درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نوم و بیهوشی در طول مدت وقوف

بحث در مسأله ی دوم از مسائل مربوط به وقوف در عرفات است امام قدس سره می فرماید:

مسألة 2 - المراد بالوقوف مطلق الكون في ذلك المكان الشريف، من غير فرق بين الركوب وغيره، والمشي وعدمه، نعم لو كان في تمام الوقت نائما أو مغمى عليه بطل وقوفه.[1]

فرع اول را بیان کردیم و گفتیم وقوف به هر شکل که باشد بلا اشکال است. در تتمه ی این بحث به قاعده ی افضل الاعمال احمزها اشاره کردیم و گفتیم این قاعده بیان نمی کند که اگر در حال وقوف، انسان ایستاده باشد چون این کار از مشقت بیشتری برخوردار است فرد مستحق ثواب بیشتری می باشد.

نکته ی دیگری در مورد این قاعده وجود دارد و آن اینکه وقتی به منابع لغوی مراجعه می کنیم مشاهده می کنیم کمتر کسی (احمز) را به معنای سخت تر معنا کرده است بلکه آن را بیشتر به معنای (اقوی) و (امتن) تفسیر کرده اند.

مثلا لسان العرب می گوید: احمز ای اشد الحمیز ای الشدید الذکی (قوی و پرهوش) و کل ما اشتد فقد حَمُزَ.

فقط در مجمع البحرین احمز به معنای اشق تفسیر شده است با این حال او اشد را هم ذکر کرده است و می گوید: احمز ای اشقها و امتنها و اقویها

صاحب صحاح اللغة می گوید: احمزها ای امتنها و اقویها

ابن اثیر در نهایه می گوید: احمزها ای اقویها و اشدها

اگر این تفسیر صحیح باشد معنای حدیث افضل الاعمال احمزها چیز دیگری می شود و آن اینکه بهترین اعمال عملی است که محکمتر و متین تر باشد. بین سخت تر بودن و اقوی بودن عموم و خصوص من وجه است. مثلا در زمستان اگر کسی دسترسی به آب گرم ندارد و مجبور است با آب سرد وضو بگیرد این کار اشق هست ولی اقوی نمی باشد.

با این حال علماء از حدیث مزبور معنای اشق را استفاده کرده اند. بنا بر این اگر تفسیر لغوی فوق را قبول کنیم نمی توان به آن در ما نحن فیه تمسک کرد و فقط می توان به دلیل عقلی مراجعه کرد و آن اینکه عقلا عملی که ذاتش سخت تر است ثوابش هم باید بیشتر باشد. هکذا می توان به آیات قرآن مراجعه کرد آنجا که برای عمل سخت تر ثواب بیشتری در نظر گرفته است. هکذا می توان به فهم علماء از حدیث فوق تمسک کرد که همه از آن سخت تر بودن را فهمیده اند.

 

اما فرع دوم در کلام امام قدس سره مربوط به این است که کسی در تمام مدت وقوف خوابیده و یا در حال اغماء و بیهوشی باشد وقوفش باطل است.

علماء معمولا این مسأله را به یک صورت دنبال کرده اند و حال آنکه مسأله سه صورت دارد:

صورت اولی: کسی ظهر وارد عرفات می شود و نیّت می کند و بعد تا غروب می خوابد.

صورت ثانیه: قبل از زوال وارد عرفات می شود و نیّت وقوف می کند ولی قبل از زوال می خوابد و بعد از غروب بیدار می شود. اگر ما قائل باشیم که نیّت به معنای اخطار بالبال هنگام شروع عمل نیست بلکه مراد از نیّت همان داعی ای است که در خزانه ی نفس وجود دارد (مانند کسی که برای سحر خوردن بیدار می شود سحری می خورد و نیّت می کند و تا زمان افطار می خوابد) به هر حال اختلاف در مبنای فوق در فتوی تعیین کننده است.

صورت ثالثه: فردی هنگام زوال در حالی که نیّت نکرده بود در عرفات بود خوابش برد او می خواست بعدا نیّت کند ولی در طول مدت خوابید.

 

اقوال علماء:

اقوال علماء هر کدام ناظر به یکی از سه صورت فوق است.

صاحب کشف اللثام می فرماید: ولا اعتبار بوقوف المغمى عليه والنائم إذا استوعب الاغماء أو النوم لفقد النية (این کلام ناظر به صورت سوم است) ، وعليه يحمل إطلاق ابن إدريس البطلان.[2]

صاحب حدائق می فرماید: ثم إن ظاهر كلام الشيخ رحمه الله تعالى الفرق بين الاغماء والجنون وبين النوم، (ما به این فرق بعد اشاره می کنیم) ... وقال بصحة الوقوف وإن كان نائما. وهو غير جيد لاشتراك الجميع في عدم الاتيان بالنية، (ایشان هم به سراغ فرق سوم رفته است. این دسته غالبا کسانی هستند که نیّت را مقارن با اول زوال شرط می دانند.)[3]

صاحب جواهر می فرماید: ولو نوى الوقوف ثم نام أو جن أو أغمي عليه صح وقوفه في ظاهر كلام الأصحاب، (ایشان فرض را در جایی برده است که فرد وارد موقف شده و نیّت کرده و بعد مجنون و مغمی علیه شده است.) لأن الركن مسماه (زیرا با یک لحظه در موقف بودن در حالی که جامع الشرایط باشد کافی است.) الذي يحصل بآن يسير بعد النية.[4]

 

دلیل مسأله:

روایت خاصی در مسأله وارد نشده است و باید بر اساس قواعد آن را حل کنیم.

اما صورت سوم باطل است زیرا نه در عمق ذهن و نه هنگام شروع نیّت نکرده است مثلا گفته است به عرفات می رویم و بعد تصمیم می گیریم نیّت کنیم یا نه. حال او اگر در این حال در طول مدت بخوابد واضح است که وقوفش باطل است.

اما صورت دوم: او هرچند نیّت به معنای اخطار باللبال ندارد ولی در عمق ذهنش این نیّت وجود داشته است او هرچند قبل از زوال بخوابد وقوفش صحیح است کما اینکه اگر کسی قبل از طلوع آفتاب سحری بخورد و نیّت کند و بعد در طول مدت بخوابد روزه اش صحیح است. البته این حکم منوط به این است که قائل باشیم نیّتی که در عمق ذهن است کافی است به این معنا که اگر بیدار می شد و به او می گفتند مشغول چه کاری هستی می دانست. اطلاقات وقوف این مورد را شامل می شود زیرا این اطلاقات می گوید باید در عرفات باشد و مطلق است و صورت خوابیده و بیدار هر دو را شامل می شود.

اما صورت اولی: مسلم است که وقوف او صحیح می باشد زیر اول زوال را درک کرد و نیّت هم کرد.

بنا بر این صورت اولی قطعا صحیح است و صورت سوم قطعا باطل است و صورت دوم نیز منوط به مبنای ما در نیّت کردن دارد.

 


[1] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص440.
[2] کشف اللثام، محقق اصفهانی، ج6، ص77، ط جامعة المدرسین.
[3] حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی، ج16، ص461.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص68.