درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/02/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قربانی در حج تمتع

بحث در مسأله ی قربانی در حج است. امام قدس سره در مقدمه ی این بحث چند فرع را بیان کرده است و می فرماید:

الثاني من الواجبات الهدي، ويجب أن يكون إحدى النعم الثلاث: الإبل والبقر والغنم، والجاموس بقر، ولا يجوز سائر الحيوانات، والأفضل الإبل ثم البقر، ولا يجزي واحد عن اثنين أو الزيادة بالاشتراك حال الاختيار، وفي حال الاضطرار يشكل الاجتزاء، فالأحوط الشركة والصوم معا. [1]

فرع اول در مورد اصل وجوب قربانی است و گفتیم این مسأله بین شیعه و سنی اجماعی است و حتی احتمال می دهیم که جزء ضروریات دین باشد. روایات بسیاری هم در ابواب مختلف بر این امر دلالت دارد. البته در این روایات مستقیما از وجوب قربانی سخن به میان نیامده است این به سبب آن است که اصل مسأله مسلم بوده است. روایات فوق نیز ناظر به مسائل دیگری در مورد قربانی است که از آنها استفاده می شود که اصل وجوب قربانی امری مسلم بوده است از این رو از فروعات مسأله سؤال شده است. در جلسه ی قبل به تعدادی از این روایات اشاره کردیم و اکنون به بیان روایات دیگر می پردازیم.

 

مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سَعِيدٍ الْأَعْرَجِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ تَمَتَّعَ (عمره ی مفرده به جا آورد) فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ (شوال، ذیقعده و ذیحجه) ثُمَّ أَقَامَ بِمَكَّةَ حَتَّى يَحْضُرَ الْحَجَّ (مِنْ قَابِلٍ) (ظاهر این است که تا زمانی که ایام حج در همان سال فرا رسد) فَعَلَيْهِ شَاةٌ (زیرا حج او تمتع است بله هرچند او عمره را به نیّت مفرده به جا آورده است ولی چون تا ایام حج در مکه مانده است عمره ی او تبدیل به تمتع می شود.) وَ مَنْ تَمَتَّعَ فِي غَيْرِ أَشْهُرِ الْحَجِّ (مثلا در ماه رجب عمره به جا آورده باشد) ثُمَّ جَاوَرَ (بِمَكَّةَ) حَتَّى يَحْضُرَ الْحَجَّ فَلَيْسَ عَلَيْهِ دَمٌ (لازم نیست قربانی کند) إِنَّمَا هِيَ حَجَّةٌ مُفْرَدَةٌ (چون حج او مفرده است نه تمتع) وَ إِنَّمَا الْأَضْحَى عَلَى أَهْلِ الْأَمْصَارِ.[2]

 

مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الْمُتَمَتِّعِ كَمْ يُجْزِيهِ قَالَ شَاةٌ.[3]

این روایت صحیحه است و نشان می دهد که ابن ادریس در سرائر به کتاب بزنطی را در اختیار داشته است.

 

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غِلْمَانٍ لَنَا (فرزندانمان را) دَخَلُوا مَعَنَا مَكَّةَ بِعُمْرَةٍ وَ خَرَجُوا مَعَنَا إِلَى عَرَفَاتٍ (با ما حج تمتع را به جا آوردند) بِغَيْرِ إِحْرَامٍ (و محرم هم نشدند) قَالَ قُلْ لَهُمْ يَغْتَسِلُونَ ثُمَّ يُحْرِمُونَ (غسل احرام کنند و محرم شوند) وَ اذْبَحُوا عَنْهُمْ كَمَا تَذْبَحُونَ عَنْ أَنْفُسِكُمْ.[4]

در این روایت اصل اینکه آنها باید برای خودشان ذبح کنند از مسلمات بوده است و فقط در مورد کودکان خود سؤال کرده بودند که امام علیه السلام دستور می دهد آنها هم باید قربانی کنند.

 

عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ سَمَاعَةَ أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ رَجُلٍ أَمَرَ غِلْمَانَهُ أَنْ يَتَمَتَّعُوا قَالَ عَلَيْهِ أَنْ يُضَحِّيَ عَنْهُمْ (واجب است که از طرف آنها قربانی کنند.)...[5]

این روایت هرچند به ظاهر مضمره است ولی روایات او غالبا مسند است و این گونه بوده است که او در اول کتاب نام امام علیه السلام را برده و بعد عطف بر آن کرده است و بعد که این روایات از هم جدا شد به نظر آمد که مضمره باشد.

 

عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُجْزِئُ فِي الْمُتْعَةِ شَاةٌ[6]

این روایت صحیحه است.

یعنی در متعه یک گوسفند برای قربانی کافی است. تعبیر به اجزاء در مورد احکام وجوبیه استعمال می شود این نشان می دهد که قربانی، واجب است.

 

مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي الْمُتَمَتِّعِ قَالَ وَ عَلَيْهِ الْهَدْيُ قُلْتُ وَ مَا الْهَدْيُ فَقَالَ أَفْضَلُهُ بَدَنَةٌ وَ أَوْسَطُهُ بَقَرَةٌ وَ آخِرُهُ شَاةٌ.[7]

این روایت صحیحه است.

این از معدود روایاتی است که صریحا به وجوب قربانی اشاره می کند.

 

روایت معارض:

مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ تَمَتَّعَ عَنْ أُمِّهِ (از طرف مادرش عمره را به جا آورد) وَ أَهَلَّ بِحَجَّةٍ عَنْ أَبِيهِ (و حج را از طرف پدرش به جا آورد.) قَالَ إِنْ ذَبَحَ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ إِنْ لَمْ يَذْبَحْ فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ لِأَنَّهُ إِنَّمَا تَمَتَّعَ عَنْ أُمِّهِ (عمره ای مفرده از طرف مادرش به جا آورد) وَ أَهَلَّ بِحَجَّةٍ عَنْ أَبِيهِ.[8]
از این روایت استحباب هدی استفاده می شود نه وجوب.

این روایت نمی تواند معارض باشد زیرا او عمره ای مفرده برای مادر و حجی که افراد بود را برای پدر به جا آورد و در حج افراد قربانی وجود ندارد.

بله او از عمره به تمتع تعبیر کرده است ولی به قرینه ی اینکه نمی شود در یک سال عمره را از حج تفکیک کرد باید مراد عمره ی مفرده باشد.

 

بقی هنا شیء که امام قدس سره متعرض آن نشده است ولی بسیاری آن را ذکر کرده اند و آن اینکه برای حج غیر تمتع یعنی افراد و قرآن مطلقا قربانی لازم نیست چه واجب باشد و چه مستحب.

 

اقوال علماء:

صاحب جواهر در عبارت جامعی می فرماید: لا يجب (قربانی) على غيره (غیر المتمتع) سواء كان مفترضا أو متنفلا (چه حجش واجب باشد و چه مستحب) بلا خلاف أجده إلا ما يحكى عن سلار (سلار بن عبد العزیز از قدماء اصحاب) من عد سياق الهدي للمقرن في أقسام الواجب (که سوق هدی و قربانی کردن آن برای کسی که حج قران انجام می دهد واجب است.) ويمكن أن يريد ما عن الغنية والكافي من وجوبه (وجوب هدی) بعد الاشعار أو التقليد، (یعنی تا زمانی که شخص مقرن، هدی را اشعار یا تقلید نکرده باشد قربانی بر او واجب نیست ولی اگر اشعار کند یعنی پشتش را شکافی دهد که اگر گم شود هر کس آن را پیدا کند بداند که برای قربانی است و یا آن را تقلید کند یعنی چیزی را گردنش بیندازد که علامت این باشد که برای قربانی است و مصرف دیگری ندارد در این صورت قربانی بر او واجب می شود.) أو يريد الدخول في حقيقته، (شاید منظور سلار این است که ماهیّت حج قران این است که در آن قربانی باید وجود داشته باشد بنا بر این) فإذا وجب القران بنذر أو شبهه وجب السياق، (اگر کسی حج قران را نذر کند یا قسم و عهد بر آن بخورد در این صورت واجب است هدی را سوق دهد و هدی کند. بنا بر این تا نذر نکند حج قران بر فرد واجب نمی شود و تا واجب نشود قربانی هم واجب نخواهد شد.) فلا خلاف حينئذ. (زیرا بحث در نذر و قسم و عهد نیست بلکه سخن در این است که کسی که متمتع است می تواند حج افراد به جا آورد و قران واجب نیست و اگر هم قران به جا آورد تا اشعار و تقلید نکند قربانی بر او واجب نخواهد شد.) [9]

صاحب ریاض می فرماید: و لا یجب الهدی علی غیر المتمتع معتمرا او حاجا مفترضا او متنفلا باجماعنا کما صرح فی التذکرة و فی ظاهر المنتهی و صریح غیرهما (مانند مفاتیح فیض و مدارک)[10]

صاحب مستند می فرماید: و لا هدي على غير المتمتّع معتمرا أو حاجّا، مفترضا أو متنفّلا، مفردا أو قارنا، إلّا ما يسوقه القارن عند الإحرام، (مگر اینکه قارن به میل خودش هدی را سوق دهد و آن را اشعار و تقلید کند.) إجماعا محقّقا و محكيّا مستفيضا[11]

صاحب حدائق نیز می فرماید: لأولى: لا خلاف بين الأصحاب (رضوان الله تعالى عليهم) في وجوب الهدي على المتمتع وعدم وجوبه على غيره من الفردين الآخرين حكاه العلامة في التذكرة والمنتهى.[12]

 

دلیل اول:

خداوند در قرآن می فرماید: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرام‌[13]

قرآن بعد از بیان اینکه کسی که متمتع است باید قربانی کند می فرماید: این مخصوص کسانی است که از راه دور می آیند که حج تمتع به جا می آورند (نه کسانی که اهل مکه و اطراف آن هستند که حجشان قران و افراد است.)

البته مخفی نیست که دلالت آیه فی الجمله است یعنی در عمره یا در حج قارن و افراد هدی هست یا نیست در آن اشاره نشده است و فقط گفته شده است که نائی باید قربانی کند.

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد به سراغ دلالت روایات می رویم.

 


[1] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص446.
[2] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص82، ابواب ذبح، باب1، شماره18649، ح11، ط آل البیت.
[3] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص82، ابواب ذبح، باب1، شماره18651، ح13، ط آل البیت.
[4] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص85، ابواب ذبح، باب2، شماره18659، ح7، ط آل البیت.
[5] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص86، ابواب ذبح، باب2، شماره18660، ح8، ط آل البیت.
[6] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص100، ابواب ذبح، باب10، شماره18696، ح2، ط آل البیت.
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص101، ابواب ذبح، باب10، شماره18699، ح5، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص80، ابواب ذبح، باب1، شماره18643، ح5، ط آل البیت.
[9] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص115.
[10] ریاض المسائل، سید علی طباطبائی، ج6، ص397، ط جامعة المدرسین.
[11] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج12، ص296.
[12] حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی، ج17، ص25.
[13] بقره/سوره2، آیه196.