درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قربانی در حج

بحث در قربانی در حج است. نکته از فرع قبلی باقی مانده بوده و آن اینکه امام قدس سره می فرماید: ويجب أن يكون إحدى النعم الثلاث: الإبل والبقر والغنم، والجاموس بقر[1]

یعنی گاومیش در حکم گاو است و آن را هم می توان قربانی کرد.

 

اقوال علماء:

بسیاری از فقهاء متعرض جاموس نشده اند صاحب جواهر هم در کتاب حج آن را مطرح نکرده است ولی در کتاب زکات و بیع به مناسبتی آن را مطرح کرده است. در کتاب زکات به مناسبت اینکه بقر و جاموس هر دو نصاب یکسانی دارند. در مبحث بیع هم وقتی به بحث ربای معاوضی می رسد و آن اینکه در جنس واحد اگر یک طرف افزایش داشته باشد به ربا می انجامد می فرماید: لحم بقر و جاموس یکسان است:

در کتاب الزکات می فرماید: وفي البقر الذي منه الجاموس بلا خلاف نصابان كليان ثلاثون وأربعون دائما.[2]

در کتاب البیع می فرماید: نعم لحم البقر والجاموس جنس واحد إجماعا في المحكي عن الغنية والتذكرة مؤیدا بما تقدم لهم فی باب الزکاة و لدخولهما تحت لفظ البقر لغة.[3]

بنا بر این در حج هم می توان از گاومیش به جای بقر استفاده کنند و مجز است.

 

اما فرع پنجم در کلام امام قدس سره:

ولا يجزي واحد عن اثنين أو الزيادة بالاشتراك حال الاختيار، وفي حال الاضطرار يشكل الاجتزاء، فالأحوط الشركة والصوم معا. [4]

بحث در این است که آیا در مقام قربانی هر انسانی باید یک قربانی بدهد یا اینکه چند نفر می توانند با هم در یک قربانی شریک شوند.

گفتیم مسأله محل اختلاف است و مشهور این است که هر انسانی حتی در حال اضطرار باید یک قربانی ذبح کند. بله اگر نتوانستند باید در یک قربانی شریک شوند و روزه هم بگیرند. قول غیر مشهور می گفت مطلقا حتی در حال اختیار هم می شود در قربانی شریک شد و بعضی فقط در حال ضرورت اجازه داده بودند.

به دلالت روایات رسیدیم و گفتیم که این روایات به سه طائفه تقسیم می شود و تمامی این روایات در باب هجدهم جمع شده است:

طائفه ی اولی: روایاتی که دلالت بر قول مشهور دارد که هر نفر باید یک قربانی کند. چهار روایت بر این قول دلالت دارد.

طائفه ی ثانیه: روایات بسیاری که اشتراک را مطلقا جایز می داند و حاوی شش روایت است.

طائفه ی ثالثه: روایاتی است که فقط اشتراک را هنگام ضرورت جایز می داند و حاوی شش روایت است.

 

اما طائفه ی اولی:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ لَا تَجُوزُ (الْبَدَنَةُ وَ) الْبَقَرَةُ إِلَّا عَنْ وَاحِدٍ بِمِنًى[5]

این روایت صحیحه است.

قید (بمنی) یعنی در قربانی حج نه در قربانی هایی که در روز عید قربان در شهرها انجام می شود که شرکت در آن جایز است.

این روایت متعرض گوسفند نشده است زیرا ظاهرا همه قبول داشتند که هر فرد باید یک گوسفند جداگانه قربانی کند.

 

مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ النَّفَرِ (چند نفر با هم) تُجْزِيهِمُ الْبَقَرَةُ قَالَ أَمَّا فِي الْهَدْيِ فَلَا وَ أَمَّا فِي الْأَضْحَى فَنَعَمْ[6]

صاحب جواهر این روایت را صحیحه می داند ولی ما به سبب وجود محمد بن سنان در سند، در آن بحث داریم.

امام علیه السلام در این روایت تصریح می کند که در قربانی روز عید در منی فقط یک قربانی از یک نفر جایز است ولی در عید اضحی که در شهرها قربانی می کنند شراکت اشکال ندارد.

 

مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ النَّخَعِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تُجْزِئُ الْبَقَرَةُ أَوِ الْبَدَنَةُ فِي الْأَمْصَارِ (در شهرها) عَنْ سَبْعَةٍ وَ لَا تُجْزِئُ بِمِنًى إِلَّا عَنْ وَاحِدٍ[7]

 

فِي الْعِلَلِ وَ فِي الْمُقْنِعِ قَالَ رُوِيَ أَنَّ الْبَقَرَةَ لَا تُجْزِئُ إِلَّا عَنْ وَاحِدٍ[8]

این روایت مرسله است.

در این روایت روی بقره تکیه شده است زیرا در روایات عامه روی بقره حکم خاصی وجود دارد که ان شاء الله بعدا به آن اشاره می کنیم.

 

اما طائفه ی ثانیه: مضمون این روایات واحد نیست. جامع این روایات این است که اجازه ی اشتراک می دهد ولی بعضی بین پنج تا، بعضی هفتاد تا و بعضی اهل یک خانواده و مانند آن.

در این روایات باید دقت کرد که کدام یک از آنها تصریح به منی دارد. اکثریت آنها به منی اشاره ندارد از این رو ممکن است مربوط به قربانی معمولی در شهرهای دیگر باشد که روز عید، قربانی می کنند از این رو ارتباطی به بحث ما ندارند و علماء که به مضمون اینها فتوی داده اند دقت نکرده اند که شاید اینها مربوط به منی نباشد.

 

عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْبَقَرَةِ يُضَحَّى بِهَا فَقَالَ تُجْزِئُ عَنْ سَبْعَةٍ.[9]

در مورد قربانی به منی کمتر به اضحیه تعبیر می کنند بلکه غالبا به آن هدی می گویند.

 

أَبِي الْحُسَيْنِ النَّخَعِيِّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تُجْزِئُ الْبَقَرَةُ عَنْ خَمْسَةٍ بِمِنًى إِذَا كَانُوا أَهْلَ خِوَانٍ وَاحِدٍ. (اگر اهل بیت واحد باشند.)[10]

این تنها حدیث در این طائفه است که در آن به منی تصریح شده است.

قید اهل خوان واحد در فتاوای اهل سنت بسیار به چشم می خورد و حتی در بعضی از آنها آمده است که کسانی که نفقه ی آنها بر انسان واجب است.

 

سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْبَدَنَةُ وَ الْبَقَرَةُ تُجْزِئُ عَنْ سَبْعَةٍ إِذَا اجْتَمَعُوا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ وَاحِدٍ وَ مِنْ غَيْرِهِمْ[11]

در این روایت هم قید منی وجود ندارد.

 

أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ الْحُسَيْنِ‌ بْنِ يَزِيدَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ الْبَقَرَةُ الْجَذَعَةُ (یک سن از شتر) تُجْزِئُ عَنْ ثَلَاثَةٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ وَاحِدٍ وَ الْمُسِنَّةُ تُجْزِئُ عَنْ سَبْعَةِ نَفَرٍ مُتَفَرِّقِينَ وَ الْجَزُورُ (شتر با سنی خاص) يُجْزِئُ عَنْ عَشَرَةٍ مُتَفَرِّقِينَ[12]

 

عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع قَالَ كَتَبْتُ إِلَيْهِ أَسْأَلُهُ عَنِ الْجَامُوسِ عَنْ كَمْ يُجْزِئُ فِي الضَّحِيَّةِ فَجَاءَ الْجَوَابُ إِنْ كَانَ ذَكَراً فَعَنْ وَاحِدٍ وَ إِنْ كَانَ أُنْثَى فَعَنْ سَبْعَةٍ[13]

فرق بین مذکر و مؤنث می تواند قرینه بر این باشد که قربانی مزبور مستحب است نه قربانی در منی که واجب می باشد.

 

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ النَّبِيِّ ص وَ الْأَئِمَّةِ ع قَالَ وَ الْعِلَّةُ الَّتِي مِنْ أَجْلِهَا تُجْزِئُ الْبَقَرَةُ عَنْ خَمْسَةِ نَفَرٍ لِأَنَّ الَّذِينَ أَمَرَهُمُ السَّامِرِيُّ بِعِبَادَةِ الْعِجْلِ كَانُوا خَمْسَةَ أَنْفُسٍ وَ هُمُ الَّذِينَ ذَبَحُوا الْبَقَرَةَ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ بِذَبْحِهَا[14]

این روایت مرسله است.

دو تعلیل ذکر شده در این روایت تعلیل عجیبی است. زیرا اینکه پنج نفر به دست سامری گوساله پرست شدند پنج نفر بودند و اینکه کسانی که در داستان بنی اسرائیل گاو را ذبح کردند تا قاتل معرفی شود پنج نفر بودند پس یک گاو از پنج نفر کفایت می کند. این تعلیل در روایت دیگری هم ذکر شده است و اینکه چه ارتباطی به قربانی دارد باید بررسی شود.

 

أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْكَبْشُ يُجْزِئُ عَنِ الرَّجُلِ وَ عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ يُضَحِّي بِهِ[15]

تصریح به اضحیه علامت قربانی مستحب است که در شهرها انجام می شود.

 

وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْبَقَرَةُ وَ الْبَدَنَةُ يُجْزِءَانِ عَنْ سَبْعَةِ نَفَرٍ إِذَا كَانُوا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ أَوْ مِنْ غَيْرِهِمْ[16]

 

فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ وَ الْعِلَلِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ قُلْتُ لَهُ عَنْ كَمْ تُجْزِئُ الْبَدَنَةُ قَالَ عَنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ قُلْتُ فَالْبَقَرَةُ قَالَ تُجْزِئُ عَنْ خَمْسَةٍ إِذَا كَانُوا يَأْكُلُونَ عَلَى مَائِدَةٍ وَاحِدَةٍ قُلْتُ كَيْفَ صَارَتِ الْبَدَنَةُ لَا تُجْزِئُ إِلَّا عَنْ وَاحِدٍ وَ الْبَقَرَةُ تُجْزِئُ عَنْ خَمْسَةٍ قَالَ لِأَنَّ الْبَدَنَةَ لَمْ يَكُنْ فِيهَا مِنَ الْعِلَّةِ مَا كَانَ فِي الْبَقَرَةِ (آن علتی که در بقره است در شتر نیست) إِنَّ الَّذِينَ أَمَرُوا قَوْمَ مُوسَى بِعِبَادَةِ الْعِجْلِ كَانُوا خَمْسَةً (پنج نفر بودند که دیگران را به عبادت گوساله وادار کردند) وَ كَانُوا أَهْلَ بَيْتٍ يَأْكُلُونَ عَلَى خِوَانٍ وَاحِدٍ وَ هُمُ الَّذِينَ ذَبَحُوا الْبَقَرَةَ (در داستان بنی اسرائیل) الْحَدِيثَ[17]

تصور ما این است که این روایت یک نوع استهزاء به فتاوای عامه است زیرا اهل سنت گرفتار قیاس بوده و بر اساس آن فتوا می دادند. امام علیه السلام در این روایت می خواهد قیاس را استهزاء کند. زیرا امام می خواهد این امر را به سخریه بگیرد که چون کسانی که گاو بنی اسرائیل را ذبح کرده اند پنج نفر بوده اند پس قیاس باید ایجاب کند که یک گاو از پنج نفر کفایت کند!

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد به اقوال عامه و سایر روایات خواهیم پرداخت.

 


[1] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص446.
[2] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج15، ص82.
[3] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج23، ص355.
[4] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص446.
[5] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص117، ابواب ذبح، باب18، شماره18754، ح1، ط آل البیت.
[6] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص117، ابواب ذبح، باب18، شماره18756، ح3، ط آل البیت.
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص118، ابواب ذبح، باب18، شماره18757، ح4، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص122، ابواب ذبح، باب18، شماره18773، ح20، ط آل البیت.
[9] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص117، ابواب ذبح، باب18، شماره18755، ح2، ط آل البیت.
[10] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص118، ابواب ذبح، باب18، شماره18758، ح5، ط آل البیت.
[11] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص118، ابواب ذبح، باب18، شماره18759، ح6، ط آل البیت.
[12] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص119، ابواب ذبح، باب18، شماره18760، ح7، ط آل البیت.
[13] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص119، ابواب ذبح، باب18، شماره18761، ح8، ط آل البیت.
[14] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص121، ابواب ذبح، باب18، شماره18767، ح14، ط آل البیت.
[15] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص121، ابواب ذبح، باب18، شماره18768، ح15، ط آل البیت.
[16] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص121، ابواب ذبح، باب18، شماره18769، ح16، ط آل البیت.
[17] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص121، ابواب ذبح، باب18، شماره18771، ح18، ط آل البیت.