درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

91/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: شرطیت طهارت بدن و لباس در طواف
 بحث در شرطیت طهارت بدن و لباس در طواف است.
 امام قدس سره در مسأله ی پنجم می فرماید: لو عرضته نجاسة فی اثناء الطواف (یا بدنش خون آمد و یا به نجاست دیگری برخورد کرد) اتمه بعد التطهیر و صح (طواف را رها می کند و بدن و لباس را تطهیر می کند و طواف را ادامه می دهد.)
 
 دلیل مسأله:
 دلیل اول: مقتضای قاعده این است که او شرطیت را رعایت کرده است. تا قبل از نجاست او واجد شرطیت طهارت بود و طوافش صحیح بود. وقتی هم که نجس شد طواف را رها می کند و آب می کشد. در طواف، موالات شرط نیست و او به راحتی می تواند طواف را رها کند و بعد از آب کشیدن ادامه ی آن را انجام دهد. بنابراین مطابق قاعده مشکلی نباید برای طواف او ایجاد شود.
 دلیل دوم: در حدیث نبوی مشهور خواندیم: الطواف بالبیت صلاة. در بین نماز هم اگر کسی بدنش و یا لباسش به سببی نجس شود اگر نزدیک به آب کر باشد می تواند آب بکشد و نمازش صحیح است. بله در نماز موالات شرط است و باید به گونه ای باشد که آب کشیدن به موالات ضرر نزند. وقتی در نماز چنین است در طواف هم انجام این کار جایز می باشد خصوصا که موالات در طواف شرط نیست.
 بله ما در کلیت حدیث مزبور اشکال کردیم با این حال لا اقل این دلیل می تواند مؤید خوبی باشد.
 دلیل سوم: در حدیث یونس خواندیم اگر پیش از طواف لباست نجس باشد و در وسط طواف متوجه شوی لباس را آب بکش و طواف را ادامه بده. بنابراین به طریق اولی اگر بدن و لباس از اول طاهر باشد و در وسط نجس شود باید بتوان آب کشید و بعد طواف را ادامه داد.
 
 بعد امام قدس سره در فرع دوم مسأله ی پنجم می فرماید: و کذا لو رئی نجاسة و احتمل عروضها فی الحال (شاید از اول بوده است و شاید هم الآن عارض شده باشد)
 هر آنچه در فرع قبل گفتیم در اینجا هم جاری است. مثلا روایت یونس می گوید: اگر وسط طواف عالم باشد که از اول نجس بوده و متوجه نشده است طوافش صحیح است بنابراین به طریق اولی اگر احتمال دهد از اول نجس شده است طوافش صحیح می باشد.
 
 بعد ایشان در فرع سوم می فرماید: و لو علمت انها کانت من اول الطواف فالاحوط الاتمام بعد التطهیر ثم الاعادة سیما اذا طال زمان التطهیر (و شک کنیم موالات به هم خورده است) فالاحوط حینئذ الاتیان بصلاة الطواف بعد الاتمام ثم اعادة الطواف و الصلاة (یعنی طواف اول را تمام می کند و نماز طواف را می خواند و بعد دوباره طواف و نماز طواف را اعاده می کند.)
 
 نقول: در زمان ما که ایام حج بسیار شلوغ می شود انجام این احتیاط موجب ابتلاء به عسر و حرج می شود. مگر اینکه در زمان عمره و آن هم زمانی که خلوت است انجام شود.
 مضافا بر اینکه ظاهرا امام قدس سره حدیث یونس را قبول ندارد. زیرا این فرع عین مفاد حدیث یونس می باشد یا حدیث یونس را حمل می کند به جایی که در لباس در وسط طواف نجس شده باشد در حالی که مفاد حدیث یونس چنین نیست.
 در حدیث یونس می خوانیم: يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَأَيْتُ فِي ثَوْبِي شَيْئاً مِنْ دَمٍ وَ أَنَا أَطُوفُ قَالَ فَاعْرِفِ الْمَوْضِعَ ثُمَّ اخْرُجْ فَاغْسِلْهُ ثُمَّ عُدْ فَابْنِ عَلَى طَوَافِكَ [1] در حدیث فوق نمی توان به اطلاق (رَأَيْتُ فِي ثَوْبِي شَيْئاً مِنْ دَمٍ) تمسک کرد و گفت این هم حالت نجس شدن در اثناء طواف را شامل می شود و هم حالت نجاستی که از قبل بوده و او در وسط طواف متوجه آن شده است زیرا اطلاق در کلام راوی است نه در کلام امام قدس سره. در این جا باید گفت: ترک الاستفصال فی حکایة الحال تدل علی العموم فی المقال. به این معنا که وقتی امام علیه السلام از او نمی پرسد که هنگامی که نجاست را دیدی، آیا مربوط به قبل از طواف بود یا در اثناء طواف عارض شده بود، این عدم سؤال دلالت می کند که روایت عام است و در هر دو حال حکم همان است که بیان شده است.
 به هر حال ما حدیث یونس را قبول داریم و مطابق آن فتوا می دهیم و می گوییم: لازم نیست قائل به احتیاط شد.
 
 بعد امام قدس سره در خاتمه می فرماید: و لا فرق بین ذلک الاحتیاط بین اتمام الشوط الرابع و عدمه.
 علت آن این است که شوط رابع مربوط به مسأله ی طهارت از حدث است نه طهارت از خبث.
 
 مسأله ی ششم: لو نسی الطهارة و تذکر بعد الطواف او فی اثنائه فالاحوط العادة
 این مسأله در مورد نسیان است و آن اینکه بدن و لباس فرد نجس بوده است و او فراموش کرده است و در اثناء یا بعد از طواف یادش آمده است. در مورد نماز به دلیل روایت خاص باید آن را اعاده کرد. امام در مورد طواف هم احتیاط به لزوم اعاده می کند.
 
 اقوال علماء:
 این مسأله در میان علماء باز تاب وسیعی ندارد. صاحب جواهر در سخنی کوتاه حق مطلب را ادا کرده می فرماید: بل مقتضی اطلاق حدیث یونس عدم الفرق بین ما لو علم بالنجاسة قبل الشروع فیه (طواف) ثم نسیها او لا (یعنی فرد جاهل باشد) ضاق الوقت او لا مؤیدا برفع النسیان من الامة(در حدیث رفع) و باصالة البرائة. [2]
 صاحب جواهر سه دلیل اقامه می کند که عبارتند از: حدیث یونس، حدیث رفع و اصالة البرائة.
 نقول: اما به نظر ما حدیث یونس صورت جهل را شامل می شود نه صورت نسیان را زیرا عبارت یونس که می گوید: (رَأَيْتُ فِي ثَوْبِي شَيْئاً مِنْ دَمٍ) به این معنا است که در وسط طواف متوجه شدم نه اینکه قبل از طواف رویت بوده و بعد فراموش شده است. هکذا امام علیه السلام می فرماید: (قَالَ فَاعْرِفِ الْمَوْضِعَ ثُمَّ اخْرُجْ) یعنی موضع نجاست را علامت بگذار و خارج شو.
 
 ان شاء الله بقی ادله رادر جلسه ی بعد بررسی می کنیم.
 


[1] وسائل، ابواب طواف، باب 52، حدیث 1.
[2] جواهر الکلام، ج 19، ص 321.