درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

کلامی پیرامون میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام: به قول بعضی از محدثین معروف، روایت مشهور در مورد ولادت امام جواد علیه السلام در این روز که دهم ماه رجب است نیست بلکه در نیمه یا نوزدهم ماه رمضان است. به نظر ما چون نیمه ی رمضان مصادف با ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام بوده و نوزدهم ماه رمضان نیز مصادف با ضربت خوردن امیر مؤمنان علی علیه السلام است از این رو دهم ماه رجب را انتخاب کرده اند.

به هر حال امام جواد علیه السلام در سال 195 هجری قمری در مدینه متولد شده اند.

موضوع: ستر در سعی و رعایت ترتیب بین طواف و سعی

 

بحث در مسائل مربوط به سعی است. در مورد مسأله ی سوم دو نکته باقی مانده است:

اول اینکه: سوال شده است که ما لزم ستر عورت در حال سعی را با مذاق متشرعه ثابت کردیم آیا مذاق متشرعه چیزی در عرض ادله ی اربعه (کتاب، سنت، عقل و اجماع) است؟

جواب این است که چنین نیست. بلکه مذاق متشرعه برگرفته از کتاب و سنت است و به این معنا است که کسی که با کتاب و سنت آشنا است صاحب چنین مذاقی است که نمی شود کاشف العورة عبادتی مثل سعی صفا و مروه را انجام داد. مکشوف بودن عورت و انجام آن عبادت در مذاق متشرعه با هم در تضاد هستند.

دوم اینکه: در مورد حجاب زن هم همین مطلب را تکرار می کنیم یعنی زن باید در حال سعی حجاب خود را رعایت کند از این رو زن بی حجاب یا نیمه برهنه نمی تواند سعی را به جا آورد چه ناظر محترمی باشد یا نباشد. زیرا این حال با عبادت تناسب ندارد.

مضافا براینکه انجام این قبیل کارها از باب وهن مذهب می باشد.

بله او اگر بد حجاب باشد و مثلا گوشه ای موهایش آشکار باشد، هرچند عمل نامناسبی و حرامی انجام می دهد ولی می توان گفت که با عبادیت سعی در تنافی نباشد.

مسأله ی چهارم: يجب أن يكون السعي بعد الطواف و صلاته، فلو قدمه على الطواف أعاده بعده و لو لم يكن عن عمد و علم

امام قدس سره در مسأله، ترتیب را متذکر می شود و می فرماید: باید ترتیب در طواف و نماز طواف و سعی رعایت شود به این معنا که سعی باشد بعد از طواف و نماز طواف باشد.

بعد اضافه می فرماید: که این شرطیت جنبه ی وضعی دارد نه تکلیفی به این معنا که اگر کسی سعی را قبل از طواف انجام دهد حتی اگر سهوا و از روی نسیان و جهل باشد باید بعد از طواف، سعی را اعاده کند.

البته مخفی نماند که اگر سعی مقدم شود، طواف صحیح است و فقط سعی باطل می باشد.

در این مقام، دو نکته است که امام قدس سره فقط متذکر یک نکته از آن شده است. نکته ی دوم که امام آن را ذکر نکرده است این است که اگر کسی در اثناء سعی یادش بیاید که طواف را به جا نیاورده است باید چه کند. مسلم است که او باید سعی را رها کند و طواف را به جا آورد. ولی بحث در این است که بعد از طواف آیا سعی را باید از اول شروع کند یا اینکه می تواند ما بقی آنچه به جا آورده است را ادامه دهد و آیا بین چهار شوط و کمتر فرقی هست یا نه.

در واقع این فرع دوم است که باید بحث شود و الا حکم در مسأله ی اول واضح است و در آن بین فقهاء اختلافی نیست ولی در مسأله ی دوم بین فقهاء اختلاف است.

اما همان فرعی که امام قدس سره متذکر شده است: اگر کسی سعی را قبل از طواف به جا آورد باید بعد از طواف دوباره سعی را اعاده کند.

اقوال علماء:

مرحوم نراقی در مستند می فرماید: قد مضی فی بحث الطواف وجوب تقدیم طواف الحج و العمرة علی السعی فیحرم تقدیم السعی علیه عمدا و هو کما مر اجماعی فلا فرق فی ذلک بین العمد و السهو.[1]

بعد ایشان به سراغ اطلاق فتاوا و اطلاق اخبار باب می رود

صاحب حدائق می فرماید: الظاهر انه لا خلاف بین الاصحاب رضوان الله علیهم فی وجوب ترتّب السعی علی الطواف فلو قدمه علیه وجب اعادتهما.[2]

در عبارت (اعادتهما) این نکته وجود دارد که بر اساس قاعده سعی که بر طواف مقدم شده است باطل بوده است و اثری بر آن مترتب نیست از این رو طواف صحیح انجام شده است و فرد فقط باید بعد از طواف سعی را اعاده نکند نه اینکه طواف را هم دوباره اعاده نماید.

صاحب جواهر در عبارتی صریح تر می فرماید: لا یجوز تقدیم السعی علی الطواف لا فی عمرة و لا فی حج اختیارا بلا خلاف اجده فیه کما اعترف غیر واحد بل الاجماع بقسمیه (اجماع منقول و محصَُل) علیه.[3]

دلیل مسأله:

دلالت روایات: روایاتی که حج رسول خدا (ص) را نقل کرده است دلالت بر ترتّب مزبور دارد. این روایات در باب 2 از ابواب اقسام الحج در جلد هشتم وسائل نقل شده است. ایشان اول طواف را به جا آوردند و بعد به سراغ حج رفتند. حتی در روایات شیعه آمده است که عائشه خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و فرمود چگونه اعمال حج را انجام دهم که حضرت فرمود: اول طواف را به جا آور و بعد به سراغ سعی برو.

مضافا بر آن امام صادق علیه السلام نیز در روایات حج ترتیب مذکور را در عبارت خود متذکر شده است.

اضافه بر آن در ابواب طواف در باب 63 بابی مخصوص همین مسأله تدوین شده است که صراحت دارد که اگر کسی خلاف ترتیب مذکور را انجام دهد باید عمل را اعاده کند.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ بَدَأَ بِالسَّعْيِ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ يَرْجِعُ فَيَطُوفُ بِالْبَيْتِ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ السَّعْيَ قُلْتُ إِنَّ ذَلِكَ قَدْ فَاتَهُ (وقت گذشته است و او با کاروان حرکت کرده است) قَالَ عَلَيْهِ دَمٌ (باید قربانی دهد) أَ لَا تَرَى أَنَّكَ إِذَا غَسَلْتَ شِمَالَكَ قَبْلَ يَمِينِكَ كَانَ عَلَيْكَ أَنْ تُعِيدَ عَلَى شِمَالِكَ.[4]

این روایت صحیحه است.

بر اساس این روایت طواف صحیح است و فقط باید سعی را اعاده کند.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ طَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَبْلَ أَنْ يَطُوفَ بِالْبَيْتِ قَالَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ ثُمَّ يَعُودُ إِلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَيَطُوفُ بَيْنَهُمَا.[5] این روایت با سند دیگر منصور بن حازم نقل شده است و صحیحه می باشد.

این روایات مطلق است و در آنها صورت عمد، جهل و نسیان ذکر نشده است. به همین سبب است که مرحوم نراقی قائل شده است که فتوا و روایات مطلق است و در همه حال باید سعی را اعاده کرد. امام قدس سره نیز بین این حالات سه گانه فرق نگذاشته اند.

أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ رَجُلٌ طَافَ بِالْكَعْبَةِ ثُمَّ خَرَجَ فَطَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَبَيْنَمَا هُوَ يَطُوفُ إِذْ ذَكَرَ (در اثناء سعی که) أَنَّهُ قَدْ تَرَكَ مِنْ طَوَافِهِ بِالْبَيْتِ قَالَ يَرْجِعُ إِلَى الْبَيْتِ فَيُتِمُّ طَوَافَهُ ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَيُتِمُّ مَا بَقِيَ (سعی را ادامه دهد و لازم نیست از اول سعی را شروع کند.) قُلْتُ فَإِنَّهُ بَدَأَ بِالصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَبْلَ أَنْ يَبْدَأَ بِالْبَيْتِ (کل سعی را انجام داد قبل از اینکه طواف را به جا آورده باشد.) فَقَالَ يَأْتِي الْبَيْتَ فَيَطُوفُ بِهِ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ طَوَافَهُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ (سعی را از ابتدا شروع کند) قُلْتُ فَمَا فَرْقٌ بَيْنَ هَذَيْنِ قَالَ لِأَنَّ هَذَا قَدْ دَخَلَ فِي شَيْ‌ءٍ مِنَ الطَّوَافِ (کأنه در این فرض مقداری از ترتیب حاصل شده است) وَ هَذَا لَمْ يَدْخُلْ فِي شَيْ‌ءٍ مِنْهُ (ولی در فرض اخیر او اصلا طوافی انجام نداده است و ترتیب مطلقا رعایت نشده است.) [6] در این روایت هم مسأله ی اول آمده است و هم مسأله ی دوم.

این روایت به حسب ظاهر اطلاق دارد که اگر فرد در اثناء سعی باشد یا در وسط سعی باشد در هر حال اگر طواف را اصلا به جا نیاورده است از اول باید سعی را بعد از طواف اعاده کند.


[1] مستند الشّيعة، النراقي، المولى احمد، ج12، ص187.
[2] الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، البحراني، الشيخ يوسف، ج16، ص292.
[3] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج19، ص446.
[4] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج13، ص413، أبواب الطواف، باب63، ح1، ط آل البيت.
[5] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج13، ص413، أبواب الطواف، باب63، ح2، ط آل البيت.
[6] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج13، ص413، أبواب الطواف، باب63، ح3، ط آل البيت.