درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:
امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید:
امام علیه السلام در چهار جمله ی پرمعنا می فرماید: أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَكَ الْحَرَامَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ[1]
در روایت فوق به چهار مفهوم بسیار مهم اشاره شده است:
·ورع بالاترین مقام تقوا است.
·عبادت
·زهد
·اجتهاد در مسیر اطاعت خداوند.
امام علیه السلام در روایت فوق راه رسیدن به بالاترین مقام در مورد چهار مفهوم فوق را توضیح می دهد.
اما در مورد ورع می فرماید: که با ورع ترین و با تقواترین انسان ها کسانی هستند که سراغ مشتبهات نروند و هنگام شبهه توقف کنند. مثلا به مجالسی که احتمال می دهند آلوده است نروند، سراغ ماه شبهه ناک و مقام خطرناک نروند. چنین کسی گرفتار حرام نخواهد شد ولی اگر کسی به سراغ شبهات برود، حرام به تدریج در نظرش کم اهمیت می شود و چه بسا فرد به گناه مبتلا شود. حرام چیزی است که حمی و قرقگاه دارد مانند منطقه ی مرزی که از یک جا جلوتر کسی را راه نمی دهند چون نزدیکی به مرز شاید به عبور از مرز منجر شود.
بنا بر این اهل علم نباید به صرف اجتناب از محرمات قناعت کنند بلکه باید از شبهات نیز اجتناب کرد.
اما عابدترین مردم کسی است که واجبات را تمام و کمال انجام دهد. نباید تصور شود که عبادت به نماز و روزه منحصر می شود. از جمله واجبات امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد جاهل و تنبیه غافل می باشد.
اما زاهد ترین مردم کسی است که حرام را ترک کند.
زهد به معنای دوری از دنیا نیست بلکه به معنای اسیر نبودن در چنگال دنیا می باشد. ممکن انسان مانند حضرت سلیمان دارای مال و منال باشد ولی اسیر آنها نباشد و آزاده زندگی کند و حاضر باشد که به موقع تمام آن را از دست بدهد و انفاق کند.
اما کسی که از همه محکمتر و جدی تر در اطاعت خداوند است کسی است که گناهان را ترک کند. از دروغ، تهمت، غیبت، اکل مال حرام، ایجاد دشمنی و شایعات، رشوه، احتکار و مانند آن دوری گزیند.
کلمات قصار معصومین هر کدام حاوی یک برنامه ی جامع می باشد. انسان باید همان گونه همانند امیر مؤمنان علی علیه السلام ابتدا خود را اصلاح کند و بعد به اصلاح جامعه بپردازد کما ایشان مولای متقیان می فرماید: إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا[2]

موضوع: لزوم طواف نساء بر تمامی افراد
بحث در مسائل مربوط به اعمال مکه است که بعد از اعمال منی انجام می شود.
امام قدس سره در مسأله ی هفتم می فرماید:
مسألة 7 - لا يختص طواف النساء بالرجال، بل يعم النساء والخنثى والخصي والطفل المميز، فلو تركه واحد منهم لم يحل له النساء ولا الرجال لو كان امرأة (این عبارت امام قدس سره خالی از تشویش نیست زیرا اولا ضمیر در منهم به چهار طائفه ی قبل می خورد که یکی از آنها نساء است و معنا ندارد که بگوییم که نساء بر نساء حلال نیست همچنین معنا ندارد که بگوییم که رجال بر خصی حلال نیست. مخصوصا که در آخر اضافه می کند: ولا الرجال لو كان امرأة بنا بر این باید گفت که مراد از این عبارت اخیر این است که حکم نساء را بیان می کند و مراد از لم يحل له النساء این است که حکم خنثی و خصی و طفل ممیز را بیان می کند. به هر حال مراد امام قدس سره مشخص است.) بل لو أحرم الطفل غير المميز وليه يجب على الأحوط أن يطوفه طواف النساء حتى يحل له النساء.[3]
اولا می فرماید: که تصور نشود که طواف نساء مخصوص مردان است بلکه بر طوائف پنج گانه ی دیگری هم واجب است و آن اینکه طواف نساء بر زنان، خنثی، خصی و طفل ممیز هم واجب است.
بعد اضافه می کند که حتی اگر طفل غیر ممیز نیز توسط ولیش محرم شود احتیاط واجب بر این است که ولیش او را طواف نساء دهد تا در آینده، زن بر او حلال شود. در اینجا هم عبارت امام قدس سره خالی از تشویش نیست و آن اینکه طفل غیر ممیز گاه ممکن است دختر باشد و در نتیجه باید طواف نساء داده شود تا رجال بر او حلال شود.

اقوال علماء: در این مسأله ادعای اجماع شده است هرچند مخالفی هم در آن وجود دارد.
مرحوم نراقی در مستند می فرماید: لا يختص وجوب ذلك الطواف بالرجال، ولا بمن من شأنه الوطء، (و نه فقط کسانی که آمادگی عمل جنسی را دارند) بل يجب على كل أحد، رجلا كان أو امرأة أو صبيا أو هِمّا (پیرمرد) لا يقدر على الوطء أو خصيا، بالاجماعين (اجماع محصّل و منقول)[4]
شهید در دروس می فرماید: و لیس طواف النساء مخصوصا بمن یغشی النساء (قادر بر آمیزش جنسی با زنان است) اجماعا فیجب علی الخصیّ و المرأة و الهِمّ و من لا اربة له فی النساء (کسی که علاقه به زن ندارد مانند بچه ها و کسانی که اصلا غریزه ی جنسی ندارند.)[5]

دلیل مسأله: هر دلیلی تمام اقسام پنج گانه ی فوق را شامل نمی شود بلکه بخشی از آنها را در بر می گیرد.
دلالت آیه ی قرآن:
﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ[6]
رفث به معنای آمیزش جنسی است و در روایات هم به همین تفسیر شده است:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ وَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى كُلِّهِمْ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ... فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ فَالرَّفَثُ الْجِمَاعُ...[7]
این روایات صحیحه است.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي مَعَانِي الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّفَثِ وَ الْفُسُوقِ وَ الْجِدَالِ قَالَ أَمَّا الرَّفَثُ فَالْجِمَاعُ ...[8]
واضح است که مسأله ی آمیزش جنسی مخصوص مردان نیست بنا بر این جماع هم برای مردان حرام است و هم زنان. وقتی حرام شده است باید به وسیله ای حلال شود و تنها راه آن انجام طواف نساء است.




[1] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج75، ص373، ط بیروت.
[2] نهج البلاغه، خطبه ی 175.
[3] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص453.
[4] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج13، ص20.
[5] دروس، شهید اول، ج1، ص457.
[6] بقره/سوره2، آیه197.
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج12، ص463، ابواب تروک الاحرام، باب32، شماره16788، ح1، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج12، ص467، ابواب تروک الاحرام، باب32، شماره16795، ح8، ط آل البیت.