درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/06/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زیاده ی سهویه در اشواط سعی

بحث در مسأله ی نهم از مسائل سعی است. امام قدس سره در این مسأله سه فرع را بیان می کند و حکم نقیصه و زیاده ی سهوی در سعی را بیان کرده می فرماید:

(فرع اول:) لو زاد فيه (در سعی) سهوا شوطا أو أزيد صح سعيه، و الأولى قطعه من حيث تذكر و إن لا يبعد جواز تتميمه سبعا،

(فرع دوم:) و لو نقصه وجب. الإتمام أينما تذكر، و لو رجع إلى بلده و أمكنه الرجوع بلا مشقة وجب، و لو لم يمكنه أو كان شاقا استناب،

(فرع سوم:) و لو أتى ببعض الشوط الأول و سها و لم يأت بالسعي فالأحوط الاستئناف.[1]

در جلسه ی قبل مقداری حول فرع اول بحث کردیم و گفتیم: مشهور و معروف و حتی اجماع بر این است که زیاده ی سهوی در سعی، موجب بطلان نمی شود.

البته ما از نظر ادله به اجماع تکیه نمی کنیم و به سراغ اصل می رویم و گفتیم: اصل برائت و حدیث رفع این مورد را شامل می شود. البته اصل هم زمینه ی مسأله را فراهم می کند و الا با وجود روایات نوبت به اصل نمی رسد.

 

دلالت روایات:

سه طائفه روایت صحیحه در این مورد وجود دارد:

طائفه ی اولی: روایاتی که می گفت اگر شوطی اضافه شود نباید به آن اعتنا کرد. حتی اگر کسی هفت شوط و یا حتی هشت شوط اضافه کند هر آنچه اضافه شده است را باید ترک کند. این روایات حدیث3، 4، و 5 از ابواب سعی هستند. [2] [3] [4]

 

طائفه ی ثانیه: روایات داله بر اینکه زیاده را باید به هفت شوط دیگر تکمیل کند. چهار روایت در این باب وارد شده است که همه از محمد بن مسلم است و ظاهرا به یک روایت بر می گردد که در جاهای مختلف نقل شده است.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَلَاءٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي حَدِيثِ الطَّوَافِ قَالَ وَ كَذَا إِذَا اسْتَيْقَنَ أَنَّهُ سَعَى ثَمَانِيَةً أَضَافَ إِلَيْهَا سِتّاً[5]

یعنی همان طور که اگر طواف را به جای هفت شوط هشت شوط به جا آورد شش شوط دیگر به آن اضافه می کند که در نتیجه هفت تا واجب و هفت تای دیگر مستحب باشد در سعی هم همین کار را انجام دهد.

 

عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَلَاءٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ كَذَلِكَ إِذَا اسْتَيْقَنَ أَنَّهُ طَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ثَمَانِيَةً فَلْيُضِفْ إِلَيْهَا سِتَّةً[6]

این حدیث فرقی با حدیث قبلی ندارد و هر دو از محمد بن مسلم است و معلوم نیست چرا صاحب وسائل آن را حدیث جداگانه ای به حساب آورده است.

دو حدیث دیگر هم در باب طواف آمده است که همین دو حدیث است. [7] [8] از لحن صاحب جواهر هم استفاده می شود که ایشان این احادیث را یک حدیث تلقی کرده است که همان روایت محمد بن مسلم است.[9]

بعضی خواستند بین این دو طائفه از احادیث قائل به جمع به تخییر شوند و بگویند هم می تواند زائد را رها کند و هم می تواند آن را اضافه کند و به چهارده شوط تکمیل نماید.

از عبارت امام قدس سره نیز این قول استفاده می شود زیرا می فرمایند: بعید نیست که آن اشواط اضافه را به چهارده شوط تکمیل کند.

 

با این حال این قول دو اشکال مهم در بر دارد:

اشکال اول: چیزی به نام سعی مستحبی وجود ندارد. بر خلاف طواف که می توان طواف مستحبی انجام داد ولی در سعی چنین چیزی صحیح نیست.

بعضی قائل شده اند که در این مورد استثنائا می توان سعی مستحبی به جا آورد.

این کلام صحیح نیست زیرا این موارد که خلاف مسلمات است را نمی توان با یک روایت ثابت کرد. در اصول گفتیم که خبر واحد هرچند حجّت است ولی در این امور که مهم است نمی تواند حجّت باشد. یکی از مبانی حجیت خبر واحد، عمل عقلاء است و عقلاء در مهامّ امور به یک خبر کفایت نمی کنند.

اشکال دوم: این اشکال قوی تر است زیرا هفت شوط دوم از مروه شروع می شود و حال آنکه اجماع بر این است که سعی باید از صفا شروع شود.

بنا بر این ما قائل به تخییر نمی شویم و احتیاط امام قدس سره را نیز نمی توانیم بپذیریم.

 

طائفه ی ثالثه: روایاتی که حکم به فساد سعی کرده اند.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ إِنْ طَافَ الرَّجُلُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ تِسْعَةَ أَشْوَاطٍ فَلْيَسْعَ عَلَى وَاحِدٍ وَ لْيَطْرَحْ ثَمَانِيَةً (هشت شوط را رها می کند و یکی معتبر است این به سبب آن است که شوط هشتم از مروه است و به کار نمی آید بنا بر این شوط نهم که از صفا به مروه می رود را شوط اول به حساب آورد و شش تا دیگر به آن اضافه کند.) وَ إِنْ طَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ثَمَانِيَةَ أَشْوَاطٍ فَلْيَطْرَحْهَا وَ لْيَسْتَأْنِفِ السَّعْيَ الْحَدِيثَ [10]

این روایت صحیحه است.

 

مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ الطَّوَافُ الْمَفْرُوضُ إِذَا زِدْتَ عَلَيْهِ مِثْلُ الصَّلَاةِ فَإِذَا زِدْتَ عَلَيْهَا فَعَلَيْكَ الْإِعَادَةُ وَ كَذَا السَّعْيُ.[11]

امام علیه السلام در این روایت طواف را مانند نماز به حساب می آورد که اگر رکعتی به آن اضافه شود کلا باطل می شود. بعد می فرماید: سعی هم همین گونه است.

این روایت با روایت قبلی یک تفاوت دارد و آن اینکه امام علیه السلام در روایت قبل می فرماید: اگر کسی نه شوط به جا آورد شوط آخرش صحیح است و باید شش شوط به آن اضافه کند ولی این روایت همه را باطل حساب می کند.

جمع بین این روایت و روایات صحت به این گونه است که بعضی روایت طائفه ی سوم را به زیاده ی عمدیه حمل کرده اند. بعد اشاره می کنیم که زیاده ی عمدیه در هر حال موجب بطلان است.

اضافه می کنیم که این حمل می تواند روایت دوم از طائفه ی سوم را حل کند ولی روایت اول را نمی تواند تصحیح نماید زیرا امام علیه السلام می فرماید: شوط نهم صحیح می باشد.

بعضی نیز این روایات را حمل بر تخییر کرده اند به این بیان که هم می شود اشواط اضافه را رها کرد و هم می توان آن را تکمیل نمود.

بنا بر این در وجه جمع می گوییم: وقتی این روایات با روایات مشهور تعارض پیدا کند این دو روایت که معرض عنهای اصحاب است کنار گذاشته می شود. زیرا این دو روایت شاذ و نادر است و مشهور بین اصحاب همان روایات طائفه ی اولی است که می گوید سعی صحیح است و باید اشواط اضافه را رها کرد و به آن اعتنا نکرد.

 

بنا بر این سالم ترین روایات همان روایات طائفه ی اولی است که مطابق فتوای مشهور می باشد و آن اینکه زیاده ی سهویه موجب بطلان نیست و باید اشواط اضافه را رها کرد و قول به تکمیل کردن اشواط و رساندن آنها به هفت شوط دیگر دلیل محکمی ندارد.

 

بحث بعدی این است که آیا بین زیاده ی سهویه فرق هست یا نه مثلا اگر کسی نیم شوط اضافه کند آیا حکمش مانند کسی است که یک شوط کامل را اضافه کرده باشد؟

ظاهر اطلاقات الغاء خصوصیت است و اینکه فرقی بین مقدار زیادی نیست.

 


[1] تحرير الوسيلة، امام خمينی، ج1، ص438.
[2] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص491، ابواب سعی، باب13، حدیث18280، ط آل البیت.
[3] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص492، ابواب سعی، باب13، حدیث18281، ط آل البیت.
[4] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص492، ابواب سعی، باب13، حدیث18282، ط آل البیت.
[5] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص490، ابواب سعی، باب13، حدیث18278، ط آل البیت.
[6] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص491، ابواب سعی، باب13، حدیث18279، ط آل البیت.
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص366، ابواب طواف، باب34، حدیث17966، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص366، ابواب طواف، باب34، حدیث17968، ط آل البیت.
[9] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص433.
[10] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص490، ابواب سعی، باب12، حدیث18276، ط آل البیت.
[11] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص490، ابواب سعی، باب12، حدیث18277، ط آل البیت.