درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قتل حشرات در حال احرام

بحث در دوازدهمین تروک احرام است.

امام قدس سره می فرماید: الثانی عشر قتل هوام الجسد من القَملَة و البرغوث و کذا هوام الجسد سایر الحیوانات و لا یجوز القائه من الجسد و لا نقلها من مکانها الی مکان تسقط منه بل الاحوط عدم نقلها الی محل یکون معرض السقوط بل الاحوط الولی ان لا ینقلها الی مکان یکون الاول احفظ منه و لا یبعد عدم الکفارة فی قتلها لکن الاحوط الصدقة بکف من الطعام

هوام جمع هامة است که به حیواناتی گفته می شد که نیش دارند و خطرناک هستند. گاهی هم به اعم گفته می شود و مواردی مانند کک و شپش و امثال آن را شامل می شود.

قَملَة با قُمَّل فرق دارد. قُمَّل یک آفت نباتی است ولی قَملَة به معنای شپش می باشد.

برغوث همان کَک است.

بعد امام قدس سره در فرع دوم می فرماید: حشراتی که در بدن سایر حیوانات است را هم نباید کشت

در فرع سوم می فرماید: حتی نباید حشرات را از بدن جدا کرد روی زمین ریخت

همچنین نمی تواند حشره را از جایی که هست به مکان دیگری منتقل کند تا موقع راه رفتن به زمین بیفتد و پرت شود. بعد احتیاط واجب می کند که آنها را به محلی که در معرض سقوط هستند منتقل نکند هرچند مطمئن نیستیم که سقوط کنند. بعد احتیاط استحبابی می کند که حتی آنها را از محل امن به محل نا امن هم نبرد.

بعد در فرع پنجم می فرماید: بعید نیست قتل آنها کفاره نداشته باشد هرچند مستحب است در برابر این کار به کفی از طعام صدقه بدهد.

 

البته این روزها این مسئله خیلی محل ابتلاء نیست زیرا مسائل بهداشتی در ایام حج رعایت می شود و دیگر شپش در لباس و موها به آن شکل مطرح نیست. با این حال این مسئلة در مورد پشه و مگس و کک و مورچه و سایر حشرات کاربرد دارد.

روح مسئله به این بر می گردد که شخص محرم نباید آزارش به چیزی حتی به حشرات برسد. نه تنها صید در حال احرام حرام است و کفاره ی شدیدی دارد بلکه چیزهای دیگری مانند حشرات هم از این امر مستثنی نیست حتی فقهاء احتیاط کرده اند که حشرات را نباید جابجا کرد.

جدال هم از این باب حرام است که کسی به دیگری تعرض نکند.

 

اما فرع اول که عبارت بود از قتل هوام جسد از قمله و برغوث و مانند آن.

 

اقوال علماء:

مشهور بین اصحاب حرمت قتل این حشرات است.

صاحب حدائق در ج 15 ص 505 می فرماید: و القول بتحریم قتل هوام الجسد من القملة و البراغیث و غیرها هو المشهور بین الاصحاب و نقل عن الشیخ و ابن حمزة انهما جوزا قتل ذلک علی البدن و منع فی النهایة من قتل المحرم القمل و البرغوث و شبههما فی الحرم.

صاحب مدارک نیز در ج 7 ص 343 عبارت کوتاهی می فرماید: و هذا الحکم اعنی تحریم قتل هوام الجسد من القمل و البراغیث و الصِأبان (تخم شپش) سواء کان علی الثوب او الجسد هو المشهور بین الاصحاب

مرحوم نراقی در مستند ج 11 ص 389 همین معنا را ذکر می کند و می فرماید: حرمته هو المشهور بین الاصحاب

بعد اضافه می کند که جماعتی از قدماء متعرض قتل نشده اند که ظاهر آن اجازه است و فقط القاء از جسد را بحث کرده اند.

نقول: وقتی القاء از جسد حرام باشد قتلش به طریق اولی حرام خواهد بود از این رو اگر قتل را ذکر نکرده اند چه بسا به سبب وضوح آن بوده است.

صاحب جواهر نیز در ج 18 ص 364 این مسئله را متذکر شده و قبول کرده است که این حکم مشهور است. بعد می فرماید: و ان کنا لم نتحققه فی العنوان المزبور کما لم نتحققه فی شیء مما وصل الینا من النصوص.

یعنی ما نتوانستیم این مشهور بودن را در عنوان مزبور (یعنی عنوان هوام الجسد) پیدا کنیم. یعنی ثابت نشده است که مشهور روی عنوان قوام الجسد تکیه کرده باشند هرچند اصل قتل برغوث، قملة و غیرها را ذکر کرده اند.

همچنین می فرماید: عنوان مذکور را هم در روایات پیدا نکردیم.

نقول: ما هم در روایات ندیدیم عنوان هوام الجسد ذکر شده باشد. بله در یک روایت لفظ هوام ذکر شده است ولی به معنای حشرات فوق نیست:

باب 81 از ابواب تروک احرام حدیث 13: مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ قَالَ سُئِلَ ع عَنْ قَتْلِ الذِّئْبِ وَ الْأَسَدِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِقَتْلِهِمَا لِلْمُحْرِمِ إِنْ أَرَادَاهُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ أَرَادَهُ مِنَ السِّبَاعِ وَ الْهَوَامِّ فَلَا حَرَجَ عَلَيْهِ فِي قَتْلِهِ
هوام در این مرسله به معنای مار و افعی و غیره می باشد چون در کنار سباع ذکر شده است و امام علیه السلام می فرماید: اگر به انسان حمله کند می توان آنها را کشت. واضح است که حمله کردن در مورد قمله و پشه صدق نمی کند.

بنابراین حق با صاحب جواهر است.

عامه هم متعرض این مسئله شده اند و بین آنها اختلاف است و بعضی قائل به جواز و بعضی قائل به عدم جواز شده اند. ابن قدامه در مغنی، ج 3، ص 267 این مسئله را متذکر شده است.

 

دلیل فرع اول:

دلالت روایات:

طائفه ی اولی: روایاتی که قائل به حرمت است.

باب 78 از ابواب تروک احرام

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ رَجُلٍ قَتَلَ قَمْلَةً وَ هُوَ مُحْرِمٌ قَالَ بِئْسَ مَا صَنَعَ قَالَ فَمَا فِدَاؤُهَا قَالَ لَا فِدَاءَ لَهَا
سند این روایت مشکل دارد.

تعبیر به (بِئْسَ مَا صَنَعَ) دلالت بر حرمت دارد.

 

ح 4: قَدْ تَقَدَّمَ حَدِيثُ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‌ هَلْ يَحُكُّ الْمُحْرِمُ رَأْسَهُ (محرم می تواند سرش را بخاراند) قَالَ يَحُكُّ رَأْسَهُ مَا لَمْ يَتَعَمَّدْ قَتْلَ دَابَّةٍ الْحَدِيثَ
این حدیث صحیح است.

قتل دابة در این روایات ممکن است ناظر به جنبنده ای باشد که در سر است ولی در هر حال عام است و هر نوع جنبنده ای را شامل می شود.

 

باب 81 از ابواب تروک احرام

حدیث 2: ِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ ثُمَّ اتَّقِ قَتْلَ الدَّوَابِّ كُلِّهَا إِلَّا الْأَفْعَى وَ الْعَقْرَبَ وَ الْفَأْرَةَ فَأَمَّا الْفَأْرَةُ فَإِنَّهَا تُوهِي السِّقَاءَ (مشک را سوراخ می کند) وَ تُضْرِمُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ ...
این روایت صحیحه است.

در این روایات کشتن همه ی جنبندگان بجز آنهایی که ذکر شده است حرام شمرده است.

البته ممکن است کسی بگوید که این حدیث به جنبندگان بزرگ اختصاص دارد.

 

همچنین است باب 15 از ابواب بقیة الکفارات ح 8 که همان روایت ابو الجارود است که در اینجا تکرار شده است.

 

طائفه ی ثانیة: روایاتی که قائل به جواز است.

باب 79 از ابواب تروک احرام

حدیث 2: َ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا بَأْسَ بِقَتْلِ الْبُرْغُوثِ وَ الْقَمْلَةِ وَ الْبَقَّةِ فِي الْحَرَمِ

این روایت مرسله است.

عنوان (فی الحرم) اطلاق دارد و محرم و غیر محرم را شامل می شود.

همچنین اگر در داخل حرم جایز باشد در خارج از حرم به طریق اولی جایز است.

 

حدیث 3: وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ مُثَنَّى بْنِ عَبْدِ السَّلَامِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَقْتُلُ الْبَقَّةَ وَ الْبُرْغُوثَ إِذَا رَآهُ قَالَ نَعَمْ
باید توجه داشت که تمام روایاتی که مربوط به نقل و انتقال حشرات است می تواند دلیل به کار ما بیاید که وقتی نقل و انتقال حرام باشد با قیاس اولویت می توان گفت که کشتن هم حرام است.