درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/06/26

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:
امام حسن عسکری علیه السلام در روایتی که ما آن را به پنج فقره تقسیم کرده ایم و در این بحث به فقره ی اول اشاره می کنیم می فرماید: أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص‏[1]
این فقره حاوی سفارش امام علیه السلام به هفت چیز است که اگر مورد توجه قرار گیرد، جامعه اصلاح می شود و امن و امان و آرامش فراگیر می شود.
امام علیه السلام در ابتدا مردم را به تقوای الهی سفارش می کند. برای پیشگیری از گناه به دو عامل برونی و درونی احتیاج است. عامل برونی همان مأمورین انتظامی، بازرسان، قوه ی قضائیه و امثال آن هستند که جلوی جرم و گناه را می گیرند.
عامل درونی که مهمتر است همان تقوا است و تا اصلاح نشود عامل بیرونی اثر لازم را ندارد. اگر این عامل درونی نباشد، حتی اگر قانون وضع شود، به آن عمل نمی کنند و یا آن را دور می زنند همان گونه که در سطح دنیا چنین است و قوانینی که تحت عنوان حقوق بشر وضع شده است ابزاری است در دست زورمندان تا ضعفاء را سرکوب کنند. این عامل درونی و حالت خداترسی و پرهیز از گناه که از درون می جوشد را تقوا می نامند. تقوا چیزی است که در همه جا به آن توصیه شده است و ریشه ی همه ی اصلاحات، سعادت ها و قرب الی الله است.
امام علیه السلام سپس به مسأله ی ورع اشاره می کند. بعضی فرق بین تقوا و ورع را در این دانسته اند که تقوا عدم ارتکاب گناهان مسلم است و ورع از شبهات. یعنی نه تنها گناهان مسلم را نباید مرتکب شوید حتی سراغ شبهات هم نباید بروید.
نکته ی بعد، خلوص نیّت است و اینکه تلاش و کوشش شما برای خداوند باشد. ریاکاری، ظاهرفریبی و عوام سازی موجب پیشرفت می شود.
دیگر اینکه نباید دروغ بگویید. دروغ عامل بسیاری از گناهان است. بدون سرمایه ی دروع یک سری از گناهان انجام نمی شود، تقلب، غیبت، تهمت، دزدی، غش در معامله و مانند آن همه با دروغ انجام می شود. در نتیجه اگر دروغ برچیده شود یک سری از این قبیل گناهان از جامعه برچیده خواهد شد. در روایت نیز آمده است:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ[2]
بنا بر این بدون استثناء، صدق حدیث و اداء امانت در برنامه ی تمامی انبیاء بوده است.
نکته ی بعد همان ادای امانت است. امانت را نباید منحصر کرد در اینکه کسی پولی یا مالی را نزد انسان به امانت بگذارد و انسان در آن خیانت نکند. مواهب الهی در واقع امانات الهیه در دست ماست. نظام جمهوری اسلامی، قرآن، ولایت اهل بیت، فرزندان و جوانان ما همه امانت های الهی است که در دست ماست و باید حق امانت را در مورد آنها رعایت کرد. اگر ما سعی کنیم که حق این امانات رعایت شود جامعه بسیار اصلاح خواهد شد. اختلاس ها و سوء استفاده ها همه به عدم ادای امانت بر می گردد. حتی امام علیه السلام اضافه می کند که رعایت امانت باید حتی در مورد فاجر نیز رعایت شود. اسلام در کنار بیان یک سری امور که جزء حقوق مسلمین است یک سری حقوق را که مربوط به حقوق بشر است حتی اگر مسلمان نباشند را نیز بیان می کند.
نکته ی دیگر، طولانی کردن سجود است. نزدیک ترین حال انسان به خدا، حال سجده است.
آخری نیز حسن جوار است یعنی نسبت به همسایه به خوبی برخورد کنیم. همسایه گاه همسایه ی خانه به خانه است و گاه شهر به شهر و گاه مملکت به مملکت. همه باید مورد رعایت قرار گیرد و حتی اگر مسلمان نباشد باید مورد احسان و نیکی قرار گیرد. (البته مادامی که کافر حربی نباشد.)

موضوع: تقسیم گوشت قربانی
مسألة 13 - يستحب أن يقسم الهدي أثلاثا، يأكل ثلثه ويتصدق بثلثه ويهدي ثلثه، والأحوط أكل شئ منه وإن لا يجب. (عربی صحیح این عبارت، و ان کان لا یجب می باشد.)[3]
این مسأله را قبلا مطرح کردیم و اکنون ان شاء الله به شکل مفصلتر بیان می کنیم. این مسأله در مورد تقسیم گوشت قربانی است و آن اینکه مستحب است گوشت قربانی را به سه قسمت تقسیم کنند؛ یک سوم را خود فرد مصرف کنند، یک سوم را به فقیر و یک سوم دیگر را به مؤمنین هدیه دهند.
این تقسیم لازم نیست به سه قسمت مساوی باشد زیرا در حدیثی هست که رسول خدا (ص) در سفری صد شتر قربانی کرد و واضح است که حضرت نمی توانست یک سوم آنها را مصرف کند.
بعد امام قدس سره احتیاط مستحب می کند و آن اینکه مستحب است انسان خود از گوشت قربانی بخورد و واجب نمی باشد.

اقوال علماء: قول مشهور استحباب است
صاحب ریاض در بیان مستحبات ذبح می فرماید: وقسمته أثلاثاً : يأكل ثلثه، ويُهدي ثلثه، ويعطي القانع والمعترّ ثلثه قيل : على وفق ظاهر الأكثر وصريح كثير. (بعد ایشان کلام شیخ طوسی در تبیان و طبرسی در مجمع البیان را نقل می کند که در ذیل آیات 28 و 36 سوره ی حج که مربوط به تقسیم قربانی است آمده است و می فرماید:) ظاهرها الاجماع و النص و هما (اجماع و نص) کافیان فی اثباته، و ظاهر السرائر الأکل و التصدق فقط.[4]
صاحب حدائق می فرماید: قال المحقق في الشرائع: ويستحب أن يقسمه أثلاثا يأكل ثلثه، ويتصدق بثلثه، ويهدي ثلثه، وقيل: يجب الأكل منه، وهو الأظهر.
وقال شيخنا الشهيد الثاني في المسالك بعد نقل العبارة المذكورة: بل الأصح وجوب الأمور الثلاثة والاكتفاء بمسمى الأكل وإهداء الثلث والصدقة بالثلث. وظاهر كلام المحقق الأردبيلي في شرح الإرشاد أن هذا هو المشهور بين المتأخرين.[5]
صاحب جواهر می فرماید: يستحب أيضا أن يقسمه أثلاثا يأكل ثلثه، ويتصدق بثلثه، ويهدي ثلثه كما هو ظاهر جماعة وصريح أخرى، بل في كشف اللثام نسبته إلى الأكثر.[6]
خلاصه اینکه اکثریت قائل به استحباب هستند و اینکه تقسیم بر سه قسم باشد و اقلیتی مانند ابن ادریس قائل به تقسیم ثنائی شده است.

دلالت روایات: سه روایت است که صاحب مستند و جواهر به آنها استناد کرده اند ولی دلالت آنها قابل خدشه است. این روایات در باب 40 از ابواب ذبح در حدیث 3، 13 و 18 آمده است.
ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ سَعِيدَ بْنَ عَبْدِ الْمَلِكِ قَدِمَ حَاجّاً فَلَقِيَ أَبِي فَقَالَ إِنِّي سُقْتُ هَدْياً (قربانی همراه خود آوردم) فَكَيْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ لَهُ أَبِي أَطْعِمْ أَهْلَكَ ثُلُثاً (خودت و خانواده و دوستانت یک سوم را بخور) وَ أَطْعِمِ الْقَانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ ثُلُثاً وَ أَطْعِمِ الْمَسَاكِينَ ثُلُثاً (از این عبارت که امام قدس سره مساکین را قسیم قانع و معتر قرار داده است مراد این است که قانع و معتر جزء مساکین نیستند.)...[7]
این روایت صحیحه است.
ظاهر این روایت وجوب است زیرا امام علیه السلام امر می کند و می فرماید: أَطْعِمِ
با این حال، این روایت به کار ما نمی آید زیرا مربوط به حج قران است چون به امام علیه السلام می گوید که من قربانی همراه خود آوردم. در حج تمتع کسی قربانی را با خود نمی آورد. اگر هم در حج قران حکمی ثابت شود دلیل نمی شود که در حج تمتع هم جاری باشد.
بله از طریق الغاء خصوصیت می توان این حکم را به حج تمتع سریان داد.

عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ لُحُومِ الْأَضَاحِيِّ فَقَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَتَصَدَّقَانِ بِثُلُثٍ عَلَى جِيرَانِهِمْ وَ ثُلُثٍ عَلَى السُّؤَّالِ وَ ثُلُثٍ يُمْسِكَانِهِ لِأَهْلِ الْبَيْتِ[8]
این روایت صحیحه است.
مراد از اضاحی قربانی هایی است که در شهرها در روز عید قربان می کنند نه قربانی در حج تمتع. سریان این حکم به حج تمتع احتیاج به الغاء خصوصیت دارد.


[1] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج75، ص372، ط بیروت.
[2] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج11، ص67، ط بیروت.
[3] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص448.
[4] ریاض المسائل، سید علی طباطبائی، ج6، ص428، ط جامعة المدرسین.
[5] حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی، ج17، ص53.
[6] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص157.
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص160، ابواب ذبح، باب40، شماره18867، ح3، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص163، ابواب ذبح، باب40، شماره18877، ح13، ط آل البیت.