درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

91/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: قرار دادن طواف در سمت چپ
 بحث در اجزاء واجبات طواف است. اولین و دومین جزء، شروع و اختتام به حجر الاسود است.
 امام قدس سره در تحریر به دنبال آن مسأله ی دیگری را مطرح می کند و می فرماید: مسألة 7: لا يجب الوقوف في كل شوط و لا يجوز ما فعله الجهال من الوقوف و التقدم و التأخر بما يوجب الوهن على المذهب.
 یعنی لازم نیست در هر شوط وقتی به حجر الاسود رسیدند توقف کنند و خود را در محاذات حجر الاسود قرار دهند و عقب و جلو رفته خود را با حجر تنظیم می کنند.
 علت عدم لزوم وقوف در اشواط در مقابل حجر به سبب این است که هیچ دلیلی بر آن وجود ندارد از این رو نه تنها واجب نیست بلکه دلیل بر استحباب و یا جواز هم نداریم. انجام این کار چه بسا موجب وهن مذهب می شود به این معنا که مخالفان مذهب شیعه این را می بینند و استهزاء می کنند و مذهب شیعه در نظر آنها موهون می شود. بنابراین انجام این کار جایز نیست.
 ما می گوییم: حتی اگر موجب وهن مذهب هم نشود چون نوعی بدعت و یا شبیه بدعت است و جایز نمی باشد. حتی اگر مخالفان مذهب شیعه هم این کار را انجام دهند عملی غیر مجاز و حرام است. در بدعت، لازم نیست قصد بدعت داشته باشند بلکه اگر ظاهر عملی بدعت باشد، بدعت محقق می شود.
 مضافا بر اینکه هر شوط، نیّت مستقل نمی خواهد مانند اینکه رکعات نماز هر کدام جداگانه نیّت مستقلی ندارد بنابراین با همان نیّت اول که هفت شوط را نیّت می کنند نیّت همه ی اشواط حاصل می شود.
 
 اما جزء سوم طواف که نوعی شرط است نه جزء: امام قدس سره می فرماید: الثالث- الطواف على اليسار بأن تكون الكعبة المعظمة حال الطواف على يساره، و لا يجب أن يكون البيت في تمام الحالات محاذيا حقيقة للكتف، (لازم نیست کعبه در تمام حالات محاذات کتف چپ باشد.) فلو انحرف قليلا حين الوصول إلى حجر إسماعيل (ع) صح (حتی اگر انسان به حجر برسد بیت عقب شانه ی چپ واقع می شود و آن طرف حجر هم که می رسد بیت روبروی شانه ی چپ قرار می گیرد.) و إن تمايل البيت إلى خلفه و لكن كان الدور على المتعارف و كذا لو كان ذلك عند العبور عن زوايا البيت (زیرا زاویه ی بیت یک نقطه است و انسان نمی تواند خود را با آن هماهنگ کند از زاویه که رد می شود بیت به پشت کتف چپ متمایل می شود.) فإنه لا إشكال فيه بعد كون الدور على النحو المتعارف مما فعله سائر المسلمين.
 
 در این مسأله دو بحث وجود دارد:
  1. اصل وجوب که بیت باید طرف چپ قرار گیرد.
  2. دوم اینکه چگونه بیت طرف چپ قرار می گیرد و کیفیت آن به چه گونه است.
 
 اما اقوال علماء در اصل وجوب:
 این مسأله اجماعی است.
 محقق نراقی در مستند می فرماید: و منها جعل البیت علی یساره حال الطواف و هو مما نفی عنه الخلاف بل ادعی علیه الاجماع فی کلام جماعة بل هو اجماعی و هو الدلیل علیه. (یعنی اجماع دلیل بر مسأله است.) [1]
 صاحب ریاض می فرماید: و الطواف علی الیسار بالاجماع کما فی کلام جماعة. [2]
 صاحب جواهر می فرماید: و منها ان یطوف علی یساره بلا خلاف اجده فیه بل الاجماع علیه بقسمیه. [3]
 
 دلیل مسألة:
 دلالت سیره: این مسأله با آنکه بسیار مهم است ولی روایت صریحی در مورد آن وارد نشده است علت آن چه بسا برای این بوده است که این مسأله کاملا واضح بوده است به گونه ای که هیچ کس بیت را سمت راست خود قرار نمی داده است. بنابراین دلیل اول سیره ی مسلمین است و اگر کسی وارونه بچرخد آن را عملی خلاف می دانند نه اینکه صرفا مستحبی را ترک کرده باشد. سابقا هم گفتیم وقتی سیره به گونه ای باشد که اگر کسی بر خلاف آن عمل کند آن را انکار می کنند و قبیح می شمارند، چنین سیره ای دلالت بر وجوب می کند.
 
 دلالت التزامی روایات:
 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ‏ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا كُنْتَ فِي الطَّوَافِ السَّابِعِ فَائْتِ الْمُتَعَوَّذَ (به مستجار که نزدیک رکن آخر که رکن یمانی است برو. آن مکانی است که می ایستند و به خدا پناه می برند.) وَ هُوَ إِذَا قُمْتَ فِي دُبُرِ الْكَعْبَةِ حِذَاءَ الْبَابِ (درب کعبه روی کعبه است و مستجار پشت کعبه می باشد.) فَقُلِ اللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ الْعَبْدُ عَبْدُكَ وَ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ النَّارِ اللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَ الْفَرَجُ ثُمَّ اسْتَلِمِ الرُّكْنَ الْيَمَانِيَّ ثُمَّ ائْتِ الْحَجَرَ فَاخْتِمْ بِهِ [4]
 شاهد در آخر روایت است که اگر انسان از رکن یمانی به طرف حجر بیاید بیت در طرف شانه ی چپ قرار می گیرد. این روایت متضمن بیان امری مستحب است ولی به دلالت التزامی دلالت بر مدعی دارد.
 
 
 عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا فَرَغْتَ مِنْ طَوَافِكَ وَ بَلَغْتَ مُؤَخَّرَ الْكَعْبَةِ وَ هُوَ بِحِذَاءِ الْمُسْتَجَارِ دُونَ الرُّكْنِ الْيَمَانِيِّ بِقَلِيلٍ فَابْسُطْ يَدَيْكَ عَلَى الْبَيْتِ ... ثُمَّ اسْتَلِمِ الرُّكْنَ الْيَمَانِيَّ ثُمَّ ائْتِ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ [5]
 در این روایت به جای متعوذ از مستجار نام برده شده است که قرینه است هر دو یک چیز می باشد.
 
 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي سَمَّاكٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ثُمَّ تَطُوفُ بِالْبَيْتِ سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ إِلَى أَنْ قَالَ فَإِذَا انْتَهَيْتَ إِلَى مُؤَخَّرِ الْكَعْبَةِ وَ هُوَ الْمُسْتَجَارُ دُونَ الرُّكْنِ الْيَمَانِيِّ بِقَلِيلٍ فِي الشَّوْطِ السَّابِعِ فَابْسُطْ يَدَيْكَ عَلَى الْأَرْضِ ... ثُمَّ اسْتَقْبِلِ الرُّكْنَ الْيَمَانِيَّ وَ الرُّكْنَ الَّذِي فِيهِ الْحَجَرُ الْأَسْوَدُ وَ اخْتِمْ بِهِ الْحَدِيثَ [6]
 
 در خاتمه می گوییم: که ما به جای اجماع به سیره ی مسلمین تمسک کردیم که قوی تر از اجماع است و ثانیا دلالت التزامی روایات فوق قوی است و چه بسا بتوان گفت که اجماع مدرکی می باشد.
 
 اما بیان کیفیت قرار دادن بیت در سمت چپ: در هیچ روایتی نیامده است که باید شانه محاذی بیت باشد بلکه فقط از روایات می فهمیم که باید خلاف عقربه ی ساعت و از راست به چپ دور بیت طواف کرد. یعنی از رکن یمانی به سمت حجر بنابراین لازم نیست دقیقا شانه ی چپ را محاذات بیت کرد. سیره ی مسلمین و روایات فوق صرف چرخیدن دور بیت از راست به چپ است نه چیزی بیش از آن.
 
 ان شاء الله در جلسه ی بعد جزئیاتی را که مطرح می شود مانند اینکه کسی وسط طواف به سمت بیت رفت و بیت را بوسید و دست به آن کشید و مانند آن آیا منافات با این شرط در طواف دارد یا نه.
 


[1] مستند، ج 12، ص 71.
[2] ریاض، ج 7، ص 16.
[3] جواهر، ج 19، ص 291.
[4] وسائل، ج 9، باب 26 از ابواب طواف، حدیث 1.
[5] وسائل، ج 9، باب 26 از ابواب طواف، حدیث 4.
[6] وسائل، ج 9، باب 26 از ابواب طواف، حدیث 9.