درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/12/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بیتوته در شب سیزدهم در منی
گفتیم که در مورد عود الی منی برای بیتوته و رمی جمرات همه قائل به وجوب آن هستند ولی از شیخ طوسی و شیخ طبرسی نقل شده بود که آنها قائل به استحباب آن می باشند و گفته اند که این دو عمل از مسنونات می باشد. از آنجا که بعید به نظر می رسید که این دو بزرگوار وجوب قطعی این عمل را ندانسته باشند.
برای توجیه کلام ایشان جمعی قائل شده اند که مسنونات به معنای مستحبات نیست بلکه مراد چیزی است که در سنت وارد شده باشد هرچند واجب باشد. در مقابل آن، چیزهایی است که در قرآن وارد شده که به آن فرائض می گویند. بنا بر این اگر آن دو بزرگوار قائل هستند که اعمال منی جزء مسنونات است مراد واجباتی است که در سنت وارد شده است.
نقول: این سخن نه جامع است و نه مانع
زیرا مثلا آن دو احرام را جزء ارکان حج شمرده اند و حال آنکه احرام در قرآن نیامده است و فقط خداوند می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ[1]
اما مواردی که ایشان از فرائض حج ذکر کرده اند و گفته که جزء ارکان نیستند مواردی وجود دارد که در قرآن نیامده است و حال اگر فریضه بود باید در قرآن می آمد. از جمله این موارد می توان به تلبیه و یا طواف نساء اشاره کرد. ظاهر آیه ی قرآن که می فرماید: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ[2] طواف زیارت است نه طواف نساء.
اما از مسنوناتی از اعمال حج که در قرآن آمده است که علی القاعده نباید در قرآن باشد می توان به قربانی اشاره کرد. همچنین بیتوته نیز در قرآن ذکر شده است.
بنا بر این بهترین توجیه همان چیزی است که ما بیان کردیم که این دو بزرگوار بیتوته را واجب می دانند و به آن در ذیل آیه ی مربوطه تصریح کرده اند.
بنا بر این مراد ایشان از مسنونات، مستحبات همان ارکان و غیر ارکانی است که در سابق ذکر کرده اند.

به هر حال بحث در مسأله ی دوم است که مربوط به کسانی است که باید به جای دو شب، سه شب در منی بمانند امام قدس سره در این مسأله می فرماید:

مسألة 2 - يجب المبيت ليلة الثالثة عشرة إلى نصفها على طوائف: منهم من لم يتق الصيد في إحرامه للحج أو العمرة، والأحوط لمن أخذ الصيد ولم يقتله المبيت، ولو لم يتق غيرهما من محرمات الصيد كأكل اللحم والإراءة والإشارة وغيرها لم يجب، ومنهم من لم يتق النساء في إحرامه للحج أو العمرة وطءا دبرا أو قبلا أهلا له أو أجنبية، ولا يجب في غير الوطئ كالتقبيل واللمس ونحوهما، ومنهم من لم يفض من منى يوم الثاني عشر وأدرك غروب الثالث عشر.[3]

صاحب جواهر نیز بعد از ذکر اقوال در مسأله می فرماید: فهو في الجملة لا خلاف معتد به أجده فيه، بل الاجماع بقسميه عليه، بل في محكي المنتهى نسبته إلى العلماء كافة.[4]
غالبا چیزی که در قرآن است علماء اسلام اعم از شیعه و اهل سنت بر آن اتفاق دارند و مسأله ی بیتوته نیز در قرآن ذکر شده است.

دلیل مسأله:
دلالت آیه ی شریفه:
﴿فَمَنْ تَعَجَّلَ في‏ يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى‏[5]
آیه به تنهایی دلیل بر این نیست که باید شب سیزدهم در منی ماند ولی واژه ی ﴿وَ مَنْ تَأَخَّرَ﴾ در روایات به این تفسیر شده است.

دلالت روایات: این روایات در باب 11 از ابواب العود الی منی
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَتَى النِّسَاءَ فِي إِحْرَامِهِ (کسی که در حال احرام عمل مواقعه را انجام داده باشد) لَمْ يَكُنْ لَهُ أَنْ يَنْفِرَ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلِ (بلکه باید شب سیزدهم را بماند و در روز سیزدهم که نفر دوم است از منی خارج شود.)[6]
این روایت تنها روایتی است که مربوط به نساء است و ما بقی روایات مربوط به صید است.
در سند این روایات محمد بن مستنیر ذکر شده است که ضعیف است و حتی بعضی ادعا کرده اند که نام او در کتب رجال ثبت نشده است. البته نام او در کتب رجال ذکر شده است ولی او فردی ضعیف و مجهول الحال می باشد.
با این حال ضعف سند این روایت با عمل اصحاب جبران می شود.

مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ يَحْيَى بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الصَّيْرَفِيِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى الصَّيْدَ (این مال کسی است که صید نکرده باشد.) يَعْنِي فِي إِحْرَامِهِ فَإِنْ أَصَابَهُ (اگر صید کرده باشد.) لَمْ يَكُنْ لَهُ أَنْ يَنْفِرَ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلِ.[7]

مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا أَصَابَ الْمُحْرِمُ الصَّيْدَ فَلَيْسَ‏ لَهُ أَنْ يَنْفِرَ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلِ وَ مَنْ نَفَرَ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلِ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يُصِيبَ الصَّيْدَ حَتَّى يَنْفِرَ النَّاسُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ... لِمَنِ اتَّقى‏ فَقَالَ اتَّقَى الصَّيْدَ[8]
این روایت صحیحه است.

ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ لِمَنِ اتَّقَى (که در آیه از آن سخن به میان آمده است.) الرَّفَثَ‏ (جماع) وَ الْفُسُوقَ وَ الْجِدَالَ وَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ فِي إِحْرَامِهِ.[9]
امام علیه السلام در این روایت می فرماید: لمن اتقی به معنای دوری از جمیع محرمات احرام است. ظاهر این روایت با روایات قبلی منافات دارد که البته آن را بعدا توضیح می دهیم.

جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ مَنْ أَصَابَ الصَّيْدَ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَنْفِرَ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلِ[10]
این روایت صحیحه است.

سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ يَعْنِي مَنْ مَاتَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ أَجَلُهُ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى‏ الْكَبَائِرَ[11]

عبارت ﴿لمن اتقی﴾  در روایات گاه به دوری از زنان، گاه به دوری از صید، گاه به دوری از تمامی محرمات احرام و گاه به دوری از تمامی کبائر تفسیر شده است.
بسیار دیده شده است که گاه تفاسیر مختلفی از یک آیه ارائه شده است و ما که استعمال لفظ در اکثر از معنی را جایز می دانیم می گوییم که آیه می تواند تمامی این تفاسیر را شامل شود. حتی مفسرین احتمالات دیگری نیز ارائه کرده اند که مجموع آنها چه بسا به ده مورد بالغ شود.
ما به تمامی این روایات می توانیم عمل کنیم با این توضیح که نساء و صید در آن حمل بر وجوب می شود و ما زاد بر آن حمل بر استحباب می شود زیرا اصحاب فقط در خصوص صید و نساء قائل شده اند که باید شب سیزدهم را در منی ماند.
ان شاء الله بیان خواهیم کرد که برای همگان مستحب است که شب سیزدهم را نیز در منی بمانند.

اما طائفه ی سوم: کسانی که تا غروب روز دوازدهم کوچ نکرده اند در نتیجه باید شب سیزدهم را نیز در منی بمانند.
اقوال علماء: هم علماء بر آن ادعای اجماع کرده اند و هم آن را از باب ارسال مسلمات ذکر کرده اند.
صاحب جواهر تنها کسی است که دیدیم ادعای اجماع کرده باشد: فلا أجد فيه خلافا، بل عن المنتهى وظاهر التذكرة الاجماع عليه.[12]




[1] مائده/سوره5، آیه95.
[2] حج/سوره22، آیه29.
[3] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص454.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج20، ص36.
[5] بقره/سوره2، آیه203.
[6] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص279، ابواب العود الی منی، باب 11، شماره19195، ح1، ط آل البیت.
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص279، ابواب العود الی منی، باب 11، شماره19196، ح2، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص279، ابواب العود الی منی، باب 11، شماره19197، ح3، ط آل البیت.
[9] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص280، ابواب العود الی منی، باب 11، شماره19201، ح7، ط آل البیت.
[10] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص281، ابواب العود الی منی، باب 11، شماره19202، ح8، ط آل البیت.
[11] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص281، ابواب العود الی منی، باب 11، شماره19206، ح12، ط آل البیت.
[12] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج20، ص14.