام.

مسائل اقتصادی نیز مانند عبادی مهم است مسلمانان از نظر اقتصادی باید قوی باشند و به خود متکی بوده، وابسته به غیر نباشند. به عنوان نمونه در قرآن آمده است:

در آیات ده تا دوازده سوره ی نوح آمده است: ﴿اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً. يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً . وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً[10]
نوح در مقام شکایت به خداوند عرضه می دارد که من به آنها گفتم استغفار کنند و موحد شوند و دست از بت پرستی بکشند که در نتیجه خدا به آنها جایزه می دهد که عبارت است از اینکه اولا باران های پربرکت نازل می شود و مال فراوان و فرزندان فراوان به شما می دهد. همان گونه که مال فراوان یک نوع سرمایه است فرزندان متعدد هم سرمایه محسوب می شود. دیگر اینکه خداوند باغ های سرسبز و نهرهای پرآب به شما می دهد. این نشان می دهد که این چیزها از نظر اسلام منفور نیست و الا به عنوان جایزه ی ایمان قلمداد نمی شد. آنچه منفور است دنیا پرستی است نه اموال دنیا.

در سوره ی اعراف نیز آمده است: ﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ[11] یعنی اگر مردم ایمان و تقوا پیشه کنند برکات آسمان و زمین را به آنها می دهیم که همان اقتصاد قوی و پیشرفته است که در نتیجه ایمان و عمل به آن که تقوا است در نظر گرفته شده است.
در سوره ی اسراء آمده است: ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‌ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‌ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً[12]

یعنی ما بنی آدم را گرامی داشتیم و خشکی ها و دریاها را مسخر آنها قرار دادیم و روزی های پاکیزه به آنها دارد و آنها را بر کثیر (و گفته شده است همه‌ی) مخلوقات خود برتری داده ایم. خداوند در وجه گرامی داشتن بنی آدم به روزی های طیب و تسخیر خشکی و دریا که علامت اقتصاد قوی است اشاره می کند.

همچنین است آیاتی از سوره ی سبأ: ﴿لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ في‌ مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمينٍ وَ شِمالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ[13]
قوم سبأ در جایی بودند که سیلاب های ویرانگری داشت که توانستند آنها را مهار کرده و سد بسازند در نتیجه فرسخ ها در اطراف نهر در چپ و راست آن سرزمین های حاصلخیزی به وجود آمد. خداوند از آن سرزمین به سرزمین پربرکت و رب غفور اشاره می کند.

بعد آنها کفران نعمت کردند و خداوند همه ی آنها را از آنها گرفت و عذاب آنها این بود که اقتصاد آنها نابود شد به این گونه که موش ها سد خاکی آنها را سوراخ کردند و آب به تدریج نفوذ کرد و سوراخ ها بزرگتر شد و در نتیجه سد ویران شده آب همه جا را فرا گرفت و نابود کرد.

در روایات نیز آمده است:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ الْغِنَى[14]

یعنی غنی به حفظ تقوا کمک می کند و فقر به فساد می کشاند. بنا بر این اسلام جامعه ای غنی و ثروتمند را توسعه می کند نا جامعه ای ضعیف که به دیگران وابسته است که هر وقت بخواهند جلوی آن می گیرند.

 

در روایت دیگری می خوانیم: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنِّي أَجِدُنِي أَمْقُتُ الرَّجُلَ يَتَعَذَّرُ عَلَيْهِ الْمَكَاسِبُ فَيَسْتَلْقِي عَلَى قَفَاهُ وَ يَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي وَ يَدَعُ أَنْ يَنْتَشِرَ فِي الْأَرْضِ وَ يَلْتَمِسَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ الذَّرَّةُ تَخْرُجُ مِنْ جُحْرِهَا تَلْتَمِسُ رِزْقَهَا[15]
یعنی من خود را این گونه می یابم که خشمگین هستم نسبت به انسانی که مکاسب و کسب و کار بر او سخت است و بر قفا در خانه خوابیده است و دعا می کند که خداوند روزی او را برساند و رها می کند از اینکه در زمین حرکت کند و از فضل خداوند طلب کند. حتی مورچه هم از لانه اش خارج می شود و دنبال رزق و روزی خود است (و انسان نباید از مورچه کمتر باشد.)

 

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع غِنًى يَحْجُزُكَ عَنِ الظُّلْمِ خَيْرٌ مِنْ فَقْرٍ يَحْمِلُكَ عَلَى الْإِثْمِ[16]
یعنی غنایی که مانع از ظلم و تعدی به اموال دیگران شود از فقری که از فقری که انسان را به گناه وا می دارد بهتر است. این روایت نشان می دهد که سرچشمه ی بسیاری از گناهان فقر است.

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد دو مقدمه ی دیگر را نیز بیان می کنیم و سپس به سراغ مسائل تحریر الوسیله می رویم.


[1] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج27، ص221، ط بیروت.
[2] غرر الحکم، حدیث 147.
[3] غرر الحکم، تميمى آمدى، ج1، ص150، ح2.
[4] غرر الحکم، حدیث 223.
[5] غرر الحکم، تميمى آمدى، ج1، ص336، ح2.
[6] غرر الحکم، حدیث 4744.
[7] غرر الحکم، تميمى آمدى، ج1، ص585، ح243.
[8] غرر الحکم، تميمى آمدى، ج1، ص605، ح601.
[9] مریم/سوره19، آیه12.
[10] نوح/سوره71، آیه10 (تا 12).
[11] اعراف/سوره7، آیه96.
[12] اسراء/سوره17، آیه70.
[13] سبأ/سوره34، آیه15.
[14] الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج5، ص71، ط دار الکتب الاسلامیة.
[15] من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج3، ص158.
[16] الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج5، ص73، ط دار الکتب الاسلامیة.