درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

91/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: شرطیت طهارت در بدن و لباس طواف گزار
 بحث در شرطیت طهارت از خبث در طواف است. گفتیم بدن و لباس کسی که در حال طواف است باید طاهر باشد. این مسأله مشهور را اشهر است ولی گروهی نیز که تعدادشان کم نیست با این مسأله مخالفت کرده اند و طهارت را در بدن و لباس شرط نمی دانند.
 
 دلیل مسأله: گفتیم این مسأله با آنکه اهمیت بسیاری دارد ولی دلیل های محکمی برای آن ذکر نشده است. صاحب جواهر به چهار دلیل اشاره می کند:
 
 دلیل اول: اجماع
 صاحب غنیه ادعای اجماع کرده است و صاحب جواهر هم آن را نقل می کند. جواب اجماع واضح است زیرا مسأله اجماعی نیست و مخالفین قابل ملاحظه ای دارد.
 از طرفی اگر اجماعی در کار باشد معتبر نیست زیرا این اجماع مدرکی است.
 
 دلیل دوم: حدیث نبوی معروف است: (الطواف بالبیت صلاة) که بیانگر آن است که تمامی شرایط نماز در طواف هست. مخصوصا استثنایی در بعضی از روایات آمده است که عموم روایت را تقویت می کند. این استثناء عبارت است از (الا انکم تتکلمون فیه) یعنی طواف بعینه مانند نماز است با این فرق که در طواف سخن می گویید ولی در نماز نباید سخنی غیر از نماز بگویید.
 البته شرایط دیگری هم وجود دارد که در نماز معتبر است ولی در طواف معتبر نیست مانند رو به قبله بودن و حرکت نکردن و مانند آن. ولی منهای این استثنائات طواف کلا مانند نماز است از این رو باید بدن و لباس طواف گزار مانند نمازگزار پاک باشد.
 این حدیث در منابع معروف اهل سنت آمده است و از نظر ایشان معتبر است.
 دلالت حدیث مزبور خوب است ولی در سند آن مشکل داریم زیرا این حدیث در منابع شیعه نیامده است و فقط عوالی اللئالی ذکر شده است و صاحب مستدرک هم آن را از آن کتاب نقل می کند و حدیث مزبور سند معتبری ندارد.
 با این حال فقهای ما کرارا به این حدیث در کتب فقهی استدلال کرده اند اگر عمل اصحاب جابر سند باشد می توان به این حدیث عمل کرد.
 مخصوصا که این مسأله، مسأله ای نیست که شیعه و سنی در آن اختلاف داشته باشند. از این رو بعید است که اهل سنت این حدیث را از پیامبر اکرم (ص) جعل کرده باشند.
 
 دلیل سوم: این استدلال در بعضی از کتب قدماء و متأخرین ذکر شده است و آن اینکه ادخال نجاست در مسجد جایز نیست. بنابراین نباید با بدن و لباس نجس وارد مسجد شد و این کار حرام است و با کار حرام نمی شود واجب که طواف است را انجام داد.
 نقول: اولا: آنی که مسلم است نجاستی است که سرایت کند و یا اگر هم سرایت نکند به مسجد اهانت محسوب شود. مانند بردن گوشت خوک و شراب و قاذورات و غیره در مسجد.
 ثانیا: آیا این دلیل مختص به نجس است یا اینکه در متنجس هم همین کلام را می گویید. مثلا لباسی است که متنجس شده است و عین نجاست در آن نیست آیا بردن آن هم در مسجد حرام می باشد؟ بعید است که قائلین به دلیل فوق به این قائل باشند.
 
 دلیل چهارم: این دلیل مهمترین دلیل است و آن دو روایت از یک راوی به نام یونس بن یعقوب است که در باب 52 از ابواب طواف وارد شده است. یک روایت را مرحوم صدوق و یک روایت را مرحوم شیخ هر کدام به طریق خودشان نقل کرده اند.
 
 مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَأَيْتُ فِي ثَوْبِي شَيْئاً مِنْ دَمٍ وَ أَنَا أَطُوفُ قَالَ فَاعْرِفِ الْمَوْضِعَ (یا موضعی که مشغول طواف هستی را نشانه بگذار و برو تطهیر کن و برگرد و یا اینکه مکانی که از بدنت نجس است را معین کن) ثُمَّ اخْرُجْ فَاغْسِلْهُ ثُمَّ عُدْ فَابْنِ عَلَى طَوَافِكَ [1]
 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ بُنَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ يَرَى فِي ثَوْبِهِ الدَّمَ وَ هُوَ فِي الطَّوَافِ قَالَ يَنْظُرُ الْمَوْضِعَ الَّذِي رَأَى فِيهِ الدَّمَ فَيَعْرِفُهُ ثُمَّ يَخْرُجُ وَ يَغْسِلُهُ ثُمَّ يَعُودُ فَيُتِمُّ طَوَافَهُ [2] یونس بن یعقوب ثقه است ولی در طریق صدوق به او شخصی به نام حکم بن مسکین وجود دارد که مجهول الحال می باشد در نتیجه سند صدوق به او غیر معتبر است.
 در سند شیخ طوسی هم بنان بن محمد وجود دارد که مجهول الحال می باشد.
 به سبب همین مشکل، صاحب جواهر از حدیث فوق به روایت تعبیر می کند و این علامت آن است که او در سند حدیث مشکلی دیده است.
 به هر حال می توان گفت که عمل مشهور جابر سند می باشد.
 
 در روایت فوق بین چهار شوط و غیر آن فرق نیست زیرا موالات در طواف شرط نمی باشد و هر وقت فرد دید بدن یا لباسش آلوده است می تواند طواف را ترک کند و بعد از کسب طهارت ادامه ی آن را به جا آورد.
 می توان گفت که روایت دوم با روایت اول متفاوت است زیرا در روایت اول یونس خودش از مسئله سؤال می کند ولی در روایت دوم از کسی که این سؤال را از امام پرسیده است نقل می کند.
 به هر حال طهارت شرط ذکری است و زمانی که فرد توجه ندارد مشکلی ایجاد نمی کند ولی وقتی متوجه شد باید بدن و یا لباس را تطهیر کند.
 
 در مقابل این دو حدیث یک معارضی هم وجود دارد:
 عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ فِي ثَوْبِهِ دَمٌ مِمَّا لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِي مِثْلِهِ فَطَافَ فِي ثَوْبِهِ فَقَالَ أَجْزَأَهُ الطَّوَافُ ثُمَّ يَنْزِعُهُ وَ يُصَلِّي فِي ثَوْبٍ طَاهِرٍ [3]
 از نظر سند، ابن ابی نصر از اجلّای اصحاب است ولی با این حال روایت مرسله می باشد و سندش ضعیف می باشد.
 از نظر دلالت هم عبارت (فَطَافَ فِي ثَوْبِهِ) معلوم نیست دلالت دارد که عمدا این کار را کرده است یا نسیانا ولی بعید نیست که آن را حمل بر صورت نسیان کنیم.
 
 خلاصه اینکه ما فی الجمله برای رعایت طهارت در بدن و لباس دلیل داریم. از این رو مطابق آن فتوا می دهیم.
 مخصوصا که می تواند مؤیدی هم برایش پیدا کرد و آن اینکه شارع می خواهد بگوید: لباس احرامی نباید نجس باشد. در احرام که از مقدمات است باید طهارت رعایت شود از این رو طواف که از ارکان است حتما باید مشروط به طهارت و عدم نجاست در بدن و لباس باشد. بعید به نظر می رسد که شارع اجازه دهد کسی هر چند وضو و غسل داشته باشد ولی بتواند طواف را با بدن و لباس سر تا پا نجس به جا آورد. این خود دلیل مستقلی نیست ولی از باب تائید می توان به آن توجه نمود.
 تا اینجا اصل شرطیت طهارت در بدن و لباس را بحث کردیم و ان شاء الله در جلسه ی بعد به سراغ فروعات دیگر مسأله می رویم.
 


[1] وسائل، باب 52 از ابواب طواف، حدیث 1.
[2] وسائل، باب 52 از ابواب طواف، حدیث 2.
[3] وسائل، باب 52 از ابواب طواف، حدیث 3.