درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: صور وقوف به عرفات و مشعر

بحث در وقوف به عرفات و مشعر بود. گفتیم بعضی این صور را هشت صورت ذکر کرده اند و بعضی مانند امام قدس سره آن را یازده قسم نقل کرده اند.

صاحب جواهر در قریب به دو صفحه تمام این اقسام و احکامش را بیان می کند می فرماید. ایشان ابتدا هشت قسم را ذکر می کند یعنی دو وقوف اضطراری مشعر را یکی حساب کرده است و بعد اضافه می کند که اگر وقوف لیلیه و نهاریه ی مشعر را دو تا حساب کنیم، این تقسیمات به یازده مورد بالغ می شود.

بعد ایشان احکام این یازده مورد را بیان می کند و می فرماید: ابتدا می فرماید: در شش موردی که مرکب است اقوی این است که همه اش صحیح است با این قید که وقتی پای اضطراری در میان است، اختیاری عمدا ترک نشده باشد.

بعد در مورد پنج مورد مفرد می گوید: دو مورد صحیح است و سه مورد صحیح نیست. (بعد ایشان در جمع بندی اشتباه کرده می فرماید: سه مورد صحیح است و دو مورد باطل)

به این بیان که ایشان می فرماید: اختیاری عرفه به تنهایی صحیح است و اختیاری مشعر هم به تنهایی صحیح می باشد. اما اضطراری عرفه به تنهایی، ففی الدروس انه غیر مجز قولا واحد بعد در مورد اضطراری لیله ی مشعر می فرماید: فالظاهر عدم الاجزاء علی المختار سپس در مورد اضطراری نهاریه ی مشعر می فرماید: فالاقوی فیه عدم الصحة. سپس در اینجا است که در عدد اشتباه کرده می فرماید: فیکون الباطل منها (المفردات) قسمین فقط (و حال آنکه سه قسم باطل بود.).[1]

اما بررسی یازده موردی که در کلام امام قدس سره است:

الأول إدراك اختياريهما، فلا إشكال في صحة حجه من هذه الناحية[2] .

صورت اول این است که او اختیاری عرفات و اختیاری مشعر را درک کرده است. که می فرماید: شکی در صحت حج نیست.

مرحوم مستند از ایشان بالاتر رفته می فرماید: الأول: أن يدرك الاختياريين، ودرك الحج به ضروري.[3]

ایشان صحت حج را از ضروری دین می داند.

البته باید دقت داشت که وقوف شب مشعر به عنوان واجبی مستقل است نه به عنوان وقوف اضطراری بنا بر این اگر کسی آن را ترک کند حجش باطل نیست. این وقوف هم در قابل وقوف اضطراری ظاهر می شود که ذوات العذر به جای وقوف اختیاری به آن اکتفاء می کنند و هم کسانی که وقوف اختیاری را درک می کنند باید آن شب را هم وقوف کنند.

به هر حال این صورت کامل ترین صورت حج است و شکی نیست که حج صحیح می باشد.

 

صورت دوم: الثاني عدم إدراك الاختيار والاضطراري منهما، فلا إشكال في بطلانه عمدا كان أو جهلا أو نسيانا فيجب عليه الاتيان بعمرة مفردة مع إحرامه الذي للحج، والأولى قصد العدول إليها، والأحوط لمن كان معه الهدي أن يذبحه، ولو كان عدم الادراك من غير تقصير لا يجب عليه الحج إلا مع حصول شرائط الاستطاعة في القابل، وإن كان عن تقصير يستقر عليه الحج، ويجب من قابل ولو لم يحصل شرائطها. [4]

این صورت در مورد کسی است که وقوفین را بالکل ترک کند و نه اختیاری آنها را انجام دهد و نه اضطراری. یعنی فرد، محرم شد و مستقیم وارد منی شد.

امام قدس سره می فرماید: شکی نیست که حج چنین فردی باطل است چه وقوفین را عمدا ترک کند و چه جهلا و چه نسیانا.

دلیل آن هم این است که این دو وقوف جزء ارکان حج به حساب می آیند و ترک آن دو با صحت حج نمی سازد. روایات بسیاری بود مبنی بر اینکه حج عرفه است و یا حج مشعر است.

بعد امام قدس سره این فرع را متذکر می شود که فرد محرم است و باید اعمالی انجام دهد که بر اساس آن از احرام خارج شود زیرا احرام به خودی خود باطل نمی شود بر این اساس، فرد احرام حج خود را به احرام مفرده تبدیل می کند و با انجام عمره ی مفرده از احرام خارج می شود.

بعد امام احتیاط می کند و می فرماید که مستحب است که او نیّت را تغییر دهد و نیّت احرام را از حج به عمره تبدیل کند.

بعد اضافه می کند که احوط این است که اگر همراه خود قربانی را آورده است آن را ذبح کند.

بعد حکم سال بعد او را بیان می کند و آن اینکه اگر عدم درک وقوفین به سبب تقصیر نبوده است مثلا راه را بر او بستند و یا هواپیما تأخیر داشت و مانند آن و در نتیجه نشد وقوفین را درک کند در این حال سال بعد اگر مستطیع بود باید حج را به جا آورد و الا نه. زیرا امسال که راه را بر او بستند کشف شد که او مستطیع نبوده است و استطاعت تکمیل حج را نداشته است.

اما اگر عدم درک وقوفین به سبب تقصیر خودش بوده است حج بر گردن او مستقر شده است و سال بعد حتی اگر مستطیع نباشد باید حج را به جا آورد.

 

صورت سوم: الثالث درك اختياري عرفة مع اضطراري المشعر النهاري، فإن ترك اختياري المشعر عمدا بطل، وإلا صح. [5]

اینکه فرد اختیاری عرفه را درک کند ولی وقتی به مشعر رسید که وقوف اضطراری نهاریه را درک کرد. در این فرع حج صحیح است به این شرط که او اختیاری مشعر را عمدا ترک نکرده باشد. زیرا اگر عمدا ترک کند به سبب ترک رکن، حج باطل می شود.

دلیل این قسم روایت معاویه بن عمار است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَفَاضَ مِنْ عَرَفَاتٍ إِلَى مِنًى (یعنی عرفات را درک کرده است و مستقیما وارد منی شده است) فَلْيَرْجِعْ وَ لْيَأْتِ جَمْعاً (باید بگردد و به مشعر برود) وَ لْيَقِفْ بِهَا وَ إِنْ كَانَ قَدْ وَجَدَ النَّاسَ قَدْ أَفَاضُوا مِنْ جَمْعٍ (یعنی افراد از مشعر رفته اند و او وقوف اضطراری نهاریه مشعر را درک می کند.) [6]

در سند این روایت نخعی است که محل بحث می باشد زیرا معلوم نیست که لقب ایوب بن نوح است که موثق است یا غیر آن که مجهول می باشد.

البته قدر متیقن این روایت این است که فرد معذور است و کسی نیست که عمدا وقوف اختیاری مشعر را ترک کرده باشد.

 

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ أَفَاضَ مِنْ عَرَفَاتٍ فَأَتَى مِنًى قَالَ فَلْيَرْجِعْ فَيَأْتِي جَمْعاً فَيَقِفُ بِهَا وَ إِنْ كَانَ النَّاسُ قَدْ أَفَاضُوا مِنْ جَمْعٍ[7]

سند این روایت صحیح است.

قدر متیقن این روایت هم فردی است که وقوف به مشعر را عمدا ترک نکرده باشد.

 

 


[1] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص47.
[2] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص443.
[3] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج12، ص263.
[4] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص443.
[5] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص443.
[6] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص34، باب21، باب الوقوف بعرفات المعشر، حدیث18557، ح1، ط آل البیت.
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج14، ص35، باب21، باب الوقوف بالمعشر، حدیث18522، ح2، ط آل البیت.